نسخه قرآن برای جهانی بدون خشونت
هیات: در دنیایی زندگی می کنیم که ابرقدرت های رسانه ای دنیا با هر آنچه در دست دارند به دنبال تخریب آموزه های دینی و قرآنی هستند. یکی از اتهامات ناجوانمردانه و همچنین دروغ بزرگی که سینمای هالیوود و همپیمانانش به دنبال مخابره آن به جهانیان می باشند، خشونت طلب جلوه دادن معارف قرآنی است. دروغ ناجوانمردانه ای که در قرن های متمادی بزرگ تر از آن را نمی توان مشاهده کرد. دروغی که تلاش دارد پیروان و شیعیان واقعی آیین مقدس اسلام و معارف قرآنی را در عرصه های مختلف جهانی محروم و منزوی نماید. در این نوشتار تلاش داریم گوشه هایی از معارف رحمانی قرآن کریم را مورد واکاوی قرار دهیم و اثبات نماییم که قرآن کریم نه تنها خواهان خشونت در جوامع انسانی نبوده، بلکه با ارائه راهکارهایی طلایی به دنبال جهانی کردن زندگی مسالمتآمیز و هم زیستی مهرورزانه در میان جهانیان بوده است.
نسخه قرآن برای جهانی عاری از خشونت
اگر معارف قرآنی را با نگاه منصفانه مورد بررسی و تأمل قرار دهیم اذعان خواهیم داشت که هیچ آیین و مذهبی به اندازه شریعت اسلام اصول و تکنیک های هم زیستی مسالمت آمیز را ارائه نداده است. شاخص های آسمانی که به دنبال حذف خشونت در تمام ابعاد زندگی خانوادگی و اجتماعی بوده و گستردگی آن ابعاد اقتصادی، سیاسی، نظامی، قضایی، اجتماعی،… را در بر می گیرد.
گام اول: ممنوعیت عملیات انتحاری و خشونت علیه خود
وقتی سخن از خشونت به میان می آید ذهن و فکر افراد در مرتبه اول متوجه روابط اجتماعی و خارجی می شود، و از سایر مراتب و انواع خشونت رایج در جهان غافل می شود، این در حالی است که جامعیت و گستردگی معارف قرآنی با ارائه راهکارهای کلی و اصولی بسیاری از انواع خشونت را در حیات دنیوی مورد نکوهش و ممنوعیت قرار داده است. یکی از انواع رایج خشونت در جهان خشونتی است که افراد در خصوص خود روا می دارند و از آن به عنوان خود آزاری و خودکشی یاد می شود. بر اساس منطق و فرهنگ قرآن هیچ انسانی حق ندارد به خود ظلم نموده و با خشونت به اعضاء و جوارح خود آسیب وارد نماید. یکی از آیاتی که خدای متعال به صراحت موضوع خودکشی را تحریم و ممنوع کرده آیه 29 سوره مبارکه نساء است که خدای متعال در این خصوص فرموده است: «وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُم؛[1] و خودکشى نکنید!».
از جمله مصادیق خشونت می توان به سقط جنین اشاره کرد که یک انسان بی گناه در حالی که روح انسانی در او دمیده شده و یک انسان زنده به شمار می آید به سبب گناه و جهل والدین محکوم به مرگ می شود.کسانی که با فهم غلط و غیر واقعی از معارف اسلامی دست به عملیات انتحاری می زنند پیش از هر گونه ظلم و ستم به دیگران در حق خود ظلم کرده و قوانین دینی و قرآنی را زیر پا می گذارند. آیه فوق به صراحت دلالت بر نهى از خودکشى و انتحار دارد، یعنى خداوند مهربان نه تنها راضى نمی شود دیگرى شما را به قتل برساند، بلکه به خود شما هم اجازه نمىدهد که با رضایت خود خویشتن را به دست نابودى بسپارید.[2] علاوه بر آیه فوق در آیه دیگر خدای متعال این چنین افرادی که خود را به هلاکت می اندازند را مورد نکوهش قرار می دهد: «وَ لا تُلْقُوا بِأَیْدیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَةِ وَ أَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ؛[3] خود را به دست خود، به هلاکت نیفکنید! و نیکى کنید! که خداوند، نیکوکاران را دوست مى دارد»
گام دوم: ممنوعیت خشونت در محیط خانوادگی و سقط جنین
یکی از مصادیق انواع خشونت در جهان مدرن امروزی وجود خشونت در محیط خانواده و ضرر و لطمه زدن به فرزندان و همسران است. موضوع بسیار خطرناکی که آسیب های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی فراوانی را به دنبال داشته است. وجود خشونت در محیط خانواده موجب طلاق و گسست خانواده شده و چه بسا زمینه فرار از خانواده و آسیب های دیگر اخلاقی را نیز فراهم کند. زمانی که مهر و محبت از کانون گرم خانواده برچیده شود، زندگی به جای اینکه عطر خوش سعادت و خوشبختی را در محیط خانواده به جریان درآورد بیشتر سایه شوم ترس و نگرانی را حاکم خواهد کرد. از جمله خشونت های رایج در محیط خانواده عبارتند از: 1- خشونت فیزیکی، 2- خشونت روانی و کلامی، 3-خشونت اقتصادی، 4- خشونت جنسی. توضیح و تبیین هر یک از انواع و اقسام خشونت در حوزه خود مقاله و فرصت خاصی را می طلبد. در ادامه تنها به گوشه ای از این اقسام اشاره خواهیم کرد.
خشونت فیزیکی که جلوه ای از رفتار غیر انسانی است که یک فرد در محیط خانواده علیه فرزندان و یا همسر خود روا می دارد. از جمله مصادیق این نوع خشونت می توان به سقط جنین اشاره کرد که یک انسان بی گناه در حالی که روح انسانی در او دمیده شده و یک انسان زنده به شمار می آید به سبب گناه و جهل والدین محکوم به مرگ می شود، اگر در جاهلیت کهن عده ای به جرم دختر بودن محکوم به مرگ می شدند در زمان کنونی نیز افرادی با دلایل واهی همچون فقر اقتصادی و رفاه به خود جرأت این چنین خشونت و حرکت مرگباری را می دهند. این چنین افرادی چه پاسخی در برابر آیات الهی دارند: «وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ خَشْیَةَ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِیَّاکُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ کانَ خِطْأً کَبیراً؛[4] و فرزندانتان را از ترس فقر، نکشید! ما آنها و شما را روزى مى دهیم؛ مسلماً کشتن آنها گناه بزرگى است».
از جمله موارد و مصادیق خشونت در محیط خانوادگی، محروم کردن همسر از حقوق مالی است. آیات مشخصی به روشنی هر گونه ستم به زن و محروم کردن او از حقوقش را ممنوع کرده است. خدای متعال در قرآن کریم این چنین به دفاع از حقوق زنان پرداخته و هر گونه ظلم به ایشان را محکوم کرده است: «اى کسانى که ایمان آورده اید! براى شما حلال نیست که از زنان، از روى اکراه (و ایجاد ناراحتى براى آنها،) ارث ببرید! و آنان را تحت فشار قرار ندهید که قسمتى از آنچه را به آنها داده اید (از مهر)، تملک کنید! مگر اینکه آنها عمل زشت آشکارى انجام دهند. و با آنان، بطور شایسته رفتار کنید! و اگر از آنها، (بجهتى) کراهت داشتید، (فوراً تصمیم به جدایى نگیرید!) چه بسا چیزى خوشایند شما نباشد، و خداوند خیر فراوانى در آن قرار مى دهد!».[5]
گام سوم: ممنوعیت خشونت در عرصه جهانی و اجتماعی
با اندکی دقت و تأمل در خصوص انواع خشونت در جهان به خوبی می توان به اقسام مطرح شده در قسم دوم پی برد. در جهان مدرن امروزی شاهد انواع خشونت نظامی، جنسی، کلامی، روانی، جسمی، هستیم. واقعیت تلخی که قلب هر انسان آزاده و جوانمردی را مورد خدشه و ناراحتی قرار می دهد. قوانین روشن قرآنی در قرآن کریم وجود دارد که به طور روشن هر یک از انواع و اقسام خشونت های موجود در اجتماع و جهان را به شدت محکوم می نمایند.
قانون های قرآنی در جهت حذف خشونت
قانون اول: ممنوعیت ظلم
خدای متعال هر گونه روی آوری به ظلم و ستم به دیگران را ممنوع اعلام کرده و برای مرتکبین آن چه در حیات دنیوی و چه در حیات اخروی عذاب های سختی را تعیین و تعریف کرده است. «قالَ أَمَّا مَنْ ظَلَمَ فَسَوْفَ نُعَذِّبُهُ ثُمَّ یُرَدُّ إِلى رَبِّهِ فَیُعَذِّبُهُ عَذاباً نُکْراً؛[6] گفت: «اما کسى را که ستم کرده است، مجازات خواهیم کرد؛ سپس به سوى پروردگارش بازمىگردد، و خدا او را مجازات شدیدى خواهد کرد!». فرعون از جمله افرادی است که در کارنامه خود انواع و اقسام ظلم را در حق مردمان خود روا داشت، از این رو با نکوهش و توبیخ شدید فرهنگ قرآن کریم مواجه شد:«إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِی الْأَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَها شِیَعاً یَسْتَضْعِفُ طائِفَةً مِنْهُمْ یُذَبِّحُ أَبْناءَهُمْ وَ یَسْتَحْیی نِساءَهُمْ إِنَّهُ کانَ مِنَ الْمُفْسِدینَ؛[7] فرعون در زمین برترىجویى کرد، و اهل آن را به گروههاى مختلفى تقسیم نمود؛ گروهى را به ضعف و ناتوانى مى کشاند، پسرانشان را سر مى برید و زنانشان را (براى کنیزى و خدمت) زنده نگه مى داشت؛ او به یقین از مفسدان بود!».
قانون دوم: فراگیر کردن عدالت
از جمله قوانین بسیار مهمی که در صورت اجرایی و عملیاتی شدن آن در روابط مختلف انسانی به خوبی می تواند زمینه ساز برچیده شدن خشونت در جهان شود، قانون عدالت است. عدالت یکی از مهمترین و زیباترین معارف قرآنی است که جهانی شدن آن یکی از آرمان های مقدس اسلام به شمار می آید که خواهان فراگیری آن در جهان است. عدل، ضد جور به معنای رعایت برابری میان دو چیز و قرار دادن هر چیز در جایگاه خود است.[8] قانون عدالت ایجاب می نماید که هیچ حقی ضایع نشود. لازمه این امر پرهیز از هر گونه ظلم و اجحاف در ابعاد مختلف زندگی به دیگران است. در اهمیت قانون عدالت آیات فراوانی وجود دارد، ولی یکی از آیاتی که به روشنی دلالت بر مهروزی و پرهیز از خشونت دارد آیه ای است که هر گونه ظلم به غیر هم کیشان را نیز منع کرده است: «لا یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ لَمْ یُقاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطینَ؛[9] خدا شما را از نیکى کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانى که در راه دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهى نمى کند؛ چرا که خداوند عدالت پیشگان را دوست دارد».
گام چهارم: ممنوعیت خشونت علیه حیوانات
از دیگر مصادیق و انواع خشونت درجهان، خشونت علیه طبیعت و موجودات زنده است. آیین مقدس اسلام هیچ گونه ظلم و ستم و خشونت علیه طبیعت و حیوانات زنده را بر نمی تابد و به شدت از آن نهی کرده است. اصول و قوانین کلی موجود در قرآن کریم، از جمله قانون منع ظلم و ستم و همچنین قانون فراگیر کردن عدالت در جهان شامل حیوانات و طبیعت نیز می شود. البته روایات در این خصوص صراحت بیشتری دارد. یکی از زیباترین موارد را می توان در سیره و روش قرآن ناطق امام علیه السلام مشاهده کرد: در کتاب شریف نهج البلاغه از امام علی علیه اسلام نقل شده است که می فرماید: « وَ اللَّهِ لَوْ أُعْطِیتُ الْأَقَالِیمَ السَّبْعَةَ بِمَا تَحْتَ أَفْلَاکِهَا عَلَى أَنْ أَعْصِیَ اللَّهَ فِی نَمْلَةٍ أَسْلُبُهَا جُلْبَ شَعِیرَةٍ مَا فَعَلْتُه؛[10] به خدا قسم اگر هفت اقلیم را با آنچه زیر آسمانهاى آنهاست به من بدهند تا خداوند را با ربودن پوست جوى از دهان مورچه اى معصیت کنم به چنین کارى دست نمى زنم»
پی نوشت ها:
[1]. سوره مبارکه نساء آیه 29.
[2].مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج3، ص356 .
[3]. سوره مبارکه بقره، آیه195.
[4]. سوره مبارکه اسراء آیه 31.
[5]. سوره مبارکه نساء آیه 19.
[6]. سوره مبارکه کهف، آیه 87.
[7]. سوره مبارکه قصص، آیه 4.
[8]. لسان العرب و مجمع البحرین، واژه «عدل».
[9]. سوره مبارکه ممتحنه آیه 8.
[10]. نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص347.
منبع:راسخون
بازدیدها: 0