حسین شریعتمداری در یادداشت امروز کیهان به سخنان اخیر نجفقلی حبیبی درباره عاشورا پاسخ داد و نوشت: «شما سالانه برای بعضی چیزها چقدر خرج میکنید؟ در همین ایام عاشورا چقدر پول خرج میشود؟ بازده فرهنگیاش چقدر است؟ دو شب گریه میکنند و بعد میروند»!
این سخنان تأسفآور بخشی از اظهارنظر آقای نجفقلی حبیبی، عضو حزب مشارکت و رئیس اسبق دانشگاه علامه طباطبایی است که پنجشنبه شب در برنامه زنده تلویزیونی دیروز، امروز، فردا، ایراد شده است.
اگرچه جایگاه انسانساز و نقش حیاتآفرین عزاداری برای حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام بدیهیتر از آن است که نیازی به بازگویی داشته باشد ولی اشاره به چند نکته در این خصوص -فقط برای یادآوری- ضروری به نظر میرسد.
1- برای فرهنگ تعریفها و معانی متفاوت و فراوانی ارائه شده است که تقریباً تمامی این تعاریف در یک نقطه با یکدیگر مشترک هستند و آن، اینکه؛ «فرهنگ مجموعه باورها و رفتار برخاسته از آن است که به زندگی انسانها معنا و جهت میدهد».
اکنون باید از آقای نجفقلی حبیبی پرسید که در اظهارات خود از کدام «فرهنگ» و «بازده فرهنگی» سخن گفتهاید؛ آیا عزاداری برای سیدالشهداء علیهالسلام، و زنده نگهداشتن یاد و خاطره واقعه کربلا و رخداد عاشورا به معنا و مفهوم پاسداشت فداکاری و ایثار در راه خدا، مقاومت و ایستادگی در برابر زورگویی دیکتاتورها، ایثار و از خودگذشتگی برای تأمین سعادت انسانها و حفظ استقلال و آزادگی آنها نیست؟! اگر این همه که فقط اندکی از دستاوردهای عزای حسینی(ع) است، «فرهنگ» نیست، بفرمائید از نظر جنابعالی «فرهنگ» چیست؟! البته پیش از این نیز همحزبیهای مشارکتی شما فرهنگ شهادت را خشونتطلبی معرفی کرده و شهادت اباعبداللهالحسین(ع) و یارانش را نتیجه طبیعی! خشونت جد بزرگوارشان رسول خدا(ص) در جنگهای بدر و احد دانسته بودند بنابراین، امروزه که مردم مسلمان و عاشورایی این مرز و بوم در مقابل زورگوییها و جنایات حامیان تابلودار فتنهگران 88 ایستادهاند، دور از انتظار نبوده است که افرادی، از فرهنگ حسینی(ع) که انگیزهآفرین ملت است عصبانی باشند! همان حامیان و مدیران بیرونی که دفاع و حمایت از اصحاب فتنه در مقابل نظام اسلامی ایران را «هدف استراتژیک» خود میدانستند (اوباما) و همانها که از همحزبیهای مدعی اصلاحات شما – ونه همه آنها – باعنوان «بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران» یاد میکردند (نتانیاهو) و آنانی که دلارهای نفتی را سخاوتمندانه به پای آنها میریختند تا به ساحت مقدس امام حسین علیهالسلام اهانت ورزند و نمازگزاران ظهر عاشورا را سنگباران کنند! مسجد آتش بزنند و… در همان حال، خود را «مردمان خداجوی»! معرفی کنند.
2- کاش جناب آقای نجفقلی حبیبی به این پرسش پاسخ میداد که مردم ایران با کدام انگیزه و باشور و شعور برخاسته از کدام مکتب، علیه رژیم آمریکایی و خونریز شاه شوریدند و با دست خالی به جنگ تفنگها و با تنهای بیسپر به مصاف تانکها رفتند و بساط ظلم و بیداد طاغوت را برچیدند. شعارهایی نظیر «نهضت ما حسینی است، رهبر ما خمینی است» را چه کسانی با خون پاک خود درآمیختند و ایثارگرانه به کف خیابانها ریختند؟! و به قول حضرت امام(ره) ایران را از اسارت طاغوت رها ساختند؟! و یا، در جریان جنگ تحمیلی که همه قدرتهای ریز و درشت جهان به مقابله با ایران اسلامی آمده بودند، فرزندان این مرز و بوم با کدام انگیزه و با درسآموزی از کدام مکتب، خون دادند و خون دل خوردند و حتی یک وجب از خاک میهناسلامی را به دشمن ندادند؟! آیا انگیزهای غیر از پیروی از مکتب حیاتبخش حسینی(ع) و فرهنگ عاشورایی در میان بود؟ راستی اگر همین انگیزههای الهی برخاسته از فرهنگ حسینی و عاشورایی نبود، امروز بعضیها مجبور نبودند پوتین نظامیان آمریکایی را واکس بزنند؟! عاشورائیان که در آن حالت نیز ننگ نوکری آمریکا را نمیپذیرفتند و جان میدادند و زیر بار ذلت نمیرفتند ولی آن «بعضیها» چه؟!…
3- «مایکل برانت» کارشناس برجسته بخش «شیعهشناسی» سازمان «سیا» میگوید «بعد از انقلاب اسلامی در ایران که منافع آمریکا را نه فقط در این کشور بلکه در تمامی منطقه به چالش جدی کشیده بود با همکاری سازمان اطلاعات خارجی انگلیس «MI6» و شماری از دیگر کارشناسان برجسته، پروژهای را با هدف شناخت «شیعه» و بررسی عوامل موثر در پیروزی انقلاب اسلامی ایران، طراحی کردیم. چرا که رشد فزاینده انقلاب اسلامی و پیامدهای آن در سایر کشورهای مسلمان بسیار خطرناک تلقی میشد.» مایکل برانت درباره نتیجه این بررسی میگوید؛ «ما و همکاران انگلیسی خود به این نتیجه رسیدیم که انقلاب اسلامی ایران فقط واکنش ایرانیها به سیاستهای شاه نبود بلکه دو عامل اصلی در پیدایش و ادامه انقلاب نقش اساسی داشته است؛ «مرجعیت شیعه» که اصول و اعتقادات اسلامی را ترویج کرده و بر آن پافشاری میکند و عزاداری برای نوه پیامبر اسلام [امام] حسین[ع] که با گریه و غم و اندوه برای شهادت وی و زنده نگه داشتن ماجرای کشته شدن او در چند قرن قبل همراه است. شیعیان با یادآوری خاطره شهادت امامشان، برای مقابله با قدرتهایی که آنها را بیگانه و استعمارگر میدانند، انگیزهای قوی و مهار نشدنی میگیرند» برانت در بخش دیگری از گزارش خود میگوید؛ سازمان سیا، در مرحله اول 40 میلیون و در مرحله بعدی 900 میلیون دلار به منظور یافتن راهحلی برای مقابله با دو عامل مرجعیت و عزاداری نوه پیامبر[ص] به این پروژه اختصاص داد و گروه کارشناسان ما در نهایت به این نتیجه رسیدند که مقابله مستقیم با دو عامل مورد اشاره نه فقط کارآمد نیست که نتیجه معکوس نیز دارد و راه کار موثر ایجاد تفرقه و ترویج دیدگاههای متفاوت با عقاید و باورهای رایج شیعه است.
همین جا، اشاره به نظر حکیمانه امام راحل(ره) و خلف حاضر ایشان ضروری است که میفرمودند عاشورا و عزاداریها برای اباعبداللهالحسین علیهالسلام اسلام را زنده نگه داشته است – انبوه احادیث و روایت اهل بیت(ع) دراینباره که جای خود دارد- این نگاه یک برداشت ذوقی و سلیقهای نیست بلکه از واقعیتی غیرقابل انکار حکایت میکند و از آقای نجفقلی حبیبی تعجبآور است که داعیه خط امام نیز دارند!
بعید میدانیم که آقای نجفقلی حبیبی و شماری از همفکران مدعی اصلاحات و مشارکتی ایشان آگاهانه در پروژه یاد شده وارد شده باشند ولی کمترین تردیدی نیز نمیتوان داشت که چه بخواهند و چه نخواهند، در این پروژه به بازی گرفته شدهاند.
4- کاش آقای نجفقلی حبیبی فقط یک نیمنگاه به تاریخ داشتند و برای این پرسش پاسخی در ذهن خود مییافتند که چرا تمامی قدرتهای ستمگر و دیکتاتورهای خونریز تاریخ با عزاداری سیدالشهدا «علیهالسلام» به شدت مقابله میکردند و دراین راه از هیچ اقدام وحشیانهای امتناع نمیورزیدند.
خلفای بنیامیه که خود عامل جنایت بزرگ تاریخ در حادثه عاشورا بودند، در مقابله با عزاداری برای آن حضرت(ع) بسیار سختگیر بودند و به منظور فراموش شدن آن رخداد در اذهان عمومی، روز عاشورا را عید گرفته و به جشن و شادی میپرداختند. در زیارت عاشورا میخوانیم «و هذا یوم فرحت به آل زیاد و آل مروان بقتلهم الحسین علیهالسلام».
بعد از بنیامیه، خلفای بنی عباس همان راه و روش را دنبال کردند. همانها که منافقانه و به نام محبت اهل بیتعلیهمالسلام مردم را به سوی خود فراخوانده بودند و مقابله با برپایی عزای سیدالشهداء از سوی تمامی حکام ستمگر ادامه داشت تا نوبت به رضاخان میرپنج رسید. رضاخان که در آغاز برای فریب افکار عمومی در مراسم عزاداری شرکت میکرد و حتی پیشانی خود را گِلاندود میساخت، بعد از تحکیم پایههای قدرت خویش، عزاداری برای امام حسین(ع) را ممنوع اعلام کرد و با عزاداران برخورد سخت و وحشتآفرین داشت. امروزه وهابیون و پادوهای کنونی این فرقه آمریکا ساخته نیز بیشترین کینه خود را نسبت به امام حسین(ع) و یاد و خاطره آن شهید بزرگوار روانه کردهاند و…
و اما، از سوی دیگر، آقای حبیبی کدام آزاداندیش و مصلح را میتوانند در تاریخ آدرس بدهند که آزاداندیشی و استقامت خود در برابر زورگویان را مدیون مکتب اباعبداللهالحسین(ع) نداند؟!
5- ماجرای ننگین وطنفروشی اصحاب فتنه آمریکایی اسرائیلی 88 و هجوم برنامهریزی شده فتنهگران به اسلام و امام و انقلاب و نظام که برخی از همحزبیهای آقای نجفقلی حبیبی نیز بازیگر آن بازی بودند، این تردید را پیش میآورد که مبادا ایشان در اظهارات سخیف و بیپایه اخیر خود، بیآن که بداند و بخواهد در ماجرای مشابه دیگری به بازی گرفته شده باشد! و…
چون پرده ز روی کارها بردارند
معلوم شود که در چه کارند همه؟!
ولی دیگر خیلی دیر شده باشد!
آقای حبیبی در پایان برنامه یاد شده و بعد از مواجهه با اعتراض طرف دیگر مصاحبه یا مناظره میگوید «مسلما من معتقد هستم که عاشورا مهمترین چیزی است که ما داریم». خب! اگر چنین اعتقادی دارید که میدانیم دارید و خود از شرکتکنندگان در عزای حسینی(ع) هستید، آن اظهارات موهن از کجا ریشه گرفته؟! و با چه انگیزهای بر زبان شما نشسته است؟! و خیرخواهانه باید گفت؛ برحذر باشید که در آستان اباعبدالله الحسین(ع)، پیمانه نیز بخشی از پیمان است و…
مست شد خواست که ساغر شکند، عهد شکست
فرق پیمانه و پیمان ز کجا داند مست؟!
بازدیدها: 145