روایتی همسرانه از نخستین شهید مجلس

خانه / انقلاب و دفاع مقدس / روایتی همسرانه از نخستین شهید مجلس

همسر پاسدار شهید جواد تیموری از تیم حفاظت مجلس شورای اسلامی که در حملات تروریستی تهران به شهادت رسید، می‌گوید: شهادت همسرم را به او تبریک می‌گویم، چون می‌دانم یکی از آرزوهای بزرگش این بود که شهید شود.

شهید جواد تیموری متولد سال 1370 و از نیرو‌های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بوده که مسئولیت حفاظت از مجلس شورای اسلامی را به‌عهده داشت. او سال 90 وارد سپاه انصار شد. شهید تیموری اولین شهید مجلس است. برادرش «شهید رضا تیموری» سال 67 در عملیات مرصاد به‌دست کوردلان منافق به شهادت رسید و حالا بعد از گذشت 29 سال از شهادت برادر بزرگش او نیز توسط عده‌ای دیگر از ضدانقلابان کوردل و تروریست‌های تکفیری و وهابی در 26سالگی شهید شده و به‌سوی برادرش می‌رود. سه سال از ازدواجش می‌گذشت که همزمان با سالروز مراسم عقدش با زبان روزه توسط تروریست‌های تکفیری مهاجم در مجلس شورای اسلامی به شهادت رسید.

شهادت همسرم را به او تبریک می‌گویم/او به‌حق شهید شد

عاطفه دلاوری، همسر شهید جواد تیموری ، مقتدرانه، شهادت با زبان روزه را به همسرش تبریک می‌‌گوید و ادامه می‌دهد: شهادت همسرم را به او تبریک می‌گویم، چون می‌دانم یکی از آرزوهای بزرگش این بود که شهید شود و قبل از شهادتش هم من خواب شهادت او را دیده بودم. این صحنه‌های امروز را در خواب دیده بودم و می‌دانم که الآن خوشحال است. او به‌حق و در راه حق شهید شد.

خواب شهادتش را دیده بودم

همسر پاسدار شهید جواد تیموری از خوابی که چندی پیش در مورد شهادت همسرش دیده و آن را قبل از شهادت در دل خود پنهان داشته است، می‌گوید و آن را چنین روایت می‌کند: چند وقت قبل از شهادتش خواب دیدم تابوتش را آورده‌اند و رویش پرچم جمهوری اسلامی ایران را کشیده‌اند و من هم کنار تابوتش نشسته و با او درددل می‌کنم. همین صحنه امروز اینجا در معراج شهدا اتفاق افتاد و موضوع این خواب را همین امروز کنار پیکرش برایش گفتم و تعریف کردم.

می‌توانست فرار کند اما پای مسئولیتش ایستاد

او از تعهد و مسئولیت‌پذیری همسرش می‌گوید که نحوه شهادتش هم نمایانگر همین موضوع بود و ادامه می‌دهد: تمام همکاران و دوستانی که آنجا بودند، وقتی از نحوه شهادت همسرم تعریف می‌کنند، می‌گویند که شرایط به‌گونه‌ای بوده که جواد می‌توانسته فرار کند و یا حداقل گوشه‌ای بنشیند تا گلوله نخورد اما او این کار را نکرد. او به وظیفه‌اش عمل می‌کرد و در این راستا تمام بدنش گلوله‌باران شد، صورتش از بین رفت و با زبان روزه و لب تشنه شهید شد.

همسر شهید حفاظت مجلس شورای اسلامی معتقد است کسانی که همسرش را می‌شناسند باید امروز راه حق او را باور داشته باشند. او می‌گوید: اجر تمام کسانی را که راه همسر من را حق می‌دانند به خود شهید می‌سپارم تا ان‌شاءالله شفاعت این شهید شامل حالشان شود، ولی کسانی را که شک و شبهه‌ای در شهادت همسر من دارند به رگ‌های بریده امام حسین علیه السلام و دست‌های بریده حضرت ابوالفضل علیه السلام می‌سپارم.

اگر سلاح مناسب‌تری داشت، می‌توانست تروریست‌ها را نابود کند

او همچنین به شرایط غافلگیرانه حمله تروریست‌ها به مجلس اشاره می‌کند و امکانات اعضای تیم حفاظت، و می‌گوید: اگر همسر من سلاح‌های مناسب‌تری داشت، یک‌تنه می‌توانست این تروریست‌های داعش را نابود و با خاک یکسان کند حالا هم کسانی هستند که راهش را ادامه بدهند.

نتوانست به سوریه برود اما همین‌جا به خواسته‌اش رسید

همسر شهید حمله تروریستی تهران پیش از این نیز فکر می‌کرد جواد تیموری به شهادت برسد. او در این باره می‌گوید: چون خیلی در حال و هوای شهادت بود، فکر می‌کردم شهید شود. اصلاً انگار برای اینجا نبود. گاهی از آینده که صحبت می‌کردم، می‌گفت: «حالا اگر من شهید شدم و نبودم چی؟…» انگار می‌دانست ممکن است دیگر نباشد. خیلی دوست داشت به سوریه برود و از حرم اهل بیت علیه السلام در آنجا دفاع کند اما من آن موقع خیلی موافق رفتنش نبودم. ولی چون شهادتش، شهادت حقی بود و به این راه دعوت شده بود، بالاخره به آن چیزی که می‌خواست در همین‌جا رسید.

منبع : تسنیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *