اوایل معلم شدنم بود که فهمیدم خیلی کم اشتها شده. یه روز سرسفره نشسته بودیم. چند لقمه خورد و بلند شد که بره مدرسه. منم یه لقمه براش گرفتم و گفتم با خودت ببر. خیلی خوشحال شد و لقمه رو گرفت و رفت. تا چند روز اینکار تکرار شد؛ و من هرروز یه اقمه بهش می دادم تا با خودش ببره. آخر، یه روز ازش پرسیدم: «چرا خودت غذا نمیخوری و همش منتظری من برات لقمه بگیرم؟»
با منّ و من! جواب داد: «آخه هروقت دست می برم تا برای خودم لقمه بگیرم، قیافه بچه های گرسنه ی کلاس میآد جلوی چشمم و اشتهام کور میشه. منم لقمه های شما رو میبرم و میدم به اونا!»
شهیده مهری رزاق طلب
تولد: ۱۳۴۱
شهادت: ۱۳۶۲
علت شهادت: بمباران کردستان
برگرفته از: قاموس عشق، صفحه ۸۹
بازدیدها: 312