بحران
داستان اين فيلم ماندگار در آخرين روزهاي حكومت پهلوي و در بحبوحه انقلاب اسلامي ميگذرد. وقتي كاخها مورد هجوم نيروهاي انقلابي مردمي قرار ميگيرد، چند تن از وابستگان به دربار و صاحب منصبان شاه در كاخي به دام ميافتند و نميتوانند از آن خارج شوند. كيفهاي آنها حاوي اسناد و مدارك و جواهرات است. آنها نميخواهند اين كيف بهدست نيروهاي انقلابي بيفتد؛ به همين دليل آن را در محوطه كاخ مخفي كرده و بعد از آن اقدام بهخودكشي دسته جمعي ميكنند. يكي از اين افراد بهطور اتفاقي زنده ميماند و موفق ميشود از كاخ بيرون بيايد. او بعد از مدتي از كشور خارج ميشود و به آمريكا مهاجرت ميكند. در آنجا او با ديگر عمال رژيم نقشهاي ميكشند تا بتوانند كيف حاوي اسناد و مدارك و جواهرات را از محوطه كاخ خارج كنند اما هنگام اين عمليات توسط نيروهاي انقلابي شناسايي و كشته ميشوند. كارگرداني اين فيلم را علي اصغر شادروان بهعهده داشته است و بازيگراني مانند محمد كاسبي، جعفر دهقان، علي پويان، فريد كشن فلاح، اكبر منصور فلاح، محمد رضا باقري، اعظم بهرامي و نازيه شاملو در آن به نقش آفريني پرداختهاند.
تشريفات
اين فيلم يكي از خاطره انگيزترين ساختههاي سينمايي كارگردان و بازيگر سينما، مهدي فخيمزاده بهحساب ميآيد. تشريفات درباره جواني به نام حسن مطرب است كه براي دزدي به خانه اعياني ميرود. در خانه كناري روحاني به نام توحيد در حال سخنراني كردن براي مردم است. او آنها را به مخالفت با رژيم ستمشاهي ميشوراند. در همين هنگام محله توسط نيروهاي امنيتي محاصره ميشود و حسن مطرب نيز هنگام فرار دستگير شده و در زندان بهعلت شباهت با روحاني مذكور، مورد شكنجه قرار ميگيرد. بعد از انجام بازجويي مأموران پي ميبرند كه او توحيد نيست اما او را با دعده و وعيد يك زندگي مرفه به شكل توحيد در ميآورند و در يك مصاحبه تلويزيوني شركت ميدهند. او نقشش را به خوبي ايفا ميكند و به تعريف از رژيم شاه ميپردازد و از زندگي مرفهي برخوردار ميشود. اما برخوردهاي مردم كوچه و بازار و پدر توحيد به او تلنگر ميزند و او عليه رژيم شاه سخنراني ميكند. حسن مطرب را زنداني ميكنند و پس از مدتي به دار ميآويزند. مهدي فخيمزاده، احمد هاشمي، علي شعاعي، مهوش صبركن، نعمت حقيقي، احمد قدكچيان و هوشنگ نيك رفتار از بازيگران اين فيلم به ياد ماندني هستند.
جاي امن
جاي امن يكي از نخستين فيلمهايي بود كه با پيرنگ داستاني تظاهرات مردمي ساخته شد. داستان اين فيلم درباره خواهر و برادري به نام سعيد و فاطمه است كه قصد فيلمبرداري و عكاسي از صحنههاي خونينن تظاهرات مردمي انقلاب را دارند. سعيد هنگام فيلمبرداري مورد اصابت تير قرار ميگيرد و دوربين را به فاطمه ميسپارد. مردم سعيد را به بيمارستان منتقل ميكنند. ثابتپور كه از مأموران ساواك است، شاهد اين ماجرا است و به تعقيب فاطمه ميپردازد. فاطمه به خانهاي پناه ميبرد و دوربين را در آنجا به امانت ميگذارد. ثابتپور كه از پيدا كردن فاطمه در مانده شده، خلع مقام ميشود و به بيمارستان ميرود. سعيد در بيمارستان شهيد ميشود. ثابتپور براي يافتن فاطمه به بهشت زهرا سلامالله عليها ميرود و در آنجا با گزارش يك مأمور مخفي ساواك به فاطمه برخورد ميكند و بهدليل كينهاي كه از او دارد، او را مورد اصابت تير قرار ميدهد. در نهايت فاطمه هم كه در آستانه شهادت است، ثابتپور را ميكشد و از پا در ميآورد. جاي امن به كارگرداني مجتبي راعي ساخته شده است. محمود پاك نيت، سودابه آقاجانيان، فرانك آراسته جو، فريبرز سمندرپور، حسن جوهر چي و حسين ياري هم از بازيگراني هستند كه در آن ايفاي نقش كردهاند.
سريالهايي كه در بستر انقلاب شكل گرفتند
وقتي تصوير فرياد ميزند
ساخت سريالهايي با موضوع انقلاب اسلامي كمي فراتر از آثار مناسبتي است. متوليان رسانه ملي در سالهاي گذشته ثابت كردهاند كه حساسيت زيادي در ساخت اين سريالها نشان ميدهند و همين، باعث توفيق اين سريالها از نگاه مردم شده است. بعضي از اين سريالها بهدليل داشتن قصهاي محكم و استفاده از بازيگران مطرح، درنظرسنجيهاي مردمي اقبال بيشتري داشتهاند. ساخت اين دست سريالها همچنان ادامه دارد تا نسل امروز هم با روزهاي پر حادثه انقلاب آشنا شوند.
تا صبح
اين سريال در زمان پخش خود با اقبال عمومي زيادي همراه شد. فيلمنامه اين اثر كار عباس نعمتي است و كارگرداني آن را مجيد جوانمرد و محمد باشهآهنگر بهعهده داشتهاند. بخشي از اين سريال در دوران پيش از انقلاب و بخش ديگرش مربوط به سالهاي پس از انقلاب اسلامي ميشود. پروانه معصومي، محمد كاسبي، مجيد مظفري، امين زندگاني، ستاره اسكندري و زنده ياد عسل بديعي از بازيگران مطرحي بودند كه در اين سريال به نقش آفريني پرداختند.
ارمغان تاريكي
كارگرداني اين سريال موفق را جليل سامان بهعهده داشته است. ارمغان تاريكي محصول سال 1389 است و در زمان پخش خود توانست عده زيادي را با خود همراه كرده و به سالهاي ابتدايي پيروزي انقلاب اسلامي ببرد. داستان اين سريال درباره دانشجوي رشته عكاسي به نام مجيد است كه در سالهاي ابتدايي پيروزي انقلاب جذب گروهكهاي سياسي ضدانقلاب ميشود و بهدليل هوش و ذكاوتي كه دارد، مورد اعتماد سران آن قرار ميگيرد و مأموريت مهمي را به او واگذار ميكنند. آرش مجيدي، امير آقايي، سودابه بيضايي، ليلا زارع، مجيد مشيري، سعيده عرب، حميدرضا هدايتي و امير غفارمنش از بازيگران شناخته شده اين سريال به ياد ماندني هستند. تيتراژ اين سريال با شعري از عبدالجبار كاكايي، شاعر و ترانهسراي معروف و صداي زيباي محمد اصفهاني خيليها را به ديدن اين اثر تشويق كرد. اين تيتراژ بهدليل هماهنگي زيادي با اثر و لطافت هنري بهعنوان يكي از تيتراژهاي برگزيده سالهاي گذشته معرفي شد.
يك مشت پر عقاب
خيلي از منتقدان بر اين باور هستند كه سريال يك مشت پر عقاب با قصه محكمي كه در اختيار داشت، توانست تحولي در سريالهاي انقلابي بهوجود آورد. استفاده از بازيگران مطرح سينما، شخصيت پردازيهاي دقيق، بازي بدون اغراق و باورپذير و فيلمنامه روان و داراي ساختار، از مؤلفههايي بود كه باعث استقبال مردمي از اين سريال شد. اين سريال با فيلمنامه فرهاد توحيدي در 14 قسمت 50 دقيقهاي روي آنتن رفت. حضور بازيگران شناخته شدهاي مانند رضا كيانيان، حامد بهداد، خزر معصومي، فريبا كامران، پرويز پورحسيني، احمد آقالو، آهو خردمند، ساره بيات و اشكان خطيبي جذابيت ويژهاي به اين سريال خاطره انگيز بخشيد.
روزهاي اعتراض
زمان پخش اين سريال در بهمن سال 1384 باماه محرم تلاقي پيدا كرد. با اين حال نظرسنجيها نشان دادند كه مخاطبان اين سريال از آن رضايت داشتهاند و قصه آن را تا پايان دنبال كردند. طرح اين سريال از سوي عليرضا كاظميپور به حسين سهيليزاده داده شد و او كارگرداني اين اثر را بهعهده گرفت. روايت داستان سريال روزهاي اعتراض به سالهاي پيش از انقلاب اسلامي بر ميگردد. زماني كه بيشتر افراد در قشر روشنفكر جامعه دچار بحران هويت شده بودند و هر يك بهدنبال راهي براي فرار از اين بحران ميگشتند و كمتر آن را مييافتند. اين دستمايه داستاني باعث شد روزهاي اعتراض داستان چند بعدي داشته باشد. شخصيت پردازيهاي دقيق و حساب شده، كارگرداني خوب و حرفهاي، فيلمنامه هوشمندانه و موسيقي زيباي اين اثر تلويزيوني باعث شد اين سريال از محبوبترين سريالهاي مناسبتي در سال 84 شود. پژمان بازغي، مينا لاكاني، حبيب دهقان نسب، رضا توكلي، سارا خويينيها و عبدالرضا اكبري از بازيگراني بودند كه در اين سريال به ايفاي نقش پرداختند.
اي ايران
ماجراي اين فيلم ناصر تقوايي، كارگردان صاحب نام سينماي ما، هم در بحبوحه انقلاب ميگذرد. لوكيشن اين فيلم ماسوله است و داستان جذاب آن هنوز هم در خاطر بسياري از ما زنده و دست نخورده باقي مانده است. هنگام اوج تظاهرات مردمي گروهبان مكوندي به ماسوله ميرود و مردم را مورد آزار قرار ميدهد. او براي اينكه منطقه تحت نفوذش از ديگر شهرها كم نياورد، در ماسوله هم اعلام حكومت نظامي ميكند. مردم اين شهر كوچك كه از اين همه استبداد به تنگ آمدهاند، اعتراضها را آغاز ميكنند. معلم مدرسه، كسبه بازار، دانشآموزان و زنان كوچه و بازار با هم يكصدا ميشوند و به وضع موجود اعتراض ميكنند و اين يكصدايي گروهبان را بر سر جاي خود مينشاند. به گمان بسياري از منتقدان برتر سينما، اكبر عبدي درخشانترين بازي خود را در اين فيلم به نمايش گذاشته است. حسين سرشار، ثريا حكمت، مهران محمدي، حميد جبلي و غلامحسين نقشينه هم از ديگر بازيگران بنام اين فيلم سينمايي ماندگار شدند. كليپ اين فيلم با آهنگسازي عالي ناصر چشم آذر هم تبديل به يكي از خاطره انگيزترين آواهاي انقلابي شد كه در خاطرهها مانده است.
حرفهاي
داستان فيلم حرفهاي هم به سرشت مبارزه عليه رژيم ستمشاهي ميپردازد. سرگرد تيموري از طرف تيمسار براي كشتن يك سرهنگ نيروهاي كماندو بهدليل سركوب نكردن مخالفان رژيم در شهر قم، مأمور ميشود. سرگرد تيموري بعد از به قتل رساندن سرهنگ، زنداني و با يك مخالف و مبارز به نام حاجهاشم هم سلول ميشود. تيمسار در يك ملاقات از تيموري ميخواهد خود را بهعنوان يك مبارز معرفي كند و با حاجهاشم طرح دوستي بريزد. تيموري در راه انتقال از زندان به زنداني ديگر حاجهاشم را به قتل ميرساند تا بهعنوان نفوذي با دوستان او همراه شود. اما دوستان حاجهاشم به او ثابت ميكنند كه متوجه نفوذي بودن او شدهاند. از طرفي تيمسار بهعلت مصلحتهاي سازماني تصميم به قتل تيموري ميگيرد و سرگرد مهدوي را مأمور اين كار ميكند. تيموري از اين نقشه اطلاع پيدا ميكند و به جرگه مبارزان ميپيوندد. در نهايت هنگام فرار با خانوادهاش، تيمسار و مهدوي را به قتل ميرساند و خود نيز توسط نيروهاي ساواك كشته ميشود. كارگرداني اين فيلم پر حادثه را اسماعيل فلاحپور بهعهده داشته و بازيگراني چون چنگيز وثوقي، پرويز پور سيني، حسن خان بيك و… در آن نقش آفريني كردهاند.
تير باران
اين فيلم برگرفته از زندگي واقعي و مبارزات انقلابي شهيد سيدعلي اندرزگو است. از آنجا كه داستان زندگي اين شهيد والا مقام مورد استقبال زياد مردم قرار گرفت، فيلم تيرباران بيش از ديگر فيلمهاي انقلابي از شبكههاي مختلف صدا و سيما به نمايش در آمده. شهيد سيدعلي اندرزگو ازجمله مبارزان انقلابي بود كه هيچ باكي از شكنجه و زندان و مرگ نداشت. او زندگي در كنار زور و استبداد را خاري ميدانست و به پيروي از سيدو سالار شهيدان به قيام پرداخت و بهطور مخفيانه اعلاميههاي امام خميني را در ميان مردم پخش ميكرد و در جمع بر ضدحكومت ستمشاهي سخنراني ميكرد. او بارها براي فرار از دستگيري و ادامه مبارزات خود به تغيير چهره پرداخت. بهطوري كه حالا در اسناد محرمانه ساواك بيش از 12 چهره مختلف از او به ثبت رسيده. اين تغيير چهره جذابيت ويژهاي به داستان فيلم تيرباران بخشيده. شهيد اندرزگو در نهايت به محاصره نيروهاي ساواك درآمد و توسط آنان تيرباران شد. كارگرداني اين فيلم را علي اصغر شادروان بهعهده داشته است و بازيگران به نامي مانند مجيد مجيدي، جعفر دهقان، رضا چراغي، ناصر فروغ و مسعود نيك نام در آن به ايفاي نقش پرداختهاند.
منبع: ماهنامه فرهنگی مذهبی هیات رزمندگان اسلام
بازدیدها: 167