پرسش:
منظور از «من پسر کسی هستم که با دو شمشیر و با دو نیزه در رکاب پیامبر(صلی الله علیه و آله) جنگید» در خطبۀ امام سجاد(علیه السلام) چیست؟
پاسخ اجمالی:
۱- امام سجاد(علیه السلام) در مجلس یزید، پس از بیان ویژگى ها و فضایل رسول خدا(صلی الله علیه و آله) از وحى، معراج و … به ذکر فضایل جدّش امام على بن ابى طالب(علیه السلام)، مى پردازد که در بخشی از آن می فرماید: «… من فرزند آن کسى هستم که در خدمت پیامبر با دو شمشیر جهاد کرد و با دو نیزه ضربه زد، دو هجرت به جاى آورد و دو بیعت را انجام داد، به سوى دو قبله نماز گزارد و در بدر و حنین، نبرد کرد و چشم به هم زدنى به خدا کفر نورزید…».[۱]
۲- منظور آن حضرت، امام علی(علیه السلام) است که دو شمشیر داشت و با آنها نبرد می کرد؛ همان طور که حضرت علی(علیه السلام) در یکی از سخنان خود می فرماید: «من بهترین اوصیاء و وصى سالار پیامبرانم. من امام مسلمانان، پیشواى پرهیزکاران، مولاى مؤمنان و همسر سرور زنان همه جهانیانم. من در دست راست خویش انگشتر مى کنم و پیشانى بر خاک ساینده ام و من کسى هستم که دو هجرت و دو بیعت کرده ام. سالار جنگ هاى بدر و حنین و ضربه زننده با دو شمشیر هستم…».[۲]
۳- می توان در معنای «ضربه زننده با دو شمشیر»[۳] چنین احتمال داد که امام علی(علیه السلام) در همۀ جنگ ها با دو شمشیر نمی جنگید، بلکه در برخی از جنگ ها با دو تا و در برخی از جنگ ها شمشیر خود را تعویض می کرد.[۴]
۳- در منابع اسلامی، نام این دو شمشیر «ذوالفقار» و «مِخذَم»[۵] نقل شده است.[۶]
۴- گفتنی است شبیه این جملات از افرادی همچون قنبر، غلام امام علی(علیه السلام) نیز نقل شده است، آن جا که از قنبر پرسیدند غلام کیستى؟ گفت: مولاى من، آن کسى است که با دو شمشیر جنگ کرد و با دو نیزه دشمن را می زد؛ و به دو قبله نماز خواند، و دو بار با رسول خدا بیعت کرد، و دو بار هجرت کرد…».[۷]
[۱]. مرعشی تستری، قاضی نور الله، إحقاق الحق و إزهاق الباطل، ج ۱۲، ص ۱۲۶، مکتبه آیه الله المرعشى النجفى، قم، چاپ اول، ۱۴۰۹ق؛ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۱۳۸، دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ دوم، ۱۳۶۳ش.
البته در برخی از منابع حدیثی و تاریخی که خطبۀ امام سجاد(علیه السلام) را نقل کرده اند، این قسمت از سخن آن حضرت را نیاورده اند؛ مانند: ابن شهر آشوب مازندرانى، المناقب، ج ۴، ص ۱۶۸، مؤسسه انتشارات علامه، قم، ۱۳۷۹ق.
[۲]. شیخ صدوق، الأمالی، ص ۲۵، کتابچى، تهران، چاپ ششم، ۱۳۷۶ش؛ فتال نیشابورى، محمد بن احمد، روضه الواعظین و بصیره المتعظین، ج ۱، ص ۱۱۱، انتشارات رضى، قم، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
[۳]. «انا الضارب بالسیفین».
[۴]. بحارالانوار، ج ۳۹، ص ۳۴۱ و ۳۴۲٫
[۵]. برخی از منابع اسلامی «مِجذم» نیز ثبت کرده اند که هر دو واژۀ «مخذم» و »مجذم» به معنای وسیله ای اند که به سرعت قطع کننده هستند؛ پس از این جهت فرقی میانشان نیست. ر.ک: فراهیدى، خلیل بن احمد، کتاب العین، ج ۴، ص ۲۴۶ و ج ۶، ص ۹۶، انتشارات هجرت، قم، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج ۱۲، ص ۸۶ و ۸۷ و ۱۶۸، دار صادر، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.
[۶]. کتاب الأصنام (تنکیس الأصنام)، ابن کلبى، ابو المنذر هشام بن محمد، تحقیق: زکى باشا، احمد، ص ۱۵، القاهره، افست تهران (همراه با ترجمه)، نشر نو، چاپ دوم، ۱۳۶۴ش؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلى الله علیهم، ص ۱۸۶، مکتبه آیه الله المرعشى النجفى، قم، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق؛ حموی، شهاب الدین ابو عبد الله، معجم البلدان، ج ۵، ص ۲۰۵، بیروت، دار صادر، چاپ دوم، ۱۹۹۵م؛ بحار الأنوار، ج ۲۶، ص ۲۱۱٫
[۷]. شیخ مفید، الإختصاص، محقق و مصحح: غفارى، على اکبر، محرمى زرندى، محمود، ص ۷۳، الموتمر العالمى لالفیه الشیخ المفید، قم، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
منبع: اسلام کوئست
بازدیدها: 0