مبانی حدیثی حمایت از مظلوم
«کسی که ظلم میکند، و کسی که با او همکاری دارد و کسی که بدان رضایت دارد، هرسه شریکاند».
آنچه پیامبر عطوف و مهربان اسلام برای مسلمانان توصیه و به یادگار گذاشت. دست گیری و کمک به یکدیگر تحت هر شرایطی است. اما اکنون چرا وقتی جلوی چشم بیش از یک میلیارد مسلمان، مسلمانان مظلوم غزه را قتل عام می کنند دولتها و ملت های اسلامی وصایای نبی خویش را فراموش کرده. وتنها نظاره گر اند.
بماند که بعض دولتهای مسلمان خود مانند رژیم صهیونیستی اقدام و عمل می کنند. اکنون به این مناسبت مبانی وصایای نبیّ لطف و رحمت را یادآور می شویم:
برخورد با ظلم: نکته بسیار مهمی که از روایات به دست میآید این است که اعتراض یک مسلمان در برابر ظلم، منحصر به کشور و دین خودش نبوده و نارضایتی او نیز نه تنها در حد اعتراض زبانی، بلکه امری قلبی و درونی است.
چنانچه امام رضا(ع) فرمودهاند: «هر کس از کاری راضی باشد مثل کسی است که آنرا انجام داده، و اگر کسی در مشرق کشته شود و دیگری در مغرب از این قتل راضی باشد، نزد خدا با قاتل شریک خواهد بود».(۱)
و امام علی(ع) فرمودند: «کسی که ظلم میکند، و کسی که با او همکاری دارد و کسی که بدان رضایت دارد، «هرسه» شریکاند».(۲)
بدین ترتیب اگر ظلم کسی ثابت شود. آن ظلم یکی از مهمترین مصادیق منکر بوده و دیگر سکوت در مقابل آن جایز نخواهد بود.
در آیۀ ۱۸۳سورۀ آل عمران، افرادی به عنوان قاتلان پیامبران معرفی شدهاند. که دخالت مستقیمی در وقوع قتل نداشتند. اما با این وجود مورد اعتراض قرار گرفتند: «بگو قطعاً پیش از من، پیامبرانی بودند. که دلایل آشکار را با آنچه گفتید. برای شما آوردند.اگر راست می گویید، پس چرا آنان را کشتید؟».
حضرت صادق(ع) فرمودند این اتهام وارده به بنی اسرائیل به دلیل آن بود. که نسلهای بعدی نیز حاضر نشدند. قتل انبیاء را محکوم نموده و از آن اعلام برائت کنند.(۳)
بر همین اساس، اگرچه منطق قرآن در برخورد اجتماعی با دیگران بر پایهی حکمت، اندرز و آرامش است. (۴)
اما در برخورد با ظالمان شیوهی گفتوگو با آنان را متفاوت دانسته و سخن محکم و معترضانه را در پیش میگیرد:
«خداوند، بانگ برداشتن به بدزبانی را دوست ندارد، مگر [از] کسی که بر او ستم رفته باشد».(۵)
برخورد با ظلم وستمگر تنها در مبانی اعتقادی شیعه نیست. بلکه در کتب مهم اهل تسنن نیز به کرّات و جزئی از اعتقادات مهمه آنها مشاهده می شود:
در صحیح بخاری از آن حضرت روایت شده است که فرمود: «همه مسلمانان برادر یکدیگرند. به همدیگر ظلم نمی کنند و در مقابل دشمنان یکدیگر را رهانمی کنند. و به خود وا نمی گذارند»
و در مسند احمد بن حنبل نیز از آن حضرت روایت شده است که: «که هر کس نزد او مؤمنی خوار شود ولی او را یاری نکند. در حالی که قادر بر نصرت وی باشد. خداوند عزوجل، روز قیامت نزد تمام خلایق او را خوار خواهد ساخت »(۶)
مؤلف «فتح الباری » در شرح حدیث نبوی در دفاع از مظلوم می نویسد: «کسی که قدرت بر نجات مظلوم دارد. بر او لازم است به هر طریق ممکن ظلم را از او دفع کند. و قصد او در دفاع، کشتن ظالم نیست. بلکه مقصود، دفع ظالم است. و در این صورت که دفاع می کند. خون ظالم هدر است و فرقی نمی کند که دفاع از خویش باشد یا از دیگری ». (۷)
علاوه بر آن، سنت عملی رسول خدا (ص) در انعقاد پیمان های دفاعی به عنوان یاری مظلومان – آنچنان که در «حلف الفضول » صورت گرفت. یا به عنوان «اعلام همبستگی و حمایت متقابل » آنچنان که در پیمان با «بنی ضمره» و «خزاعه» (۸) انجام شد – گواه این امر است.
در پیمان جوانمردان (حلف الفضول) افراد شرکت کننده، از جمله حضرت رسول (ص) سوگند یاد کردند. در یاری مظلوم و مقابله با ظالم ید واحده باشند. تا آن که ظالم حق مظلوم را بپردازد. و این پیمان مادامی که دریا کنار ساحل خود را مرطوب کند (یعنی برای همیشه تاریخ) استوار است. (۹)
در احادیث آمده است که «در خانه عبدالله بن جدعان شاهد پیمانی شدم. که اگر حالا (پس از بعثت) نیز مرا به آن پیمان بخوانند اجابت می کنم. یعنی حالا نیز به عهد و پیمان خود وفادارم «.
ابن هشام نقل می کند که آن حضرت درباره پیمان مزبور فرمود: «من حاضر نیستم پیمان خود را به هیچ وجه نقض کنم، اگرچه در مقابل آن گرانبهاترین نعمت را در اختیار من بگذارند » (۱۰)
ایضا: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :
مَن أعانَ ظالِما علی ظُلمِهِ جاءَ یَومَ القِیامَهِ و علی جَبهَتِهِ مَکتوبٌ : آیِسٌ مِن رَحمَهِ اللّه ِ .
هر که ستمگری را در ستمش یاری رساند. روز قیامت در حالی آید که بر پیشانیش نوشته شده است : نومید از رحمت خدا . (کنز العمّال : ۱۴۹۵۰ )
و این روایت:
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله : خداوند عزّ و جلّ به داوود علیه السلام وحی فرمود که :
یا داوودَ ، إنّه لَیسَ مِن عَبدٍ یُعِینُ مَظلوما أو یَمشِی مَعهُ فی مَظلِمَتِهِ إلاّ اُثَبِّتُ قَدَمَیهِ یَومَ تَزِلُّ الأقدامُ.
ای داوود! هیچ بنده ای نیست که ستمدیده ای را یاری رساند یا در ستمی که بر او رفته با او همدردی کند ، مگر این که گامهای او را در آن روزی که گامها می لغزد ، استوار نگه می دارم .
(الدرّ المنثور : ۳/۱۲)
پی نوشت :
۱. ابن بابویه، محمد بن علی، عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج۱، ص۲۷۳، نشر جهان، تهران، ۱۳۷۸ق.
۲. ابن بابویه، محمد بن علی، الخصال، ج۱، ص۱۰۷، جامعه مدرسین، قم، ۱۳۶۲ش.
۳. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، ج۱، ص ۲۰۹، المطبعه العلمیه، تهران، ۱۳۸۰ق.
۴. «با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان به [شیوهای] که نیکوتر است مجادله نمای»؛ النحل، ۱۲۵.
۵. النساء، ۱۴۸
۶. الجهاد و القتال فی السیاسه الشرعیه، محمد حسنین هیکل، ج ۱، ص ۸۳ . «المسلم اخو المسلم لا یظلمه و لا یسلمه » ای «یدافع عنه و لا یسلمه عنه و لا یسلمه لمن یرید به مکروها او اعتداء»
۷. همان، ص ۸۴ .
۸. همان، ص ۸۳و۸۴
۹. السیره النبویه، ابن هشام، ج ۴، ص ۳۱ – ۴۶
۱۰. سیره ابن هشام، ج ۱، ص ۱۴۱و۱۴۲ . «لقد شهدت فی دارعبدالله بن جدعان حلفا ما احب ان لی به حمر النعم ولو ادعی به فی الاسلام لا جبت»
بازدیدها: 0