مسیرهای انقلاب؛ مسیرهای آزادی| اتفاق هایی که این مسیرها را ماندگار کرده

خانه / اختصاصی هیأت / مسیرهای انقلاب؛ مسیرهای آزادی| اتفاق هایی که این مسیرها را ماندگار کرده

هیچ انقلابی توی خانه‌ها به پیروزی نمی‌رسد. انقلاب‌ها، توی خیابان‌‌ها و میدان‌ها بوده که به پیروزی و سرانجام رسیده‌اند. تا وقتی که بسیاری از مردم، وارد خیابان‌ها و میدان‌ها نشده و عملاً حضور خودشان را، ‌به‌رغم همه مخاطرات، اعلام نکنند، اتفاقی نخواهد افتاد. انقلاب اسلامی ایران نیز، از درون مساجد و خانه‌ها و… شروع شد و در مسیرها و خیابان‌ها به سرانجام رسید؛ آنجا که سیل خروشان مردم، به‌رغم همه خطرها، اعلام کردند که رژیم پهلوی را نمی‌خواهند و طالب حکومت اسلامی هستند. حالا که سالروز پیروزی انقلاب است، بازخوانی چند مسیر اصلی انقلاب، خالی از لطف نخواهد بود.

هیچ انقلابی توی خانه‌ها به پیروزی نمی‌رسد. انقلاب‌ها، توی خیابان‌‌ها و میدان‌ها بوده که به پیروزی و سرانجام رسیده‌اند. تا وقتی که بسیاری از مردم، وارد خیابان‌ها و میدان‌ها نشده و عملاً حضور خودشان را، ‌به‌رغم همه مخاطرات، اعلام نکنند، اتفاقی نخواهد افتاد. انقلاب اسلامی ایران نیز، از درون مساجد و خانه‌ها و… شروع شد و در مسیرها و خیابان‌ها به سرانجام رسید؛ آنجا که سیل خروشان مردم، به‌رغم همه خطرها، اعلام کردند که رژیم پهلوی را نمی‌خواهند و طالب حکومت اسلامی هستند. حالا که سالروز پیروزی انقلاب است، بازخوانی چند مسیر اصلی انقلاب، خالی از لطف نخواهد بود.

بیدارسازترین مسیر

۱۳ شهریور، نماز عید فطر در تپه‌های قیطریه

در ایران، سال ۵۷، واقعه‌ای رخ داد که در مسیر شکل‌گیری انقلاب و تاریخ ایران بسیار مؤثر بوده است. در ۱۳ شهریور سال ۵۷، تهران بزرگ‌ترین تظاهرات تا آن روز را تجربه کرد. جمعیت تظاهر‌کنندگان که به بیش از چند میلیون نفر می‌رسید، خیابان‌های تهران را به سمت محل برگزاری نماز عید فطر پوشانده بودند. رژیم شاه که تا آن زمان از عمق فاجعه و نارضایتی مردم خبر نداشت، یکباره از خواب غفلت بیدار شد. در روز ۱۳ شهریور سال ۱۳۵۷، نماز و راهپیمایی میلیونی تاریخی عید فطر، به امامت حجت‌الاسلام دکتر مفتح در تپه‌های قیطریه برگزار شد. رهبری این تظاهرات را روحانیت مبارز تهران به‌عهده داشت. این تظاهرات بسیار آرام برپا شد و سربازان مستقر در بین راه با شاخه‌های گل مردم مسلمان روبه‌رو شدند. بعد از نماز شرکت‌کنندگان در خیابان‌ها علیه رژیم دست به راهپیمایی زدند. آنچه در تهران موجب وحشت رژیم شد، حضور میلیونی مردم در خیابان‌های تهران بود. تهران، هرگز چنین جمعیتی به‌خود ندیده بود. درباریان درباره این روز در خاطراتشان نقل کرده‌اند که شاه با هلی‌کوپتر از بالا، با چشم خود می‌دید که سیل بی‌پایان جمعیت پس از اقامه نماز عید فطر، فریاد زنان به مرکز شهر رسیده‌اند. او هنگام بازگشت، حاضران ازجمله فرماندهان نظامی و هویدا و درباریان را به سخت‌ترین ناسزا‌ها گرفت. سرانجام از شدت خشم، لگدی بر بدنه اتومبیل کورسی لامبورگینی محبوبش کوفت. سوار بر آن شده و رفت. گویا صدای آن یک میلیون تن در گوشش بود که تا فردا هیچ‌کس را نپذیرفت. در این زمان، حتی فرح نیز امکان ملاقات با او را نیافت. نماز عید فطر و تظاهرات پس از آن، مسیری بود برای تعیین هویت مبارزات مردمی. این مسیر هویت انقلاب ایران را کاملاً اسلامی به جهانیان معرفی کرد و بین مبارزه و مذهب پیوند برقرار کرد.

خونین‌ترین مسیر

۱۷ شهریور، میدان ژاله

نماز عید فطر، موجب شد تا شاه مقابله خشونت آمیز با انقلاب اسلامی را انتخاب کند که نتیجه آن کشتار مردم در جمعه سیاه یعنی ۱۷ شهریور ۵۷ بود. این واقعه به قدری خونبار و تأسف‌بار بود که مسیری هموار و گشوده برای پایان یافتن سلطنت را در ۵‌ماه می‌سر کرد. دعوت‌کننده اصلی راهپیمایی روز هفده شهریور روحانی‌ای به نام علامه یحیی نوری بود. این فرد از مبارزین ضد‌نظام شاهنشاهی بود که اطراف میدان ژاله زندگی می‌کرد. از نخستین ساعات صبح روز جمعه، مردم برای شرکت در راهپیمایی و نمازجمعه به امامت علامه یحیی نوری راهی میدان ژاله شدند. غافل از آنکه از ساعت ۶ صبح، حکومت نظامی توسط فرماندار تهران ارتشبد غلامعلی اویسی اعلام و درحال اجرا و اجتماع بیش از سه نفرهم ممنوع بود. در صبح جمعه، ۱۷ شهریور سال ۱۳۵۷، مردم تهران پس از ادای فریضه صبح، برای چهارمین روز متوالی از خانه‌ها بیرون آمده و سیل‌آسا به سمت خیابان‌ها آمدند. مرکز تجمع آنان میدان ژاله (میدان شهدای کنونی) بود. همین که مردم به خیابان‌ها رسیدند، ناگهان با دیدن تانک‌ها و زره‌پوش‌های نظامی و مأموران مسلسل به‌دست حکومت، غافلگیر شدند، ولی بدون اعتنا به سربازان، به حرکت خود ادامه دادند. از خیابان‌های اطراف، سیل انبوه جمعیت با سر دادن شعارهای انقلابی، به سمت میدان ژاله در حرکت بود. مأموران مسلح پس از چندبار اخطار، از زمین و هوا جمعیت را ناجوانمردانه هدف رگبار مسلسل قرار دادند. حضرت امام خمینی رحمت‌الله علیه، در ۱۸ شهریور سال ۱۳۵۷، با ارسال پیامی به ملت شریف و شجاع ایران، ضمن ابراز همدردی با ملت، کشتار وحشیانه رژیم شاه را محکوم اعلام کردند و اجر شهدای این واقعه را با شهدای کربلا قیاس کردند. از این‌رو مردم وحشت‌زده دوباره جرأت و توان خود را بازیافتند و به شکلی جدی‌تر به مبارزات خود ادامه دادند به‌گونه‌ای که مسیر  خونبار ۱۷ شهریور را با فاصله ۵‌ماه به مقصد انقلاب رساندند.

موفق‌ترین مسیر

۲۲ بهمن، تهران در تسخیر مردم

روز ۲۲ بهمن را می‌توان اصلی‌ترین و گسترده‌ترین مسیر طی شده توسط ملت ایران برای رسیدن به پیروزی نهایی دانست. این مسیر در گام‌های متوالی توسط ملت طی شد تا آنها را به مقصد پیروزی قطعی رساند. نخستین گام صبح ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ بود که فرماندهان ارتش آماده شدند تا در جلسه شورای‌عالی ارتش حاضر شوند. طی این جلسه فرماندهان به تشریح وضعیت نیروهای ارتش و مشکلات آنها پرداختند. آنچه در این جلسه گفته شد، همه حکایت از ناتوانی ارتش در برابر موج خروشان انقلاب داشت. گام دوم در ساعت یک بعدازظهر بود که اعلامیه ارتش مبنی‌ بر بی‌طرفی از رادیو پخش شد. شورای‌عالی ارتش در این اعلامیه از سربازان خواست تا به پادگان‌ها بازگردند. امام خمینی رحمت‌الله علیه نیز در پیامی خطاب به ملت ایران از آنان خواست در عین هوشیاری و مراقبت و آمادگی برای در هم کوبیدن هر نوع حمله تازه‌ای از سوی ارتش، از حمله، آزار و درگیری با آنها در پادگان‌هایشان خودداری شود. گام سوم وقتی بود که نمایندگان مجلس شورای ملی به سفارش رئیس مجلس به‌طور دسته‌جمعی استعفا دادند. تمام مسیر‌ها یک به یک برای رسیدن به هدف نهایی به سوی انقلابیون گشوده می‌شدند.‌‌ همان روز مراکز حساس دولتی یکی یکی به تصرف انقلابیون در‌ آمدند. رادیو تهران که از ساعت ۱۱ ظهر ۲۲ بهمن در محاصره نیروهای مردمی قرار داشت، در گام چهارم، ساعت ۲ بعدازظهر کاملاً در اختیار آنان قرار گرفت. در ساعت ۴۵/۵پیام امام خمینی رحمت‌الله علیه از رادیو پخش شد و امام در این پیام مردم را از اعمال غیرقانونی برحذر داشت. گام پنجم بعدازظهر ۲۲ بهمن اتفاق افتاد. زمانی که سپهبد رحیمی، فرماندار نظامی تهران، نیک‌پی، منصور روحانی و نصیری، رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) توسط مردم دستگیر شدند. گرچه شهیدان بسیاری در این روز تقدیم اهداف والای انقلاب شدند، اما پیروزی نهایی بعد از ۲۵۰۰ سال تحمل رژیم شاهنشاهی به سرانجام رسید.

اولین مسیر

۱۵ خردا ۵۷، بازار و ادارات تهران

قیام ۱۵ خرداد سال ۴۲ نقطه عطفی در مبارزه با رژیم پهلوی بود. از این مقطع دیگر کاملاً آشکار شد که حکومت، بنا ندارد هیچ‌گونه حق انتقاد و اعتراضی را برای منتقدان و مخالفانش به رسمیت بشناسد. از این‌رو این قیام مسیر جدیدی برای ادامه مبارزات انقلابیون گشود. امام خمینی طی پیامی ۱۵ خرداد را تعطیل اعلام کردند. در خرداد سال ۵۷ از چند روز قبل اعلامیه‌هایی در مشهد و چند شهر دیگر پخش شد که در آن، از مردم خواسته شده بود روز دوشنبه، پانزدهم خرداد در خانه‌های خود متحصن شوند و تا ساعت ۵ بعد از ظهر، تدارک آذوقه ببینند تا مجبور به خروج از خانه نشوند. در این اطلاعیه آمده بود «سکوت باشکوه سراسر مملکت، گویا‌ترین زبان ملت و کوبنده‌ترین مشت بر دهان استبداد خواهد بود. بهانه از دست دشمن گرفته و مجال برای خرابکاری و میدان برای آدمکشی به او ندهیم.»  با انتشار اعلامیه‌های مختلفی که مخفیانه میان مردم پخش می‌شد، بازاریان، کارمندان و دانشجویان نیز اعلام کردند که روز دوشنبه به محل کار و درس خود نخواهند رفت. دولت طی بخشنامه شدید اللحنی به کارمندان اخطار کرد چنانچه روز دوشنبه در محل کار خود حضور نیابند، اخراج خواهند شد. جمشید آموزگار، نخست‌وزیر وقت نیز گفت: «مردم اتفاقاً باید در این روز بیشتر به خیابان بیایند. باید مغازه‌ها باز باشند تا نشان بدهند که یک عده معدود گمراهی نمی‌توانند پیشرفت یک مملکت را متوقف سازند.» این اعتصاب، بخش‌هایی زیادی از شهر تهران و بسیاری از شهر‌های کشور را به‌صورت نیمه تعطیل درآورد. دانشجویان نیز در بعضی از دانشگاه‌ها دست به اعتصاب زدند و کلاس‌ها را تعطیل کردند. هیچ‌گاه حکومت تصور نمی‌کرد که به یکباره شهر تعطیل شود. این اعتصاب و تعطیلی که کل کشور را درگیر کرده بود، نشان داد که عده بسیاری همگام با انقلاب پیش می‌روند و وحدت مردم انقلابی را بیش از پیش آشکار کرد.

دانش‌آموزی‌ترین مسیر

۱۳ آبان، دانشگاه تهران

۱۳ آبان سال ۱۳۵۷ نیز مسیری دیگر از مسیرهای پر افتخار انقلابیون است که این بار توسط دانش‌آموزان و دانشجویان ایرانی گشوده شد. در روز ۱۳ آبان سال ۱۳۵۷، دانش‌آموزان مدارس تهران در حمایت از حضرت امام خمینی رحمت‌الله علیه مدارس خود را تعطیل کرده و به سمت دانشگاه تهران حرکت کردند. آنها به همراه دانشجویان و گروه‌های دیگری از مردم در محوطه دانشگاه گرد آمدند تا از حقوق خود دفاع کرده و اعتراض خود به حکومت شاه را آشکار کنند. مأموران دولتی که از این اقدام باخبر شده بودند، دانشگاه را به محاصر خود درآوردند تا هرگونه حرکت و اعتراضی را همانجا سرکوب کنند. ساعت یازده صبح، دانش‌آموزان و دانشجویان با شعارهای کوبنده «الله اکبر»، «درود بر خمینی» و «مرگ بر شاه» اعتراضات خود را آغاز کردند. مأموران برای آنکه تجمع‌کنندگان را پراکنده سازند، ابتدا چند گلوله گاز اشک‌آور در میان دانش‌آموزان پرتاب کردند، اما تجمع‌کنندگان نه‌تنها پراکنده نشدند، بلکه با تمام توان به شعار دادن ادامه دادند تا اینکه تیراندازی آغاز شد و دانش‌آموزان یکی پس از دیگری در خون غلتیدند. در این واقعه ناگوار، ۵۶ تن شهید و صد‌ها تن دیگر مجروح شدند. مسیری که دانش‌آموزان پیمودند، گرچه خونبار و تلخ بود اما برای همیشه در تاریخ ایران و در ذهن دیگر دانش‌آموزان این مرز و بوم ثبت شد. مسیر آنها راهی گشوده به سوی دانش‌آموزان علیه ظلم و مبارزه با تمام بی‌عدالتی‌ها است. حضرت امام خمینی رحمت‌الله علیه زمانی که این خبر ناگوار را در پاریس شنیدند، در پیامی برای امت ایران فرمودند: «عزیزان من صبور باشید که پیروزی نهایی نزدیک است و خدا با صابران است. ایران امروز جایگاه آزادگان است… من از این راه دور چشم امید به شما دوخته‌ام… صدای آزادیخواهی و استقلال طلبی شما را به گوش جهانیان می‌رسانم.»

عاشورایی‌ترین مسیر

۱۹ آذر، محرم از پیچ شمیران تا میدان آزادی

مسیری که امام حسین علیه‌السلام برای همیشه در تاریخ شیعیان گشود هیچ‌گاه به بن بست نخواهد رسید و در تاریخ کشور ما نقطه عطف تمام مبارزات به شمار می‌رود. مسیر امام حسین علیه‌السلام همان مسیری است که خون را بر شمشیر پیروز کرد. در محرم سال ۵۷ مصادف با وقایع روز نوبت ایرانی‌ها بود تا این مسیر را به سمت پیروزی نهایی بپیمایند.در آن سال جامعه روحانیت مبارز، آیت‌الله طالقانی و جمعیت ایرانی دفاع از حقوق بشر به وسیله اعلامیه‌هایی، از مردم دعوت کردند تا در راهپیمایی روز تاسوعا و عاشورا شرکت کنند. آیت‌الله طالقانی گفته بود که در ساعت ۹صبح روز یکشنبه از مقابل منزل خود در پیچ شمیران حرکت خواهد کرد. مطبوعات در اعتصاب به سر می‌بردند و رادیو و تلویزیون در دست دولت نظامی بود، اما اعلامیه‌ها، دیوار نوشته‌ها و جوانان با نوشتن خبر روی مقوا و چرخ در شهر این اخبار را در تهران به گوش مردم رساندند.از این‌رو صبح عاشورا عزاداری مردم به تظاهرات ضد‌دولتی تبدیل شد. دولت نظامی اعلام کرد برپایی عزاداری در تاسوعا و عاشورا آزاد است و یک ساعت نیز از ساعات منع عبور و مرور کم کرد، اما مردم که به جای علم و کتل، هزاران پلاکارد با جمله‌هایی تند علیه حکومت و هزاران عکس از دشمنان تاریخی شاه و مبارزین و شهدا را حمل می‌کردند، هر لحظه منتظر وقوع حادثه‌ای تازه یا آغاز درگیری یا تیراندازی بودند. آنها حتی اسم، نشانی خود و کودکانشان را نوشته و در جیب لباس‌هایشان گذاشته بودند تا درصورت درگیری یا شهادت، قابل شناسایی باشند. مسیر اصلی راهپیمایی در تهران از پیچ‌شمیران تا میدان شهیاد، که مردم آن را آزادی می‌نامیدند، بود.آن‌ روز این‌ راه‌پیمایی‌ عظیم‌، که‌ یک‌ رفراندوم‌ باشکوه‌ بود، به‌ پایان‌ رسید و همه‌ وعده‌ دادند که‌ فردا (عاشورا) نیز به‌ این‌ حرکت‌ ادامه‌ دهند. رفراندوم‌ تاسوعا، عمق‌ نفوذ حضرت‌ امام‌ رحمت‌الله علیه، بر مردم‌ را نشان‌ داد و مشخص‌ کرد انقلاب مردم ایران یک انقلاب مذهبی است و با دین گره خورده است.

منبع: ماهنامه فرهنگی مذهبی هیات رزمندگان اسلام

به کانال هیات رزمندگان اسلام بپیوندید

بازدیدها: 112

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *