مهدویت در قرآن – قسمت 51 – آیه 38 سوره حجر
تفسیر جامع:
إِلى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ
از ابى علاء رازى روايت كرده گفت شخصى از حضرت صادق عليه السّلام سؤال نمود كه مراد از وقت معلوم چيست؟ فرمود: روزى است كه نفخه صور دميده ميشود و شيطان در ميان نفخه اول و دوم خواهد مرد.
عياشى از اسحق بن عمار روايت كرده گفت از حضرت صادق عليه السّلام پرسيدم روز معلوم كه پايان مهلت شيطان است چه وقت ميباشد؟ فرمود: شما خيال مي نمائيد كه آن روز قيامت است كه خداوند خلايق را مبعوث ميفرمايد خير آن روز نيست بلكه مراد روز قيام قائم ما آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است كه چون قيام مي نمايد شيطان در مسجد كوفه حضور او ميرسد و ميگويد واى از امروز و آن روز، آن حضرت؛ شيطان را ميگيرد و گردن ميزند و آن روز وقت معلوم است.
منبع اصلی: تفسير جامع، ج3، ص46(نرم افزار جامع التفاسیر)
تفسیر شریف لاهیجی:
إِلى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ
تا روز وقت دانسته شده كه آن آخر ايام تكليف و انقراض خلايق است در نفخه اولى و در حديث حضرت صادق عليه السّلام وارد شده كه مراد از «يوم وقت معلوم» وقت قيام قائم است و قائم آل محمد صلّى اللَّه عليه و آله آن لعين را در ارض كوفه گردن خواهد زد.
منبع اصلی: تفسير شريف لاهيجي، ج2، ص 671 (نرم افزار جامع التفاسیر)
تفسیر کوثر:
إِلى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ
، قال وهب: جعلت فداك أىّ يوم هو؟ قال: يا وهب، أ تحسب انّه يوم يبعث اللَّه فيه الناس؟ إنّ اللَّه انظره إلى يوم يبعث فيه قائمنا. «1»
وهب بن جميع گفت: از امام صادق (ع) درباره سخن خداوند به ابليس كه تا روز وقت معيّنى به او مهلت داد، پرسيدم. وهب به او گفت: كه آن روز كدام است؟
امام فرمود: اى وهب، آيا گمان مى كنى كه آن روز روزى است كه خداوند مردم را برمى انگيزد مى كند؟ همانا خداوند به او تا روزى كه قائم ما قيام كند مهلت داد.
تفسير «يوم الوقت المعلوم» به روز قيام مهدى (عج) در روايات متعدّدى با تعبيرهاى مختلف آمده است، از جمله اين كه امير المؤمنين در آن روز در زمينى از زمينهاى فرات شيطان را مى كشد. «2»
پی نوشت:
(1)- تفسير عياشى، ج 2، ص 242، تفسير البرهان، ج 2، ص 343.
(2)- مختصر بصائر الدرجات ص 27 و نيز رجوع شود به: شيخ صدوق، كمال الدين، ص 371 و طبرسى، اعلام الورى، ص 241 و قندوزى، ينابيع المودّة، ص 242
منبع اصلی:
كوثر، ج6، ص: 4(نرم افزار جامع التفاسیر)
تفسیر اثنا عشری:
إِلى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ:
1- تا روز وقت معلوم و معين كه آخرين ايام تكليف باشد، يعنى نفخه اولى كه به صور اسرافيل تمام خلايق مى ميرند.
2- مراد قيامت است كه تا آن روز عذاب را از او دفع فرموده.
3- وقتى كه در علم ازلى معين، لكن كسى اطلاع ندارد.
4- تفسير برهان «1»- وهب بن جميع گويد از حضرت صادق عليه السّلام سؤال نمودم از اين آيه شريفه كه وقت معلوم چيست؟ فرمود: گمان مى كنى روز حشر مردم باشد، خداى تعالى او را مهلت داده تا روزى كه مبعوث گردد قائم مادر مسجد كوفه، ابليس آيد و مى نشيند حضور او، فرمايد واى از امروز پس پيشانى او را گرفته گردنش را بزند، پس اين روز مىباشد وقت معلوم.
5- على بن ابراهيم «2» روايت نموده وقت معلوم روزى است كه رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ابليس را در صخره بيت المقدس ذبح فرمايد.
تنبيه: در علم كلام اين مطلب مبرهن شده كه ذات احديت الهى حكيم على الاطلاق و تمام افعال سبحانى بر وجه حكمت مى باشد، بنابراين بقاى ابليس البته به حكمت و مصلحت خواهد بود، گرچه علت آن ظاهر نيست.
تفسير برهان «3» روايت از حسين بن عطيه كه شنيدم حضرت صادق عليه السّلام مى فرمود: ابليس بندگى خدا نمود در آسمان در دو ركعت به شش هزار سال، و مهلت دادن خداى تعالى او را تا وقت معلوم، به سبب اين عبادت بود.
بيان: اگرچه به سبب استكبار، كفر او بعد از آن متحقق، و آثار اخروى عبادت او را به كلى از ميان برد، لكن به مفاد آيه شريفه (أَنِّي لا أُضِيعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى) حق سبحانه عمل هيچ عاملى را ضايع نفرمايد، لذا اجر عبادت ابليس چنين مقرر شد پس از مردود شدن و مهلت يافتن.
پی نوشت:
(1) تفسير برهان، جلد 2، صفحه 343. […..]
(2) تفسير صافى، جلد سوّم، صفحه 113 (به نقل از تفسير قمى).
(3) تفسير برهان، جلد 2، صفحه 343.
منبع اصلی: تفسير اثنا عشري، ج7، ص: 107(نرم افزار جامع التفاسیر)
ترجمه بیان السعاده:
إِلى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ
چون شيطان خواست تا روز قيامت مهلت داشته باشد كه آن روز زنده شدن با نفخه ى دوّم است.
و وقت و مهلت ابليس تا نفخه ى اوّل بود، لذا خداى تعالى در مقام اجابت درخواست او فرمود: به تو مهلت مى دهم ولى نه تا وقتى كه تو مى خواهى بلكه تا وقت معلوم كه آن وقت نفخه ى اوّل است.
و در اخبار وقت معلوم به ظهور قائم (عجّل اللّه فرجه) و ذبح شيطان به دست او يا به دست رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله تفسير شده و نيز به وقت نفخه ى اوّل تفسير شده، و همه ى اينها به يك مطلب بر مى گردد اگر چه در مقام ادا كردن مطلب به عبارتهاى مختلف ادا شود.
گردآورنده:طیبه فدوی
منبع اصلی: ترجمه بيان السعادة، ج8، ص54(نرم افزار جامع التفاسیر)
بازدیدها: 762