بسم الله الرحمن الرحیم
مهدی ع در آیینه کلام علوی
زهیر دهقانی آرانی
امام مهدی ع به عنوان آخرین وصی پیامبر اکرم ص و ذخیرهي برگزیده هستی، از ابتدای تاریخ اسلام تاکنون مورد اشاره و عنایت نبی گرامی اسلام و ائمه طاهرین صلوات الله علیهم اجمعین بوده است. احادیث و سخنان بزرگان دین مملو از نکتههایی ناب و زیبا در مورد زندگی و ویژگیهای حضرت، دوران غیبت، ظهور و پس از آن و نیز ویژگیهای یاران امام مهدی ع است. در این میان احادیثی از امیر مؤمنان علی ع در مورد امام عصر ع نقل شده که مملو از نکاتی ژرف و کاربردی جهت مبلغان دینی و نیز عموم مردم است. این احادیث متعدد بوده و در کتب مختلف حدیثی نقل شده است.[1] از آنجا که برخی کتب، روایاتی به امام علی ع نسبت دادهاند که مشکلات سندی و دلالی داشته و حاوی مطالبی غیر دقیق و نامسلم هستند[2]، توجه به احادیث مستند و دقیق از کتب روایی اصلی امری لازم و ضروری است. بنابر این در این نوشتار سعی شده به احادیثی در این موضوع -از کتب معتبر و دست اول روایی- به صورت دسته بندی شده اشاره گردد تا در مناسبتهای مربوطه مورد استفاده قرار گیرد. لازم به توضیح است جهت اختصار شرح و توضیح احادیث تا حد ممکن تقلیل یافته است.[3]
1- اثبات وجود امام:
یکی از مواردی که مورد تأکید پیامبر اسلام و ائمه طاهرین ع بوده و در احادیث متعدد بدان اشاره شده، خالی نبودن زمین از حجت خداست. از منظر اعتقادات دینی هیچ زمانی را نمیتوان یافت که جهان خلقت بدون امام و راهنما و واسطه ارتباط با خداوند باقی بماند. این نکته در کلمات امام علی ع نیز مورد تأکید قرار گرفته است. از جمله در حکمت 143 نهج البلاغه امام به کمیل چنین میفرمایند:
اللَّهُمَّ بَلَى لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً وَ إِمَّا خَائِفاً مَغْمُوراً لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَيِّنَاتُهُ وَ كَمْ ذَا وَ أَيْنَ أُولَئِكَ أُولَئِكَ وَ اللَّهِ الْأَقَلُّونَ عَدَداً وَ الْأَعْظَمُونَ عِنْدَ اللَّهِ قَدْراً … أُولَئِكَ خُلَفَاءُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِينِهِ آهِ آهِ شَوْقاً إِلَى رُؤْيَتِهِم[4]
خداوندا، آرى زمين از كسى كه به حجّت خدا براى خدا قيام نمايد تهى نمىماند، قائمى آشكار و مشهور، يا ترسان و پنهان، تا دلايل الهى و بيّناتش باطل نگردد. اينان چند نفرند، و كجايند؟ به خدا قسم عددشان اندك، و نزد خداوند از نظر منزلت بسيار بزرگند،.. اينان جانشين حق در زمين، و دعوت كنندگان به دين خدا هستند. آه آه كه چه مشتاق ديدار آنانم!
مرحوم شیخ صدوق در ذیل این روایات تاکید نموده که برای این حدیث طرق بسیاری است[5] و بنابراین حدیث قوی و مستفیض میباشد. نکته جالب در این حدیث این است که امام علی ع در انتهای آن شوق خود را به دیدار با این حجت ها و امامان الهی ابراز مینمایند. (آهِ آهِ شَوْقاً إِلَى رُؤْيَتِهِم)
تويي تنها قرار قلب آنها که از درد فراقت بي قرارند
2- غیبت
غیبت امام عصر ع – برخلاف برخی شبههپردازیها- از همان ابتدا توسط معصومان علیهمالسلام به مسلمانان گوشزد شده است. دلیل این امر نیز آن بوده که آمادگی لازم در مسلمانان برای چنین امر غریبی فراهم گردد. البته در سایه چنین احادیثی علت و فلسفه غیبت امام زمان ع نیز بیان گردیده است. به عنوان مثال به حدیث زیر که در کتاب شریف غیبت نعمانی آمده توجه فرمایید:
وَ اعْلَمُوا أَنَّ الْأَرْضَ لَا تَخْلُو مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَكِنَّ اللَّهَ سَيُعْمِي خَلْقَهُ عَنْهَا بِظُلْمِهِمْ وَ جَوْرِهِمْ وَ إِسْرَافِهِمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ خَلَتِ الْأَرْضُ سَاعَةً وَاحِدَةً مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ لَسَاخَتْ بِأَهْلِهَا وَ لَكِنَّ الْحُجَّةَ يَعْرِفُ النَّاسَ وَ لَا يَعْرِفُونَه كَمَا كَانَ يُوسُفُ يَعْرِفُ النَّاسَ وَ هُمْ لَهُ مُنْكِرُون[6]
و بدانيد كه زمين از حجّت خداى عزّ و جلّ خالى نمىماند ولى خداى عزيز به زودى ديده خلقش را از او نابينا مىسازد به خاطر ظلم و جورشان و زيادهروى آنان نسبت به خودشان، و اگر زمين يك ساعت از حجّت خدا خالى بماند اهل خود را فرو مىبرد، لكن آن حجّت مردم را مىشناسد و آنان او را نمىشناسند، چنان كه يوسف مردم را (برادرانش را) مىشناخت و آنها او را نمىشناختند.
اگر دلهايمان تاريک و ظلماني نميگرديد امامت هم عيان ميگشت و پنهاني نميگرديد
چنانچه در حدیث بالا دیده می شود یکی از علل غیبت، ظلم و جور مردم و حکومتها عنوان شده است؛[7] علت دیگری که در روایات به عنوان فلسفه غیبت ذکر گردیده، نفی بیعت آن امام با طواغیت دورانهاست. به عنوان مثال در روایت شریفی که جناب عبدالعظیم حسنی ره از طریق امام جواد ع از امیر مؤمنان نقل فرمودهاند، چنین آمده است:
إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا إِذَا قَامَ لَمْ يَكُنْ لِأَحَدٍ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ فَلِذَلِكَ تَخْفَى وِلَادَتُهُ وَ يَغِيبُ شَخْصُهُ.[8]
هنگامى كه قائم ما قيام كند بيعت احدى بر گردن او نيست و به اين دليل است كه ولادتش پنهان است و شخص او غايب مىشود.
حضرت امیرالمومنین علی ع علاوه بر اصل غیبت و علل آن، به طولانی بودن و سختی این دوران نیز اشاره نمودهاند؛ از جمله در روایتی که شیخ صدوق در کتاب کمال الدین ذکر کرده چنین آمده است:
لِلْقَائِمِ مِنَّا غَيْبَةٌ أَمَدُهَا طَوِيلٌ كَأَنِّي بِالشِّيعَةِ يَجُولُونَ جَوَلَانَ النَّعَمِ فِي غَيْبَتِهِ يَطْلُبُونَ الْمَرْعَى فَلَا يَجِدُونَهُ [9]
براى قائم ما غيبتى است كه مدّتش طولانى است، گويا شيعه را در دوران غيبت او مىبينم كه جولان مىدهد مانند جولان چهارپايان، چراگاه را مىجويند امّا آن را نمىيابند؛
چنانچه مشاهده میشود آن دوران هنگامهای سخت و دشوار توصیف شده است. این دوران آن قدر دشوار و فتنه انگیز است که بسیاری دست از ولایت برمی دارند و به دنبال دیگران میروند چنانکه در حدیثی که اصبغ بن نباته از علی ع نقل کرده چنین آمده است:
أَمَا لَيَغِيبَنَّ حَتَّى يَقُولَ الْجَاهِلُ مَا لِلَّهِ فِي آلِ مُحَمَّدِ حَاجَةٌ.[10]
او غايب خواهد شد تا به حدی كه نادان گويد: خداوند را در آل محمّد حاجتى نیست.
البته با وجود این سختیها وعده امام به پایداران و استقامتکنندگان -و به بیان کامل منتظران- نیز وعدهای بی نظیر است چنانکه در ادامه روایت کمالالدین چنین آمده است:
أَلَا فَمَنْ ثَبَتَ مِنْهُمْ عَلَى دِينِهِ وَ لَمْ يَقْسُ قَلْبُهُ لِطُولِ أَمَدِ غَيْبَةِ إِمَامِهِ فَهُوَ مَعِي فِي دَرَجَتِي يَوْمَ الْقِيَامَةِ[11]
بدانيد هر كه در آن دوران در دينش استوار باشد و قلبش به واسطه طول غيبت امامش سخت نشود او در روز قيامت هم درجه من است.
و یا در حدیث دیگری از ایشان آمده است:
الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ.[12]
منتظر امر ما مانند كسى است كه در راه خدا به خون خود درغلطد.
قومي به جد و جهد نهادند وصل دوست قومي دگر حواله به تقدير ميکنند
حال سوال اینجاست که چگونه میتوان در این عصر پرآشوب در دین پایدار ماند و دست خود را از حجت خدا جدا نکرد و چگونه میتوان منتظر حقیقی بود؟ امیرمؤمنان به این پرسش چنین پاسخ میگویند:
… فَلَا يَثْبُتُ فِيهَا {في الغيبة} عَلَى دِينِهِ إِلَّا الْمُخْلِصُونَ الْمُبَاشِرُونَ لِرَوْحِ الْيَقِينِ الَّذِينَ أَخَذَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِيثَاقَهُمْ بِوَلَايَتِنَا وَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمانَ وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ.[13]
ثابت نماند در آن غيبت بر دينش مگر مخلصانى كه روح يقين را دريافتهاند آن كسانى كه خداى عز و جل پيمان ولايت ما را از آنها گرفته و ايمان در دلشان نوشته شده و آنها را بر وحى از جانب خود یاری كرده است.
بنابر احادیث بالا میتوان نتیجه گرفت صبر، اخلاص، یقین و ولایتمداری و البته توفیق الهی شرط به سلامت گذر کردن از دوران دشوار غیبت است.
نه اينکه جمعه فقط صبح زود بيدارند که کار منتظرانت هميشه بيداري است
3- ظهور
مطابق وعده الهی در قرآن و روایات متعدد ائمه معصومین علیهم السلام، دوران غیبت با ظهور امام غایب ع به سر میآید و عصری که مملو از ظلم و تباهی گشته جای خود را به دوران شکوفایی بشر و زمان طلایی ظهور میدهد آری این وعدهای است که همه اولیای الهی بدان بشارت داده و ظهور خورشید عدالت را پس از سالها ظلم و سیاهی به منتظران نوید دادهاند. به روایت بسیار زیبای زیر نیز که از اصبغ بن نباته در کتاب اصول کافی نقل شده توجه نمایید:
عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ قَالَ أَتَيْتُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع فَوَجَدْتُهُ مُتَفَكِّراً يَنْكُتُ فِي الْأَرْضِ فَقُلْتُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ مَا لِي أَرَاكَ مُتَفَكِّراً تَنْكُتُ فِي الْأَرْضِ أَ رَغْبَةً مِنْكَ فِيهَا فَقَالَ لَا وَ اللَّهِ مَا رَغِبْتُ فِيهَا وَ لَا فِي الدُّنْيَا يَوْماً قَطُّ وَ لَكِنْ فَكَّرْتُ فِي مَوْلُودٍ يَكُونُ مِنْ ظَهْرِ الْحَادِي عَشَرَ مِنْ وُلْدِي هُوَ الْمَهْدِيُّ الَّذِي يَمْلَأُهَا قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً تَكُونُ لَهُ حَيْرَةٌ وَ غَيْبَةٌ يَضِلُّ فِيهَا أَقْوَامٌ وَ يَهْتَدِي فِيهَا آخَرُون[14]
اصبغ بن نباته گويد: خدمت امير المؤمنين عليه السلام آمدم و ديدم آن حضرت متفكر است و زمين را خط ميكشد، عرض كردم: اى امير مؤمنان! چرا شما را متفكر ميبينم و به زمين خط ميكشى، مگر به آن (خلافت در روى زمين) رغبت كردهاى؟ فرمود: نه، بخدا، هرگز روزى نبوده كه بخلافت يا به دنيا رغبت كنم ولى فكر مىكردم درباره مولودى كه فرزند يازدهم من است، او همان مهدى است كه زمين را از عدل و داد پر كند، چنان كه از جور و ستم پر شده باشد. براى او غيبت و سرگردانى است كه مردمى در آن زمان گمراه گردند و ديگرانی هدايت شوند.
هر انقلابی یارانی مناسب میطلبد و انقلاب جهانی امام عصر ع نیز از این قاعده مستثنی نیست. بدین جهت است که ائمه طاهرین ع صفات یاران و همراهان امام زمان ع را نیز در ضمن بیانات خود گوشزد نمودهاند و از شیعیان خواستهاند به این صفات متصف گردند. نکته جالب در روایات این موضوع آنست که مطابق برخی روایات یاران امام عصر ع غالبا جوان بوده و با روحیهای جوان و سرزنده به یاری امام خویش سر میسپارند از جمله در روایتی از امام علی ع که در کتاب غیبت شیخ طوسی ره نقل شده چنین آمده است:
أَصْحَابُ الْمَهْدِيِ شَبَابٌ لَا كُهُولَ فِيهِمْ إِلَّا مِثْلَ كُحْلِ الْعَيْنِ وَ الْمِلْحِ فِي الزَّادِ وَ أَقَلُّ الزَّادِ الْمِلْح[15]
یاران مهدى(عج) جوان اند و کهن سالان در میان آنان کم اند، مانند سُرمه در چشم و نمک در زاد و توشه، که کمترین قسمت توشه، نمک است.
4- پس از ظهور
دوران پس از ظهور، زمانه درخشان تاریخ است که حکومت عدل الهی به دستان ولی و خلیفه خداوند در زمین برقرار میگردد و تمامی موجودات هستی از آن هنگامه سراسر خوبی و زیبایی بهرهمند میشوند. ویژگیهای این دوران نیز در احادیث مورد توجه بوده و از زبان امامان علیهم السلام بیان گردیده است؛ از جمله امام علی ع در مورد مشی اعتقادی و فرهنگی امام مهدی ع در آن زمان چنین میفرمایند:
يَعْطِفُ الْهَوَى عَلَى الْهُدَى إِذَا عَطَفُوا الْهُدَى عَلَى الْهَوَى وَ يَعْطِفُ الرَّأْيَ عَلَى الْقُرْآنِ إِذَا عَطَفُوا الْقُرْآنَ عَلَى الرَّأْي[16]
هواى نفس را به هدايت بر مىگرداند آن زمان كه مردم مسير هدايت را به هوا بر گرداندهاند، و رأى مردم را تابع قرآن مىكند آن وقتى كه قرآن را پيرو رأى خود كردهاند.
بنابر روایت بالا امام ناراستیهای عقیدتی و فرهنگی را برطرف نموده و راه هدایت الهی را در سایه هدایتهای قرآن هموار مینمایند. البته زیباییهای آن دوران تنها معطوف به امور معنوی نیست بلکه آن عصر، زمانه بُروز همه خوشیها و سعادتهای بشری است و نعمتهای الهی به واسطه برقراری کامل حکومت و نظام الهی در پهنه زمین و زمان گسترده میشود. امیر مؤمنان علی ع در این زمینه میفرمایند:
وَ لَوْ قَدْ قَامَ قَائِمُنَا لَأَنْزَلَتِ السَّمَاءُ قَطْرَهَا وَ لَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ نَبَاتَهَا وَ لَذَهَبَتِ الشَّحْنَاءُ مِنْ قُلُوبِ الْعِبَادِ وَ اصْطَلَحَتِ السِّبَاعُ وَ الْبَهَائِم[17]
اگر قائم ما قیام کند، آسمان قطرات خود را فرو فرستد و زمین گیاهان خود را بیرون دهد و کینهها از سینهها بیرون رود و ددان و چهارپایان در صلح و صفا باشند.
يازده پله زمين رفت به سمت ملکوت يک قدم مانده زمين شوق تکامل دارد
با امید به اینکه همه ما به مقام والای انتظار آن حجت خدا و دردانه هستی نائل شویم و با این توشه، مسیر ظهور آن آفتاب عالم تاب را هموار کنیم و لبخند رضایت را بر لبان زیبای فرزند فاطمه سلام الله علیها بنشانیم. انشاء الله
دل ما و صفاي بارانت از دعاي تو سبز و سيرابيم
و من الماء کل شي حي همه مديون حضرت آبيم
منابع:
ابن بابويه، محمد بن على، الخصال، 2جلد، جامعه مدرسين – قم، چاپ: اول، 1362ش.
ابن بابويه، محمد بن على، كمال الدين و تمام النعمة، 2جلد، اسلاميه – تهران، چاپ: دوم، 1395ق.
ابن أبي زينب، محمد بن ابراهيم، الغيبة( للنعماني)، 1جلد، نشر صدوق – تهران، چاپ: اول، 1397ق.
شريف الرضى، محمد بن حسين، نهج البلاغة (للصبحي صالح)، 1جلد، هجرت – قم، چاپ: اول، 1414 ق.
طوسى، محمد بن الحسن، الغيبة (للطوسي)/ كتاب الغيبة للحجة، 1جلد، دار المعارف الإسلامية – ايران ؛ قم، چاپ: اول، 1411ق.
كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، الكافي (ط – الإسلامية)، 8جلد، دار الكتب الإسلامية – تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق.
[1] – از جمله کتاب شریف کمال الدین و تمام النعمه اثر شیخ صدوق ره باب مستقلی در مورد روایات منقول از امام علی ع در ارتباط با امام عصر اختصاص داده و در آن 19 حدیث را ذکر فرموده اند. ر ک: كمال الدين و تمام النعمة، ج1، صص 288 تا 305
[2] – به عنوان مثال کتاب “ماذا قال علي علیه السلام عن آخر الزمان” نوشته سید علی عاشور نویسنده عرب زبان که در آن با استناد به علم جفر احادیثی به امیرمومنان ع نسبت داده شده است.
[3] – در این نوشتار از احدایث ذکر شده در کتاب “چهل حدیث امام مهدى (عج) از زبان امیر المومنین علی (ع)” نوشته آقای سيد صادق سيد نژادکه توسط انتشارات مسجد جمکران به چاپ رسیده استفاده زیادی شده است.
[4] – نهج البلاغة (للصبحي صالح) ص497 و الغيبة( للنعماني)، النص، ص: 136 و کمال الدين و تمام النعمة، ج1، ص: 291
[5] – کمال الدين و تمام النعمة، ج1، ص: 294
[6] – الغيبة( للنعماني) ؛ النص ؛ ص141 و 142
[7] – علاوه بر این نوع حضور امام در میان مردم نیز (به صورت ناشناس -همچون حضرت یوسف ع-) تبیین گردیده است.
[8] – کمال الدين و تمام النعمة، ج1، ص: 303
[9] – همان
[10] – کمال الدين و تمام النعمة، ج1، ص: 302
[11] – همان
[12] – کمال الدين و تمام النعمة ؛ ج2 ؛ ص645
[13] – کمال الدين و تمام النعمة، ج1، ص: 304
[14] – الكافي (ط – الإسلامية) ؛ ج1 ؛ ص338 و الغيبة (للطوسي)/ كتاب الغيبة للحجة ؛ النص ؛ ص336
[15] – الغيبة (للطوسي)/ كتاب الغيبة للحجة ؛ النص ؛ ص476
[16] – نهج البلاغة (للصبحي صالح) ص195
[17] – الخصال ؛ ج2 ؛ ص626
بازدیدها: 108