پای درس اخلاق استاد انصاریان ؛ «دروغ‌های شوخی» دروغ جدی را برای ما آسان می‌کند

خانه / پیشنهاد ویژه / پای درس اخلاق استاد انصاریان ؛ «دروغ‌های شوخی» دروغ جدی را برای ما آسان می‌کند

عقل نمی‌تواند جای خدا را بگیرد، نمی توانیم بگوییم عقل داریم و می‌فهمیم و خودمان اداره می‌کنیم، چرا که تاکنون نتوانستیم چنین کنیم و اکثراً به فساد و دزدی، مانند بسیاری از شخصیت‌های تاریخ از جمله چنگیز، هیتلر و ترامپ گرفتار شدیم.

استاد حسین انصاریان در سخنرانی خود در بیت الاحزان اصفهان،بیان فرمودند: تجربه تاریخ حیات بشر با دلیل، برهان و استدلال ثابت کرده که هیچ‌کدام از رشته‌های علوم مادّی عهده‌دار انسان‌سازی نیست.

مشروح این سخنرانی را در ادامه می‌خوانیم: کسانی که از قرن هفدهم در غرب بر علم تکیه کردند و علم را به جای معبودِ یگانه هستی، پروردگار عالم انتخاب کردند و وجود مقدس او را از زندگی حذف کردند، مغرورانه گفتند: علم توانمند است همه امور و شئون انسان را اداره و او را تربیت کند و درخت وجود او را میوه‌دار کند؛ اما بعد از سال‌ها به این نتیجه رسیدند که مطلبی را که اعلام کرده‌اند، اشتباه بوده است؛ اینکه قرآن مجید می‌فرماید: «فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ»، بدین معنی نیست که خدا لعنتش را برای من و شما و مردم کوچه و بازار، به‌خاطر چند دروغی که می‌گوییم و ضررش را هم خودمان می‌کنیم، قرار داده، این لعنت شامل حال ما نیست؛ چون معمولاً ما دروغی که می‌گوییم یا در خانه به همسر و فرزند است که نباید بگوییم یا گاهی وعده می‌دهیم و ساعتی را قرار می گذاریم و دیر می رویم و از قبیل همین دروغ‌های پیش پاافتاده که حرام هم هست. حتی امیرالمؤمنینعلیه السلام می‌فرمایند که از دروغ به شوخی هم بپرهیزید، چون به شوخی دروغ‌گفتن، انجام دروغ جدی را برای ما آسان می‌کند و اصلاً نباید دور دروغ طواف کرد؛ اما این‌گونه نیست که این دروغ‌های جزئی، واقعاً ما را ملعون پروردگار کند.

توانایی علم برای ساخت و تربیت انسان، دروغی بیش نیست

اینکه علم در حد بی نهایت توانمند است، دروغ بسیار بزرگی است که غرب در سه قرنِ قبل، اول به ملت‌های خودش گفت و البته بعد از اینکه روابط بین کشورها برقرار شد، موج این دروغ به تمام کشورها هم آمد و استادان دانشگاه‌ها در سال‌های متمادی، خدا را مسخره ‌کردند، از جوان‌ها می‌گرفتند و به تهدید از آنها می‌گفتند که با گسترش علوم، معنی ندارد ما مهار زندگی‌مان را دست خدا دهیم.

اگر علمْ احترام دارد و کننده کار است که دروغ هم گفتید، پروردگار عالم که علم بی‌نهایت است، پروردگار عالم که دانش بی‌نهایت است. اصلاً علم صفتِ پروردگار نیست بلکه ذاتش است. یعنی خود وجود مقدس او علم است، علمی که حد، نهایت و مرز ندارد و کراراً هم علم خود را در قرآن مجید مطرح کرده است: «إِنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ»؛ «یَعْلَمُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ»؛ «مَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ یَعْلَمُهَا»؛ «وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ یَابِسٍ إِلاَّ فِی کِتَابٍ مُّبِینٍ» که کتاب مبین علم خودش است.

وجود مقدس خداوند از نظر علم به کیفیتی است که تمام گذشته، حال و آینده تا ابدیت پیش او حاضر است، «وَ إِنْ کُلٌّ لَمَّا جَمیعٌ لَدَیْنا مُحْضَرُونَ»، ما که از تمام گذشته عالم خبر نداریم و نمی‌دانیم شروع عالم چه زمانی بوده است، ولی عدد و ارقامی که در کتاب‌های علمی می‌نویسند، پیشینه بسیار طولانی عالم، در حدی برای بشر قابل قبول شده است. با یک تجربیات و آزمایش‌های علمی، عدد و رقم می‌دهند و گاهی هم این عدد و رقم‌ها ثابت مانده است؛ مثلاً درباره کره زمین می‌گویند که عمرش چهار میلیاردوپانصد میلیون سال است؛ البته خورشید، کیهان و بسیاری از عوالم ناشناخته عمرشان خیلی بیشتر است و ائمهعلیه السلام ما از این عمر خبر داشتند.

امیرالمؤمنین علی علیه السلام روی منبر مسجد کوفه فرمودند: «ان هذه النجوم مدائن کمدائنکم»، این ستاره‌ها هرکدام کره زمینی مثل کره زمین شماست، بعضی‌هایش هم که چندمیلیون برابر زمین است. هیچ‌کس از شروع جهان تا ابدیت را خبر ندارد، ولی کل خبر جهان از ابتدا تا ابدیت پیش پروردگار حاضر است.

علم انسان، سازنده و آباد کننده باطن نیست

پروردگار عالم علم بی‌نهایت است و علم او تربیت‌کننده است، «وَمَا أُوتِیتُمْ مِنْ الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِیلاً»، علم وجود مقدس خداوند که بی‌نهایت است را باید در زندگی‌ خود بیاورید؛ آن علمی که یک جلوه‌ آن قرآن کریم، جلوه دیگر آن دانش انبیاء و جلوه دیگر، دانش ائمه طاهرینعلیه السلام است. بایستی این علم را در زندگی بیاورید، نه علمی که با مطالعه در عوالم مادی به ‌دست آورده‌اید. این علم سازنده و آبادکننده باطن نیست، حسنات اخلاقی در انسان ایجاد نمی‌کند و عمل صالح به انسان نمی‌دهد، تنها کاری که علوم شما با این گستردگی می‌کند، فقط در محدوده بدن است و می تواند برخی از بیماری ها را با دانش خود درمان کند. اگر این بیمار بهبود یافت، اما انسان فاسد و فاسق و جنایتکاری شد و دوباره به جان مملکت افتاد، همه نشان دهنده این است که این علم سازندگی ندارد.

جهان به هیچ چیزی تکیه ندارد و لب مرز نابودی است

موضوع علوم انسان در نگاه انیشتین و کارل فرانسوی، کارل واقعاً انسان دانشمندی بوده و به‌ شدت مخالف با تبعات تمدن بوده است. کتابی هم علیه تمدن جدید نوشته و می‌گوید: تمدن جدید با این خنجری که دستش است. علم، قاتل واقعی کل مردم کره زمین در آینده خواهد بود؛ یعنی می‌گوید اگر این دیوانه‌هایی که سرِکار هستند و تمام ساخته‌های علمی در انبارهایشان است، دو دکمه را فشار بدهند، نصف کره زمین نابود می‌شود و دو دکمه دیگر هم فشار می‌دهند، نصفش نابود می‌شود. علم الآن چهره اسلحه قتل جهان را به خودش گرفته است، حال در بیمارستان‌ها، درمانگاه‌ها، مطب‌ها و مراکز صنعتی، هم نقشی ایفا می کند و لوکوموتیوی، هواپیمایی یا هلی‌کوپتری، می سازد. اما اگر یک روزی آن دو دکمه را روسیه و آمریکا فشار دهند، کل این ساخته‌شده‌ها هم خاکستر می‌شود؛ یعنی در حال حاضر جهان به هیچ‌چیزی تکیه ندارد و لب مرز نابودی است.

کارل می‌گوید: دانشی که ما تاکنون به ‌دست آورده‌ایم، فقط تا در حد این مقدار است که توانسته‌ایم حجم، رنگ، طول، عرض و اثر آنچه در دسترسمان قرار گرفته را بگوییم، اما اینکه حقیقت این اشیاء چیست را هنوز نفهمیده‌ایم. به عنوان مثال ما فقط می‌توانیم بگوییم آب ترکیبی از دو اتم اکسیژن و یک اتم هیدروژن است؛ می‌توانیم بگوییم یک اتم اکسیژن چقدر حجم دارد، چقدر وزن فیزیکی دارد و اتم هیدروژن هم همین‌طور و مثالی از این قبیل؛ در حقیقت ما بیشتر از این علممان قد نمی‌دهد.

اوائل قرن بیستم و قبل از جنگ دوم جهانی، شخصی از انیشتین پرسید، تاکنون دانش بشر به کجا رسیده است؟ انیشتین جواب داد: ما کل دانشمندان عالم – از زمان شروع علم تاکنون – کنار خانه علم آمده‌ایم، اما در را به روی ما باز نکرده‌اند تا برویم و ببینیم داخل آن چه خبر است! این مسایل و اظهارنظرها در حقیقت نشان می دهد که انسان با علم خود نمی تواند انسان بسازد و تربیت کند و کارکردهای محدودی از علم او بر می آید.

عقل هم نمی‌تواند جای خدا را بگیرد

عقل هم نمی‌تواند جای خدا را بگیرد، نمی توانیم بگوییم عقل داریم و می‌فهمیم و خودمان اداره می‌کنیم، چرا که تاکنون نتوانستیم چنین کنیم و اکثراً به فساد، دزدی، غارت مانند بسیاری از شخصیت های تاریخ از جمله چنگیز، هیتلر، ترامپ و بسیاری دیگر، گرفتار شدیم.

خطر حذف مقدسات، نسل جوان را به شدت تهدید می کند

استاد انصاریان با تأکید بر اینکه خطر حذف خدا، انبیاء و ائمهعلیه السلام در نسل جوان ما خطر جدیِ یقینی است، گفت: پدر و مادرها، معلم‌ها، دبیرها، اساتید دانشگاه، حوزه‌های علمیه، طلاب و فضلا، پیش‌نمازها و منبری‌ها وظیفه سنگینی برعهده دارند که اگر اکنون به این وظایف عمل نکنند، در قیامت نجات نخواهند داشت.

دزدان در حال دزدیدن عِباد خدا هستند و قصد دارند خدا، نبوت و امامت را از قلب نسل جوان بدزدند. کانال ماهواره بسیاری به‌طرف کشورهای اسلامی جهت داده شده و با یک اطمینان خاطر نشسته‌اند که ببینند به همین زودی، خدا،  نبوت و امامت از زمین حذف شود. در اروپا بیست‌سال است روی کلیساها بنر می‌زنند که این کلیسا به فروش می‌رسد؛ من کلیساهای فروخته‌شده را دیده‌ام که بیشترش به قمارخانه و عرق‌فروشی تبدیل شده است. لذا بالاترین خطرها متوجه ماست؛ زمانی مسجدهایمان صبح‌ها پر بود، اما اکنون نماز ظهر و مغرب و عشا به دو- سه صف کشیده است. جلساتمان در قدیم هر جا می‌انداختیم، جا نبود؛ اما اکنون اینگونه نیست؛ معلوم است که خلأ چقدر دارد سنگین می‌شود! معلوم است که دَر مساجد آرام آرام بسته می‌شود، این خطر سنگینی است که متوجه همه ممالک دیندار و ممالک اسلامی است.

آسیب‌های جدایی نسل جدید از خدا و انبیاء و ائمه علیه السلام

«کثر الزنا، کثر الربا، کثر القتل، کثر الغاره، کثر الخشونه، و کثر و کثر و کثر». شما پیرمردها یادتان می‌آید که جوانی برای پول یا برای گوش‌ندادن حرف پدرش، پدرش را بکشد؟ طلاق در زمان جوانی‌ یادتان می آید؟ در حال حاضر طلاق نه ماهی، نه هفتگی بلکه ساعتی شده است

بازدیدها: 235

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *