حضرت فاطمه سلام الله علیها از نگاه اهل بیت علیهم السلام

خانه / مطالب و رویدادها / حضرت فاطمه سلام الله علیها از نگاه اهل بیت علیهم السلام

پیامبر گرامـى اسلام در مـوارد گوناگـون و به مناسبت هاى مختلف و تعبیـرات متفاوت دربـاره مقام و عظمت فاطمه سلام الله علیها سخـن گفته است. رسول خدا كه خود مربى آن حضرت بـوده و در پرورش جنبه هاى وجـودى فاطمه زهرا سلام الله علیها بزرگتـریـن نقـش را داشته است، بهتـر از هـر كـس مى تواند در باره او و ویژگیهاى والایش سخـن بگوید. در ایـن قسمت به چنـد گفتار از پیامبـر صلی الله علیه و آله و سلم در باره فاطمه سلام الله علیها بسنـده مـى شـود.

فاطمه محور حق و باطل است
در روایات مختلف و به مناسبت هاى گوناگـون از پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است: “ان الله لیغضب لغضب فاطمه و یرضـى لرضاها”(1) خداوند به هنگام خشمگین شدن فاطمه خشمگیـن مـى شـود؛ و هنگام خـشنـودى او خـشنود مى گردد. و در برخى روایات چنیـن نقل شده است: “انها بضعه منى یوذینى ما آذاها(2)؛ او پاره تـن من است ، هر که او را آزرده نمـایـد، مـرا آزرده كـرده است”. و در بعضـى نقل ها اضافه شـده است: “… و یسرنـى ما سـرها”(3) ؛ آنچه او را شـاد نمـایـد، مـرا شـاد مـى گـردانـد”.

او بهترین زنان جهان است
پیامبر گرامى اسلام در مناسبت هاى بسیار فرمود: فاطمه سلام الله علیها بهتریـن ِ زنان جهان است. روزى على و فاطمه و حسـن و حسین در محضر پیامبر بـودند. رسول خدا فرمود: پروردگارا! تو خود مى دانى اینان اهل بیت و گرامـى تریـن انسان ها نزد مـن هستند. پـس دوست بدار كسانـى كه اینها را دوست مـى دارند. و دشمن بدار كسانـى كه اینان را دشمـن مـى دارند .. . و كمك كـن كسانـى را كه به اینها كمك مـى كننـد و آنان را از هر ناپاكـى، پاك گـردان و آنان را از هـر گناهـى در امان بـدار . آنگاه فرمـود:
یا على! تـو امام امت و جانشیـن مـن هستى، كه مومنان را به سوى بهشت مى كشانى و گـویا مى بینـم دخترم فاطمه در حالى كه بر اسبـى از نـور سـوار است و فـرشتگـان زیادى اطـراف اوینـد، وارد صحنه قیامت مى شود ، و زنان مومـن امتـم را به بهشت سوق مى دهد. پـس هر زنى كه در شبانه روز نماز بخـواند و روزه به جا آورد و حج كند و زكات مالـش را بپردازد و از شوهرش اطاعت كند و بعد از مـن ولایت على را پذیرا باشد، با شفاعت دخترم فاطمه وارد بهشت مى شـود. او سرور زنان جهان است. سؤال شد: آیا او سرور زنان ایـن جهان است؟
فرمود: مریم دختر عمران، سرور زنان ایـن جهان است. دخترم فاطمه سرور زنان تمام عالـم، از اولین و آخـریـن خـواهـد بـود. او در محراب عبادت مى ایستد، در حالـى كه هفتاد هزار فرشته مقرب به وى سلام مـى كنند، و همان طـور كه فرشتگان مریـم را مـورد خطاب قرار مى دادند، او را نیز مـورد خطاب قرار داده و مـى گـویند: ” ان الله اصطفاك و طهرك و اصطفاك علـى نساء العالمیـن ” (4)؛ همانا خـداوند تـو را بـرگزید و پاكیزه گـردانیـد و در میان زنان جهان تـو را بـرتـرى داد.(5) سیـدة النساء بـودن آن حضـرت چنان مشهور و معروف بـود كه هیچ مسلمانـى تـوانایـى انكـار آن را نـداشت؛ از ایـن رو امامان معصـوم علیه السلام و پیروان آنها، در مـوارد گوناگـون از ایـن مـوضـوع بهره مـى جستند و از آن براى اثبات حقانیت علـى علیه السلام استفاده مـى كردند و مخالفان هـم تـوانایى انكار آن را نداشتند.
آیه تطهیر در باره فاطمه است
انس بـن مالك نقل مى كند: پیامبر گرامى اسلام ، مدت شـش ماه ، در آن هنگام كه براى اقامه نماز صبح از خانه خارج مى شد، چـون به خانه فاطمه مى رسید، مى فرمـود: اى اهل بیت پیامبر! نماز، و آنگاه آیه “انمـا یـریـد الله لیذهب عنكـم الـرجـس اهل البیت و یطهركــم تطهیرا”(6) را قرائت مى كرد.
فاطمه در نگاه علی علیه السلام
مبـاهـات علـى علیه السلام به همسـرى فـاطمه سلام الله علیها
حضرت علـى علیه السلام در مـوارد گوناگـونـى بـراى اثبات حقانیت خـود به داشتـن همسـرى چـون فـاطمه سلام الله علیها استنـاد مـى كرد؛ از جمله:
1ـ در جریان سقیفه على علیه السلام ضمـن برشمردن فضایل و كمالات خـویـش و اینكه او بایـد بعد از پیامبر رهبـرى و هـدایت جامعه اسلامـى را عهده دار شود به ابـوبكر فرمود: تو را به خدا سوگند مى دهـم! آیا آن كسـى كه رسـول خدا او را براى همسرى دخترش برگزید و فرمـود:
خـداوند او را به همسرى تو (علـى) در آورد، مـن هستـم یا تـو؟! ابوبكر پاسخ داد: تو هستى.( 7)
2ـ در جریان شوراى شـش نفره كه به توصیه خلیفه دوم براى انتخاب جانشیـن وى تشكیل شده بـود و حضرت علـى علیه السلام یكـى از آنان محسـوب مـى شـد، حضرت خطاب به سایر اعضا فرمـود: شما را به خـدا سـوگند مى دهم! آیا در بیـن شما به جز مـن كسى هست كه همسرش بانوى زنان جهان بـاشـد؟ همگـى پـاسخ دادنـد: نه.(8)
3ـ معاویه به علـى علیه السلام نامه اى مـى نـویسد و براى خـود افتخارها و امتیازهاى علـى علیه السلام را مـدعى مـى شـود. علـى علیه السلام در پاسخ،ضمـن رد امتیازهاى بـى اسـاس معاویه، به فضیلتها و امتیازهاى خـود اشاره كرده، مى فرماید: نمى بینى مردمـى از مهاجران را در راه خدا شهید نمودند كه همگان از فضیلتى برخوردار بـودند، تا آنكه شهید ما ـ حمزه ـ شـربت شهادت نـوشید و به سیدالشهدا ملقب گردیـد، و چـون رسـول خـداصلی الله علیه و آله و سلم بر او نماز خـوانـد، به گفتـن هفتاد تكبیر او را مخصـوص گرداند؟! نمى بینى مردمانى در راه خدا دست خـود را دادند و ذخیره ای از فضیلت براى خود نهادند، و چـون یكى از ما را ضربتى رسید و دست وى جدا گردید (جعفر بـن ابى طالب)، طیارش خـواندند كه در بهشت به سـر بـرد و ذوالجناحیـن كه با دو بال پـرید؟! و اگـر نبـود كه خدا خـود ستـودن را نهى كرد، گـوینده (علـى) فضیلتهاى فـراوانـى بـرمـى شمرد كه دلهاى مـومنان با آن آشناست و در گـوش شنـونـدگان خـوش آواست …
اطمه سلام الله علیها در نگاه امام حسن علیه السلام
امام حسـن علیه السلام در موارد متعددى راجع به مادر گرامیـش ، سخـن گفته است، از جمله نقل شـده است : مـادرم را دیـدم كه در شب جمعه در محراب عبادت ایستاده و پیـوسته تا هنگامـى كه خـورشید پهنه افق را فرا گرفته بود، مشغول ركـوع و سجـود بـود، و شنیـدم كه براى مردان و زنان باایمان دعا مى كرد و اسامى یكایك آنها را مـى بـرد و براى خویشتـن چیزى از خدا نخـواست. عرض كردم: مادر! چرا همان گـونه كه براى دیگران دعا مى كنى، براى خـود دعا نمى كنى؟
فرمود: فـرزنـدم! اول همسـایه، بعد از آن خـانه . (9)
فاطمه سلام الله علیها از نگاه امام حسین علیه السلام
امام حسیـن علیه السلام در مـوارد متعددى از مـادرش فـاطمه به عظمت یـاد كرده و از اینكه مادرى چـون فاطمه دارد، مباهات مـى كند و آن را از امتیازات و برترى خـود بر دیگران به حساب مـىآورد. در جریان عاشـورا ایـن مـوضـوع به خـوبـى مشـاهـده مـى شود .
در روز عاشورا بعد از شهادت على اصغر، امام حسیـنعلیه السلام بر مركب خویـش سـوار شد و براى جنگ و جهاد حركت كرد و اشعارى خـواند كه مضمونش چنین بود:
… عمر سعد با لشكرى سنگیـن براى ظلم و ستـم به سوى مـن آمده ، نه به جهت كار ناشایستـى كه از من سر زده باشـد. تنها جرم مـن آن است كه به روشنایـى خـورشیـد و ماه (پیامبـر و علـى) افتخار مـى كردم. به علـى که پـس از پیامبر برترین بود و به پیامبر قرشى از طرف پدر و مادر. بهتریـن مخلـوقات ، پدرم بـود و بعد از آن مـادرم. پـس مـن فـرزنـد بهتـریـن انسـانها هستم.

فاطمه سلام الله علیها در نگاه امام سجادعلیه السلام
امام سجـادعلیه السلام نیز در مـواردى از عظمت و مـرتبت فـاطمه سلام الله علیها سخـن گفته است؛ از جمله:
فراگیرى دعاى فاطمه
امام سجادعلیه السلام مـى فرماید: در روز عاشـورا، پدرم مرا در حالـى كه خـون از بدنـش مى جـوشید، به سینه چسبانید و فرمود: پسرم! دعایى را كه مادرم فاطمه زهرا به مـن آمـوخته است و او خـود از رسـول خـدا فـرا گرفته و پیامبـر آن را از جبـرئیل فـرا گـرفته كه به هنگام گرفتارى و نیاز شـدیـد و مشكلـى كه براى وى پیـش مـىآمـد بخواند، از من فرا گیر و بخوان:
“بحق یـس و القرآن الحكیـم و بحق طه و القـرآن العظیـم یا مـن یقدر على حوائج السائلیـن، یا مـن یعلـم ما فى الضمیر، یا منفس عن المكروبین یا مفرج عن المغمـومیـن، یا راحم الشیخ الكبیر، یا رازق الطفل الصغیر، یا مـن لا یحتاج الى التفسیر صلى على محمد و آل محمد.” (10)
شفاعت فاطمه برآورده مى شود
امام سجادعلیه السلام مـى فرماید: آن گاه كه قیامت فرا رسـد ، منادى ، ندا دهد : در ایـن روز، ترس و اندوهى به خـود راه ندهید. هنگامـى كه چنین اعلام شـود، تمام مردم سرها را بلند مـى كننـد و از ایـن عفـو عمومى خـوشحال مى شوند و وقتى گفته شـود: كسانى كه به آیات ما ایمان آوردنـد و مسلمـان شـدنـد،(11) به جز مسلمـانـانـى كه دوستـدار اهل بیت هستند، همگـى سـرها را بزیر اندازنـد. آن گاه اعلام مى شـود: ایـن است فاطمه دخت محمد. او و همراهانـش به سـوى بهشت مى روند: سپـس خداوند فرشته ای خدمت وى مى فرستـد و مـى گـوید:
حاجتت را از مـن بخواه! فاطمهسلام الله علیها عرضه مى دارد: پروردگارا، حاجت مـن آن است كه مرا و كسانـى كه فرزندان مرا یارى كردنـد، مـورد عفو قرار دهى.(12)
فاطمه سلام الله علیها در نگاه امام باقرعلیه السلام
از امام باقرعلیه السلام در باره مقام و عظمت حضـرت فاطمه علیه السلام روایاتـى بسیار نقل شده است از جمله این سخـن امام صادق علیه السلام نقل مى كند كه جابـر به امام باقرعلیه السلام عرض كرد: اى فـرزنـد رسـول خـدا! مـن به فدایت گردم! درباره فضیلت جده ات فاطمه سلام الله علیها حدیثى برایم نقل كـن كه هـر گاه آن را بـراى شیعیان نقل كنـم، خـوشحال شـونـد. امام باقرعلیه السلام فرمود: پدرم از جدم و او از رسـول خدا نقل مى كند: چـون روز قیامت فرا مـى رسد، براى پیامبران و انبیاى الهى، منبرهایـى از نـور نصب مـى كننـد كه منبـر مـن از همه بـالاتـر است. آن گاه خداوند فرمان مى دهد: اى محمد! سخنرانى كـن. مـن هم چنان سخنانى مـى گـویـم كه هیچ كدام از پیامبران همانند آن را نشنیده باشند.
آن گاه براى اوصیاء منبرهایى از نـور نصب مى كنند و براى وصى مـن علـى در وسط آن منبره، منبرى نصب مى شـود كه از همه آنها بالاتر است. سپس خداوند فرمان مى دهد:
اى على! خطبه بخـوان و علـى سخنانـى بیان مـى كند كه هیچ كـس از اوصیاء هماننـد آن را نشنیـده بـاشنـد. آن گـاه بـراى فـرزنـدان پیامبران منبرهایى نصب مى شـود و براى دو فرزندم (حسـن و حسیـن) منبرى از نـور نصب مى شود و به آنها گفته مى شـود: سخـن بگـویید.
آنان چنان سخنانـى بر زبان جارى كنند كه هیچ كـدام از فرزنـدان پیـامبـران، همـاننـد آن را نشنیـده بـاشند. آن گـاه جبـرئیل نـدا مـى دهـد: فـاطمه دختـر محمـد كجاست؟ خدیجه دختر خـویلد كجاست؟ مریـم دختر عمران، آسیه دختر مزاحـم، ام كلثـوم مـادر یحیـى كجـاینـد؟ آنـان از جـاى بـرمـى خیزنـــد.
سپـس خـداونـد از اهل محشـر مـى پـرسـد: امروز عظمت از آن كیست؟
محمد و على و حسـن و حسین مى گویند: از خداى یكتاى قهار. آن گاه خداوند مى فرماید: اى اهل محشر! مـن كرامت را براى محمد و على و حسـن و حسین و فاطمه قـرار دادم. سـرها را پاییـن بینـدازیـد و چشمها را فرو بنـدید، چـون فاطمه مـى خـواهد به بهشت برود. سپـس جبرئیل ناقه اى از ناقه هاى بهشتـى مـىآورد و حضـرت فاطمه بـر آن سـوار مى شـود و در حالى كه فرشتگان زیادى او را احاطه كرده اند، وى را به بهشت مىآورند. فاطمه هنگامى كه به نزدیك بهشت مـى رسد، درنگ مى نماید. خـداونـد مـى فرمایـد: درنگ شما براى چیست؟ فرمان دادم كه شما را به بهشت ببرند. فاطمه عرضه مـى دارد: پروردگارا! دوست دارم در چنیـن روزى مقامـم شناخته شـود. خداوند مى فرماید:
اى دختر حبیبـم! برگرد و نظر افكـن و هر كـس را كه دوستى تو یا دوستى یكی از فرزندان تو در دلـش باشد، او را گرفته و وارد بهشت كن.
سپـس امام باقرعلیه السلام فرمـود: به خـدا سـوگند! اى جابر! در آن روز فاطمه شیعیان و دوستانـش را همانند پرنده اى كه دانه خـوب را از دانه بد جدا مى كند، از بیـن جمعیت جدا مى كند، هنگامى كه شیعیان آن حضرت همراهـش به نزدیك بهشت رسیدند، آنان نیز درنگ مـى كنند.
خداوند مى فرماید: اى دوستان مـن! درنگ شما براى چیست، در حالـى كه فـاطمه در بـاره شمـا شفـاعت كرده است؟
آنان پاسخ مـى دهنـد: دوست داریـم در چنیـن روزى منزلت ما روشـن شـود. خداوند مى فرماید: دوستان مـن! نظر افكنید و هر كـس كه به جهت محبت فاطمه شما را دوست مـى دارد یا شما را مهمانـى كرده یا به شما لباس داده یا شـربت آبـى به شما داده یا در غیاب شما از شمـا دفـاع كـرده، بـرگیـریـد و همـراه خـود به بهشت ببـریـد.
سپـس امام باقرعلیه السلام فرمـود: اى جابر! در آن روز باقـى نمـى مانند مگـر افراد شك كننـده یا كافـر یا منافق (و بقیه از بـركت وجـود فاطمه به بهشت مى روند)!(13)
فاطمهسلام الله علیها در نگاه امام صادقعلیه السلام
از امـام صـادق علیه السلام در مقـام و مـرتبت و عظمت مـادرش فــاطمه سلام الله علیها روایات زیادى نقل شـده كه دو نمـونه ذكر مـى شـود: معرفت او بـر همگان لازم است مرحوم مجلسى در ضمـن روایتى از امام صادقعلیه السلام نقل مـى كنـد: فاطمه صـدیقه كبـرا است. محـور حـركت انسان هاى گذشته، معرفت و شناخت حضرت فاطمه سلام الله علیها بـوده است.(14)
روایت دیگری از امام صادقعلیه السلام در ذیل آیه شـریفه”انا انزلناه فـى لیله القـدر”است که مـى فرماید: منظور از “لیله” فاطمه و منظور از “قدر” خداوند است. هر كـس فاطمه را آن گونه كه سزاوار است بشنـاسـد ، ” لیلة القـدر” را درك كرده است. (15)
فاطمه سلام الله علیها در نگاه امام كاظم علیه السلام
سلیمان بن جعفـر مـى گـویـد: از حضـرت مـوسـى بـن جعفرعلیه السلام شنیدم: در خانه اى كه اسم محمد، على، حسن، حسین، جعفر، عبدالله و از زنان، اسـم فاطمه باشد، فقر و تنگدستى وارد نخـواهد شد.(16)
از حضرت موسى بـن جعفرعلیه السلام نقل شده است: همـانـا فـاطمه، صـدیقه و شهیده است . (17)
فاطمه سلام الله علیها در نگاه امام رضاعلیه السلام

از حضرت علـى بـن مـوسـى الرضاعلیه السلام روایات متعددى در باره مقام و جـایگـاه رفیع حضـرت فـاطمهسلام الله علیها شده است.
روایت متعددی درباره مقام و جایگاه رفیع حضرت فاطمه سلام الله علیها از حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام نقل شده است .
اگر علـىعلیه السلام نبـود، همسرى براى فاطمهسلام الله علیها یافت نمـى شد حضرت امام رضاعلیه السلام از پدران بزرگـوار خـود از علـىعلیه السلام نقل مى كند كه پیامبر به مـن فـرمود: اى علـى! عده اى از بزرگان قـریـش، مرا در مـورد ازدواج فاطمه، سرزنـش كرده و گفتند: فاطمه را از تـو خواستگارى كردیم و موافقت ننمودى و او را به على دادى، به آنها گفتـم: به خدا سوگند! مـن از پیش خود در ایـن باره مخالفت نكردم و به نظر شخصـى او را به ازدواج علـى در نیاوردم، بلكه خداوند با ازدواج شما مخالفت و با ازدواج على موافقت فرمـود. جبرئیل بر مـن نازل شده و گفت: اى محمد! خداوند عزوجل مـى فرماید: اگر علـىعلیه السلام را نمـىآفریـدم، براى دخترت فاطمه همتا و همسرى در روى زمیـن یافت نمى شد. (18)

برترى فاطمه سلام الله علیها بر همگان

همسرى با فاطمه زهراسلام الله علیها آنچنان سبب كمال و بـرترى و مباهات است كه امام رضاعلیه السلام از پدر و اجداد گرامیـش نقل مى كند كه پیامبر به علـىعلیه السلام فرمـود: سه فضیلت به تـو داده شد كه به مـن داده نشـده است. علىعلیه السلام عرض كرد: چه چیزهایى به مـن داده شده است؟
فرمـود: تو پدرزنى همچون من دارى،كه مـن چنین پدرزنى ندارم، همسرى چون فاطمه به تو داده شده، كه به من داده نشده است، حسـن و حسین به تـو داده شده، كه به مـن داده نشـده است.(19)

فاطمه سلام الله علیها از منظر امام جوادعلیه السلام
از آن حضرت در باره حضـرت زهـراسلام الله علیها روایاتـى نقل شـده كه به دو مورد بسنـده مـى شـود. مـوسـى بـن قاسـم گوید به حضرت جواد عرض كردم: تصمیـم گرفته بودم براى شما و پـدر بزرگـوارت طـواف كنـم. گفتنـد كه به نیابت جانشینان نمى شود طواف كرد. فرمود: هر قدر كه مى توانى طواف كـن، چون ایـن كـار جـایز است.
سه سـال بعد خـدمت آن حضـرت رسیــدم و راجع به طـوافهایى كه براى معصـومان انجام داده بـودم، تـوضیحاتى دادم. سپـس عرض كردم: گاهى از طرف مادرت حضرت فاطمه نیز طـواف كردم و گاهى هـم نكردم. فرمـود: آن را زیاد انجام بده ، زیرا كه برتریـن چیزى است كه بدان عمل مى كنى.(20)
فاطمه سلام الله علیها به روایت امام هادى علیه السلام

آن حضـرت در وجه نامگذارى حضـرت صـدیقه طاهـره به”فاطمه” از رسـول خـدا نقل مـى كنـد: دختـرم فاطمه را بـدان جهت “فـاطمه” نامیدند كه خـداوند عزوجل او و دوستانـش را از آتـش جهنـم به دور نگه مى دارد.(21)

فاطمه سلام الله علیها در نگاه امام عسكرىعلیه السلام

از امام حسـن عسكـرى علیه السلام نیز روایاتـى دربـاره حضـرت فـاطمه سلام الله علیها رسیده است.

بهشت درخشان از نور زهرا است

امام حسـن عسكرى علیه السلام از پدران بزرگـوارش از على علیه السلام نقل مى كند كه پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم فرمـود: آن هنگام كه خـداونـد آدم و حـوا را آفریـد، آنـان در بهشت به خـود مبـاهـات مـى كـردنـد. آدم به حــوا گفت:
خداوند هیچ مخلـوقى بهتر از ما نیافریده است. خداوند به جبرئیل فرمـود: این دو بنـده ام را به فردوس بریـن ببر! زمانـى كه وارد فـردوس شـدنـد، چشمانشان به بانـویـى افتاد كه جامه اى زیبـا از جامه هاى بهشتـى در بر داشت و تاجـى نـورانـى بر سر گذاشته و دو گوشواره درخشان به گوشـش آویخته بود و بهشت از پرتو نور چهره اش درخشان بـود. حضرت آدم به جبرئیل گفت: حبیبـم جبـرئیل! ایـن بانـو كه از زیبایـى چهره اش بهشت نـورانـى گشته، كیست؟ گفت: او فاطمه دختر محمد، پیامبرى است كه از نسل تـو می باشد كه در آخر الزمان خـواهـد آمـد. گفت: ایـن تاجـى كه بر سر دارد ، چیست؟ پاسخ داد:
شوهرش على بـن ابى طالب است. گفت: این دو گوشواره كه بر دو گوش او است، چیست؟ پاسخ داد: دو فرزندش حسـن و حسین مى باشند. آدم گفت:
حبیبـم! آیـا اینـان پیـش از مـن آفـریـده شـده اند؟
گفت: بلـى، اینان در علـم مكنـون خداوند چهار هزار سال پیـش از آنكه تـو آفـریـده شـوى، وجـود داشتنـد.(22)

پاداش عالمان

از آن حضرت نقل شده است: زنـى خـدمت حضرت زهرا شرفیاب شده، عرض مى كند: مادر ناتـوانى دارم كه نسبت به مسایل نماز شبهاتى دارد. مـرا فـرستـاده است كه از شمـا بپـرسـم.
حضـرت پاسخ او را داد: مجـددا سـوال دیگـرى مطـرح كـرد كه پاسخ شنید. باز هـم سوالى دیگر تا به ده سـوال رسید و پاسخ گرفت. زن از سؤال هاى ِ بسیار ، شرمنده شده، گفت: بیش از ایـن شما را به زحمت نمـى انـدازم! حضـرت فـرمـود: هـرچه مـى خـواهـى، سـوال كن.
سپـس براى تقویت روحیه وى فرمود: اگر به كسى كارى واگذار كنند، مثلا بار سنگینـى را به او بـدهند كه به ارتفاع بلندى حمل كند و در برابر صـد هزار دینار مزد بـدهند، آیا احساس خستگـى مـى كند؟
زن پاسخ داد: خیر. حضرت فرمود: مـن در مقابل هر پرسشى كه جـواب مـى گـویـم، پاداشـى به مراتب بیشتر از ایـن از خـداونـد دریافت مـى كنـم. پـس سزاوارتر است از جـواب پـرسش ها خسته نشـوم. آنگاه فرمود: از پدرمصلی الله علیه و آله و سلم شنیدم كه فرمـود: در روز قیامت عالمان شیعه، در پیشگاه خداوند حاضر مى شـوند و به اندازه دانششان و كوششى كه در راه ارشاد بندگان خدا نمـوده اند،به آنان مقام و مرتبه داده مى شـود، به طورى كه به برخى از آنان یك میلیون نور مى دهند.(23)

فاطمه سلام الله علیها در نگاه حضرت مهدى(عجل الله تعالی فرج الشریف)

عده اى از شیعیان درباره جانشینـى حضـرت امام حسـن عسكرى علیه السلام با یكـدیگر اختلاف داشتنـد. در ایـن باره خـدمت حضـرت بقیه الله(عجل الله تعالی فرج الشریف) نـامه اى نـوشتنـد و جـریـان اختلاف را ذكـر كـردند.
حضرت ضمـن پاسخ به نامه آنها فرمود: ” و فى ابنة رسـول الله صلی الله علیه و آله و سلم لى اسوه حسنه ” (24) دختر رسـول خدا (فاطمه) براى مـن سرمشق و الگوى نیكویى است.
حضـرت حجت بـن الحسـن العسكـرى(عجل الله تعالی فرج الشریف) كه جهان را بـا ظهور و احكام نورانى خـود متحـول مى كند و آنچنان حكـومتى در روى زمیـن تشكیل مـى دهـد كه تا به حال ایجاد نشـده است و عدالت را در تمام كـره زمیـن حاكـم مى گرداند، فاطمه سلام الله علیها را الگو و اسوه خود در رفتار و برنامه حكومتى خود مى داند.
آنچه گذشت جلـوه اى از سخـن معصـومان علیهم السلام در باره عظمت و جایگاه رفیع فاطمه زهراسلام الله علیها بـود. به امیـد آنكه مـورد عنایت آن حضرت واقع شـود و در جهان ابدى، ما را مشمول شفاعت خـویـش قرار دهد.

پي نوشت :

1ـ بحار، ج43، ص54.
2ـ اعلام الـورى، فضل بـن حسـن طبرسى، تحقیق موسسه آل البیت قـم، چاپ اول، 1417، ج1، ص294.
3ـ بحـار، ج43، ص،26 / عوالـم العلوم، 1/11، ص148.
4- آل عمران /42.
5- بحـار، 43، ص24،حدیث ،2 منـاقب ابـن شهر آشـوب، ج3، ص360، موسسه انتشاراتى علامه، قم.
6ـ احزاب، 23.
7- بحار،ج29، ص11.
8ـ احتجاج، ، ص321.
9- بحار، ج 43، صص 81-82، حدیث 3.
10- بحار، ج 92، ص 196.
11ـ زخرف، 69.
12ـ عوالـم العلـوم، 1780/2/11 ـ 1779.
13ـ بحـار، ج43، ص64/ عوالم، ج2،ص116.
14ـ همان، ج43، ص105.
15ـ بحار، ج43، ص65، حدیث 580.
16ـ سفینه البحار، ج4، ص295.
17ـ مرآه العقول،ج5، ص315.
18ـ بحار، ج43، ص،92/ مسنـد الامام الـرضا، ج1، ص41، حـدیث 177.
19ـ مسنـد الـرضـا، ج1، ص119، حـدیث 81.
20- كافى، ج4، ص314، حدیث 2.
21ـ همان، ص74.
22ـ لسان المیزان، ج3، ص346.
23ـ همان، ص3، حدیث3.
24ـ همان، ج53، ص180.

منبع: راسخون

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *