استقامت و توکل از منظر قرآن در بیان شهید بهشتی – بخش پایانی

خانه / پیشنهاد ویژه / استقامت و توکل از منظر قرآن در بیان شهید بهشتی – بخش پایانی

استقامت و توکل از منظر قرآن در بیان شهید بهشتی – بخش پایانی

توکل مایه قدرت روحی پیشوا در برابر بی انضباطی افراد

     دقت در زندگی پیامبر عالی قدر اسلام (صلّی الله علیه و آله) استحکام و قدرت روحی آن حضرت را در برابر بی‌انضباطی های افراد نشان می دهد و این نکته توجه هر انسان کاوشگر را به خود جلب می نماید. توکل بر خدا بود که به او چنین توانی بخشیده بود. اگر حضرت در برابر بی انضباطی افراد آن قدرت روحی عظیم را نمی داشت و به سادگی برآشفته می شد مسلماً نمی توانست آن تحول عمیق و ژرف را که خط سیر جدیدی برای فرهنگ و تمدن بشری در تاریه جهان ترسیم کرد به وجود آورد.

قرآن درباره این پدیده می فرماید:

«فَإِنْ عَصَوْکَ فَقُلْ إِنِّی بَرِی‌ءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ، وَ تَوَکَّلْ عَلَى الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ» (شعرا – ۲۱۷،216)

اگر نافرمانی ات کنند بگو من از آنچه می کنید بیزارم و بر خدای توانای پر مهر توکل کن.

توکل بر خدا عامل خون‌سردی در برابر انبوهی مخالفین

پیروان پیامبر (صلوات الله علیه وآله) با اینکه از لحاظ تعداد و امکانات نسبت به کفار در موقعیت بسیار ضعیف‌تری قرار داشتند در سایه توکل به خداوند آن چنان نیرو و توانایی به دست آورده بودند که قدرت کفار نه تنها آن ها را مرعوب نمی کرد بلکه ایمان آن ها را قوی تر و محکم تر می ساخت و هرگز از انبوهی تجهیزات و امکانات کفار هراسی به دل راه نمی دادند.

قرآن این پیام حیات بخش الهی درباره آن ها چنین می فرماید:

«الَّذِینَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِیمَانًا وَ قَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ» (آل عمران – ۱۷۳)

آن ها که مردم بدیشان گفتند همه علیه شما نیرو جمع کرده اند پس از آنان بترسید اما این سخن بر ایمان آنان افزود و گفتند برای ما خدا کافی است چه خوب پشتیبانی.

استقامت و توکل از منظر قرآن در بیان شهید بهشتی

توکل با اراده و عزیمت، استحکام و قاطعیت بیشتر می بخشد

در سایه توکل به خدا انسان حق‌جو هنگامی که تصمیمی به خاطر خدا می گیرد در تصمیم و اراده خود قاطعیت دارد زیرا فقط بر خدا تکیه می کند که سرمنشاء همه علل و عوامل جهان است، در این صورت معنی ندارد که سستی به خرج دهد و در پای آن نایستد.

«فَإِذا عَزَمتَ فَتَوَکَّل عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ المُتَوَکِّلینَ» (آل عمران – ۱۵۹)

هنگامی که تصمیم گرفتی بر خدا توکل کن که خدا متوکلین را دوست دارد.

توکل مانع غرق شدن است در مادیات

     معمولاً انسان هایی که به زندگی در بعد مادی آن می نگرد و همواره به این بخش می پردازند افرادی هستند که مفهوم حیات انسانی را عملاً درک نکرده اند، تصور می کنند زندگی همین خور و خواب و پوشاک و شهوت است، در حالی که از این جهت تفاوت ژرفی بین انسان و حیوان نیست، منتهی حیوان به صورتی ساده و انسان با زر و زیور و تفنن به ارضاء این تمایلات می پردازد.

     اما آن هایی که جهان بینی وسیع و گسترده دارند و به جهان تنها در قالب مادیات نمی نگرند قطعاً بنده و اسیر مادیات نمی شوند و همواره در جهت ترقی و تکامل انسانی گام برمی دارد. آنچه در زمینه توکل به خداوند شایسته بررسی است این است که انسان متعالی خداپرست در پرتو پیوند روحی عمیق اش با خدا آسان‌تر می تواند از غرق شدن در مادیات رهائی یابد و تعهدات انسانی و خدایی خود را به کاربندد زیرا عشق به خدا بر گرایش طبیعی او به جاذبه های دیگر پیروز می شود و او را به صورت انسانی خودساخته، بی آلایش، پاک، کمال طلب در می آورد که از روی اختیار در جهت تکامل انسانی گام برمی دارد.

«فَما أُوتیتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَمَتاعُ الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ وَ أَبْقی لِلَّذینَ آمَنُوا وَ عَلی رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ» (شوری – ۳۶)

این نعمت ها که به شما داده شده متاع زندگی دنیا است برای مؤمنان، آن ها که بر خدایشان توکل می کنند بهتر و ماندنی تر است.

توکل نگهدارنده انسان در برابر عوامل شیطانی

     فرد سست ایمان که در زندگی خود پشتوانه نیرومند و محکمی به نام خدا ندارد و تکیه اش بر چیزهای دیگر است مسلّماً عوامل شیطانی در او نفوذ می کند، او را از جاده حق خارج می سازد و به مسیر باطل می کشاند و در نتیجه او بنده شیطان می گردد. اما انسانی که بر خدا توکل کند و از او نیرو و توان گیرد مسلماً در برابر این عوامل خود را نخواهد باخت و عوامل اهریمنی بر او چیره نخواهد شد.

«إِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ» (نحل – ۱۰۲)

شیطان بر کسانی که ایمان آورده و به خدایشان توکل کنند تسلطی ندارد.

«فَقَالُوا عَلَى اللَّهِ تَوَکَّلْنَا رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا فِتْنَهً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِینَ» (یونس – ۸۵)

(پیروان موسی) گفتند توکل ما تنها بر خدا است. بارالها ما را مایه عبرت ستمکاران قرار مده.

استقامت و توکل از منظر قرآن در بیان شهید بهشتی

پی‌گیری در تلاش و کوشش در سایه توکل

     باز ماندن از کوشش معمولاً زاییده عوامل گوناگونی است که شاید بتوان در جمع آن ها نبودن توکل بر خدا را ریشه و عامل اساسی دانست. معنی ندارد که انسان بر خداوند توکل داشته باشد و در عین حال از تلاش دست بردارد.

انسان تلاشگری که جهان را فقط در محدوده ای خاص نمی نگرد و دنیا را مقدمه آخرت و آخرت را نتیجه دنیا می داند محال است به تنبلی و سستی و سهل انگاری مبتلا شود زیرا می داند هرگونه سستی به خرج دهد پایه عمل و عکس العمل آفریده است، منتهی این عکس العمل ها و بازده ها گاهی زودرس اند و گاهی دیررس و قیامت بازده جاوید اعمال ایشان در دنیا است.

     در این صورت بینش انسان متوکل از مرز جهان ماده فراتر می رود و تلاشش را در بعدی به سوی بی نهایت مورد توجه قرار می دهد به همین سبب محدودنگر نبوده و اگر بازدهی فوری از تلاشش ندید مأیوس نمی شود.

«فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِیَ اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ» (توبه – ۱۲۹)

پس اگر از تو رو گردانیدند بگو خدا برای من کافی است (آن خدایی که) خدایی جز او نیست و بر او توکل می کنم هم او که صاحب تخت عظیم فرماندهی جهان است.

توکل بر خدای قادر، حکیم، علیم، رحیم

     و بالاخره انسان معمولاً کسی را که به عنوان پشتوانه انتخاب می کند باید توان و حکمت، آگاهی و دلسوزی در وجود او نهفته باشد که بتواند برای او کار کند، و کارش براساس حکمت و اصول بوده، آگاه و بینای به کار و نسبت به او مهربان باشد.

     نبودن هر یک از صفات مذکور باعث می شود که انسان توکل بر او را از دست بدهد. سیری در آیات قرآن که در زمینه توکل آمده و در پی آن صفات حق تعالی را در موارد مختلف بیان کرده است به خوبی این مطلب را نشان می دهد.

     آری قدرت بی نهایت از آن اوست، حکمت و علم و رحمت بی نهایت از آن حق است در نتیجه شایسته ترین پشتوانه است و باید بر او توکل کرد و او را پشتیبان زندگی قرار داد. در آیات قرآن برای خدا صفات زیر در ارتباط با توکل ذکر شده است:

إِنِ الْحُکْمُ إِلَّا لِلَّهِ (یوسف ۶۷) هو الرحمن (ملک ۲۹) عزیز حکیم (انفال ۴۹) الیه یرجع الامر (هود ۱۲۳) حیّ الذی لایموت (فرقان ۵۸) عزیز رحیم (شعرا ۲۱۷) خالق کل شیء (انعام ۱۰۲) لله ما فی السموات و ما فی الارض (نساء ۱۳۲ و ۱۷۱) عزیز العلیم (نمل ۸۰) لله غیب السموات و الارض (هود آیه آخر) لا اله الا هو (توبه ۱۲۹) و آیات دیگری در همین زمینه که نشان می دهد خداوند بی سبب این صفات را در این سری آیات ذکر نفرموده است.

پایگاه اطّلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *