هيچ انقلابي توي خانهها به پيروزي نميرسد. انقلابها، توي خيابانها و ميدانها بوده كه به پيروزي و سرانجام رسيدهاند. تا وقتي كه بسياري از مردم، وارد خيابانها و ميدانها نشده و عملاً حضور خودشان را، بهرغم همه مخاطرات، اعلام نكنند، اتفاقي نخواهد افتاد. انقلاب اسلامي ايران نيز، از درون مساجد و خانهها و… شروع شد و در مسيرها و خيابانها به سرانجام رسيد؛ آنجا كه سيل خروشان مردم، بهرغم همه خطرها، اعلام كردند كه رژيم پهلوي را نميخواهند و طالب حكومت اسلامي هستند. حالا كه سالروز پيروزي انقلاب است، بازخواني چند مسير اصلي انقلاب، خالي از لطف نخواهد بود.
بيدارسازترين مسير
13 شهريور، نماز عيد فطر در تپههاي قيطريه
در ايران، سال 57، واقعهاي رخ داد كه در مسير شكلگيري انقلاب و تاريخ ايران بسيار مؤثر بوده است. در 13 شهريور سال 57، تهران بزرگترين تظاهرات تا آن روز را تجربه كرد. جمعيت تظاهركنندگان كه به بيش از چند ميليون نفر ميرسيد، خيابانهاي تهران را به سمت محل برگزاري نماز عيد فطر پوشانده بودند. رژيم شاه كه تا آن زمان از عمق فاجعه و نارضايتي مردم خبر نداشت، يكباره از خواب غفلت بيدار شد. در روز 13 شهريور سال 1357، نماز و راهپيمايي ميليوني تاريخي عيد فطر، به امامت حجتالاسلام دكتر مفتح در تپههاي قيطريه برگزار شد. رهبري اين تظاهرات را روحانيت مبارز تهران بهعهده داشت. اين تظاهرات بسيار آرام برپا شد و سربازان مستقر در بين راه با شاخههاي گل مردم مسلمان روبهرو شدند. بعد از نماز شركتكنندگان در خيابانها عليه رژيم دست به راهپيمايي زدند. آنچه در تهران موجب وحشت رژيم شد، حضور ميليوني مردم در خيابانهاي تهران بود. تهران، هرگز چنين جمعيتي بهخود نديده بود. درباريان درباره اين روز در خاطراتشان نقل كردهاند كه شاه با هليكوپتر از بالا، با چشم خود ميديد كه سيل بيپايان جمعيت پس از اقامه نماز عيد فطر، فرياد زنان به مركز شهر رسيدهاند. او هنگام بازگشت، حاضران ازجمله فرماندهان نظامي و هويدا و درباريان را به سختترين ناسزاها گرفت. سرانجام از شدت خشم، لگدي بر بدنه اتومبيل كورسي لامبورگيني محبوبش كوفت. سوار بر آن شده و رفت. گويا صداي آن يك ميليون تن در گوشش بود كه تا فردا هيچكس را نپذيرفت. در اين زمان، حتي فرح نيز امكان ملاقات با او را نيافت. نماز عيد فطر و تظاهرات پس از آن، مسيري بود براي تعيين هويت مبارزات مردمي. اين مسير هويت انقلاب ايران را كاملاً اسلامي به جهانيان معرفي كرد و بين مبارزه و مذهب پيوند برقرار كرد.
خونينترين مسير
17 شهريور، ميدان ژاله
نماز عيد فطر، موجب شد تا شاه مقابله خشونت آميز با انقلاب اسلامي را انتخاب كند كه نتيجه آن كشتار مردم در جمعه سياه يعني 17 شهريور 57 بود. اين واقعه به قدري خونبار و تأسفبار بود كه مسيري هموار و گشوده براي پايان يافتن سلطنت را در 5ماه ميسر كرد. دعوتكننده اصلي راهپيمايي روز هفده شهريور روحانياي به نام علامه يحيي نوري بود. اين فرد از مبارزين ضدنظام شاهنشاهي بود كه اطراف ميدان ژاله زندگي ميكرد. از نخستين ساعات صبح روز جمعه، مردم براي شركت در راهپيمايي و نمازجمعه به امامت علامه يحيي نوري راهي ميدان ژاله شدند. غافل از آنكه از ساعت 6 صبح، حكومت نظامي توسط فرماندار تهران ارتشبد غلامعلي اويسي اعلام و درحال اجرا و اجتماع بيش از سه نفرهم ممنوع بود. در صبح جمعه، 17 شهريور سال 1357، مردم تهران پس از اداي فريضه صبح، براي چهارمين روز متوالي از خانهها بيرون آمده و سيلآسا به سمت خيابانها آمدند. مركز تجمع آنان ميدان ژاله (ميدان شهداي كنوني) بود. همين كه مردم به خيابانها رسيدند، ناگهان با ديدن تانكها و زرهپوشهاي نظامي و مأموران مسلسل بهدست حكومت، غافلگير شدند، ولي بدون اعتنا به سربازان، به حركت خود ادامه دادند. از خيابانهاي اطراف، سيل انبوه جمعيت با سر دادن شعارهاي انقلابي، به سمت ميدان ژاله در حركت بود. مأموران مسلح پس از چندبار اخطار، از زمين و هوا جمعيت را ناجوانمردانه هدف رگبار مسلسل قرار دادند. حضرت امام خميني رحمتالله عليه، در 18 شهريور سال 1357، با ارسال پيامي به ملت شريف و شجاع ايران، ضمن ابراز همدردي با ملت، كشتار وحشيانه رژيم شاه را محكوم اعلام كردند و اجر شهداي اين واقعه را با شهداي كربلا قياس كردند. از اينرو مردم وحشتزده دوباره جرأت و توان خود را بازيافتند و به شكلي جديتر به مبارزات خود ادامه دادند بهگونهاي كه مسير خونبار 17 شهريور را با فاصله 5ماه به مقصد انقلاب رساندند.
موفقترين مسير
22 بهمن، تهران در تسخير مردم
روز 22 بهمن را ميتوان اصليترين و گستردهترين مسير طي شده توسط ملت ايران براي رسيدن به پيروزي نهايي دانست. اين مسير در گامهاي متوالي توسط ملت طي شد تا آنها را به مقصد پيروزي قطعي رساند. نخستين گام صبح 22 بهمن 1357 بود كه فرماندهان ارتش آماده شدند تا در جلسه شورايعالي ارتش حاضر شوند. طي اين جلسه فرماندهان به تشريح وضعيت نيروهاي ارتش و مشكلات آنها پرداختند. آنچه در اين جلسه گفته شد، همه حكايت از ناتواني ارتش در برابر موج خروشان انقلاب داشت. گام دوم در ساعت يك بعدازظهر بود كه اعلاميه ارتش مبني بر بيطرفي از راديو پخش شد. شورايعالي ارتش در اين اعلاميه از سربازان خواست تا به پادگانها بازگردند. امام خميني رحمتالله عليه نيز در پيامي خطاب به ملت ايران از آنان خواست در عين هوشياري و مراقبت و آمادگي براي در هم كوبيدن هر نوع حمله تازهاي از سوي ارتش، از حمله، آزار و درگيري با آنها در پادگانهايشان خودداري شود. گام سوم وقتي بود كه نمايندگان مجلس شوراي ملي به سفارش رئيس مجلس بهطور دستهجمعي استعفا دادند. تمام مسيرها يك به يك براي رسيدن به هدف نهايي به سوي انقلابيون گشوده ميشدند. همان روز مراكز حساس دولتي يكي يكي به تصرف انقلابيون در آمدند. راديو تهران كه از ساعت 11 ظهر 22 بهمن در محاصره نيروهاي مردمي قرار داشت، در گام چهارم، ساعت 2 بعدازظهر كاملاً در اختيار آنان قرار گرفت. در ساعت 45/5پيام امام خميني رحمتالله عليه از راديو پخش شد و امام در اين پيام مردم را از اعمال غيرقانوني برحذر داشت. گام پنجم بعدازظهر 22 بهمن اتفاق افتاد. زماني كه سپهبد رحيمي، فرماندار نظامي تهران، نيكپي، منصور روحاني و نصيري، رئيس سازمان اطلاعات و امنيت كشور (ساواك) توسط مردم دستگير شدند. گرچه شهيدان بسياري در اين روز تقديم اهداف والاي انقلاب شدند، اما پيروزي نهايي بعد از 2500 سال تحمل رژيم شاهنشاهي به سرانجام رسيد.
اولين مسير
15 خردا 57، بازار و ادارات تهران
قيام 15 خرداد سال 42 نقطه عطفي در مبارزه با رژيم پهلوي بود. از اين مقطع ديگر كاملاً آشكار شد كه حكومت، بنا ندارد هيچگونه حق انتقاد و اعتراضي را براي منتقدان و مخالفانش به رسميت بشناسد. از اينرو اين قيام مسير جديدي براي ادامه مبارزات انقلابيون گشود. امام خميني طي پيامي 15 خرداد را تعطيل اعلام كردند. در خرداد سال 57 از چند روز قبل اعلاميههايي در مشهد و چند شهر ديگر پخش شد كه در آن، از مردم خواسته شده بود روز دوشنبه، پانزدهم خرداد در خانههاي خود متحصن شوند و تا ساعت 5 بعد از ظهر، تدارك آذوقه ببينند تا مجبور به خروج از خانه نشوند. در اين اطلاعيه آمده بود «سكوت باشكوه سراسر مملكت، گوياترين زبان ملت و كوبندهترين مشت بر دهان استبداد خواهد بود. بهانه از دست دشمن گرفته و مجال براي خرابكاري و ميدان براي آدمكشي به او ندهيم.» با انتشار اعلاميههاي مختلفي كه مخفيانه ميان مردم پخش ميشد، بازاريان، كارمندان و دانشجويان نيز اعلام كردند كه روز دوشنبه به محل كار و درس خود نخواهند رفت. دولت طي بخشنامه شديد اللحني به كارمندان اخطار كرد چنانچه روز دوشنبه در محل كار خود حضور نيابند، اخراج خواهند شد. جمشيد آموزگار، نخستوزير وقت نيز گفت: «مردم اتفاقاً بايد در اين روز بيشتر به خيابان بيايند. بايد مغازهها باز باشند تا نشان بدهند كه يك عده معدود گمراهي نميتوانند پيشرفت يك مملكت را متوقف سازند.» اين اعتصاب، بخشهايي زيادي از شهر تهران و بسياري از شهرهاي كشور را بهصورت نيمه تعطيل درآورد. دانشجويان نيز در بعضي از دانشگاهها دست به اعتصاب زدند و كلاسها را تعطيل كردند. هيچگاه حكومت تصور نميكرد كه به يكباره شهر تعطيل شود. اين اعتصاب و تعطيلي كه كل كشور را درگير كرده بود، نشان داد كه عده بسياري همگام با انقلاب پيش ميروند و وحدت مردم انقلابي را بيش از پيش آشكار كرد.
دانشآموزيترين مسير
13 آبان، دانشگاه تهران
13 آبان سال 1357 نيز مسيري ديگر از مسيرهاي پر افتخار انقلابيون است كه اين بار توسط دانشآموزان و دانشجويان ايراني گشوده شد. در روز 13 آبان سال 1357، دانشآموزان مدارس تهران در حمايت از حضرت امام خميني رحمتالله عليه مدارس خود را تعطيل كرده و به سمت دانشگاه تهران حركت كردند. آنها به همراه دانشجويان و گروههاي ديگري از مردم در محوطه دانشگاه گرد آمدند تا از حقوق خود دفاع كرده و اعتراض خود به حكومت شاه را آشكار كنند. مأموران دولتي كه از اين اقدام باخبر شده بودند، دانشگاه را به محاصر خود درآوردند تا هرگونه حركت و اعتراضي را همانجا سركوب كنند. ساعت يازده صبح، دانشآموزان و دانشجويان با شعارهاي كوبنده «الله اكبر»، «درود بر خميني» و «مرگ بر شاه» اعتراضات خود را آغاز كردند. مأموران براي آنكه تجمعكنندگان را پراكنده سازند، ابتدا چند گلوله گاز اشكآور در ميان دانشآموزان پرتاب كردند، اما تجمعكنندگان نهتنها پراكنده نشدند، بلكه با تمام توان به شعار دادن ادامه دادند تا اينكه تيراندازي آغاز شد و دانشآموزان يكي پس از ديگري در خون غلتيدند. در اين واقعه ناگوار، 56 تن شهيد و صدها تن ديگر مجروح شدند. مسيري كه دانشآموزان پيمودند، گرچه خونبار و تلخ بود اما براي هميشه در تاريخ ايران و در ذهن ديگر دانشآموزان اين مرز و بوم ثبت شد. مسير آنها راهي گشوده به سوي دانشآموزان عليه ظلم و مبارزه با تمام بيعدالتيها است. حضرت امام خميني رحمتالله عليه زماني كه اين خبر ناگوار را در پاريس شنيدند، در پيامي براي امت ايران فرمودند: «عزيزان من صبور باشيد كه پيروزي نهايي نزديك است و خدا با صابران است. ايران امروز جايگاه آزادگان است… من از اين راه دور چشم اميد به شما دوختهام… صداي آزاديخواهي و استقلال طلبي شما را به گوش جهانيان ميرسانم.»
عاشوراييترين مسير
19 آذر، محرم از پيچ شميران تا ميدان آزادي
مسيري كه امام حسين عليهالسلام براي هميشه در تاريخ شيعيان گشود هيچگاه به بن بست نخواهد رسيد و در تاريخ كشور ما نقطه عطف تمام مبارزات به شمار ميرود. مسير امام حسين عليهالسلام همان مسيري است كه خون را بر شمشير پيروز كرد. در محرم سال 57 مصادف با وقايع روز نوبت ايرانيها بود تا اين مسير را به سمت پيروزي نهايي بپيمايند.در آن سال جامعه روحانيت مبارز، آيتالله طالقاني و جمعيت ايراني دفاع از حقوق بشر به وسيله اعلاميههايي، از مردم دعوت كردند تا در راهپيمايي روز تاسوعا و عاشورا شركت كنند. آيتالله طالقاني گفته بود كه در ساعت 9صبح روز يكشنبه از مقابل منزل خود در پيچ شميران حركت خواهد كرد. مطبوعات در اعتصاب به سر ميبردند و راديو و تلويزيون در دست دولت نظامي بود، اما اعلاميهها، ديوار نوشتهها و جوانان با نوشتن خبر روي مقوا و چرخ در شهر اين اخبار را در تهران به گوش مردم رساندند.از اينرو صبح عاشورا عزاداري مردم به تظاهرات ضددولتي تبديل شد. دولت نظامي اعلام كرد برپايي عزاداري در تاسوعا و عاشورا آزاد است و يك ساعت نيز از ساعات منع عبور و مرور كم كرد، اما مردم كه به جاي علم و كتل، هزاران پلاكارد با جملههايي تند عليه حكومت و هزاران عكس از دشمنان تاريخي شاه و مبارزين و شهدا را حمل ميكردند، هر لحظه منتظر وقوع حادثهاي تازه يا آغاز درگيري يا تيراندازي بودند. آنها حتي اسم، نشاني خود و كودكانشان را نوشته و در جيب لباسهايشان گذاشته بودند تا درصورت درگيري يا شهادت، قابل شناسايي باشند. مسير اصلي راهپيمايي در تهران از پيچشميران تا ميدان شهياد، كه مردم آن را آزادي ميناميدند، بود.آن روز اين راهپيمايي عظيم، كه يك رفراندوم باشكوه بود، به پايان رسيد و همه وعده دادند كه فردا (عاشورا) نيز به اين حركت ادامه دهند. رفراندوم تاسوعا، عمق نفوذ حضرت امام رحمتالله عليه، بر مردم را نشان داد و مشخص كرد انقلاب مردم ايران يك انقلاب مذهبي است و با دين گره خورده است.
بازدیدها: 112