حجتالاسلام محمدجواد زمانی واعظ برجسته و مطرح کشور و کارشناس معارف اسلامی و دینی بیان کردند: در آیات ابتدایی سوره مبارکه بقره آیهای داریم که مردم ستایششده را مردمی میداند که ایمان به غیب دارند. «الّذینَ یُؤمِنُونَ بِالغَیبِ وَ یُقیمُونَ الصَلوه وَ مِمّا رَزَقناهُم یُنفِقُون» بحث ایمان به غیب بحث بسیار مهمی است و در قرآن به آن تأکید شده اما ایمان به غیب چیست؟ غیب در مقابل شهادت است. عالم شهادت همین عالم حس و ماده است، عالمی است که با محسوسات خودمان میتوانیم آن را دریافت کنیم. عالمی که با چشم میبینیم، با گوش میشنویم و با حس لامسه، همه چیز قابل درک و لمس است. این عالم، عالمِ شهادت است. در مقابل این عالم، عالمِ غیب است و آن چیزهایی، که ما نمیبینیم. مسلمانان در اصول عقاید خود معمولاً ایمان به مبدأ و معاد یا آخرت و ایمان به رسالت پیامبر را مطرح میکنند و ما شیعیان نیز ایمان به امامت ائمه و بحثهایی مثل عدل را در اصول دینمان مطرح میکنیم. قرآن مجموعه اینها را تحت عنوان ایمان به غیب مطرح میکند. یعنی فرد مسلمان فرای این عالم ماده ایمان داشته باشد خداوند باری تعالی وجود دارد ولی مادی نیست. ما باید به این حقایق غیرمادی ایمان داشته باشیم. ایمان به غیب به این معنا نیست که هر جنگیر، رمال و فالگیری هرچه گفت آنها را بدون کم و کاست بپذیریم و انجام دهیم. در واقع به چیزهایی که از طریق مخبرین صادقی همچون قرآن، پیامبر گرامی اسلام و فرزندان این حضرت هست ایمان بیاوریم. مشکل عمده دنیای غرب این است که بحث ایمان به غیب را مطرح نمیکنند و اصلاً آن را جدی نمیگیرند. بسیاری از کسانی که دینداری را کنار گذاشتند و دچار اندیشههای پوزیتیوستی(اثباتگرایی) شدند بحث ایمان به غیب را جدی نگرفتند و گفتند ما به مسائلی ایمان میآوریم که آنها را میبینیم و حس میکنیم و به خیلی از چیزهایی که نمیبینیم و به آنها علم نداریم نمیتوانیم ایمان داشته باشیم. در دنیای امروز پدیدههایی داریم که به ظاهر آنها را نمیبینیم مثل امواجی که وجود دارد تلفنها در واقع افراد را به همدیگر میرسانند و افراد از حال همدیگر مطلع هستند. این امواج دیدنی نیستند ولی من و شما به آنها علم داریم و میگوییم حتماً این امواج وجود دارند وگرنه نمیتوانستیم از طریق تلفن مثلاً با برادرمان صحبت کنیم. پس چیزهایی هست که در واقع آنها را نمیبینیم ولی شواهد و قرائنی برای وجودتان داریم. باید برویم به سمت اینکه حقایق مربوط به عالم غیب در وجود ما زنده شود. البته ما یک علم غیب داریم و یک ایمان غیب که بین این دو خیلی فاصله است. ما به خیلی از مسائل واقع علم داریم؛ مثلاً به مبدأ، معاد و رسالت پیامبر، علم داریم. به اینکه این دنیا گذراست و از این دنیا به عالم دیگری میرویم و آنجا حیات جاوید ما رقم میخورد علم داریم. اما این علمها هنوز تبدیل به ایمان نشدهاند. حضرت امام رحمة الله علیه در کتاب چهل حدیث فرمودهاند همه ما علم داریم فردی که از دنیا میرود همه سلولهای بدنش از بین رفته و چون همه سلولهای بدن او از بین رفته او دیگر قادر به تحرک نیست. با اینکه به آن مسئله علم داریم اما اگر از من و شما بخواهند یک شب در کنار یک میت استراحت کنیم، آن شب تا صبح نمیتوانیم به راحتی بخوابیم اما شخصی که کارش غسل اموات است اگر از او بخواهند شب کنار میتی بخوابد راحت میخوابد. فرق ما و او در چیست؟ هر دو علم داریم به اینکه میت تحرکی ندارد اما علم غسال تبدیل به ایمان شده در خصوص اینکه چطور این علم تبدیل به ایمان شده باید بگوییم از بس او اموات را غسل داده به این باوررسیده که فردی که از دنیا میرود هیچ تحرکی از خودش ندارد اما ما چون کمتر با میت سرو کار داشتیم علم ما تبدیل به ایمان نشده. تمام تلاش انبیاء برای این بود که این علمها را تبدیل به ایمان کنند وقتی تبدیل به ایمان شود هیچگاه سمت گناه نمیرویم. وقتی به عالم غیب، قیامت، حشر و نشر و حساب و کتاب اعمال، ایمان پیدا کنیم سراغ گناه نمیرویم. اما این علمهای ما هنوز تبدیل به ایمان نشده و در مرتبه علم باقی ماندهاند. همه این حقایق را میدانیم با این حال عمل نمیکنیم و به فکر آخرت نیستیم. وقتی از حضرت علی علیه السلام پرسیدند به خدایی که با چشم دیده نمیشود و قابل لمس نیست چطور ایمان دارید، فرمود خدایی را که ندیده باشم نمیپرستم. اما این پرستش از دریچه دل و به واسطه دیدن چشم دل و نظاره قلبها دیده میشود. وقتی فرد به درجه بالای ایمان برسد این حقایق را میبیند و درون خودش حس میکند. بنابراین باید دنبال این باشیم که حقایق عالم بالا را در وجود خودمان از مرتبه علم به جایگاه یقینی ایمان و در نهایت به یک باور عمیق برسانیم. وقتی این مسائل تبدیل به ایمان بشوند آن وقت اقدامات و حرکتهای ما در هر عرصهای(عزاداریها، شادمانیها و شبزندهداریها) متفاوت خواهد شد. درک ما از وقایع، حوادث، احکام و شریعت اسلام نیز در راستایی حقیقی و اصولی قرار میگیرد. همانطور که علما، عرفا و بزرگان ما این طور بودند و این حقایق موجود را دیدند. چون به آن باور عمیق رسیده و آن علمها را به ایمان تبدیل کرده بودند. به نظرمن باید تلاش همه ما در این جهت باشند که بتوانیم علممان را به مرتبه و جایگاه ایمان مبدل سازیم.
بازدیدها: 259