هجرت پیامبر از مکه به مدینه

هجرت پیامبر از مکه به مدینه

خانه / پیشنهاد ویژه / هجرت پیامبر از مکه به مدینه

در موسم حج سال سيزدهم بعثت، جمع زيادى از مردم يثرب به قصد حج عازم مكّه شدند. در ميان اين جمعيت كه شمارشان به پانصد نفر مى‌‌رسيد، مشركان هم حضور داشتند و هم مسلمانانى كه تقيه مى‌‌كردند و از خوف قوم، مسلمانى خود را پوشيده مى‌داشتند.

هجرت پیامبر از مکه به مدینه

هیات: در سال یازدهم بعثت، گروهی از مردم یثرب به مکه آمدند و پس از شنیدن سخنان رسول خدا صلوات الله علیه مسلمان شدند.
آنها در سال بعد، در عقبه اول با رسول خدا صلوات الله علیه بیعت کردند و سال بعد از آن هفتاد و دو مرد و زن یثربی در همان عقبه با رسول خدا صلوات الله علیه بر سر حمایت و حفظ جان ایشان بیعت کردند؛ اما فشار‌های قریش بر مسلمانان روز به روز بیش‌تر می‌گشت و مکه دیگر محیط امنی برای ایشان نبود، به همین دلیل رسول خدا صلوات الله علیه در سال سیزدهم بعثت فرمان هجرت به یثرب را که پس از ورود ایشان به این شهر مدینه النبی صلوات الله علیه نام گرفت صادر کردند.

هجرت پیامبر از مکه به مدینه
هجرت پیامبر از مکه به مدینه

 بیعت عقبه اول

هنگامی که موسم حج سال یازدهم بعثت رسيد، دوازده نفر از انصار مدينه به منظور تكميل بيعت سال گذشته به سوى مكه رهسپار شدند؛ اين دوازده نفر كه ده نفرشان از قبيله خزرج و دو نفرشان از قبيله اوس بودند با رسول خدا صلوات الله علیه بيعت كردند. بيعت ايشان به بيعت عقبه اول معروف شد. آنها در این دیدار با رسول خدا صلوات الله علیه بیعت کردند، که محتوای این بیعت چنین بود که مسلمانان انصار متعهد شوند که: «به خداوند شرک نورزند، دزدی و زنا نکنند، فرزندانشان را نکشند، دروغ در مورد اولادی که در میانشان می‌آید، نگویند، در کار معروف عصیان نورزند، و هر کس چنین کند، پاداش وی بر خداست و کسی که نکند، بر خداست که او را عذاب کند یا ببخشاید.»

بیعت عقبه دوم

 در موسم حج سال سيزدهم بعثت، جمع زيادى از مردم يثرب به قصد حج عازم مكّه شدند. در ميان اين جمعيت كه شمارشان به پانصد نفر مى‌‌رسيد، مشركان هم حضور داشتند و هم مسلمانانى كه تقيه مى‌‌كردند و از خوف قوم، مسلمانى خود را پوشيده مى‌داشتند. برخى از مسلمانان يثرب با پيامبر صلوات الله علیه ملاقات كردند، و حضرت با آنان وعده گذاشت كه در ميانه‌‌هاى ايام تشريق، شب هنگام كه همه خوابيده باشند، با هم ديدار كنند. پيامبر صلوات الله علیه فرمود كه موقع آمدن، خوابيدگان را بيدار نكنند و منتظر غايبان نباشند. آنان با كمال احتياط، پنهان و جدا از هم، رو به عقبه حركت كردند تا در آنجا هفتاد يا هفتاد و سه مرد، و دو زن فراهم گشتند. در این دیدار، رسول خدا صلوات الله علیه فرمودند: «پيمان من با شما اين است كه بايد همانطور كه از زنان و فرزندان خود دفاع مى‌‌كنيد از من نيز دفاع كنيد!»، براء بن معرور دست آن حضرت را گرفته و گفت: «سوگند بدانكه تو را به نبوت مبعوث فرموده ما همانطور كه از ناموس خود دفاع مى‌كنيم از شما نيز دفاع خواهيم كرد، پيمانت را با ما ببند كه ما بخدا فرزند جنگ و اسلحه هستيم‌.»

تصمیم به قتل پیامبر صلوات الله علیه و ماجرای لیله المبیت

در فاصله‌ای کمتر از سه ماه پس از بیعت عقبه دوم، بیشتر اصحاب رسول خدا صلوات الله علیه به سوی مدینه رهسپار شدند و مردان قریش که دانستند یثرب به صورت پایگاه و پناهگاهی برای رسول خدا و یاران او درآمده و مردم آن برای جنگیدن با دشمنان رسول خدا آماده‌اند، از هجرت رسول خدا صلوات الله علیه بیمناک شدند. به همین جهت برای جلوگیری از آن، در آخر ماه صفر سال ۱۴ بعثت در دارالندوه جلسه‌ای برقرار کردند، سپس با هم مشورت کردند و تصمیم گرفتند که وی را به قتل برسانند و برای این کار جوانانی را از هر یک از طوایف انتخاب کنند که با شمشیر آن حضرت را بکشند.

در شب پنجشنبه اوّل ماه ربیع، رسول خدا صلوات الله علیه از مکه بیرون رفت و در همان شب علی علیه السلام در بستر رسول خدا خوابید و آن شب را لیلة المبیت گفتند. علت آن هم آگاهی پیامبر صلوات الله علیه از نقشه مشرکان قریش برای ترور بود که برخی بیان می‌دارند که آیه «وَ إِذْ یمْکرُ بِک الَّذینَ کفَرُوا لِیثْبِتُوک أَوْ یقْتُلُوک أَوْ یخْرِجُوک وَ یمْکرُونَ وَ یمْکرُ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَیرُ الْماکرینَ»، «هنگامی که کافران ضد تو حیله کنند تا تو را زندانی کنند یا بکشند یا تبعید نمایند آنان با خدا از در حیله وارد می‌شوند خداوند حیله می‌کند و خداوند بهترین حیله کنندگان است.»، را درباره همین خبردادن به پیامبر صلوات الله علیه است.

مخفی شدن پیامبر  صلوات الله علیه در غار ثور

رسول خدا صلوات الله علیه در شب اول ربیع الاول رهسپار غار ثور شد و ابوبکر بن ابوقحافه نیز با وی همراه گشت و پس از سه روز که در غار ثور ماندند، در شب چهارم ربیع الاول راه مدینه را در پیش گرفتند.

حضرت علی علیه السلام پس از رفتن پیامبر صلوات الله علیه به غار ثور صبر کرد تا شب آینده فرا رسید. او همراه هند بن ابی هاله حرکت کرد تا نزد رسول الله صلوات الله علیه در غار رفتند و در آنجا آن حضرت صلوات الله علیه به هند دستور داد که برای وی و همراهش دو شتر خریداری کند. ابوبکر گفت: «ای پیامبر خدا، برای خود و شما دو مرکب آماده کرده‌ام که با آن‌ها تا مدینه سفر می‌کنیم». رسول الله صلوات الله علیه فرمود: «من هر دو و حتی یکی از آنها را قبول نمی‌کنم، مگر آن که بهای آنها را بپردازم»، و او به حضرت علی علیه السلام دستور داد که بهای شترها را بپردازد و سپس به او سفارش کرد که امانت‌ها را رد کند و تعهدات او را بپردازد.

قریش پس از آنکه در نقشه خود ناکام ماندند، کوشیدند پیامبر صلوات الله علیه را پیش از آن که به مدینه برسد بیابند و بکشند. از این رو، رد او را گرفتند تا به غار رسیدند. یکی از آنان گفت: از اینجا عبور نکرده‌اند یا این است که به آسمان عروج کرده‌اند و یا در زمین فرو رفته‌اند. بنابر برخی نقل‌ها، خداوند عنکبوتی را مأمور کرد تا با تارهای خود، درِ غار را ببندد. وقتی تعقیب‌کنندگان تارها را دیدند، به این نتیجه رسیدند که کسی وارد غار نشده است و بدین ترتیب دست از تعقیب کشیدند.

توقف در قبا و ساخت مسجد

پیامبر صلوات الله علیه دوازدهم ماه ربیع الاول هنگام ظهر به یثرب رسید و در قبا توقف کرد و نماز خواند. در آنجا میهمان (بنی) عمرو بن عوف شد و کمی بیشتر از ده روز پیش آنان اقامت کرد. افراد این قبیله از پیامبر خواستند تا پیش آنان بماند و برایش خانه‌ای بسازند؛ اما او نپذیرفت و فرمود که منتظر رسیدن علی‌بن‌ابی‌طالب علیه السلام است و همانجا ماند تا علی بن ابی‌طالب رسید.

مورّخان و محدّثان را عقيده بر اين است كه رسول اكرم صلوات الله علیه پس از استقبال با شكوه و به ياد ماندنى مسلمانان به قباء آمد و در قبيله بنى عمرو بن عوف بر كلثوم بن هدم وارد شد. در آن روز ابو بكر پافشارى مى‌كرد تا وارد مدينه شوند، امّا رسول خدا صلوات الله علیه او را رد كرد و فرمود: «از آنجا نخواهد رفت تا پسر عمو، برادر و محبوب‌ترين خانواده‌اش و كسى كه جان خود را فداى او كرد، بيايد.»، رسول اكرم صلوات الله علیه در مدتى كه در قباء بود، مسجد معروف قباء را بنا نهاد.به نظر مى ‌رسد كه صاحب اين انديشه و بنيان‌گذار نخست اين مسجد، عمّار بن ياسر باشد. اين مسجد همان مسجدى است كه اين آيه مباركه در شأن آن نازل شد: «لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوى‌ مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ»، مسجدى كه از روز نخستين بر پايه تقوا بنا شده، سزاوارتر است كه در آن (به نماز) ايستى.

هجرت پیامبر از مکه به مدینه
هجرت پیامبر از مکه به مدینه

هجرت پیامبر صلوات الله علیه به عنوان مبدأ تاریخ

پس از شکل گیری جامعه و دولت اسلامی، اهمیت هجرت در اندیشه قرآنی و نقش آن در ایجاد یک تحول عمده در توسعه و گسترش اسلام سبب شد تا این واقعه مهم مبدا تاریخ اسلام قرار گیرد؛ در مورد اینکه دقیقا از چه زمانی هجرت به عنوان مبدا تاریخ اسلام تعیین شده اختلاف نظر وجود دارد.

گروهی قائل‌اند که در حدود سال هفدهم هجرت، بنا به دلائل مختلف خلیفه دوم تصمیم گرفت تا مبدائی برای تاریخ اسلام قرار دهد. وقتی این موضوع در میان افراد مختلف مطرح شد، هر یک پیشنهادی دادند، عده‌ای تولد پیامبر صلوات الله علیه، گروهی بعثت و گروهی دیگر وفات آن حضرت را به عنوان مبدا تاریخ پیشنهاد دادند، در این میان، امیرالمؤمنین علیه السلام پیشنهاد هجرت به مدینه فرمود و همین نظر مورد پذیرش قرار گفت.

گروه دوم بر این باورند که پیامبر صلوات الله علیه هنگام ورود به مدینه دستور به کتابت تاریخ داد، و نامه‌هایی از پیامبر صلوات الله علیه موجود است که  به دستور پیامبر صلوات الله علیه تاریخ هجری ثبت شده‌است.

آیات هجرت

درباره هجرت به مدینه و ماجراهای آن، آیاتی نازل شده است؛ از جمله:

1- «وَ إِذْ یمْکرُ بِک الَّذینَ کفَرُوا لِیثْبِتُوک أَوْ یقْتُلُوک أَوْ یخْرِجُوک وَ یمْکرُونَ وَ یمْکرُ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَیرُ الْماکرین»، «هنگامی را که کافران نقشه می‌کشیدند که تو را به زندان بیفکنند، یا به قتل برسانند، و یا (از مکه) خارج سازند. آنها چاره می‌اندیشیدند و خداوند نیز تدبیر می‌کرد و خدا بهترین چاره‌جویان و تدبیرکنندگان است.» (انفال–۳۰)

2- «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یشْری نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ»، «بعضی از مردم جان خود را به خاطر خشنودی خدا می‌فروشند، و خدا نسبت به بندگان مهربان است.» (بقره–۲۰۷)

3- «إِلاَّ تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذینَ کفَرُوا ثانِی اثْنَینِ إِذْ هُما فِی الْغارِ إِذْ یقُولُ لِصاحِبِهِ لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَکینَتَهُ عَلَیهِ وَ أَیدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْها وَ جَعَلَ کلِمَةَ الَّذینَ کفَرُوا السُّفْلی وَ کلِمَةُ اللَّهِ هِی الْعُلْیا وَ اللَّهُ عَزیزٌ حَکیمٌ»، «اگر او را یاری نکنید، خداوند او را یاری کرد، آن هنگام که کافران او را (از مکه) بیرون کردند، در حالی که دومین نفر بود، در آن هنگام که آن دو در غار بودند، و او به همراه خود میگفت: غم مخور، خدا با ماست. در این موقع، خداوند سکینه خود را بر او فرستاد و با لشکرهایی که مشاهده نمی‌کردید، او را تقویت کرد و گفتار کافران را پایین قرار داد و سخن خدا بالا است و خدا عزیز و حکیم است.» (توبه–۴۰)

منبع: شمیم

بازدیدها: 0

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *