جایی که تانک‌ها ناتوانند؛ نبردی که غرب با هنر آغاز کرد

خانه / تازه ها / جایی که تانک‌ها ناتوانند؛ نبردی که غرب با هنر آغاز کرد

جایی که تانک‌ها ناتوانند؛ نبردی که غرب با هنر آغاز کرد

نسبت غرب و هنر یکی از موضوعات مهم و راهبردی در عرصه فرهنگ و سیاست جهانی است؛ موضوعی که در سرمقاله شماره ۱۸۲ روزنامه اینترنتی KHAMENEI.IR مورد توجه قرار گرفته و ریشه‌های عمیق آن به دوران پس از جنگ جهانی دوم بازمی‌گردد.

رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر با دست‌اندرکاران کنگره شهدای استان البرز، بار دیگر بر ضرورت انتقال هنرمندانه ارزش‌ها و آرمان‌های شهدا به نسل جوان تأکید کردند. اما تحقق این مأموریت فرهنگی، با موانعی ذهنی و ریشه‌دار روبه‌روست که بررسی آن برای فعالان فرهنگی و هنری ضروری است.

«هنر برای هنر»؛ یک شعار یا یک ابزار سلطه؟

یکی از مهم‌ترین چالش‌ها در این مسیر، تفکری است که مدعی می‌شود هنر نباید رنگ و بوی ایدئولوژی داشته باشد. و تنها باید در خدمت خود هنر باشد. همان شعار مشهور «هنر برای هنر». این دیدگاه عمدتاً از سوی جریان‌های فکری وابسته به لیبرالیسم و اومانیسم غربی ترویج شده است.

اما پرسش اساسی اینجاست:
آیا خودِ مروجان این تفکر، به آن پایبند بوده‌اند یا این نسخه را صرفاً برای دیگران پیچیده‌اند؟

بازگشت به پس از جنگ جهانی دوم

برای یافتن پاسخ، باید به دوران پسا جنگ جهانی دوم بازگشت. زمانی که آمریکا به‌عنوان ابرقدرت جدید جهان دریافت اتکای صرف به قدرت نظامی و اقتصادی برای سلطه جهانی کافی نیست. از همین‌جا بود که فرهنگ و هنر به‌عنوان بازوی مکمل سیاست خارجی آمریکا وارد میدان شد.

در این مسیر، نهادهایی مانند سازمان سیا نقش محوری ایفا کردند. برنامه‌ریزی‌ها در دو سطح پیش رفت:

  • سطح اول (آشکار): حمایت مستقیم از هنرمندانی که به‌صورت علنی ارزش‌های غربی را تبلیغ می‌کردند و در برابر فرهنگ‌های بومی و جریان‌های مقاومت می‌ایستادند.

  • سطح دوم (پنهان و خزنده): راه‌اندازی جشنواره‌ها، جوایز هنری، گالری‌ها، ترجمه و نشر، کنسرت‌ها و آموزش‌هایی که ظاهراً غیرسیاسی بودند اما فرهنگ آمریکایی را معیار ارزش‌گذاری هنر معرفی می‌کردند.

مهندسی هنر جهانی با معیار سیاست

واقعیت آن است که سازمان‌های فرهنگی پوششی وابسته به سیا، نقش مهمی در شکل‌دهی نگاه جهانی به هنر ایفا کردند. بسیاری از هنرمندان و روشنفکران مشهور، استقلال از سیاست را فضیلت دانستند. و مفهوم «هنرمند غیرمتعهد» به یک هنجار تبدیل شد.

در این میان، معیار ارتقا و شهرت نه شایستگی هنری، بلکه همسویی با سیاست‌های کلان غرب بود. کرسی‌های دانشگاهی، مجلات معتبر، بنیادها و موزه‌ها نیز در همین چارچوب تعریف شدند. آن‌هم با نهایت ظرافت و بدون برجای گذاشتن ردپای مستقیم.

دین؛ خط قرمز جدید هنر غربی

با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، دین نیز به‌طور جدی وارد فهرست ممنوعه‌های هنر جهانی شد. البته دینی که الهام‌بخش مقاومت، بیداری و مبارزه با استعمار نو باشد. در مقابل، دین تزئینی و غیرسیاسی که در چارچوب کلیسا و مسجد محصور بماند. همواره مورد حمایت ناتوی فرهنگی غرب بوده است.

جایی که تانک‌ها ناتوانند

جمع‌بندی این تجربه تاریخی روشن است:
سیا و نظام سلطه دریافته‌اند جایی که تانک‌ها ناتوان‌اند. فرهنگ و هنر می‌توانند کار را پیش ببرند.

در دنیای امروز، هنر، ادبیات و زیبایی‌شناسی تنها ابزار بیان نیستند. بلکه به ابزار سلطه، هژمونی فرهنگی و مهندسی ذهن‌ها تبدیل شده‌اند.

eheyat

بازدیدها: 3

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *