پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام هیات رزمندگان اسلام , سایت هیات رزمندگان اسلام , پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام , هیات , سایت هیات , هیئت رزمندگان , هیئت رزمندگان اسلام
شعرخوانی عاشورایی و اشک‌های رهبرانقلاب
شعرخوانی زیبای “محمد زارعی” در دیدار رهبری
هر ساله تعدادی از شاعران جوان، زنان شاعر، شاعران پیشکسوت داخلی و خارجی که عمدتاً شهرستانی هستند در محضر مقام معظم رهبری به شعرخوانی می‌پردازند.
محمدزارعی این شاعر دلیجانی که 15 سال است در حوزه شعر فعالیت دارد، در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در اراک از شیرینی و لذت این دیدار سخن گفته و بیان کرد: دیدار شاعران با آقا انگیزه شاعران به خصوص شاعران جوان را بالا می‌برد و رهنمودها و نگاه کارشناسی مقام معظم رهبری به شعر کمک خوبی به رشد و ارتقا و پویایی شاعران جوان می‌کند.
این شاعر دلیجانی در ادامه با اشاره به حال و هوا و استرس شعر خواندن در محضر مقام معظم رهبری اظهار کرد: تا کنون سه بار در سال‌های 93، 94 و 96 در محفل دیدار شاعران کشور با مقام معظم رهبری حضور داشته‌ام و امسال اولین باری بود که در محضر ایشان افتخار شعرخوانی یافتم که با توجه به عظمت و شوکت رهبری خواندن شعر در محضر و مقام عالی رتبه ایشان و با توجه به صلابت فضا بسیار هیجان‌انگیز و پراسترس بود.
زارعی با روایت از شور و شوق دیدار رهبری ادامه داد: احساس قرائت شعر در حضور مقام معظم رهبری و توفیق دیدار وی بدون واسطه و از نزدیک حس غیرقابل وصفی است و در همان شور حال بود که توانستم بوسه‌ای بر پیشانی رهبر و پدر معنوی خود بزنم، بوسه‌ای که برایم افتخار و ارزشی بسیار دارد و تا آخر عمر این خاطره شیرین و لذت بوسیدن پیشانی رهبری را از یاد نخواهم برد.
متن کامل شعر خوانی محمد زارعی:
خم نخواهد کرد حتی بر بلند دار سر
هر کسی بالا کند با نیت دیدار سر
هر زمان یک جور باید عشق را ابراز کرد
چون تو که هر بار دل می‌دادی و این بار سر
عشق! آری عشق وقتی سر بگیرد، می‌رود
بر سر دروازه‌ها سر، بر سر بازار سر
ای شکوه ایستا! نگذار بر دیوار دست
تا جهان نگذارد از دست تو بر دیوار سر
کاشف‌الاسرار می‌خواهد گره‌گیسوی عشق
خوش به هم پیچیده است این رشته بسیار سر
لیلةالقدر است این افتاده در گودال، ماه
مطلع‌الفجر است این برکرده از نیزار سر
در مسیر وصل سر از پا اگر نشناختی
می‌کند پندار پا تا می‌کند رفتار سر
حاصل مرگ گل سرخ است عطر ماندگار
پس ملالی نیست از گل می‌بُرد عطار سر
شمع بی سر زنده می‌ماند که من باور کنم
روی دوش مرد گاهی می‌شود سربار سر
جای دارد صبح بگذارند نام شام را
چون که دیگر می‌شود خورشیدِ شامِ تار، سر
چون طلب کرده‌ست از اهل وفا دلدار دل
در طبق با عشق اهدا می‌کند سردار سر
دل به یک دست تو دادم سر به دست دیگرت
زیر سر بگذار دل یا زیر پا بگذار سر
العطش گفتی ولی آب از سر دنیا گذشت
یک نفس آخر کشیدی جام را انگار سر
زندگی یعنی عبادت، زندگی یعنی نماز
مرگ یعنی والسلام از سجده‌ات بردار سر
آسمان! از ماه بالاتر نبر خورشید را
نیزه را پایین بیاور، نیست یار از یار سر
رهبر انقلاب: آن بیت عطار را بخوانید… یک «اگر» یا «گر» کم دارد.
محمد زارعی: به دیده‌ی منت!
