1.یَا ابْنَ آدْم! عَفِّ عَنِ مَحارِمِ اللّهِ تَكُنْ عابِداً، وَ ارْضِ بِما قَسَّمَ اللّهُ سُبْحانَهُ لَكَ تَكُنْ غَنِیّاً، وَ أحْسِنْ جَوارَ مَنْ جاوَرَكَ تَكُنْ مُسْلِماً، وَ صاحِبِ النّاسَ بِمِثْلِ ما تُحبُّ أنْ یُصاحِبُوكَ بِهِ تَكُنْ عَدْلاً
اى فرزند آدم! نسبت به محرّمات الهى عفیف و پاكدامن باش تا عابد و بنده خدا باشى؛ راضى باش بر آنچه كه خداوند سبحان برایت تقسیم و مقدّر نموده است، تا همیشه غنى و بى نیاز باشى؛ نسبت به همسایگان، دوستان و همنشینان خود نیكى و احسان نما تا مسلمان محسوب شوى؛ با افراد (مختلف) آنچنان بر خورد كن كه انتظار دارى دیگران همانگونه با تو بر خورد نمایند.
نزهه النّاظر و تنبیه الخاطر: ص 79، ح 33
2. وَ اعْمَلْ لِدُنْیاكَ كَأنَّكَ تَعیشُ أبَداً، وَ اعْمَلْ لاِخِرَتِكَ كَأنّكَ تَمُوتُ غدَاً.
در دنیا ـ از نظر اقتصاد و صرفه جوئى و… ـ چنان برنامه ریزى كن بمانند این كه مى خواهى همیشه دوام داشته باشى، و نسبت به آخرتت به نوعى حركت و كار كن مثل این كه فردا خواهى مُرد.
بحارالأنوار: ج 44، ص 138، ح 6
3. إنَّ الدُّنْیا فى حَلالِها حِسابٌ، وَ فى حَرامِها عِقابٌ، وَفِى الشُّبَهاتِ عِتابٌ، فَأنْزِلِ الدُّنْیا بِمَنْزَلَهِ المیتَهِ، خُذْمِنْها مایَكْفیكَ.
چیزهاى دنیا اگر حلال باشد حساب و بررسى مى شود و اگر از حرام به دست آید عذاب و عقاب دارد و اگر حلال و حرام آن معلوم نباشد سختى و ناراحتى خواهد داشت. پس باید دنیا (و موجوداتش) را همچون میته و مردارى بشناسى كه به مقدار نیاز و اضطرار از آن استفاده كنى.
بحارالأنوار: ج 44، ص 138، ح 6
4. لَقَضاءُ حاجَهِ أخ لى فِى اللّهِ أحَبُّ مِنْ إعْتِكافِ شَهْر.
هر آینه برآوردن حاجت و رفع مشكل دوست و برادرم، از یك ماه اعتكاف، در مسجد ـ و عبادت مستحبّى، نزد من ـ بهتر و محبوب تر است.
كلمه الإمام الحسن (علیه السلام): ص 139
5. مَنِ اسْتَخَفَّ بِإخوانِهِ فَسَدَتْ مُرُوَّتُهُ.
كسى كه دوستان و برادرانش را سبك شمارد و نسبت به آن ها بى اعتناء باشد، مروّت و جوانمردیش فاسد گشته است.
كلمه الإمام الحسن (علیه السلام): ص 209
6. إنّ الْحِلْمَ زینَهٌ، وَالْوَفاءَ مُرُوَّهٌ، وَالْعَجَلهَ سَفَهٌ.
صبر و شكیبائى زینت شخص، وفاى به عهد علامت جوانمردى، و عجله و شتابزدگى (در كارها بدون اندیشه) دلیل بى خردى مى باشد.
كلمه الإمام الحسن (علیه السلام): ص 198
7. غَسْلُ الْیَدَیْنِ قَبْلَ الطَّعامِ یُنْفِى الْفَقْرَ، وَبَعْدَهُ یُنْفِى الْهَمَّ.
شستن دست ها قبل از طعام فقر و تنگدستى را مى زداید و بعد از آن ناراحتى ها و آفات را از بین مى برد.
كلمه الإمام الحسن (علیه السلام): ص 46
8. یَابْنَ آدَم! لَمْ تَزَلْ فى هَدْمِ عُمْرِكَ مُنْذُ سَقَطْتَ مِنْ بَطْنِ اُمِّكَ، فَخُذْ مِمّا فى یَدَیْكَ لِما بَیْنَ یَدَیْكَ، فَإنَّ الْمُؤْمِنَ بَتَزَوَّدُ وَ الْكافِرُ یَتَمَتَّعُ
اى فرزند آدم از موقعى كه به دنیا آمده اى، در حال گذراندن عمرت هستى، پس از آنچه دارى براى آینده ات (قبر و قیامت) ذخیره نما، همانا كه مؤمن در حال تهیّه زاد و توشه مى باشد; ولیكن كافر در فكر لذّت و آسایش است.
نزهه الناظر و تنبیه الخاطر: ص 79، س 13
9. وَ إنّ حُبَّنا لَيُساقِطُ الذُّنُوبَ مِنْ بَنى آدَم، كَما يُساقِطُ الرّيحُ الْوَرَقَ مِنَ الشَّجَرِ.
همانا محبّت و دوستى با ما (اهل بيت رسول اللّه(صلى الله عليه وآله) سبب ريزش گناهان ـ از نامه اعمال ـ مى شود، همان طورى كه وزش باد، برگ درختان را مى ريزد.
بحارالأنوار: ج 44، ص 23، ح 7
10. مَنْ قَرَءَ الْقُرْآنَ كانَتْ لَهُ دَعْوَةٌ مُجابَةٌ، إمّا مُعَجَّلةٌ وَإمّا مُؤجَلَّةٌ.
كسى كه قرآن را ـ با دقّت ـ قرائت نمايد، در پايان آن ـ اگر مصلحت باشد ـ دعايش سريع مستجاب خواهد شد ـ و اگر مصلحت نباشد ـ در آينده مستجاب مى گردد.
دعوات الرّاوندى: ص 24، ح 13، بحارالأنوار: ج 89، ص 204، ح 21
11. إنّ هذَا الْقُرْآنَ فيهِ مَصابيحُ النُّورِ وَشِفاءُ الصُّدُورِ.
همانا در اين قرآن چراغ هاى هدايت به سوى نور و سعادت موجود است و اين قرآن شفاى دل ها و سينه ها است.
بحارالأنوار: ج 75، ص 111، ضمن ح 6
12ـ مَنْ عَرَفَ اللّهَ أحَبَّهُ، وَ مَنْ عَرَفَ الدُّنْيا زَهِدَ فيها.
هركس خدا را بشناسد، (در عمل و گفتار) او را دوست دارد و كسى كه دنيا را بشناسد آن را رها خواهد كرد.
كلمة الإمام الحسن (عليه السلام): ص 140
13ـ هَلاكُ الْمَرْءِ فى ثَلاث: اَلْكِبْرُ، وَالْحِرْصُ، وَالْحَسَدُ; فَالْكِبْرُ هَلاكُ الدّينِ،، وَبِهِ لُعِنَ إبْليسُ. وَالْحِرْصُ عَدُوّ النَّفْسِ، وَبِهِ خَرَجَ آدَمُ مِنَ الْجَنَّةِ. وَالْحَسَدُ رائِدُ السُّوءِ، وَمِنْهُ قَتَلَ قابيلُ هابيلَ.
هلاكت و نابودى دين و ايمان هر شخص در سه چيز است: تكبّر، حرص، حسد. تكبّر سبب نابودى دين و ايمان شخص مى باشد و به وسيله تكبّر شيطان ـ با آن همه عبادت ملعون گرديد. حرص و طمع دشمن شخصيّت انسان است، همان طورى كه حضرت آدم (عليه السلام) به وسيله آن از بهشت خارج شد. حسد سبب همه خلاف ها و زشتى ها است و به همان جهت قابيل برادر خود هابيل را به قتل رساند.
أعيان الشّيعة: ج 1، ص 577، بحارالأنوار: ج 75، ص 111، ح 6
14ـ بَيْنَ الْحَقِّ وَالْباطِلِ أرْبَعُ أصابِع، ما رَأَيْتَ بَعَيْنِكَ فَهُوَ الْحَقُّ وَقَدْ تَسْمَعُ بِأُذُنَيْكَ باطِلاً كَثيراً.
بين حقّ و باطل چهار انگشت فاصله است، آنچه كه را با چشم خود ببينى حقّ است; و آنچه را شنيدى يا آن كه برايت نقل كنند چه بسا باطل باشد.
بحارالأنوار: ج 10، ص 130، ح 1
15. ألْعارُ أهْوَنُ مِنَ النّارِ.
سرزنش و ننگ شمردن مردم انسان را، آسان تر است از معصيت و گناهى كه موجب آتش جهنّم شود.
تحف العقول: ص 234
16. إذا لَقى أحَدُكُمْ أخاهُ فَلْيُقَبِّلْ مَوْضِعَ النُّورِ مِنْ جَبْهَتِهِ.
وقتى انسان برادر مؤمن ـ و دوست ـ خود را ملاقات نمود، بايد پيشانى و سجده گاه او را ببوسد.
تحف العقول: ص 236
17. سُئِلَ(عليه السلام): عَنِ الْبُخْلِ؟ فَقالَ: هُوَ أنْ يَرىَ الرَّجُلُ ما أنْفَقَهُ تَلَفاً، وَما أمْسَكَهُ شَرَفاً.
از حضرت پيرامون بُخل سؤال شد؟ در جواب فرمود: معناى آن چنين است كه انسان آنچه را به ديگرى كمك و انفاق كند فكر نمايد كه از دست داده و تلف شده است و آنچه را ذخيره كرده و نگه داشته است خيال كند برايش باقى مى ماند و موجب شخصيّت و شرافت او خواهد بود.
أعيان الشّيعة: ج 1، ص 577، بحارالأنوار: ج 75، ص 113، ح 7
18. السِّياسَةُ أنْ تَرْعى حُقُوقَ اللّهِ، وَحُقُوقَ الاْحْياءِ، وَحُقُوقَ الاْمْواتِ.
(مفهوم و معناى ) سياست آن است كه حقوق خداوند و حقوق موجودات زنده و حقوق مردگان را رعايت كنى.
كلمة الإمام الحسن (عليه السلام): ص 57
19. ما تَشاوَرَ قَوْمٌ إلاّ هُدُوا إلى رُشْدِهِمْ.
هيچ گروهى در كارهاى ـ اجتماعى، سياسى، اقتصادى، فرهنگى و … ـ با يكديگر مشورت نكرده اند مگر آن كه به رشد فكرى و عملى و… رسيده اند.
تحف العقول: ص 233، أعيان الشّيعة: ج 1، ص 577
20. اَلْخَيْرُ الَذّى لا شَرَّفيهِ: ألشُّكْرُ مَعَ النِّعْمَةِ، وَالصّبْرُ عَلَى النّازِلَةِ.
آن خوبى كه شرّ و آفتى در آن نباشد شكر در مقابل نعمت ها و صبر و شكيبائى در برابر سختى ها است.
تحف العقول: ص 234
21. َابْنَ آدَم! لَمْ تَزَلْ فى هَدْمِ عُمْرِكَ مُنْذُ سَقَطْتَ مِنْ بَطْنِ اُمِّكَ، فَخُذْ مِمّا فى يَدَيْكَ لِما بَيْنَ يَدَيْكَ، فَإنَّ الْمُؤْمِنَ بَتَزَوَّدُ وَ الْكافِرُ يَتَمَتَّعُ.
اى فرزند آدم از موقعى كه به دنيا آمده اى، در حال گذراندن عمرت هستى، پس از آنچه دارى براى آينده ات (قبر و قيامت) ذخيره نما، همانا كه مؤمن در حال تهيّه زاد و توشه مى باشد; وليكن كافر در فكر لذّت و آسايش است.
نزهة الناظر و تنبيه الخاطر: ص 79
22. مَنِ اسْتَخَفَّ بِإخوانِهِ فَسَدَتْ مُرُوَّتُهُ.
كسى كه دوستان و برادرانش را سبك شمارد و نسبت به آن ها بى اعتناء باشد، مروّت و جوانمرديش فاسد گشته است.
كلمة الإمام الحسن (عليه السلام): ص 209
23. إنَّ اللّهَ لَمْ یَخْلُقْكُمْ عَبَثاً، وَلَیْسَ بِتارِكِكُمْ سُدًى، كَتَبَ آجالَكُمْ، وَقَسَّمَ بَیْنَكُمْ مَعائِشَكُمْ، لِیَعْرِفَ كُلُّ ذى لُبٍّ مَنْزِلَتَهُ، وأنَّ ماقَدَرَ لَهُ أصابَهُ، وَما صُرِفَ عَنْهُ فَلَنْ یُصیبَهُ.
خداوند شما انسان ها را بیهوده و بدون غرض نیافریده و شما را آزاد، رها نكرده است. لحظات آخر عمر هر یك معیّن و ثبت مى باشد، نیازمندى ها و روزى هركس سهمیّه بندى و تقسیم شده است تا آن كه موقعیّت و منزلت شعور و درك اشخاص شناخته گردد.
تحف العقول: ص 232
24. مَنْ عَبَدَ اللّهَ، عبَّدَ اللّهُ لَهُ كُلَّ شَىْء.
هر كسى كه خداوند را عبادت و اطاعت كند، خداى متعال همه چیزها را مطیع او گرداند.
بحارالانوار: ج 68، ص 184، ضمن ح 44.
25. وَ نَحْنُ رَیْحانَتا رَسُولِ اللّهِ، وَ سَیِّدا شَبابِ أهْلِ الْجَنّهِ، فَلَعَنَ اللّهُ مَنْ یَتَقَدَّمُ، اَوْ یُقَدِّمُ عَلَیْنا اَحَداً.
حضرت به دنبال وصیّتش در حضور جمعى از أصحاب فرمودند: و ما دو نفر ـ یعنى حضرت و برادرش امام حسین (علیهماالسلام) ـ ریحانه رسول اللّه (صلى الله علیه وآله وسلم) و دو سرور جوانان اهل بهشت هستیم، پس خدا لعنت كند كسى را كه بر ما پیشقدم شود یا دیگرى را بر ما مقدّم دارد.
كلمه الإمامُ الْحَسَن (علیه السلام): ص 211
26. جَرَّبْنا وَ جَرَّبَ الْمُجَرِّبُونَ فَلَمْ نَرَ شَیئا اَنْفَعُ وِجْدانا وَ لا اَضَرُّ فِقْدانا مِنَ الصَّبْرِ تُداوی بِهِ الاُْمُورُ.
تجربه ما و دیگران نشان میدهد كه چیزی نافعتر از داشتن صبر، و زیانبارتر از فقدان بردباری دیده نشده است، صبری كه بوسیله آن تمام (دردها و) امور درمان میشود.
شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 1، ص 320
27. اِتَّقُوا اللّهَ عِبادَ اللّهِ وَ جِدُّوا فی الطَّلَبِ وَ تِجاهِ الْهَرَبِ وَ بادِرُوا الْعَمَلَ قَبْلَ مُقَطِّعاتِ النَّقِماتِ وَ هادِمِ الَّذّاتِ، فَاِنَّ الدُّنْیا لا یدُومُ نَعیمُها وَلا تُؤمَنُ فجیعُها وَلا تَتَوَقّی مَساویها، غُرُورٌ حائِلٌ وَ سِنادٌ مائِلٌ.
ای بندگان خدا! پرواپیشه باشید و برای رسیدن به خواستهها تلاش كنید و از كارهای ناروا بگریزید و قبل از آنكه ناگواریها به شما روی آورند و نابود كننده لذات (یعنی مرگ) فرا رسد، به كار (های نیك) مبادرت ورزید، پس براستی نعمت های دنیا دوام ندارند و (كسی از) خطرات و بدی های آن در امان نیست. (دنیا) فریبكار زودگذر و تكیه گاهی سست و بیاساس است.
بحار الانوار، ج 1، ص 218
28. اَنَا الضّامِنُ لِمَنْ لَمْ یهْجُسْ فی قَلْبِهِ اِلاّ الرِّضا اَنْ یدْعُوَ اللّهَ فَیسْتَجابُ لَهُ.
من ضمانت میكنم برای كسی كه در قلب او چیزی نگذرد جز رضا[ی خداوندی]، كه خداوند دعای او را مستجاب فرماید.
بحار الانوار، ج 43، ص 351
29. اِنَّ اَبْصَرَ الاَْبْصارِ ما نَفَذَ فِی الْخَیرِ مَذْهَبُهُ وَ اَسْمَعَ الاَْسْماعِ ما وَعَی التَّذْكیرَ وَ انْتَفَعَ بِهِ وَ اسْلَمَ الْقُلُوبِ ما طَهُرَ مِنَ الشُّبَهاتِ.
به راستی، بیناترین دیدهها آن است كه در خیر نفوذ نماید، و شنواترین گوش ها آن است كه تذكّرات (دیگران) را بشنود و از آن بهرهمند شود و سالمترین دلها آن است كه از شك و شبهه پاك باشد.
تحف العقول، ص 408
30. یا بُنَی لا تُواخِ اَحَدا حَتّی تَعْرِفَ مَوارِدَهُ وَ مَصادِرَهُ، فَاِذَا اسْتَنْبَطْتَ الْخُبْرَةَ وَ رَضیتَ الْعِشْرَةَ فَآخِهِ عَلی اِقالَةِ الْعَثْرَةِ وَ الْمُواساةِ فِی الْعُسْرَةِ.
پسرم! با هیچ كس برادری (و دوستی) مكن مگر آن كه (اوّل) بدانی كجا رفت و آمد دارد و از چه خانوادهای میباشد، هر گاه به این مسئله پی بردی و معاشرت و دوستی او را (طبق معیارها) پسندیدی، پس با او برادری (و دوستی) كن، در گذشتن از لغزش ها و همدردی در سختی.
تحف العقول، ص 404
31. عَجِبْتُ لِمَنْ یتَفَكَّرُ فی مَأْكُولِهِ كیفَ لا یتَفَكَّرُ فی مَعْقُولِهِ فَیجَنِّبُ بَطْنَهُ ما یؤذیهِ وَ یودِعُ صَدْرَهُ ما یرْدیهِ.
در شگفتم از كسی كه در (چگونگی استفاده از) خوراكی های خود اندیشه میكند ولی درباره معقولات خویش اندیشه نمیكند. پس از آنچه معدهاش را اذیت مینماید دوری میكند، در حالی كه سینه (و روح) خود را از پستترین چیز پر میكند.
بحار الانوار، ج 1، ص 218
32. اُوصیكُمْ بِتَقْوَی اللّه و اِدامَةِ التَّفَكُّرِ، فَاِنَّ التَّفَكُّرَ اَبُو كُلِّ خَیرٍ وَ اُمُّهُ.
شما (شیعیانم) را به پروا پیشگی و اندیشیدن دائم سفارش میكنم؛ زیرا تفكّر پدر و مادر (و ریشه و اساس) تمامی خوبی ها است.
مجموعه ورّام، ج 1، ص 53
33. عَلَیكُم بِالْفِكْرِ فَاِنَّهُ مَفاتیحُ اَبْوابِ الْحِكْمَةِ.
بر شما(شیعیان) لازم است كه اندیشه كنید؛ زیرا فكر، كلیدهای درهای حكمت است.
میزان الحكمه، محمدی ری شهری، ج 8، ص 245
34. عَلِّمِ النّاسَ عِلْمَكَ وَ تَعَلَّمْ عِلْمَ غَیرِكَ.
دانش خود را به مردم بیاموز و دانش دیگران را یادگیر.
بحار الانوار، ج 75، ص 111
35. قیلَ لَهُ (عَلَیهِ السَّلام) مَا الزُّهد؟ قالَ: اَلرَّغبَةَ فِی التَّقوی وَالزّهادَةَ فِی الدُّنیا.
از حضرت سؤال شد: زهد چیست؟ فرمودند: رغبت به تقوی و بی رغبتی به دنیا.
تحف العقول، ص 227
36. قيل له (عليه السلام) مَا الفَقر؟ قال: شره النَّفس إلي كُلِّ شَيء.
از آن حضرت سؤال شد: فقر چيست؟ فرمودند: حرص به هر چيز.
تحف العقول، ص 228
37. قيل له (عليه السلام) ما اللَّؤُم؟ قَال: إحرازُ المَرءِ نَفسَه وإسلامه عرسَه.
از آن حضرت سؤال شد: پستي و ناكسي چيست؟ فرمودند: به خود رسيدن و بي اعتنايي به همسر.
تحف العقول، ص 228
38. إنَّ جَار الله آمن مَحفُوظ وعَدُوُّه خَائِف مَخذُول.
پناهنده به خدا آسوده و محفوظ است، و دشمنش ترسان و بي ياور.
تحف العقول، ص 229
39. إحتَرسُوا مِن الله بِكَثرة الذِّكر وأخشَوا الله بِالتَّقوي و تَقربُّوا إلي الله بالطّاعة فَإنه قَرِيب مُجِيب.
از خدا بر حذر باشيد با زيادي ياد او، و از خدا بترسيد به وسيله تقوي، و به خدا نزديك شويد با طاعت، به درستي كه او نزديك است و پاسخگو.
تحف العقول، ص 229
40. فَاتَّقُوا الله عِبادَالله، واعلَمُوا أنَّه مَن يَتَّقِ الله يَجعَل لَهُ مَخرَجاً مِن الفِتَن ويُسدِّدُه فِي أمرِه ويُهَيِّيء لَه رُشدَه.
اي بندگان خدا، پرهيزگار باشيد، و بدانيد كه هر كس پرهيزگار باشد، خداوند او را به خوبي از فتنه ها و آزمايش ها برآورد و در كارش موفق سازد و راه حق را برايش آماده كند.
تحف العقول، ص 234
بازدیدها: 256