اشعار ولادت امام جواد الائمه (ع)

خانه / دسته‌بندی نشده / اشعار ولادت امام جواد الائمه (ع)

امشب بهشت آرزو را باز كردند – سرى زاسرار مگو را باز كردند / خم خانه توحيد را در برگشودند – از چهارده خم يك خم ديگر گشودند

امشب بهشت ارزو را باز كردند
سرى زاسرار مگو را باز كردند

خم خانه توحيد را در برگشودند
از چهارده خم يك خم ديگر گشودند

مستان صافى دل كه قدسى نام دارند
كوثر به جاى مى درون جام دارند

درجام مى رخسار جانانه بينند
خورشيد را در حجره ريحانه بينند

در خانه شمس الضحى امشب قمر زاد
و ز چهارده خورشيد خورشيدى دگر زاد

طاها رخى از دوده ياسين بر آمد
نخلى كهن را ميوه شيرين بر آمد

امشب رضا، روح رضا در دست دارد
تصويرى از حسن خدا در دست دارد

يزدان رضا را ثانى موسى عطا كرد
بر پور موسى تالى عيسى عطا كرد

ماهى كه شرم از چهر دارد آفتابش
گويد رضا بر مهد نازش ذكر خوابش

گهواره او شهپر روح الامين است
گهواره جنباش امام هشتمين است

دارد رضا در پيش رو تمثال احمد
سوم على بر دامنش سوم محمد

ميلاد او اميد اسلام است و انسان
ميلاد او ميلاد اسلام است و قرآن

نظم زمان بعد از رضا در پنجه اوست
مشكل گشاى كارها سرپنجه اوست

از روى او نور ولايت مى درخشيد
در سايه اش مهر هدايت مى درخشيد

در كودكى بر مسند عصمت بر آمد
انسان كه از غار حرا پيغمبر آمد

يحيى بن اكثم مفتضح در بحث با او
جاى سخن بر كس نماند هست تا او

درياى جودش تشنه بر ساحل بجويد
درگاه احسانش كف سائل بجويد

وقتى بر آيد دست جود از استينش
گوهر فشاند در يسار و در يمينش

تنها نه او بر دوستان گوهر ببخشد
بر دشمن سر سخت خود هم زر ببخشد

خير كثير است و كرامت پيشه دارد
نخلى كه در ژرفاى كوثر ريشه دارد

اى آفرينش را چراغ رهنمايى
سر تا بپار رحمت جود ابن الرضايى

اى كوثر دوم كه مشهور است جودت
ظاهر تمام خير و خوبى از وجودت

در اين جهان و اينهمه لطف و كرامت
جودت قيامت مى كند روز قيامت

تفسير جودت را توان در هل اتى يافت
تصوير مهرت را درون سينه ها يافت

چشم امامت روشن از رخسارت ماهت
عرش خدا روشنتر از تو اميد است

اى آنكه نامت قفل غمها را كليد است
اين ملت ازاده را بر تو اميد است

لطفى كه در عيد تو كام دل بگيرند
لطفى كه تا در كوى تو منزل بگيرند

اميد احسان از شما دارد مويد
بر دامنت دست دعا دارد مويد

******************************

نسیمی از سر زلفت بهار دنیا شد
تو آمدی و امیدی به عشق پیدا شد

تو آمدی و خبر آمد از سرادق عرش
زمین برای همیشه پر از مسیحا شد

درست مثل زمان تولد زهرا
مدینه مثل زمین های مکه زیبا شد

هزار حظ منزه به دیده اش آمد
همین که چشم ستاره به روی تو وا شد

و آسمان اگر امروز این همه بالاست
به پای قامت طوبایی شما پا شد

صدای پای کریمانه تو می آید
دلم به پشت در خانه تو می آید

تو نور عشقی و حق آفتابتان کرده است
دعای سبزی و حق مستجابتان کرده است

میان خیل هزاران  هزار بخشنده
برای جود خودش انتخابتان کرده است

هزار و چهار صد سال می شود که خدا
مرا پیاله به دست شرابتان کرده است

تو را سرشته و ادغام کرده با قرآن
تو را نوشته و حالا کتابتان کرده است

قسم به کعبه برای شفاعت فرداست
اگر جواد الائمه خطابتان کرده است

خدا سرشته تو را تا که مثل نور کند
کریمی اش به کریمی تو ظهور کنتد

مسیح سبز نفس های تو حیاتم داد
شعاع نور ضریحت به جاده ام افتاد

برای آنکه خدا حاجت مرا بدهد
مرا نوشت و مرید  تو را نوشت مراد

به روی صفحه پیشانی ام ملائک تو
نوشته اند سگ خانه امام جواد

چگونه لطف نداری به این اسیری که
غلام حلقه به گوش تو بوده مادر زاد

صدای اول عشق و صدای آخر عشق
تمام عشقی و ای عشق خانه ات آباد

رسیده است به روی مهت سلام رضا
علی اکبر در خانه امام رضا

تو آمدی پی اکرام و هم نشینیمان
جواب عاطفه باشی به مستکینیمان

تو آمدی  ز طبق های آسمان پایین
و کردی از پی چشمانتان زمینیمان

چگونه دست توسل نیاوریم آقا
تو آمدی که همیشه گدا ببینیمان

توی تو ماحصل چله توسل ها
تویی شراب طهورای اربعینیمان

تویی که حق خدایی به گردنم داری
تو آفریده شدی تا بیافرینیمان

تو را جواد و مرا آفریده ات کردند
قتیل آن دو کمان کشیده ات کردند

نگاه بی مثلت از تبار خورشید است
ضریح چشم قشنگت مدار خورشید است

کواکب از جریان تو نور می گیرند
طلوع نور شما تا دیار خورشید است

تو انعکاس جمال امام خورشیدی
شبیه آینه ای که کنار خورشید است

همین که سردی مان رفت و فصل گرما شد
به گوش خویش سرودم که کار خورشید است

قسم به حرمت خاک زمین کرب و بلا
به ان دیار که مهپاره بار خورشید است

جواب کودک خورشید سر بریدن نیست
جواب نور گلوی سحر بریدن نیست

علی اکبر لطیفیان

********************************

در بغل امشب يکى قرص قمر دارد رضا

 بر زبان شکر خداى دادگر دارد رضا

بارگاه زاده موسى چراغان مى شود

در حريمش جشن ميلاد پسر دارد رضا

اِقتران مهر و مه گرديده امشب، يا مگر

 نور چشمانش محمد را به بر دارد رضا

بر امام هشتمين حق کرده فرزندى عطا

 زين پسر پيغام تبريک از پدر دارد رضا

آمد آن يکتا دُر عصمت که بر ميلاد او

 تهنيت از حضرت خيرالبشر دارد رضا

بر عقيمى آن که بر فرزند موسى طعنه زد

 گو بيا امشب ببين نور بصر دارد رضا

در کنار مهد او بنشسته بيدار و به لب

 ذکر خواب از بهر طفلش تا سحر دارد رضا

ذکر خواب از بهر او مى گويد و گريان بود

 من نمى دانم چرا چشمان تر دارد رضا

گاهى از اين موهبت شاد است و گاهى دل غمين

 چون که از پايان کار او خبر دارد رضا

«خسرو» از مداحى او مى کند بس افتخار

 گر بدين منصب مدامش مفتخر دارد رضا

 محمّد خسرونژاد

*******************************

فرزانه جود و کرم از نسل پاک مصطفى
مهر سپهر علم و دین آمد جواد ابن الرضا
هستى دارد به لب این زمزمه تبریک تبریک یا بنى فاطمه
ریحانه بانوى عفاف گل در چمن آورده است
گنج کمال و معرفت درّى شمین پرورده است
هستى دارد به لب این زمزمه تبریک تبریک یا بنى فاطمه
بابا کنار مهد او دارد به رخسارش نظر
در ذکر لالائى شود گهواره جنبان پسر
هستى دارد به لب این زمزمه تبریک تبریک یا بنى فاطمه
بوى محمّد مى‏ دهد این نوگل بستان دین
فرزند دلبند على جان امام هشتمین
هستى دارد به لب این زمزمه تبریک تبریک یا بنى فاطمه
روشن چراغ علم و دین نور ولایت آمده
نهم ولىّ مؤمنان شمس هدایت آمده
هستى دارد به لب این زمزمه تبریک تبریک یا بنى فاطمه
باشد مبارک مقدم نهم امام شیعیان
بر پیرو آل على تا مهدى صاحب زمان
هستى دارد به لب این زمزمه تبریک تبریک یا بنى فاطمه

رحمت حق

یارضا یارضا، چشم تو روشن
از گلت عالمى گردیده گلشن
ماه رویش جلوه گر بین
نور احمد در پسر بین
نام نیکوى او باشد محمد
خلق ‏وخویش بود مانند احمد
چون جوادش لقب آمد ز سرمد
لطف عامش به ما گردد مخلّد
شیعیان را نغمه گر بین
نور احمد در پسر بین
خرّم از مقدمش کون و مکان شد
با صفا از صفایش جسم و جان شد
رحمت حق از او بر ما عیان شد
بحر جود و کرم بر انس و جان شد
وَه چه زیبا این گوهر بین
نور احمد در پسر بین
از شبستان دین سر زد ستاره
تا کند عالمى بر او نظاره
شاید از جانش گردد اشاره
شیعه را در جزا لطفى دوباره
جود او را سر به سر بین
نور احمد در پسر بین

 کوثر دوم


استخاره کردم امشب، تا بنوشم مى دوباره
آیه‏ هاى کوثر آمده رهنمود استخاره
شب شبِ خیر زیاد است
شب شبِ باب المراد است
مى‏ خورم سوگند یارب
کوثر دوم جواد است
اى تقى جان (۴)
بر سر عهد الستم، من ز پیمان برنگشتم
ساقى امشب باده نوشم، باده نوش چار و هشتم
آسمان ریزد ستاره
بر سر این ماه پاره
فاطمه از عرش اعلى
مى‏کند بر او نظاره
اى تقى جان (۴)
اى رضا جان، بوسه باران، کن لب و خال خَدَش را
اى رضا جان، قسمتم کن، تا ببینم مرقدش را
من ز شادى تو شادم
دل به فرزند تو دادم
مى ‏دهى امشب مرادم
عبد درگاه جوادم
اى تقى جان (۴)

 نور کبریا

کریم اهل البیت جواد الائمه
گل باغ رضا لاله ى فاطمه
فرخنده مقدمش بر محبّان همه
خجسته عید ابن الرضا مبارک مبارک (۳)
گل یاس زهرا که نامش جواد است
عمر او کم است و عطایش زیاد است
با یادش غربت فاطمه به یاد است
طلعت این مولود زیبا مبارک مبارک (۳)
مولودى که دیده گردیده حیرانش
علىّ بن موسى گهواره جنبانش
گلبوسه مى ‏گیرد مادر از لبانش
با چنین زمزمه مرحبا مبارک مبارک (۳)
در مدینه تابان نور کبریا باشد
قاصد خوش خبر نازل از سما شد
میلاد یگانه فرزند رضا شد
ظهور آیت حق نما مبارک مبارک (۳)
آنکه شد سخاوت بنده‏ ى عطایش
تقى و جواد است شهرت از خدایش
کعبه ى دل ماست صحن باصفایش
عیدى بر ما کند حق عطا مبارک مبارک (۳)
عید آن کو گل امام هشتم است
روا بر درگهش حاجت مردم است
عمه ‏اش معصومه نور چشم قم است
ظهور آیت حق نما مبارک مبارک (۳)

 سپهر ولایت

عالم غرق ضیاء شد
روشن چشم رضا شد
شد متولد جواد الائمه
فروزنده ماه بنى فاطمه
گاه سرور اهل ولا شد
فرخنده عید ابن الرضا شد
تابیده مهر عصمت
از سپهر ولایت
آمد نهمین حجت کردگار
نور خدا شد در جهان آشکار
گاه سرور اهل ولا شد
فرخنده عید ابن الرضا شد
مدینه غرق نور است
سر تا بپا سرور است
فرزند دلبند امام هشتم
آمد بدنیا مژده‏اى اهل قم
گاه سرور اهل ولا شد
فرخنده عید ابن الرضا شد

حجّت سرمد

امشب از عرش نوید آمده است
شیعیان عید سعید آمده است
رحمت از حىّ مجید آمده است
نور توحید پدید آمده است
بر تو اى شیعه مبارک بادا
جشن میلاد جوادابن الرضا
آمده لاله ى بستان رضا
گل خوش بوى گلستان رضا
روشن از نور جمال پسرش
شده امشب دو چشمان رضا
بر تو اى شیعه مبارک بادا
جشن میلاد جوادابن الرضا
دهم ماه رجب گشته عیان
نهمین اختر برج ایمان
آفرین باد بر این نوزادى
کز فروغش شده پر نور جهان
بر تو اى شیعه مبارک بادا
جشن میلاد جوادابن الرضا
نهمین حجّت سرمد آمد
جلوه گر شادى بى حد آمد
آنکه همنام محمد آمد
بر همه خلق سرآمد آمد
بر تو اى شیعه مبارک بادا
جشن میلاد جوادابن الرضا

 جشن مسعود

از حق منادى با شور و شادى این خوش خبر داد
شاخه ى طوبى نخل تولاّ بار و ثمر داد
جواد آل فاطمه آمد خوش آمد
صلّ على محمّد و آل محمّد
این عید مولود این جشن مسعود بادا مبارک
با این ولادت از حق عنایت بر ما سوا شد
گیتى فروزان از نور روى ابن الرضا
ریحانه ى زهراگل باغ پیمبر
کرد از شمیم خود مشام جان معطّر
این عید مولود این جشن مسعود بادا مبارک
از برج عصمت خورشید رحمت تابنده گردید
ماه رجب را با طلعت خود زیبنده گردید
بر ثامن الحج تقى شد نور دیده
بادا مبارک مقدم این نو رسیده
این عید مولود این جشن مسعود بادا مبارک
عروس زهرا دسته گلى را دارد به سینه
مولود پاکش داده صفا بر شهر مدینه
تقى فروغ دیده ى اهل یقین شد
یگانه فرزند امام هشتمین شد
این عید مولود این جشن مسعود بادا مبارک

 ریحانه‏ ى رضا

باده پر کن که شاد شادم، مست پیمانه ى جوادم
دین عشق و جنون گُزیدم، عقل خود را به باده دادم
یا جوادالائمه ادرکنى
من که مستم در این شبانه(۲)
خوانم از نامت عاشقانه
آتش عشق بى مثالت
از دلم مى ‏کشد زبانه
بى مثال و بى بدیلى
بر دل بى دلان امیرى
منشأ عشق لایزالى
جان دل دادگان بگیرى
یا جوادالائمه ادرکنى
یاس و ریحانه ى رضایى
عشق و آرامش و وفایى
گر خدا خوانمت گناه است
بهترین بنده ى خدایى
یا جوادالائمه ادرکنى
تا قیامت به روز محشر
من ز اول به روز آخر
کربلایى اگر نگشتم
بى قرارم ز عشق حیدر
یا جوادالائمه ادرکنى

بحر ولایت

آرزوم اینه که باشم خاک پاى زائرات(۲)
یه روز آخر کنم آقا همه هستیمو فدات
مهر و ولاى تو به خدا، دین من و مذهبمه
لحظه ى شادى و شب غم، یاد تو ماه شبمه
مدد (۲) [(۴)
سائل صحن و سراى کاظمینم آقاجون (۲)
خودتم مى ‏دونى عبد حسینم آقاجون (۲)
اسم قشنگت ابن الرضا، اى گل فاطمه جواد
جلوه نموده در تو همه، جود و سخا و عدل و داد
مدد (۲) [(۴)
غرق وادى ضلالت مى‏ شدم اى دلبرم(۲)
اگه از لطف نمى ‏افتاد، سایه ى تو رو سرم(۲)
تو ابر رحمت بودى و من، قطره ى ناقابل تو
بحر ولایت بودى من، زورق در ساحل تو
مدد (۲) [(۴)

 باب مراد

مهر کرامت و سخا آمده
مظهر بخشش خدا آمده
به یک کلام و یک سخن در وجود
ستاره عشق رضا آمده
یار من، بهار من، سر زده شمس مهر و داد
پسر اما رضا، آمده حضرت جواد
گل زهرا مدد، گل زهرا مدد (۲)
سخاوت و بخشش وجود، گوشه چشمى ز تو بود، یا مولا
باب مراد من تویى، گل یاد من تویى، یا مولا
مهر کرامت و سخا آمده
مظهر بخشش خدا آمده
به یک کلام و یک سخن در وجود
ستاره عشق رضا آمده
یار من، بهار من، سر زده شمس مهر و داد
پسر اما رضا، آمده حضرت جواد
گل زهرا مدد، گل زهرا مدد (۲)
مرگ گل بهارى ام وا شده
چه باصفا تمام دنیا شده
به چشم حوریان چه اشک شوق است
شادى حضرت زهرا شده
دل من، حاصل من، محو تماشا شد و بس
همه ى دلخوشى ام، با گل زهرا شد و بس
گل زهرا مدد، گل زهرا مدد (۲)
فصل شکفتن آمده، دلبر من آمده، خوش آمد
آمده سرور همه، نور چشم فاطمه، خوش آمد
مهر کرامت و سخا آمده
مظهر بخشش خدا آمده
به یک کلام و یک سخن در وجود
ستاره عشق رضا آمده
یار من، بهار من، سر زده شمس مهر و داد
پسر اما رضا، آمده حضرت جواد
گل زهرا مدد، گل زهرا مدد (۲)

 ستاره ى روشنى

مژده بدید که اومده تاج سر امام رضا، ابن الرضا(۲)
مظهر جود ایزدى گل پسر امام رضا، ابن الرضا
شد گلشن هستى با صفا – گوید دلم با صد نوا
یا سیدى ابن الرضا )مولا( – یا جوادالائمه مدد )مولا( (۲)
مژده بدید که سر زده ستاره ى روشنى چشم رضا، ابن الرضا
به میون آسمون دمیده مهتاب صفا، ابن الرضا
شد گلشن هستى با صفا – گوید دلم با صد نوا
یا سیدى ابن الرضا )مولا( – یا جوادالائمه مدد )مولا( (۲)
مژده بدید که اومده رمز وجود، چشمه ى جود، ابن الرضا، ابن الرضا
طالب جام توام، عید توام، ابن الرضا،ابن الرضا
شد گلشن هستى با صفا – گوید دلم با صد نوا
یا سیدى ابن الرضا )مولا( – یا جوادالائمه مدد )مولا( (۲)

 جوان‏ترین امام

ریسه ‏اى از گل ببندید – گلى از باغ و بهار حیدر اومد
آى جوونا گل بریزید – که جوون‏ترین امام و سرور اومد
روى ماه، بى قرینه
سر زده از آسمون ها
یا دمیده، از مدینه
آیه ى عشق جوونا
تا بى قرارى – رفته از قلب و نهادم
رخسار یارى – شده آیینه ى یادم
مثل یه خارى – به کنار گل رخسار جوادم
]ابن الرضایى (۲) گل زهرا گل زهرا یا مولا [ (۴)
قاصدک‏ها رو بخونید – خبر شادى ریحانه بیارند
آسمون‏ها رو بخونید – که ستاره به سر مادر ببارند
تا به آغوش پدر رفت
لبشو به خنده وا کرد
ببره تا، غم بابا
توى صورتش نگاه کرد
این دلبر من – برده دل از هر چى دلبره
در وقت دیدن – مثل رخسار پیمبره
کور باشه دشمن – که نمى‏تونه ببینه آل حیدر
]ابن الرضایى (۲) گل زهرا گل زهرا یا مولا [ (۴)

یک دیدگاه

  1. سلام در مصراع دوم بیت اول بهتر نبود می گفتی فاش کردند؟
    امشب بهشت آرزو را باز کردند
    سری زاسرار مگو را فاش کردند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *