ghadir

از یا علی گفتن تا با علی ماندن با نشان غدیر

خانه / قرآن و عترت / عترت / ستارگان هدایت / امام علی (علیه السلام) / از یا علی گفتن تا با علی ماندن با نشان غدیر

پیامبر خدا صلوات الله علیه وآله از مسلمان ها بیعتی می خواستند که فقط یک یاعلی نباشد. بلکه پیامبر تا آخر خطبه غدیر تاکید می کنند که باید تا قیامت با علی بمانید. اما خیلی ها فکر کردند با یک یاعلی گفتن یا حتی با دوست داشتن علی، کار حل می شود.

از یا علی گفتن تا با علی ماندن با نشان غدیر

     عید غدیر، عید الله الاکبر و عید آل محمد سلام الله علیهم اجمعین و ارزشمندترین و والاترین عید اسلامی است. هیچ روزی در طول سال، فرخنده تر و مبارک تر از این روز مقدس نزد شیعیان اهل بیت نیست. امام صادق سلام الله علیه می فرماید :« انّ یوم غدیر خم بین الفطر و الاضحی و الجمعه کالقمر بین الکواکب» روز عیدغدیر خم در میان سه عید فطر و قربان و جمعه، مانند درخشندگی ماه در میان ستارگان است. چه تعبیر ظریفی امام دارد که عید غدیر را تشبیه به ماه کرده است ودیگر اعیاد را به ستاره.

     هنگامی که جمعیت 120 هزار نفری جمع شدند و سکویی از جهاز شتران آماده شد، نبی اکرم صلوات الله علیه وآله شروع به ایراد خطبه مهم غدیر کردند که میشه در 11 بند تقسیمش کرد و بند بند این خطبه دارای نکاتی متعالی است،در ابتدا با مسأله توحید آغاز می شود که پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله به 20 صفت از صفات خدا اشاره می کند:الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی عَلا فی تَوَحُّدِهِ وَ دَنا فی تَفَرُّدِهِ وَجَلَّ فی سُلْطانِهِ وَعَظُمَ فی اَرْکانِهِ ……

     تا به اینجای خطبه می رسند که فَأَوْحی إِلَیّ « بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحیمِ ، یا أَیُهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ – فی عَلِی یَعْنی فِی الْخِلاَفَةِ لِعَلِی بْنِ أَبی طالِبٍ – وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَالله یَعْصِمُکَ مِنَ النااسِ » در دو جای قرآن کلمه یا أَیُهَاالرَّسُولُ آمده است که یکی در روز عید غدیر، آیه 67 مائده و دیگر آیه 41 همین سوره به چشم می خورد. در بقیه قرآن خطاب یا ایها النبی  است، به تعبیر راغب در کتاب مفردات یا أَیُهَاالرَّسُولُ یک کنایه است، زیرا برخی افراد از وقایع غدیر خم ناراحت شدند، خداوند تبارک و تعالی بااین عبارت خواست مردم بدانند و بفهمند که پیامبر صلّی الله علیه وآله فقط کسی است که پیام را می آورد. همان گونه که مسأله نبوت مسأله الهی است، همانگونه که خداوند، پیامبر را انتخاب می کند، خدا هم امامت را انتخاب می کند. این لفظ قرآن کریم بیان می کند که پیامبر صلّی الله علیه وآله فقط آورنده خبر است . همچنین خط بطلان می کشد بر مبنای اهل سنت که برای تعیین امام از محل شورا می توان تصمیم گیری و امام خود را انتخاب کرد.

     بعد پیامبر صلّی الله علیه وآله وارد فاز سوم خطبه غدیر می شوند و امیرالمؤمنان علیه السّلام   را یک دوره تاریخ شناسی و شخصیت شناسی می کنند و معرفی می کنند؛ الَّذی مَحَلُّهُ مِنای مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسی….خلاصه امام علی علیه السّلام   را با 50 صفت ممتاز می کند و او را بر سایر اصحاب معرفی کردند تا به اینجای خطبه رسیدند، پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله با دست مبارکش به کتف امیرالمؤمنین علیه السّلام   زد و امیرمؤمنان را آنقدر بالا برد که همه ببینند، علی علیه السّلام   را معرفی می کنند که کسی نگوید علی دیگری را معرفی کرده است، بلکه منظورشان همین علی بن ابیطالب است که پسر عموی من است. پیامبر صلّی الله علیه وآله آنقدر امیرمؤمنان را بالا بردند که سر پنجه امام علی علیه السّلام   موازی با زانوی پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله شد و به همه مردم نشان داده شد.

     در قسمت پنجم خطبه اشاره می کنند: ای مردم! شما بدانید، من امیرمؤمنان را معرفی کردم، ولی این را بدانید کسانی دشمنان علی علیه السّلام   هستند و نمی خواهند که این قضیه به انجام برسد و مانع می شوند حضرت صلّی الله علیه وآله شروع می کنند: 19 صفت از صفات دشمنان امیرمؤمنان علیه السّلام   را بیان می کنند. و اینجا آن جمله تاریخی که متواتر است، پیامبر اکرم  صلّی الله علیه وآله بر زبان جاری کرد؛ أَنَا آخِذٌ بِیَدِهِ وَمُصْعِدُهُ إِلی وَشائلٌ بِعَضُدِهِ وَ رافِعُهُ بِیَدَی وَ مُعْلِمُکُمْ: أَنَّ مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِی مَوْلاهُ، وَ هُوَ عَلِی بْنُ أَبی طالِبٍ أَخی وَ وَصِیّی.

ali-ghadir
از یا علی گفتن تا با علی ماندن با نشان غدیر

     در فراز ششم، پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله این تبلیغ رسالت را محکم می کند و لعن می کنند کسانی که تقلب می کنند. بعد اشاره به آیاتی که درباره شأن امام علی نازل شده بود، کردند و سپس کل سوره حمد را خواندند و فرمودند: صراط مستقیم علی و اولادش هستند. معاشِرَالنااسِ، أَنَا صِراطُ الله الْمُسْتَقیمُ الَّذی أَمَرَکُمْ بِاتِّباعِهِ، ثُمَّ عَلِی مِنْ بَعْدی مَعاشِرَ النااسِ، أَلاوَإِنی أَنَا النَّذیرُ و عَلِی الْبَشیرُ، مَعاشِرَالنااسِ أَلا وَ إِنِّی مُنْذِرٌ وَ عَلِی هادٍ، مَعاشِرَ النااس أَلا وَ إِنی نَبی وَ عَلِی وَصِیّی.

در فراز هفتم، خطوط مسأله ولایت را مشخص کردند که ولایت و امامت ابتدایش امیرمؤمنان علیه السّلام   سید اوصیا وآخرین آنها خاتم اوصیاء حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف است، اینجای خطبه حضرت به 20 صفت از صفات حضرت مهدی، مسأله ظهور و دولت کریمه اشاره می کنند؛ أَلا إِنَّ خاتَمَ الْأَئِمَةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِی…

     در فراز هشتم خطبه اشاره می کنند: ای مردم شما بیشتر از آن هستید که در آن واحد با یک دست، با پیامبر صلّی الله علیه وآله و امیرمؤمنان علیه السّلام   بیعت کنید، یعنی می خواهند مطرح کنند که عهد و بیعت یک مسأله الهی است، پس من می گویم و شما تکرار کنید. قُولُوا بِأَجْمَعِکُمْ إِنا سامِعُونَ مُطیعُونَ راضُونَ مُنْقادُونَ لِما بَلَّغْتَ عَنْ رَبِّنا وَ رَبِّکَ فی أَمْرِ إِمامِنا عَلِی أَمیرِالْمُؤْمِنینَ … .

     در فراز نهم پیامبر مسأله ولایت امیرمؤمنان)ع( را یک مسأله معروف معرفی میکنند، این قضیه که امروز اتفاق افتاد، فکر نکنید برای امروز است؛ «الی یوم القیامة». پس معلوم می شود تا زمان ظهور حضرت بقیةالله و بعد از آن مسأله غدیر جزو مسائل اساسی اسلام است. چون نفرمودند: تا ظهور، بلکه فرمودند تا روز قیامت و این یک مسأله واجب است که باید نسل به نسل به دیگران منتقل شود.

     اینجا پیامبر صلّی الله علیه وآله از منبر پایین آمدند، اولین کسی که بیعت می کند جبرئیل امین است، از امام صادق علیه السّلام   روایت است که فرمود وقتی پیامبر خطبه غدیر را به پایان رسانید، در میان جماعت، مردی خوش سیما و معطر ظاهر شده و گفت: به خدا سوگند هیچ وقت محمد را مانند امروز ندیده بودم که تا این اندازه در معرفی پسر عمویش علی بن ابیطالب و برای تثبیت وصایت و ولایت او اصرار، تأکید و پافشاری کند و به راستی جز کافر به خدای عظیم و پیامبرش، هیچ کس قادر به مخالفت با آن قرارداد نیست. غم و اندوه طولانی و دراز بر کسی که پیمانش بگسلد.

     امام صادق علیه السّلام   فرمود: عمر بن خطاب از هیئت و طرز سخن آن شخص، شگفت زده شد و رو به رسول خدا صلّی الله علیه وآله کرده، گفت: آیا شنیدی آن مرد چه گفت؟ چنین و چنان گفت، پیامبر صلّی الله علیه وآله فرمود: ای عمر! آیا فهمیدی او که بود؟ گفت: خیر. فرمود: او روح الامین جبرئیل بود. پس مبادا ولایت علی را نقض کنی که در این صورت خداوند، پیامبر، فرشتگان خدا و همه مؤمنان از تو بیزار شوند.

بعد پیامبر صلّی الله علیه وآله وارد خیمه شدند وسه روز در محل غدیر بودند تا اصحاب با امیرمومنان بیعت کردند.

     عزیزان، در واقعه غدیر 120 هزار نفر یاعلی گفتند و با علی بیعت کردند. اما محبان امیرالمومنان ! خییییلی فرقه بین کسی که یاعلی میگه با کسی که تا آخر خط باعلی میمونه. شاید تو نگاه اول تفاوت یاعلی با باعلی یه نقطه است اما دنیایی از حرف و مطلب توی همین یه نقطه جمع شده. اینقدر تفاوت زیاده که 120 هزار نفر یاعلی میگند اما چند ماه بعد فقط 4 نفر باعلی می مانند.

     امیرالمومنین که جان عالم به فدای تار مویش می فرمایند: انّ کلّ ما فی العالم فی القرآن و کل ما فی القرآن بأجمعه فی فاتحة الکتاب، و کل ما فی الفاتحة فی البسمله، و کل ما فی البسمله فی الباء، و أنا النقطة تحت الباء. شاید بشه گفت همه حرف توی همین یک نقطه باشه کسانی که می خواهند یاعلی گفتنشون تبدیل به باعلی بودن و موندن بشه باید بتوانند در این نقطه که وجود مقدس امیرالمومنین هست فنا بشوند. همانطور که سلمان هوا و میل خودش را در هوای امیرالمومنین فنا کرده بود. انوقت هست که می توانیم این مسیر سخت و پر از امتحان باعلی بودن را طی کنیم و اگر یه روزی امام اعلام کرد سرتان را بتراشید و بیایید مرا یاری کنید با تمام وجود می ایستیم.

     محبان امیرالمومنین دقت داشته باشید خداوند از ما فقط ایمان آوردن یا بیعت کردن نمی خواهد. بلکه خدا از ما می خواهد که تا پای ایمانی که آوردیم مقاوم باشیم.

     خداوند در قرآن میگه إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا کسایی که آمدن گفتنند خدا رب ماست سپس پای این حرف ایستادند و کم نیاوردند تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَةُ ، ملائکه برای این مقاومان نازل می شوند و نصرت الهی برای اینهاست و برای کسانی که نصرت الهی و ملائکه نازل بشوند هیچ ترسی نیست: أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنتُمْ تُوعَدُونَ.

     پیامبر خدا صلوات الله علیه وآله از مسلمان ها بیعتی می خواستند که فقط یک یاعلی نباشد. بلکه پیامبر تا آخر خطبه غدیر تاکید می کنند که باید تا قیامت با علی بمانید. اما خیلی ها فکر کردند با یک یاعلی گفتن یا حتی با دوست داشتن علی، کار حل می شود. خیلی هایی که بعد از پیامبر با علی بیعت نکردند اگه بهشون می گفتی چقدر علی را دوست داری شاید می گفت خیلی زیاد اما اگه یه کم ته قلبشون را می گشتند می دیدند از محبت علی هیچ خبری درش نیست. چون مگه میشه باور کرد تو کسی را دوست داشته باشی ولی بین راه و وسط معرکه او را تنها بگذاری.

     دوستان عزیز بنده می خوام بگم محبت علی و اولاد علی همه سرمایه ماست و اصلا قبول ندارم که بخواهیم توی این که یه محبّ، اهل بهشت باشه شک کنیم و این هم حرف من نیست. صحبت پیامبری است که در غدیر خم چند ساعت علی را سر دست گرفت تا هیچ کس راه را گم نکند. این روایت عیدی امشب ما باشه پیامبر اکرم می فرمایند مَن رَزَقَهُ الله حُبَّ الأَئِمَّةِ مِن أهلِ بَیتی فَقَد أصابَ خَیرَ الدُّنیا وَ الآخِرَةِ ، فَلا یَشُکَّنَّ أحَدٌ أنَّهُ فِی الجَنَّةِ.

     محبت، انسان محب را شبیه محبوب می کند. اگر می خواهید ببینید چقدر علی را دوست دارید فقط به زبان هایمان نباید نگاه کنیم که یاعلی میگه. باید به رفتار و عملمون هم نگاه کنیم که چقدر شبیه مولاست. خیلی باید حواسمون باشه که مثل آدم هایی که در غدیر بودند، محبت خیالی از علی در قلبمون نباشه.

     جابر جعفی نقل می کند امام باقر علیه السّلام  به من فرمود : ای جابر! عده ای گمان می کنند که تشیّع فقط همین است که بگویند ما اهل بیت را دوست داریم! نه چنین نیست! به خدا قسم کسی از شیعیان ما محسوب نخواهد شد مگر آنکه در عمل، تقوای الهی را رعایت کند و همواره در طاعت خداوند باشد. یا جابر یکتفی من یتخذ التشیع أن یقول بحبّنا أهل البیت؟ فواللَّه ما شیعتنا الّا مَن اتّقی اللَّه و أطاعه .خوشا به حال شما که دلاتون را محبت مولا پر کرده و از دلاتون لبریز شده و دست و پا و چشم و همه اعضا و اعمالتان را رنگ علوی گرفته و این نوع محبت هست که معجزه میکنه و وقتی به مس وجود ما میرسه طلامون میکنه.

ya-ali
از یا علی گفتن تا با علی ماندن با نشان غدیر

     خوشا بحال کسانی که در نقطه پرگار وجود که همون نقطه با بسمله است فنا شدند و با یاعلی شروع کردند به باعلی بودن رسیدند مثل میثم تمار. یک روز امیرالمومنین علیه السّلام به میثم تمار گفتند : روزی به خاطردفاع از من دست و پایت را قطع می کنند و زبانت را ازحلقومت بیرون می کشند . چند سال بعد از این کلام مولا ، یک روز عبید الله بن زیاد به جرم دفاع از علی علیه السّلام  میثم تمار را احضار کرد و با عصبانیت گفت من دست و پای تو را قطع می کنم و تو را به صلیب می کشم. میثم خندید و جریان پیش بینی امیرالمومنین را گفت . عبید الله با عصبانیت گفت والله قسم زبانت را قطع نمی کنم تا معلوم بشه پیش بینی علی درست نیست . دست و پای میثم را قطع کردند و اوا را به درخت نخلی آویزان کردند . اما میثم با بدنی مجروح بالای درخت آنقدر فضایل امیر المومنین علیه السّلام  را گفت تا اینکه جو شهر کوفه متشنج شد و مجبور شدند زبان از دهان میثم بیرون بیاورند. امیرالمومنین هر کسی را لیاقت نمیده فداش بشه باید ثابت کنیم پای علی مردانه ایستاده ایم تا انتخاب بشیم.

     آیت الله ناصری نقل می کنند: مرحوم آیت الله دربندی خیلی ولایتی و مُلّا و مجتهدِ مسلّم بوده است. آن مرحوم در ولایت، خیلی فوق العاده بوده است. می گفتند: بالای سر حضرت اباعبدالله علیه السّلام  که جای استجابت دعا است پنجره ها را گرفته بود و با گریه می گفت یا ابا عبدالله! شفاعت شمر را نکن. شما را قسم می دهم به حق مادرت که شفاعت شمر را نکن. یک چنین عقیده ای درباره ولایت داشته است. هضم در ولایت بوده است. ایشان از داخل ایوان طلای حضرت امیر می خواستند به کفشداری حرم مطهر بیایند که به مرحوم آیت الله شیخ انصاری برخورد می کنند. بعد از صاحب جواهر، پناه و ملجأ شیعه در دنیا، شیخ انصاری  اعلی الله مقامه الشریف  شد. خیلی فوق العاده بود. کتاب های ایشان را رسماً در حوزه تدریس می کنند. ایشان فوق العاده و از اولیای الهی بود. واقعاً چه اشخاصی بودند. البته حالا هم هستند؛ ولی ما خبر نداریم. ممکن نیست در دنیا نباشند؛ ما خبر نداریم. به هر حال، ایشان یکی از اولیای الهی، اوتاد و نجبا بوده است. در ایوان طلا مرحوم دربندی به ایشان عرض می کند:آقا شما که ملاذ و ملجأ شیعه هستید و نظرتان بین شیعه های دنیا محترم است، آیا جایز می دانید کسی عتبة امیرالمؤمنین را ببوسد؟ شیخ انصاری فرمودند: خیر؛ جایز نیست. ما کجا و بوسیدن عتبة علی علیه السّلام کجا؟ عتبه علی را امام حسن و امام حسین باید ببوسند. سلمان و اباذر باید ببوسند. میثم تمار باید ببوسند. ما کجا و بوسیدن عتبه علی کجا؟ آنها باید ببوسند. بله؛ جایز است ما ببوسیم؛ اما نه به عنوان عتبه علی؛ بلکه به عنوان اینکه جای پای زوّار حضرت ابا الفضل علیه السّلام  است. چون جای پای زوّار حضرت اباالفضل است، اینجا را می بوسیم، نه به عنوان عتبه علی علیه السّلام.

     می خواهم تذکر دهم که متوجه باشید موقعی که مرحوم شیخ انصاری خود را مقابل اهل بیت این چنین می داند پس حساب ما معلوم است و ما به این راحتی نمی توانیم ادعا کنیم از شیعیان امیرالمؤمنین علیه السّلام  هستیم.

     محبان علی! درسته که پای مولا موندن سخته. اما اگه کسی شیعه واقعی بشه کارش به جایی میرسه که به جای اینکه اون مشتاق بهشت باشه بهشت مشتاق اون میشه.

     پیامبر خدا فرمود: انّ الجنه تشتاق الی ثلاثه: علی و عمّار و سلمان. خیلی عجیبه پیامبر می فرمایند بهشت مشتاق سلمان بود. بهشت میگه این سلمان کیه که اعمالش به این زیبایی به اینجا میرسه. کاش می شد من سلمان را ببینم!!! سلمان نه تنها برای بهشت عزیز بود بلکه خیلی بالاتر از اون برای دل زیبای علی هم خیلی دوست داشتنی بود. وقتی سلمان داشت می رفت مدائن امیرالمومنین بدرقه اش کردند. بعد فرمودند: سلمان این سفر آخر توست وقتی تو بستر بیماری قرار گرفتی و لحظات آخر عمرت رسید به مردم مدائن بگو به جنازه ات کسی دست نزنه من خودم می خواهم بیایم غسلت بدهم.کفنت کنم و نمازت را بخوانم. خیلی سلمان عزیزه که دل علی و حتی بی بی حضرت زهرا سلام الله علیها برای سلمان تنگ میشه.

     حدیثی در کتاب بحارالانوار, ج 14 , ص 66 , حدیث 59  از کتاب منهج الدعوات نقل گردیده که مضمون روایت این است : سلمان نقل می کند: ده روز بعد از وفات پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم، حضرت علی علیه السّلام مرا دید و فرمود: سلمان بعد از رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم با ما نامهربان شده ای. گفتم حبیب من! مثل شما بی مهری نبیند. ناراحتی و عزای رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم باعث شد که نتوانم خدمتتان برسم .

     حضرت فرمود: سلمان! برویم منزل که فاطمه مشتاق است شما را ببیند و هدیه ای از بهشت برای شما دارد.گفتم: هدیه ای از بهشت دارد؟! نزد فاطمه رفتیم. حضرت زهرا سلام الله علیها وقتی سلمان را دید ابتدا همانند حضرت علی علیه السّلام گلایه کردند. آن گاه قضیه ای را برای سلمان نقل کردند که فرستاده هایی از بهشت آمدند هدیه ای از بهشت را برایتان آوردند.

     رفقا بیایید طوری زندگی کنیم که مهدی فاطمه اگه یه هفته ما را ندید دلش برامون تنگ بشه سراغمون را بگیره باور کنید که این که میگم شدنی است میشه به مقام سلمان رسید فقط باید مراقب دل هامون باشیم که هیچ حبی کنار حب مولا توش جا نگیره. اون وقت این محبت اینقدر قدرت داره که ما را تا سر منزل دوست خواهد برد.

رشته ای بر گردنم افکنده دوست   … … …   می کشد هر جا که خاطر خواه اوست

رشته بر گردن نه از بی مهری است  … … …   رشته عشق است و بر گردن نکوست

     شب عید است می خواهم اون روایتی که عیدی بهتون دادم اوّل جلسه را براتون کاملش کنم تاحسابی سرحال بشوید. ادامه روایت پیامبر می فرمایند فَإِنَّ فی حُبِّ أهلِ بَیتی عِشرینَ خَصلَةً ، عَشرٌ مِنها فِی الدُّنیا ، و عَشرٌ مِنها فِی الآخِرَةِ.

     پیامبر می فرمایند محب علی که کسی نباید در بهشت رفتنش شک کنه بیست تا ویژگی داره ده تاش در دنیاست و ده تاش در آخرت. یعنی اگه می خواهید بفهمید که محب علی هستید ببینید این ده ویژگی که محب در دنیا داره چقدر در شما هست هر چقدر این ویژگی ها در شما بیشتر باشه خوشا به حالتون که دل مولا را به دست آوردید و اگه این ویژگی ها در شما کم رنگه باید یه تصمیم جدی بگیرید.

أمَّا الَّتی فِی الدُّنیا : فَالزُّهدُ ، وَ الحِرصُ عَلَى العَمَلِ ، وَ الوَرَعُ فِی الدّینِ ، وَ الرَّغبَةُ فِی العِبادَةِ ، وَ التَّوبَةُ قَبلَ المَوتِ ، وَ النَّشاطُ فی قِیامِ اللَّیلِ ، وَ الیَأسُ مِمّا فی أیدِی النااسِ، وَ الحِفظُ لِأَمرِ الله و نَهیِهِ عَزَّوجَلَّ، وَ التااسِعَةُ بُغضُ الدُّنیا، وَ العاشِرَةُ السَّخاءُ .

حالا ده خصوصیت قیامت را براتون بگم که حسابی کیف کنید:و أمَّا الَّتی فِی الآخِرَةِ : فَلا یُنشَرُ لَهُ دیوانٌ ، و لایُنصَبُ لَهُ میزانٌ ، و یُعطى کِتابَهُ بِیَمینِهِ ، و تُکتَبُ لَهُ بَراءَةٌ مِنَ النارِ ، و یَبیَضُّ وَجهُهُ ، و یُکسَى مِن حُلَلِ الجَنَّةِ ، و یُشَفَّعُ فی مِائَةٍ مِن أهلِ بَیتِهِ ، و یَنظُرُ الله عَزَّوجَلَّ إلَیهِ بِالرَّحمَةِ ، و یُتَوَّجُ مِن تیجانِ الجَنَّةِ، وَ العاشِرَةُ یَدخُلُ الجَنَّةَ بِغَیرِ حِسابٍ، فَطوبى لِمُحِبّی أهلِ بَیتی .

     پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله : هر که خداوند، محبّت اهل بیت مرا روزیش کند، بى گمان به خیر دنیا و آخرت رسیده است و در اینکه او اهل بهشت است، احدى نباید شکّ کند؛ زیرا دوست داشتن اهل بیت من، بیست نتیجه به بار مى آورد. ده تا در دنیا و ده تا در آخرت. اما نتایج آن در دنیا عبارتند از: زهد، شوق به کار و عمل، پارسایى در دین، رغبت به عبادت، توبه پیش از مرگ، نشاط در شب زنده دارى، چشم برکندن از آنچه مردم دارند، حفظ اوامر و نواهى خداوند  عزّوجلّ. نهم، دشمن داشتن دنیا و دهم، سخاوت و بخشندگى. و امّا نتایج آن در آخرت: نامه اعمالى برایش گشوده نمى شود، میزانى برایش برپا نمى شود، نامه اعمالش به دست راست او داده مى شود، برات آزادى از آتش دوزخ برایش نوشته مى شود، رو سفید مى شود، از جامه هاى بهشت بر قامت او پوشیده مى شود، شفاعت او درباره صد نفر از خانواده اش پذیرفته مى گردد، خداوند عزّوجلّ  به او با مهر و رحمت مى نگرد، از تاج هاى بهشت بر سرش مى نهند و دهم، اینکه بدون حسابرسى به بهشت مى رود. پس خوشا به حال دوستداران اهل بیت من.

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *