گفت‌وگو با استاد رجبی‌دوانی در مورد مداحی حاج میثم مطیعی در روز عید فطر

خانه / پیشنهاد ویژه / گفت‌وگو با استاد رجبی‌دوانی در مورد مداحی حاج میثم مطیعی در روز عید فطر

حق مسلم و طبیعی هر فرد، قشر،گروه و جریانی است که نسبت به مسائل سیاسی داخلی و خارجی کشور، موضع‌گیری کنند اما این روزها با فضاسازی‌ها و هوچی‌گری‌های رسانه‌ای مطرح می‌کنند مداحان و سخنرانان صلاحیت بیان حقایق جامعه را ندارند و این امر، یک مغالطه آشکار است

مداحی حاج میثم مطیعی در روز عید فطر واکنش های متعددی را در پی داشت. عده ای ضمن انتقاد و مخالفت با این نوع مداحی ، مداحان را به عدم ورود به مسایل سیاسی و اجتماعی توصیه کردند و وظیفه مداحان را فقط روضه خوانی و مداحی در موضوع اهل بیت علیه السلام دانستند. جمعی نیز به حمایت از میثم مطیعی پرداختند و نقد اجتماعی و سیاسی را هم جزو رسالت های ذاکرین بر شمردند.

در پی این واکنش ها به سراغ استاد محمدحسین رجبی‌دوانی رفتیم تا با وی پیرامون جایگاه نقد و انتقادپذیری، سابقه تاریخی اشعار سیاسی به گفت‌وگو نشستیم.

مشروح این مصاحبه را در ادامه می‌خوانید.

*چرا در کشور ما جایگاهی برای نقد و نقدپذیری وجود ندارد؛ به طوری که منتقدین در هر جامه و جایگاهی که هستند، امروز در لباس ستایشگری و قبلاً هم طنز و منبر وعظ تحت آماج حملات و تهاجمات غیرمنصفانه‌ جریان‌هایی قرار می‌گیرند. نظر شما در این باره چیست؟

**هیچ انتقاد سازنده‌ای را برنمی‌تابند

انتقاد به معنای گرفتن اشکالات و ایرادات وارد با هدف اصلاح و ساختن مسئله موردنظر است یعنی اگر عملکرد یا گفتاری ایرادات و اشکالات واردی دارد دلسوزان می‌توانند با بیان این ایرادات و مشخص‌کردن اشکالات آن طرف موردنظر را برای بهبود عملکرد خود یا طرز تفکر خود یاری بدهند حالا این انتقاد اگر از طرف دلسوزان باشد و با ادبیاتی محجوب و متین بیان شود. اما اگر از سوی کسانی که با طرف مقابل کینه و عنادی دارد می‌تواند با طعنه، توهین و گزندگی همراه باشد طبیعتاً در تربیت دینی ما شقّ دوم قابل قبول نیست مگر در برابر کسانی که عناد دارند و با توهین، تحقیر و گزندگی، اهداف‌شان را پیش می‌برند. متأسفانه در جامعه ما به رغم وجوه انقلاب اسلامی و فرهنگی که با تأسف باید گفت فرهنگ بسیار غنی و ارزشی انقلاب متوقف شد و ادامه پیدا نکرد شاهد آن هستیم بسیاری از مسئولان فقط عادت به تعریف و تمجید پیدا کرده‌اند و از این دست رفتارها و منش‌ها استقبال می‌کنند. متأسفانه با این نوع تعاملات، هیچ انتقاد سازنده‌ای را برنمی‌تابند.

**فقط میدان را برای چاپلوسان و مجیزه‌گویان باز می‌گذارند

به جای اینکه از این انتقادات استقبال کنند و در جهت رفع اشکالات خود برآیند و اگر سیاست، طرح و یا برنامه‌ای دارند چنانچه این منتقدین با ادلّه، شواهد و قرائن عقلی، منطقی و علمی انتقاد می کنند از آن ها  استقبال کنند می‌بینیم که بر می‌آشوبند و منتقدین را در معرض سخت‌ترین حملات، توهین‌ها و تحقیرها قرار می‌دهند. این رویه زشت و غیرمعقول باعث مشتبه شدن امر به طرف می‌شود که اگر اجازه ندهند انتقادی صورت بگیرد و فقط میدان را برای مجیزه‌گویان، چاپلوسان و توجیه‌گران خود باز بگذارند ممکن است چند صباحی موقعیت به مزاق آن‌ها خوش بیاید اما در حقیقت آن‌ها را در آینده‌ای نه چندان دور تباه و رسوا خواهد کرد.

**برخی مقاطع به انتقادات امیرمومنان عمل می‌کردند

ما می‌بینیم امیرمؤمنان در برابر خلفایی که حق آن حضرت را غصب کردند از باب اینکه این‌ها جایگاه‌ها و حقی را که متعلق به ایشان بوده را از دست حضرت خارج کرده‌اند، با اینکه این خلفا را از مبنا قبول ندارند اما حضرت احساس مسئولیت می‌کنند و برای مصالح جامعه اسلامی به این‌ها مشاوره می‌دهد؛ هرجایی که این‌ها به خطا می‌روند می‌بینیم که حضرت انتقاد می‌کنند، در برخی موارد این انتقادات مورد استقبال می‌گیرد مخصوصاً در زمان خلیفه دوم که چون می‌دانست امیرمومنان از روی خیرخواهی زبان به انتقاد گشوده‌اند، انتقادات را پذیرا بود و در مقاطعی عمل هم می‌کرد. اما در زمان خلیفه سوم حاضر به پذیرش انتقادهای سازنده امیرمومنان نبود و حتی در مواردی با برخوردهای تند و توهین‌آمیز مقابل حضرت قرار می‌گیرد و به خویشاوندان و قشرهای سرمایه‌داری میدان داده بود تماماً در مدح و ثنای او و توجیه کارهای خلافت خلیفه برای او سخن می‌گفتند. در شرایطی که بایستی انتقادات امیرمومنان و دیگر اصحاب دلسوز پیامبر را بپذیرد میدان را فقط به ثناگویان چاپلوس مفاسد داده بود و می‌بینیم که زمینه برای بروز انقلاب، خروش و خیزش همگانی به ضدخلیفه فراهم می‌شود و موقعی خلیفه سوم متوجه خطای فاحش خود در عدم پذیرش انتقادات مخالفان دلسوز می‌شود که کار از کار گذشته و انقلاب و خروش مردم، حکومت و حاکمیت او را به باد داد و موجب قتل خلیفه شد.

**هیچ انتقادی را پذیرا نیست

در زمان حاضر ما مشاهده می‌کنیم خواه یا ناخواه جریانات و سلایق گوناگون سیاسی در کشور وجود دارد که برخی موارد این تفاوت‌ها و اختلافات حتی به مسائل مبنایی هم کشیده می‌شود طبیعی است که هرگاه قدرت و دولت در اختیار یکی از این جریان‌ها قرار بگیرد جریان مقابل منتقد آن خواهد بود. این انتقادها همان‌گونه که نقد شد اگر منطقی و علمی باشد حتی اگر روی خیرخواهی هم نباشد و صرف نشان دادن ضعف مدیریت و ناصواب‌بودن سیاست‌های حاکم تلقی شود باز هم باید مورد توجه قرار بگیرد نه اینکه چنین انتقادهایی با توهین، اتهام و تخریب پاسخ داده شود. متأسفانه دولت حاضر که رئیس آن در هنگام رسیدن به قدرت در شعاری پناه بر‌خدا برد از اینکه دهان مخالفان را ببندد و شعار آزادی بیان و آزادی انتقاد را چنان سر داده است که گوش فلک را کر کرده اما در مقام عمل درست در نطقه مقابل ، نشان داده است که جز چاپلوسی منتفعان از سیاست‌های خود، هیچ انتقادی را پذیرا نیست.

*در واکنش‌هایی که نسبت به این مداح اهل‌بیت پس از مراسم نماز عید فطر وارد کردند موضوعی مطرح شد که اصلاً چرا باید مداحان وارد مسائل سیاسی بشوند؛ نظر شما در این خصوص چیست؟

**چرا برای قشری تعیین تکلیف می‌کنند؟!

این یک حرکت زشت استبدادی و خودخواهانه است گروهی به اعتبار رأیی که آورده‌اند بخواهند برای مردم به خصوص مخالفان خود تعیین تکلیف کنند که این کار را انجام دهند و یا آن کار را انجام ندهند نه به رئیس جمهور، نه به دولت، نه به احزاب و هر جریان و تشکیلات دولتی و غیردولتی مربوط نیست و حق ندارند که بخواهند برای قشری از جامعه تعیین تکلیف کنند فقط به کار خود بپردازید و در مسائل سیاسی اظهارنظر نکنید. این حق مسلم و طبیعی هر فرد و یا قشر و گروه و جریانی است که نسبت به مسائل سیاسی داخلی و خارجی کشور دارای تحلیل باشد و آن را بیان دارند. نمی‌توان آن‌ها را از یک حق شرعی و قانونی منع کرد اما اینکه با فضاسازی‌ها و هوچی‌گری‌های رسانه‌ای این روزها مطرح می‌کنند مداحان و سخنرانان با استفاده از تریبون‌های متعلق به بیت‌المال در عرصه‌ای که به آن‌ها مربوط نیست و یا به زعم باطل این مدعیان صلاحیت آن را ندارند وارد می‌شوند و علیه دولت موضع می‌گیرند یک مغالطه آشکار است.

**به خاطر عدالتخواهی، مغرضانه آماج حملات قرار گرفت

سخنرانان مذهبی و مداحان اهل بیت(علیهم السلام) افتخار آن را دارند با تکیه بر سیره پاک معصومان(علیهم السلام) در مردم ایجاد شور و شعور کنند باید بعد سیاسی سیر آن بزرگواران را با احاطه کامل بر تاریخ معصومین جهت بصیرت‌افزایی مردم بیان کنند. چطور رئیس جمهور و برخی از اعضای دولت، معاونین و مشاورین او حق دارند که از تریبون‌های رسمی متعلق به بیت‌المال همچون صداوسیما، سایت ریاست جمهوری، روزنامه ایران و امثال آن هر نوع برداشت و تفسیری حتی به ناحق و در حد تحریف نسبت به اهل‌بیت را بر زبان جاری کنند اما یک مداح انقلابی با سواد، استاد دانشگاه بدون هیچ‌گونه اهانتی حقایقی را درباره وضع موجود جامعه، سیاست‌های غلط و بعضاً خطرناک همچون پذیرش سند ننگین ۲۰۳۰ و چپاول اموال عمومی، اختلاس‌ها و غارت بیت‌المال توسط برادر این مسئول یا از خویشاوندان آن مسئول دیگر که مطالبات انقلاب است در نماز عید مطرح شود باید مورد هجمه و تخریب قرار گیرد.

*برخی می‌گویند اصلاً مداح وظیفه بصیرت‌افزایی ندارد ، می خواهیم بدانیم آیا اشعار سیاسی و عدالتخواهانه در  تاریخ  اسلام و تشیع سابقه دارد؟

اتفاقاً ما در مواردی داشته‌ایم حتی در دوران خفقان شدید حاکمیت بنی‌امیه شخصی به نام “فرزدق” شاعر زبردست زمانه در حضور هشام بن عبدالملک در موسم حج در پوشش مدح و معرفی امام سجاد علیه السلام با اشاراتی خلفای غاصب اموی را هدف قرار می‌‎دهد که البته مانند برخی در عصر حاضر همچون هاشم‌بن‌عبدالملک که نتوانست چنین نکته‌ای را تحمل کند و فرزدق را به زندان افکند اما کار فرزدق مورد ستایش امام سجاد علیه السلامواقع شد و حضرت را برای او جایزه هم فرستاد.

*می‌گویند در نماز عبادی و سیاسی عید فطر جای این نوع شعرخوانی‌های نقدآمیز نبوده است؛ نظر شما در این باره چیست؟

نمازهای عید و نمازهای جمعه از یک سو نمازهای وحدت بخش جامعه است و از سویی دیگر تریبونی است برای بیان و تبیین مسائل و مشکلات لذا وقتی این نمازها چنین فلسفه‌ای دارند و وقتی امام جمعه موظف است به این مسائل بپردازد و مخاطبان خود را به این موارد آگاه کنند هیچ عیب و ایرادی بر آن وارد نیست که در چنین فضایی غیر از امام جمعه و جماعت، با هماهنگی متولیان امر در همان راستا و در قالب مداحی چنین مسائلی تبیین شود.

*یک نکته‌ای دیگری که در فضای مغرضانه امروز عنوان می‌کنند اشاره‌ای است که میثم مطیعی به صف اول دارد و اینکه می‌گویند ایشان جایگاه طرح این نقدها را نداشته است؛ مگر نقدهای سازنده ربطی به جایگاه و موقعیت افراد دارد؟

قاعدتاً به هرکسی نیامده است برای یک چنین جایگاهی که به حاکمیت نظام و به خصوص رهبری نظام برمی‌گردد تعیین تکلیف کنند چون جایگاه نمازجمعه فراتر از مسائل اجرایی و است. نمازهای جمعه زیرنظر رهبر انقلاب و به خصوص نماز عید فطر که توسط خود معظم له برگزار می شود قاعدتاً با نظارت و دقتی که در انتخاب سخنرانان و مداحان صورت می‌گیرد اجرا می‌شود. لذا به چنین اشخاص سیاسی و رسانه‌ای ربطی ندارد و در جایگاهی نیستند نسبت به مراسمی که همراه با نظارت رهبری انجام می‌شود تعیین تکلیف کنند. قاعدتاً گذشته از افراد سخنران که با علم و شناخت تعیین می‌شوند به خصوص اگر مداحی، در یک چنین مراسم عظیمی که در سطح کشور و جهان انعکاس پیدا می‌کند شعرخوانی داشته باشد اشعار از پیش مورد بررسی قرار می‌گیرد و چنانچه به مصلحت نظام نباشد از آن ممانعت به عمل می‌آید.

منبع:عقیق

بازدیدها: 177

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *