نیایش با خدا – شرحی بر دعای سحر – بخش سوم
اللَّهُمَّ انّى اسْئَلُکَ مِنْ جَمالِکَ بِاجْمَلِهِ و کُلُّ جَمالِکَ جَمیلٌ؛ اللَّهُمَّ انّى اسْئَلُکَ بِجَمالِکَ کُلِّه. خدایا … خداوندا … خدا …
تفسیر ادبى جمال
کلمه «جمال» از نظر لغت، به معناى حسن و زیبایى است و به چند گونه استعمال می شود:
- گاهى به حسب صفات استعمال می شود. لذا در روایات می خوانیم:
«انَّ اللَّهَ جَمیلٌ یُحِبُّ الْجَمالَ؛(۱)
خدا زیباست از نظر سیرت، و هر کس نیز سیرت نیکو و صفات خوب داشته باشد، خدا او را دوست دارد.»
- گاهى نیز به حسب صورت استعمال می شود. در لغت عرب هم هست که:
«عُرِضَتْ لَهُ امْرَاهُ حَسْناءُ جَمْلاءُ.»
- گاهى هم به اعتبار هیئتى که عارض چیزى می شود، استعمال می گردد؛ مثل:
«انَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْجَمالَ وَ التَّجَمُّل؛(۲)
خداوند زیبایى و خودآرایى و تزیین را دوست دارد.»
قرآن هم می فرماید:
«یا بَنى ادَمَ خُذُوا زینَتَکُم عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَ کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَلاتُسْرِفوا انَّه لا یُحِبُّ الْمُسْرِفینَ»(۳)؛ اى فرزندان آدم، در هنگام نماز، جامه خود را برگیرید و بخورید و بیاشامید ولى اسراف نکنید که او مسرفان را دوست ندارد.
- هم چنین کلمه «جمال» براى چیزى در انسان به حسب کردار، گفتار و افکارش استعمال می شود. قرآن شریف می فرماید:
وَاصْبِرْ عَلى ما یَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمیلًا»؛(۴) پیغمبر! بر گفته جاهلان و معاندان صبر کن، و از آنان دورى گزین، دور شدنى نیکو. یعنى باید با جاهل با مدارا رفتار کنى.
شرح عرفانى
شرح و توضیح این جمله دعا این است:
پروردگار عالم به حسب وجود جمیل و زیباست؛ زیرا وجود، جمیل و خیر محض است. همه خیرها از وجود ناشى می شود و هر چه وجود اوْسَعْ، احَقّ و ابْسَط باشد، بى شک احْسَن، ابْهى و انْوَرْ می شود.
وجودِ واجب تعالى بسیط ترین تمام وجودها و احق به وجود است، اوسع همه وجودهاست؛ بنابراین اجمل از همه وجودهاست، و وجودى در این عالم جز وجود خدا نداریم.
«سَنُریهِم آیاتِنا فِى الْافاقِ وَ فى انْفُسِهِم حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُم انَّهُ الْحَقُّ»؛(۵) به زودى نشانههاى خود را در آفاق و نیز در دل هایشان به آنها نشان خواهم داد تا برایشان روشن گردد که او حق است.
انسان اگر به واسطه برهان ها و رابطه با خدا به جایى برسد که درک کند در این عالم چیزى جز خدا نیست، و همه «وجودنما» هستند، به بهترین حالات رسیده است؛ لذا پروردگار عالم از نظر وجود زیباترین همه وجودهاست.
پروردگار عالم، مافوق جمال و به حسب صفات کمالیه جمیل است، زیرا هر صفت خوبى از آن صفات سرچشمه گرفته است. وقتى که پروردگار عالم از نظر وجود، جمیل باشد، از نظر صفات، نیکو باشد و از نظر ذات اجمل باشد، کسى که دعا می کند اگر توجه به این دو جمله داشته باشد، باید چنین بگوید:
«اللَّهُمَّ انّى اسْئَلُکَ مِنْ جَمالِکَ بِاجْمَلِه.»
یعنى: «خدایا! به درخانه ات آمده ام، تمام توجهم به زیبایى توست و تو را به زیباترین زیبایى هایت قسم می دهم.»
«خدایا! به ذات مقدست که اجمل همۀ جمال هاست، تو را قسم می دهم.»
بیان بحث از دو منظر:
- شخص گاهى توجه پیدا می کند به این که صفات حق عین ذات اوست، در این نظر می گوید: «وَ کُلُّ جَمالِکَ جَمیل، اللَّهُمَّ انّى اسْئَلُکَ بِجَمالِکَ کُلّهِ؛ خدایا! همه زیبایى هایت زیباست، افضل و فاضل ندارد؛ خدایا! به در خانه ات آمده ام، و به همه زیبایى هایت تو را قسم می دهم.» خدایا! به در خانه تو آمده ام، به ذات مقدّست که مستجمع جمیع صفات است، به نحو وحدت و عینیت تو را قسم می دهم.
- نظر دیگرى هم هست، و آن این که: پروردگار عالم به واسطه قول و کلامش (قرآن)، و افعالش (فیض مقدس و عالم وجود) جمیل و خیر است. فیض مقدس خیر محض است. در این نظر می گوید: «اللَّهُمَّ انّى اسْئَلُکَ مِنْ جَمالِکَ بِاجْمَلِه؛ خدایا! به درخانه ات آمدهام، تمام توجهم به زیباترین زیبایى هاى توست.» به حقیقت محمّد صلّى الله علیه و آله تو را قسم می دهم.
ناگاه پى می برد که فیض مقدس بسیط است: «وَ ما امْرُنا الّا واحِدَهٌ کَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ»(۶) در این نظر می گوید: «وَ کُلُّ جَمالِکَ جَمیل، اللَّهُمَّ انّى اسْئَلُکَ بِجَمالِکَ کُلّهِ؛ خدایا! به درخانه تو آمده ام، همه جمال هایت جمیل و زیباست؛ به همه جمال هایت تو را قسم می دهم.»
گاهى هم نظر به واسطه فیض دارد؛ یعنى این که ائمه طاهرین علیهم السّلام، اسما و صفات خدا هستند و جمال در حاقّ وجود آنهاست و صرف جمالند. در این نظر می گوید: «خدایا! به درخانه ات آمده ام، به جمالت تو را قسم می دهم، به اجمل جمالت تو را قسم می دهم. خدایا! تو را به اهل بیت علیهم السّلام، و مخصوصاً به پیغمبر اکرم صلّى الله علیه و آله قسم می دهم.»
اما ناگهان توجه پیدا می کند که اهل بیت علیهم السّلام نور واحدند، دیگر خواه ناخواه می گوید: «وَ کُلُّ جَمالِکَ جَمیل، اللَّهُمَّ انّى اسْئَلُکَ بِجَمالِکَ کُلّهِ؛ خدایا! به درخانه تو آمده ام، و به چهارده معصوم تو را قسم می دهم.»
سیر و سلوک؛ شرایط و منازل آن
در عرفان، شرط اساسى آن است که عارف، پیش از سیر و سلوک، باید تشبه به خالق پیدا کند. تشبّه پیدا کردن به خالق هم شرایط و منازلى دارد؛ یعنى اگر کسى بخواهد به مقام لقاء و یا فنا نایل آید، و به آن جا برسد که فقط خدا بر دل او حکومت کند- و هیچ چیز و هیچ کس بر دل او حکومت نکند- باید منازلى را بپیماید که توضیح آن به شرح ذیل بیان می شود:
منزل اوّل: تخلیه
یعنى تخلیه نفس از رذائل؛ سالک باید صفات رذیله را از خود براند و نفس خویش را به صفات خوب مُحَلىَّ کند.
کدورت ها باید برود، زیرا کدورت ها او را از نظر معنا زشت می کند. کدورت ها یعنى صفات رذیله، نه فقط انسان را زشت می کند بلکه گاهى هویّت انسان را از او می گیرد و گناه روى گناه می افزاید.
صفت رذیله اگر در دل رسوخ کند هویّت انسان را از او می گیرد و آدمى را که باید به صورت مَلَک و بالاتر از آن ظاهر شود، به صورت الاغى و سگى در می آورد.
منزل دوم: تحلیه
در منزل دوم باید صفات خوب در دل او رسوخ کند. «تحلیه» یعنى آراستن خود به صفاتِ نیکو؛ به عبارت دیگر، یعنى کسى که به واسطه فضایل و صفات خوب،
سیرتش جمال پیدا کرده، به مقام تحلیه رسیده است، از این رو می تواند در معرض رحمت خدا واقع شود، بدین سبب به او می گویند:
«انّ لِرَبِّکُمْ فى ایّامِ دَهْرِکُمْ نَفَحاتٍ الا فَتَعَرَّضُوا لَها؛ (۷) براى خداوند در روزهایى از عمر شما نفحه ها و جذبه هایى است، بکوشید که در معرض این جذبه هاى حق واقع بشوید.»
در این آرایش معنوى انسان باید از نظر افکار، اقوال و کردار خود را متزین کند، و در نیت و گفتار و افعالى که از او سر می زند، زیبایى یابد و الّا به جاى جمال، قباحت ها می آید. براى همین است که در روز قیامت بدمنظره خواهد بود، زیرا گفتار، کردار و نیّات، ما در مَلَکاتِ انسان، اثر می گذارد، و ملکات نیز در هُویّت آدمى مؤثر است.
همچنین انسان باید از نظر ظاهر هم متزّین، متجمّل و نظیف باشد. نظافت از شعارهاى اسلام است. اگر شخصى از نظر سیرت، صورت، نیّت و نیز گفتار و کردار متجمّل شد، در واقع براى سیر و سلوک مهیا شده است.
پس از تخلیه و تحلیه است که نوبت به «تجلیه» می رسد؛ یعنى تجلّىِ حضرت حق، بر سالک.
پی نوشت :
(۱). کافى، ج ۶، ص ۴۳۸،( باب التجمل واظهار النعمه)، ح ۱٫
(۲). بحارالأنوار، ج ۷۳، ص ۱۴۱،( باب ۱۹- الطیب وفضله وأصله …)، ح ۵؛ امالى طوسى، ص ۲۷۵« انّ اللَّه( تعالى) یحب الجمال والتجمیل …».
(۳). اعراف، آیه ۳۱٫
(۴). مزمل، آیه ۱۰٫
(۵). فصلت، آیه ۵۳٫
(۶). قمر، آیه ۵۰٫
(۷). بحارالأنوار، ج ۶۸، ص ۲۲۱،( باب ۶۶- الاقتصاد فی العباده و …)، ذیل ح ۳۰٫
شرح دعای سحر – آیت الله مظاهری دامت برکاته
بازدیدها: 0