عبور از دوران تراکم تهدیدها و ورود به دوره طلوع فرصت های انباشته

عبور از دوران تراکم تهدیدها و ورود به دوره طلوع فرصت های انباشته

خانه / اختصاصی هیأت / عبور از دوران تراکم تهدیدها و ورود به دوره طلوع فرصت های انباشته

امروز پس از 43 سال از سرمایه گذاری غرب جهت روی کارآوردن و تثبیت جایگاه نیروهای غربگرا ، شاهد شکل گیری قاب های طلایی از مسوولانی هستیم که هر یک خارچشم دنیای غرب هستند. حضور آیت الله رئیسی در ریاست قوه مجریه، دکتر قالیباف در قوه مقننه، حجت الاسلام اژه ای در قوه قضاییه بخشی از این قاب طلایی هستند.

عبور از دوران تراکم تهدیدها و ورود به دوره طلوع فرصت های انباشته

هیات:

* شاید گزافه گویی و اغراق نباشد که دوران روی کارآمدن دولتی که راه غلبه بر مشکلات را مذاکره با آمریکا و کوتاه آمدن در برابر کدخدا تعریف کرده بود را دوران ” تراکم تهدیدهای انباشته” برای کشور و مردم نامگذاری کنیم. دوران سخت و طاقت فرسایی که دشمن با هدف به زانو درآوردن ملت ایران، پروژه فشار حداکثری را اجرا کرد.

* انتخابات سیزدهم ریاست جمهوری از آن جهت برای جریان غربگرا ” فیصله بخش” بود که پیروزی آنان، آغازی برای اصلاحات گسترده و بنیادین در ساختار و هویت نظام اسلامی بود. اما در صورت پیروزی جریان انقلابی، دیگر مجال و میدانی برای ظهور و بروز آنان در ساختارهای قدرت نخواهد بود چرا که ارکان اصلی قدرت برای سال های متمادی در اختیار نیروهای وفادار به انقلاب اسلامی قرار خواهد گرفت و غربگرایان به تدریج از حافظه تاریخی ملت ایران به عنوان نمادهای ناکارآمدی، قدرت طلبی و کرنش در برابر قدرت های بیگانه، پاک خواهند شد.

*امروز پس از 43 سال از سرمایه گذاری غرب جهت روی کارآوردن و تثبیت جایگاه نیروهای غربگرا ، شاهد شکل گیری قاب های طلایی از مسوولانی هستیم که هر یک خارچشم دنیای غرب هستند. حضور آیت الله رئیسی در ریاست قوه مجریه، دکتر قالیباف در قوه مقننه، حجت الاسلام اژه ای در قوه قضاییه بخشی از این قاب طلایی هستند.

* در اندیشه بلند بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی و همچنین در نگاه رهبر معظم انقلاب، نقطه عزیمت هر گونه پیشرفت و بالندگی کشور در سایه انسجام ملی، استحکام ساختار درونی، عدم اعتماد به دشمن، باور به ما می توانیم، تقویت اعتماد به نفس ملی ، میدان داری مدیران جهادی، عبور از دیوانسالاری فرسوده و بهره گیری هرچه بیشتر از ظرفیت های داخلی نهفته است.

*نیروهای جبهه انقلاب باید قدردان گشایش های جدید باشند. ما از مرحله انباشت تهدیدات، در حال انتقال به دوره ظهور فرصت های جدید هستیم. راهبرد نظام اسلامی بر نقشه های دشمن فایق آمده است و بشارت آینده ای روشن برای نظام اسلامی پدیدار شده است. ما در دامنه کوه، در حال حرکت به سمت قله هستیم. این مسیر سختی ها و مشقت های خود را دارد، اما مهم این است که هدف را گم نکرده و در مسیر صحیحی در حال حرکت هستیم.

عبور از دوران تراکم تهدیدها و ورود به دوره طلوع فرصت های انباشته
عبور از دوران تراکم تهدیدها و ورود به دوره طلوع فرصت های انباشته

پروژه فشار حداکثری

یکی از راهبردهای دشمن طی 43 سال گذشته جهت مهار، تغییر رفتار و یا براندازی نظام اسلامی، پمپاژ حجم گسترده ای از فشارها و تهدیدات علیه جمهوری اسلامی ایران بوده است.

این پروژه در دوران ریاست جمهوری ترامپ که دولتی متمایل به غرب در ایران سرکار بود، شدت بیشتری گرفت تا در پرتو ایده “فشار حداکثری” بتوانند، انقلاب اسلامی را وادار به عقب نشینی و تسلیم دربرابر زیاده خواهی های خود نمایند.

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا در ۸ می ۲۰۱۸- 18 اردیبهشت 1397- به وعده‌اش مبنی بر خروج از برجام عمل کرد. این اقدام به منزله آغاز سیاستی بود که تحت عنوان «فشار حداکثری» برای وادارسازی ایران به مذاکره مطلوب غرب در حوزه‌های هسته‌ای، موشکی و منطقه‌ای به اجرا درآمد.

دولت ترامپ پیش از خروج از برجام در ۶ نوبت اقدام به تحریم ایران کرده بود ولی پس از آن تا پیش از برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در ۴۹ نوبت تحریم‌هایی را بر ایران اِعمال کرد. در مجموع در دوران ترامپ ۱۹۵ نفر، ۳۱۰ مجموعه، ۱۳۶ کشتی و ۱۰۰ هواپیما مورد تحریم قرار گرفته‌اند که تمامی کشتی‌ها و هواپیماها پس از خروج از برجام و هم‌چنین ۱۶۲ نفر معادل ۸۳% افراد و ۲۶۸ نهاد معادل ۸۶% نهادها نیز پس از خروج آمریکا از برجام، تحریم شدند.

نکته دیگر اینکه تحریم سپاه توسط وزارت خارجه در ۲۶ فروردین ۱۳۹۸ در الصاق این نهاد نظامی به فهرست گروه‌های به‌اصطلاح تروریستی، مبنای حقوقی بسیاری از تحریم‌های دولت آمریکا علیه عمده مجموعه‌های مالی و تجاری ایران شد که آن‌ها را به ادعا یا بهانه کوچک‌ترین همکاری با سپاه پاسداران تحت برچسب‌های «ضد تروریسم» یا «عدم اشاعه» مورد مجازات قرار می داد. در واقع دولت آمریکا به بهانه این اقدام می‌توانست کلیت ساختار اجرایی کشور اعم از قوه مجریه و دیگر نهادها را به دلیل تأمین بودجه سپاه مورد تحریم قرار دهد.

از سوی دیگر، بیش از ۹۰% تحریم‌های اِعمال‌شده در دوران ترامپ از نوع تحریم‌های ثانویه بودند. تفاوت اصلی تحریم‌های ثانویه با تحریم‌های اولیه در آن است که علاوه بر محدوده ارضی خاک آمریکا و شهروندان این کشور، هر فرد، نهاد و دولت خارجی را نیز که با موارد تحریم‌شده به همکاری بپردازد را مورد مجازات قرار می‌دهد. بنابراین مبنای اصلی نوع تحریم‌ها در سیاست «فشار حداکثری» ممانعت از همکاری‌های دیگر کشورها و مجموعه‌ها بوده تا علی‌رغم یک‌جانبه‌گرایی در سیاست خارجی دولت ترامپ، بتواند انزوای اقتصادی و سیاسی شدیدی را علیه ایران اِعمال کند.

در کنار این فشارهای فزاینده تحریمی، شاهد موجی از گرانی ها، کمبودها، ناامنی ها، اعتصابات و تجمعات اعتراضی همچون اعتراضات دی 1396 به بهانه موسسات مالی –اعتباری، آشوب بنزینی آبان 1396، ترور حاج قاسم سلیمانی، سقوط هواپیمای اکراینی، ترور شهید فخری زاده، حمله به رژه نیروهای مسلح در اهواز، اعتصاب کامیون داران، آشوب دراویش در قلب تهران، بیماری کرونا و کمبود واکسن و دارو و…بودیم.

شاید گزافه گویی و اغراق نباشد که دوران روی کارآمدن دولتی که راه غلبه بر مشکلات را مذاکره با آمریکا و کوتاه آمدن در برابر کدخدا تعریف کرده بود را دوران ” تراکم تهدیدهای انباشته” برای کشور و مردم نامگذاری کنیم. دوران سخت و طاقت فرسایی که دشمن با هدف به زانو درآوردن ملت ایران، پروژه فشار حداکثری را اجرا کرد.

هدف دشمنان از این فشارحداکثری، چیدن میوه آن در انتخابات سرنوشت ساز 1400 بود. در تحلیل کارشناسان و اندیشکده های غربی، سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری می توانست تکلیف آینده نظام اسلامی را مشخص کند. پیروزی جریان غربگرا در انتخابات با شعار تعامل و مذاکره با آمریکا زیرسایه دو گانه های جنگ و صلح و مذاکره و تحریم، می توانست آغازی برای اجرای طرح نجات ملی در برابر بیانیه گام دوم رهبر معظم انقلاب اسلامی باشد.

آزمون فیصله بخش

 بر این اساس، انتخابات ریاست جمهوری 1400 برای غرب و غربگرایان یک آزمون سرنوشت ساز و فیصله بخش بود. بلوک غرب در صورت پیروزی در انتخابات سیزدهم ریاست جمهوری می توانست محصول سرمایه گذاری 43 ساله خود را برداشت کند.

 انتخابات سیزدهم ریاست جمهوری از آن جهت برای جریان غربگرا ” فیصله بخش” بود که پیروزی آنان، آغازی برای اصلاحات گسترده و بنیادین در ساختار و هویت نظام اسلامی بود. اما در صورت پیروزی جریان انقلابی، دیگر مجال و میدانی برای ظهور و بروز آنان در ساختارهای قدرت نخواهد بود چرا که ارکان اصلی قدرت برای سال های متمادی در اختیار نیروهای وفادار به انقلاب اسلامی قرار خواهد گرفت و غربگرایان به تدریج از حافظه تاریخی ملت ایران به عنوان نمادهای ناکارآمدی، قدرت طلبی و کرنش در برابر قدرت های بیگانه، پاک خواهند شد.

 یکی از سران این جریان پیش از انتخابات هشدار داده بود، در صورت شکست جریان اصلاحات، تبدیل به فسیل های تاریخی خواهیم شد و نسل جوان پس از گذشت دو دوره از ریاست جمهوری اصولگرایان، از ما تصویری شبیه بازرگان و سحابی خواهند داشت که فقط آنها را در کتاب های تاریخی دیده اند.

سناریوهای جریان غربگرا

جریان غربگرا برای موفقیت در انتخابات سیزدهم، سناریوها و تصویرسازی هایی را تدارک دیده بودند که برخی از آنها به شرح ذیل بود:

1-القای بحرانی بودن اوضاع و بن بست در اداره کشور

2-بی اعتمادی مردم به مسوولان برای حل مشکلات کشور

3-کاهش مشروعیت و مقبولیت نظام

4- ناکارآمدی نظام دینی در اداره کشور

5-فساد سیستمی در ارکان کشور

6- عمیق تر شدن فاصله های طبقاتی و افزایش فقر و حاشیه نشینی

7-یاس و سرخوردگی مردم وعدم امید به آینده روشن

8-کاهش مشارکت سیاسی مردم در اعتراض به شیوه حکمرانی

9-بی اعتمادی به شعارهای انقلاب در بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی

10-عمیق تر شدن گسل های اجتماعی

 11-بی اعتباری نهادهای مرجع سیاسی و دینی

12-فقدان شور و نشاط اجتماعی و رواج عصبانیت و پرخاشگری در جامعه

 

نسخه های عبور از وضع کنونی

این جریان همچنین یک بسته درمانی برای عبور از وضع موجود تحت عنوان ” اصلاحات جامع” تدوین کرده بود که شامل اصلاحات ساختاری، داخلی و خارجی بود:

الف- اصلاحات ساختاری

1-عدم دخالت دین و نهادهای دینی در اداره جامعه

2-مشروط شدن قدرت و لزوم مقابله با استبداد مطلقه

3-حذف نظارت استصوابی و برگزاری انتخابات آزاد

4-برگزاری رفراندوم برای اصلاح ساختارهای قدرت در کشور اعم از انتخابی و انتصابی

  ب-اصلاحات داخلی

-پیگیری الگوی دولت-ملت به جای امت- امامت

تاکید بر الگوی نظام سوسیال دموکراسی به عنوان نماد عدالت اقتصادی، آموزشی، جنسیتی، قضایی، سلامت

شفاف سازی سیاست ها و تصمیم گیری ها در اداره کشور

دفاع از حقوق شهروندی ، اقلیت های دینی و قومی و آزادی های اجتماعی

تاکید بر گفتمان فرادینی وترویج آرمان دموکراسی خواهی و مردمسالاری

 تاکید بر توسعه گرایی و حضور در مسیر جهانی شدن

برجسته سازی نگاه ایرانشهری و میهن دوستی مسوولانه و تمدن ایرانی

ج-اصلاحات بین المللی

1-لزوم خروج از انزوای بین المللی و تعامل با همه کشورهای عضو سازمان ملل

2- اجرای گفتگوهای جامع با آمریکا و اروپا (امنیت خاورمیانه، مقابله با تروریسم، حقوق بشر ،  سلاح های کشتار جمعی و..)

3-واقع بینی و حفظ منافع ملی به جای آرمان گرایی و انقلابی گری

مقابله با نسخه حاکمیت برای بقای در قدرت 

جریان غربگرا برای حضور در قدرت و تثبیت آن، راهبردهای رسانه ای زیر را جهت تسخیر افکار عمومی در آستانه انتخابات 1400 طراحی کرده بود:

-منجی سازی از راهبردهای اصلاح طلبان جهت حل مشکلات کشور.

-عملیات جداسازی مردم از حاکمیت.

-نمادسازی از دوره خاتمی به عنوان بهترین دوره اقتصادی کشور برای فرار از مسئولیت روی کارآوردن دولت روحانی.

–  انتخابات آزاد، ضرورت پذیرش نظارت نهادهای بین المللی در انتخابات ایران.

–  ضرورت حذف نظارت استصوابی به عنوان نماد مقابله با مردم‌سالاری.

– شیفت مشکلات و ناکارآمدی از سمت دولت به سوی جایگاه رهبری و نهادهای حاکمیتی.

– بازسازی جریان اجتماعی اصلاحات و جایگزینی گفتمان ملت- حاکمیت به جای امت- امامت.

– تضعیف بیانیه گام دوم انقلاب و  تلاش برای تدوین بسته نجات ملی به جای بیانیه گام دوم انقلاب.

– تأکید بر شعارهای انتخاباتی برابری و رفع تبعیض در داخل و تعامل و صلح در خارج

– تلاش برای شکل دهی به فضایی همچون قطعنامه 598  و حرکت به سمت سازش(جام زهر دوم)

– تاکید بر شعار پایان تخاصم با آمریکا به عنوان شعار انتخاباتی

– تاکید بر شعارهای صلح و زندگی به عنوان شعار انتخاباتی

-شعار تغییر شیوه های حکمرانی و سیاستگذاری

-لزوم تغییر در ساختارهای حقیقی و حقوقی

برجسته سازی جنبه اسلامیت نظام در برابر جمهوریت و تقابل انقلاب اسلامی با جمهوری اسلامی

-القای ضعف و تهی بودن جایگاه و اختیارات نهادهای انتخابی و تقابل اقلیت قدرتمند در برابر اکثریت بی بضاعت

-تهی سازی افکار عمومی از باور به تدبیر حاکمیت

 -تشویق و ترغیب نافرمانی های مدنی و دامن زدن به مطالبات اقشار جامعه

-سرخورده نشان دادن مردم از وقوع و نتایج انقلاب

-تخریب چهره های موثر انقلاب

-القای وجود گسترده و سیستماتیک در کشور از طریق افشای فساد مسوولان

-کمرشکن نشان دادن هزینه های مقاومت

-تحریف وقایع انقلاب

-القای ناکارآمدی نظام اسلامی در حل مشکلات و ائتلاف با جریان عدالتخواه در نقد رفتار مسوولان و وجود تبعیض و رانت در کشور

-مشغول سازی نیروهای امنیتی و انتظامی

-تخریب و تجزیه ابزارهای اقتدار رهبری

-اعتبار زدایی و اعتمادزدایی از نظام اسلامی

 -بی اعتبار سازی جایگاه رهبری در اداره نظام اسلامی

-پروژه بی ثبات سازی جامعه

-نابودی الگوی نظام اسلامی برای اداره جامعه در داخل و کشورهای مسلمان

-کمک به اعمال فشار حداکثری دشمن برای فروپاشی نظام اسلامی

-کمک برای نزدیک تر شدن دشمن به مرزهای جغرافیایی کشور با حمایت از طرح هایی چون صلح خاورمیانه

-لزوم اعمال اصلاحات جامع برای جلوگیری از فروپاشی جامعه

-ادغام ارتش و سپاه جهت وحدت ملی و کاهش هزینه ها

-شعار بازگشت نظامیان به پادگان ها

-شکستن غرور نظامیان و نیروهای انقلاب

– سوت آغاز بازی برد-برد با آمریکا و لزوم خروج از وضعیت تعلیقی نه جنگ و نه مذاکره

-لزوم اصلاح ذهنیت تصمیم سازان و القای اداره کشور با تصمیمات خلاف منافع ملی

-تبدیل رقابت سیاسی به تنفر عمومی و شکاف های ملی

-تصویر مشت آهنین حاکمیت در داخل و انزوا در خارج

-تصویر سازی از راهبرد نظامی-امنیتی کره شمالی در برابر توسعه محوری کره جنوبی

-رسمیت بخشی به سبک زندگی متمایز از سبک رسمی

-القای اقلیت پرقدرت در برابر اکثریت بی بضاعت

 -دعوت به واقع بینی مسوولان و درک واقعیت ها

-تضعیف مدیریت جهادی و…..

آنچه گذشت گوشه ای از پروژه ها و طراحی های جریان غربگرا برای رسیدن به قدرت بود که به حول و قوه الهی ، تدابیر رهبر معظم انقلاب و هوشمندی مردم ایران به نتیجه نرسید و دولتی روی کار آمد که امیدهای غرب را به شدت کم فروغ کرده است.

اگر نیم نگاهی به بیانات رهبر معظم انقلاب در ماه های اخیر داشته باشیم، بیت الغزل و روح حاکم بر فرمایشات ایشان را می توان در محورهای ذیل خلاصه و تحلیل کرد:

1-اتحاد و انسجام ملی را حفظ کنید.

2-در همه زمینه ها قوی شویم.

3-به دشمن اعتماد نکنید.

4-بیش از آنکه به فکر رفع تحریم از مسیر مذاکره باشید، به فکر خنثی کردن تحریم باشید.

 5-روی کار آمدن دولت جوان انقلابی کلید حل مشکلات کشور است.

  در اندیشه بلند بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی و همچنین در نگاه رهبر معظم انقلاب، نقطه عزیمت هر گونه پیشرفت و بالندگی کشور در سایه انسجام ملی، استحکام ساختار درونی، عدم اعتماد به دشمن، باور به ما می توانیم، تقویت اعتماد به نفس ملی، میدان داری مدیران جهادی، عبور از دیوانسالاری فرسوده و بهره گیری هرچه بیشتر از ظرفیت های داخلی نهفته است.

عبور از دوران تراکم تهدیدها و ورود به دوره طلوع فرصت های انباشته
عبور از دوران تراکم تهدیدها و ورود به دوره طلوع فرصت های انباشته

قاب طلایی مدیران انقلابی

امروز پس از 43 سال از سرمایه گذاری غرب جهت روی کارآوردن و تثبیت جایگاه نیروهای غربگرا ، شاهد شکل گیری قاب های طلایی از مسئولانی هستیم که هر یک خارچشم دنیای غرب هستند. حضور آیت الله رئیسی در ریاست قوه مجریه، دکتر قالیباف در قوه مقننه، حجت الاسلام اژه ای در قوه قضاییه بخشی از این قاب طلایی هستند که می توان به آن  حضور نیروهای دیگری همچون دکتر زاکانی در شهرداری تهران، دکتر مخبر و دکتر محسن رضایی و دکتر میرکاظمی در مناصب تصمیم گیر اقتصادی کشور اضافه کرد که اعتقاد راسخ به برنامه اقتصاد مقاومتی و حرکت به سوی بی اثرکردن تحریم ها دارند.

مدیریت بحران

اگر بخواهیم از اقدامات موثر دولت و فرصت هایی که در همین چند ماه گذشته برای کشور خلق شده، به مواردی اشاره کنیم، بدون تردید مدیریت کرونا و واکسیناسیون عمومی در بالای این فهرست قرار دارد.

 بیش از تمام معضلاتی که طی دوسال اخیر کرونا برای کشور ایجاد کرده است، ناتوانی در تامین واکسن و مدیریت شرایط کرونایی موجب ناامیدی مردم از مسئولان شده بود. چالش‌هایی همچون آمار فوتی‌های بالای 700نفر، صف‌های طویل بستری بیماران، تعطیلی کسب‌وکارها و ممنوعیت سفرهای بین‌شهری به‌قدر کافی برای اینکه مردم را نسبت به وضعیت موجود ناراحت کند کافی بود، اما زمانی که در پاسخ به این چالش‌ها مردم به‌جای واکسن بهانه‌هایی همچون تحریم وFATF را از زبان مسئولان دریافت می‌کردند این ناراحتی‌ها تا حد زیادی به ناامیدی تبدیل می‌شد.

از زمان آغاز به‌کار دولت سیزدهم اما مهم‌ترین دستورکاری که در برنامه دولت قرار گرفت، تامین و تزریق واکسن از مبادی غیرتحریمی بود تا جایی که دولت با وارد کردن بیش از 160میلیون دز واکسن توانست میزان تزریق واکسیناسیون را تا بیش از 165میلیون دز افزایش داده و آمار فوتی‌ها را به شدت کاهش دهد.

میزان واردات واکسن در دولت سیزدهم با نشان دادن رشد افتخارآمیز نسبت به دولت قبل، این گزاره را اثبات کرد که تحریم و نپیوستن ایران به FATF صرفا بهانه‌ای برای کم‌کاری مسئولان وقت بوده است.

احیای سیاست خارجی با دیپلماسی فعال منطقه‌ای

سیاستگذاری دولت در زمینه سیاست خارجی در امتداد سیاست داخلی است. مولفه‌های متعددی برای موافقیت‌آمیز بودن در سیاستگذاری خارجی یک دولت و اجرای آن موثر هستند. در دولت روحانی بی‌توجهی به سیاست داخلی و گره زدن تمام مسائل مختلف کشور به برجام، FATF، عدم استفاده از ظرفیت‌ کشورهای منطقه و چشمداشت به کشورهای غربی موجب شد این موضوع بر امور مختلف کشور تاثیرات منفی بگذارد، به‌طوری‌که امور کشور سامان نگیرد و مشکلات مختلف کشور ازجمله مشکلات اقتصادی چندبرابر شود.

در دولت رئیسی اما آنچه برای حل مشکلات اقتصادی ضرورت و اهمیت دارد، تکیه بر ظرفیت‌ها و توانمندی داخلی و همچنین تعامل با جهان بالاخص کشورهای منطقه درجهت تامین منافع مردم است. به‌عبارتی رئیسی می‌دانست که نباید تمام تخم‌مرغ‌هایش را در سبد برجام بگذارد. در این راستا دولت سیزدهم در ماه های گذشته، در کنار سفرها و ملاقات های متعدد، گفت‌وگوی تلفنی با مقامات عالی خارجی -در حد رئیس‌جمهور، نخست‌وزیر و وزیرخارجه و نماینده ویژه رئیس‌جمهور- داشته است.

بازسازی و ارتقای سطح روابط با همسایگان و ایجاد زمینه توسعه تعاملات اقتصادی و مناسبات سیاسی با همسایگان و کشورهای منطقه نیز از ابتدا توسط دولت سیزدهم، پیگیری و انجام شده است که ازجمله اقدامات در این حوزه عضویت دائم در پیمان شانگهای، حضور فعال در اجلاس سران اقتصادی اکو و ایجاد زمینه توسعه روابط اقتصادی با کشورهای عضو است.

دولت سیزدهم اما سعی دارد نقش ایران به‌عنوان فعال منطقه‌ای -که در دولت روحانی از این نقش کاسته شده بود- را به جایگاه اصلی خود بازگرداند، به همین جهت فعالیت‌هایی چون مدیریت بحران افغانستان و برگزاری دومین دور نشست وزرای امور خارجه کشورهای همسایه افغانستان به میزبانی تهران را برعهده گرفت.

امضای قرارداد سوآپ گازی سه‌جانبه با ترکمنستان و آذربایجان، انجام توافقات ترانزیتی با کشورهای پاکستان، آذربایجان، قرقیزستان، ترکمنستان و آذربایجان، سفر به روسیه و دیدار با پوتین نیز از دیگر اقدامات اخیر دولت سیزدهم در حوزه دیپلماسی فعال سیاست خارجه است .

 همچنین اقدامات دیگری مانند تدوین پروژه‌های دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران در کشورهای هدف، حمایت از جبهه مقاومت و ارتقای قدرت و نفوذ منطقه‌ای ایران نیز در دستورکار دولت سیزدهم بوده است. اخیرا نیز دولت سیزدهم در مذاکرات وین، راهبرد کلانی برای تعامل هوشمند با غرب جهت استیفای حقوق و منافع ملی مردم را در پیش گرفته است. همه این اقدامات درحالی انجام شده است که جامعه جهانی بالاخص کشورهای منطقه از استقرار دولت جدید و مستقل در ایران استقبال کرده‌اند.

آغاز اجرای توافق جامع راهبردی ایران و چین

اجرایی شدن توافق 25 ساله ایران و چین در 24 دی ماه امسال، از جمله فرصت هایی است که می تواند تاثیر مهمی بر محیط اقتصادی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران بگذارد.

 سند در قالب یک «برنامه» برای بازه زمانی بلندمدت (25 ساله) تهیه و تنظیم شده است. در این سند طرفین بر یک نقشه راه و افق روابط همه‌جانبه برای تحقق مشارکت جامع راهبردی و ارتقای عملی آن توافق کردند. این سند را باید برنامه‌ای سیاسی-راهبردی، اقتصادی و فرهنگی دانست که از نگاه دو طرف سویه‌های همه‌جانبه روابط را در افقی بلندمدت دنبال می کند؛ در برنامه همکاری جامع ایران و چین به  سه محور سیاسی نظامی و امنیتی،اقتصادی و فرهنگی پرداخته شده است.

  در بعد سیاسی-راهبردی (نظامی-دفاعی-امنیتی) در سند حاضر تلاش شده‌است مواضع نزدیک و همکاری‌های دو کشور در قالب سازوکارهای دائمی تنظیم شود و طرفین ضمن ارتقای تبادلات، رایزنی و همکاری‌های نزدیک خود در موضوعات مورد نظر و توافق طرفین در نهادهای منطقه‌ای و بین‌المللی افزایش دهند. تقویت زیرساخت‌های دفاعی، مقابله با تروریسم و برگزاری مانورهای منظم نظامی بعنوان نمایش قدرت و همسوئی دو کشور را می‌توان مهمترین محورها در این بخش دانست.

در بعد اقتصادی دو طرف اتفاق نظر دارند که ظرفیت‌های بالقوه برای همکاری‌ها فراتر از وضعیت کنونی است و از این‌رو همکاری‌های اقتصادی یکی از محورهای اصلی و عمده همکاری‌های بلندمدت دو کشور به شمار می‌آید. در این سند بر ظرفیت مکمل اقتصادی دو کشور بویژه پیوند دادن ایران به زنجیره تامین ارزش محور از طریق تکمیل زنجیره‌های مکمل فرآوری داخلی، تولید مشترک به منظور تامین بازارهای داخلی دو کشور و کشورهای ثالث و در نهایت بهره‌برداری از ظرفیت‌های ایران از جمله نیروی کار جوان و ماهر تاکید شده است. از این‌رو همکاری در حوزه‌های نفت، صنعت و معدن و حوزه‌های مرتبط با انرژی (نیرو، انرژی‌های تجدیدپذیر و ..) مبتنی بر دغدغه‌های توسعه‌ ملی پایدار و زیست‌محیطی در سند حاضر مورد تاکید قرار گرفته است.

همچنین به منظور بهره‌برداری حداکثری از مزایای ژئوپلیتکی و ژئواکونومیک کشور، در سند حاضر بر مشارکت موثر ایران در ایده کمربند-راه طرف چینی تاکید شده است و از این‌رو همکاری‌های همه‌جانبه در قالب این ابتکار با اولویت همکاری در حوزه زیرساختی، ارتباطی(ریلی، جاده‌ای بندری و هوایی)، مخابراتی، علمی-فناوری، آموزشی و سلامت مورد تاکید قرار گرفته است.

در این سند بصورت ویژه به تسهیل فرآیندهای موثر در  همکاری‌های اقتصادی و تجاری با هدف ارتقای به عنوان دغدغه بنگاه‌های اقتصادی، تجار و بخش خصوصی توجه شده است و از این‌رو تسهیل همکاری‌های مالی-بانکی، گمرکی، مقررات زدایی، اعطای تسهیلات منطق با قوانین در مناطق آزاد تجاری و ویژه اقتصادی، تقویت همکاری و تجارت غیرنفتی با تمرکز بر دو حوزه کشاورزی و دانش‌بنیان مورد توجه قرار گرفته است.

در بعد فرهنگی نیز با هدف افزایش شناخت متقابل بر ارتقای تبادلات مردمی (گردشگری)، رسانه‌ای، دانشگاهی، نهادهای مختلف غیردولتی فرهنگی، انجمن‌های دوستی و سازمان‌های مردم‌نهاد تاکید شده است. همچنین سرمایه‌گذاری و کمک به تکمیل زیرساخت‌های لازم برای ارتقای همکاری‌های فرهنگی از جمله در صنعت گردشگری در این برنامه مورد تاکید قرار گرفته است.

مفهوم مشارکت راهبردی

 مشارکت راهبردی به‌عنوان بخشی از راهبرد دیپلماسیِ کلان جمهوری خلق چین با کشور‌های هدف می‌باشد که بر اساس پنج اصل اساسی:

1- احترام متقابل به تمامیت ارضی و حاکمیت کشور مقابل؛

2- عدم تعرض متقابل؛

3- عدم دخالت در امور داخلی یکدیگر؛

4- رابطۀ بُرد ـ بُرد دوجانبه؛

5- همزیستی مسالمت‌آمیز، تدوین و طراحی شده است

شایان‌ذکر است که دیپلماسی نوین چین از گونه‌ها و سطوح مختلفی همچون:

            1- مشارکت غیر راهبردی؛

            2- مشارکت راهبردی؛

            3- مشارکت همکاری راهبردی؛

            4- مشارکت جامع راهبردی؛

            5- مشارکت راهبردیِ جامع همکاری؛

          6- مشارکت راهبردی ویژه تبعیت می‌نماید.

نظر به تعمیق روابط راهبردی تهران و پکن، طی سالیان اخیر سطح مراودات فی‌مابین از مشارکت غیر راهبردی به مشارکت جامع راهبردی ارتقا یافته است. در همین رابطه باید توجه داشت که ازنظر پکن کشور‌هایی که در این سطح از همکاری جای می‌گیرند، اهمیت راهبردی و اقتصادیِ ویژه‌ای را توأمان احراز کرده‌اند.

عبور از دوران تراکم تهدیدها و ورود به دوره طلوع فرصت های انباشته
عبور از دوران تراکم تهدیدها و ورود به دوره طلوع فرصت های انباشته

تولید و ارتقای سرمایه اجتماعی برای نظام

براساس نظرسنجی های صورت گرفته در ماه های اخیر، میزان محبوبیت آقای رئیسی حدود 67 درصد است که این محبوبیت در طول سال های اخبر برای روسای جمهور بی سابقه بوده است. در ماه های منتهی به پایان دولت روحانی، محبوبیت وی کمتر از 5 درصد و مبزان خشم و تنفر از حسن روحانی بالای 80درصد بود.

روی کارآمدن دولت سیزدهم، باعث تولید سرمایه اجتماعی و موجی از امید و اعتماد و انتظار در مردم شده است. از همین رو است همزمان با حملات هکری به جایگاه های پمپ بنزین و توقف عملیات سوخت رسانی در 3800 جایگاه، شاهد جریان‌سازی رسانه‌ای و انتشار فراخوان‌های گسترده در فضای مجازی و شبکه‌های ماهواره‌ای جهت تحریک افکارعمومی و کشاندن اعتراضات مردمی به خیابان و ایجاد آشوب بودیم؛ اقدامی که با حضور میدانی رئیس‌جمهور نه‌تنها بی‌ثمر ماند بلکه مردم را با رویکردی جدید در بدنه حاکمیت مواجه کرد.

 درحالی‌که مردم خاطره خوبی از بحران بنزینی نداشتند و عباراتی همچون «من خودم هم صبح جمعه فهمیدم» را از رئیس‌جمهور قبل در خاطر داشتند مخابره تصاویر رئیسی در پمپ‌بنزین و وزارت نفت توانست این نگاه را که مدیریت شرایط بحرانی بدون متولی است از اذهان عمومی پاک کرده و به ظرفیتی برای بازگشت سرمایه اجتماعی تبدیل شود. مشابه این رفتار و حضور میدانی مسئولان را در مدیریت بحران زلزله‌های هرمزگان و اندیکا نیز از هیات دولت شاهد بودیم.

هر دولت به پشتوانه سرمایه اجتماعی‌ای که دارد، می‌تواند اقدامات موثری برای مردم انجام دهد. دولت سیزدهم اما شاید بدشانس‌تر از همه‌ دولت‌ها، دولتی با میراث کمترین سرمایه اجتماعی را از حسن روحانی تحویل گرفت. سرمایه اجتماعی در سال‌های گذشته از دو جهت آسیب دیده است؛ امید و اعتماد مردم.

درباره چرایی و چگونگی خدشه‌دار شدن این اعتماد طی سال‌های اخیر، می‌توان به اقدامات و روندهای متعددی ‌اشاره کرد که مطابق تمام نظرسنجی‌های داخلی و خارجی مردم روزبه‌روز نسبت به آینده ناامیدتر می‌شدند و کشور را در اداره جامعه و حل مشکلات آنها ناکارآمد می‌دانستند و عموما معتقد بودند در آینده وضع‌شان بدتر خواهد شد، به‌طوری‌که در ادبیات نخبگان سیاسی راجع به فروپاشی اقتصادی کشور و به صفر رسیدن درآمد کشور از محل فروش نفت، تورم 100درصدی و ونزوئلایی‌شدن کشور از حیث کاهش ارزش پول ملی صحبت می‌شد.

در همین راستا می‌توان گفت با اینکه درمان اقتصاد کشور اصلی‌ترین اقدامی ا‌ست که باید دولت سیزدهم انجام دهد، اما قبل از انجام هر کاری، مهم‌ترین وظیفه‌اش بازسازی و ترمیم اعتماد و امید مردم است. حال سوالی که مطرح می‌شود این است که اعتماد و امید مردم چگونه بازسازی و ترمیم می‌شود؟ مشخصا اعتماد و امید، طی سال‌ها به شکل تدریجی آسیب‌دیده و ترمیم آن نیز یک روند تدریجی است و ناگفته پیداست که ترمیم هر چیزی از خراب‌کردن آن بسیار سخت‌تر است. همچنین برای امید داشتن به کسی، پیش از هر چیز شما باید به آن اعتماد داشته باشید و برای جلب اعتماد، باید شنونده خوبی بود. رفتن میان مردم و دیدن و شنیدن بی‌واسطه مشکلات آنها، راهکاری مهم و اساسی در جلب اعتماد آنهاست، کاری که سیدابراهیم رئیسی، رئیس دولت سیزدهم در سفر سرزده‌اش به خوزستان و سپس سیستان‌وبلوچستان آغاز کرد. اما سفرهای استانی به آنجا ختم نشد، به‌طوری که دولت تاکنون به 15استان کشور سفر داشته است. به‌عبارتی، می‌توان گفت به‌طور متوسط هر 15روز یک استان توسط دولت بازدید شده است. از دیگر اقداماتی که دولت جدید آن را در پیش گرفته، اهتمام به تقویت ریشه‌های هویت ایرانی و نظام اجتماعی ایران -جامعه روستایی و عشایری- است.

نکته مهم دیگری که در بازگرداندن سرمایه اجتماعی به دولت موثر است، موضوع عمل به وعده‌هاست. کشور با مشکلات اقتصادی و مالی فراوانی دست‌به‌گریبان است اما تحقق وعده‌ها بیش از آنکه نیاز به منابع مالی داشته باشد، نیازمند اراده‌ای قوی و پیگیری‌ مستمر است. در همین راستا دولت سیزدهم احیای پروژه‌های نیمه‌تمام و نیمه‌تعطیل صنعتی، عمرانی و اقتصادی در استان‌ها را آغاز کرده است.

همچنین اهتمام به بخش کشاورزی و دامداری و حمایت از زندگی روستایی و عشایری به‌عنوان قشر مولد و کم‌هزینه جامعه ازجمله موارد مثبتی است که کلید خورده است. با وجود این، اما گفتنی است دولت هنوز در اول راه است و برای بازسازی زمین سوخته‌ای که از دولت قبل تحویل گرفته، باید راه طولانی‌ای طی کند.

یکی دیگر از مواردی که خدشه‌ای جدی به اعتماد مردم طی سال‌های اخیر وارد کرده، فاصله بین مدیران و مردم است. مردم همواره زندگی و سلوک شخصی مدیران دولت را تحت‌نظر دارند، به‌طوری‌که هرقدر این زندگی و سلوک به زندگی عموم جامعه نزدیک‌تر باشد، مجموعه دولت برای مردم قابل اعتمادتر بوده و امید آنها نیز افزایش می‌یابد. ازجمله اقدامات مثبتی که برای ترمیم این بی‌اعتمادی صورت ‌گرفته، در دسترس مردم بودن مدیران و حذف فاصله بین مردم و کارگزاران دولتی است. همچنین اصلاح الگوی حکمرانی و رفتار مدیران مبتنی‌بر اشرافیت سیاسی و اقتصادی به‌سمت الگوی دولت مردمی اعم از حضور در میدان و بین مردم، عملگرایی، تحرک و پویایی وزرا و بدنه دولت و عبور از بروکراسی اداری از دیگر اقدامات است. از عمده مواردی که باعث کاهش سرمایه اجتماعی کشور می‌شد، عدم هماهنگی کامل سه قوه برای حل مشکلات مردم بود. به همین جهت دولت سیزدهم در ماه های ابتدایی شروع به کارخود، تعامل با قوا جهت هم‌افزایی برای حل مشکلات مردم و احیای شوراهای عالی تعطیل‌شده را در اولویت اقدامات قرار داده است.

تاثیر ملموس همه اقدامات نام‌برده‌شده، براساس نظرسنجی‌های معتبر داخلی و خارجی اعم از گالوپ و نظرسنجی جهاد دانشگاهی،صدا و سیما و.. نشان می‌دهد روند امید و اعتماد مردم به دولت، صعودی است و افزایش قابل‌توجهی یافته است. اما با وجود همه تلاش‌های انجام‌شده، دولت سیزدهم باید در انجام همه این اقدامات اصل استمرار را حفظ کند.

میراث تهدید آمیز دولت روحانی

مروری بر کارنامه اقتصادی دولت روحانی نشان می دهد، رویکرد و عملکرد دولت یازدهم و دوازدهم به چه میزان برای کشور و حاکمیت تهدیدزا و نگران کننده بوده است.

   دولت سیزدهم وقتی امور قوه مجریه را در دست گرفت، تـورم ۵۸ درصد بود و با توجه به اینکه تـورم در دو بخش خدمات و کالاسـت ، در بخش مربـوط بـه خوراکـی‌هـا و آشامیدنی‌ها و در مجموع غذا به میزان ۷۲ درصد بود.

دولت روحانی فقط در ۴ ماه اول سال جاری که ماه‌های پایانی عملکردش بود، بیش از ۵۸ هزار میلیارد تومان پول چاپ کرد و با بی‌انضباطی تمام، کسری بودجه را در این مدت رفع کرد و تبعات وحشتناک تورمی آن را برای دولت رئیسی به جای گذاشت.

همچنین در هشت سال دولت روحانی حجم نقدینگی ۸ برابر شد و از ۴۷۹ هزار میلیارد تومان در پایان دولت دهم به ۳۸۲۰ هزار میلیارد تومان در پایان دولت دوازدهم رسید. اقتصاددانان می‌دانند که این رشد وحشتناک نقدینگی چه تبعات تورمی ایجاد و تاثیرات مخربی بر اقتصاد کشور دارد.

افزایش ظرفیت تولید برق کشور در ۸ سال دولت روحانی فقط ۲۳ درصد بود در حالی که در دولت‌های نهم و دهم ۸۵ درصد بود و این کم‌کاری دولت روحانی در تولید برق موجب این خاموشی‌ها شده که تا دو سال دیگر هم ادامه خواهد داشت زیرا تا دولت جدید از همین الان شروع به احداث نیروگاه‌های جدید کند، تا بهره‌برداری آنها ۲ سال زمان می‌برد.

نرخ ارز از متوسط ۳۲۷۰ تومان در تیرماه ۱۳۹۲ به حدود ۲۵۰۰۰ تومان در ماه پایانی دولت روحانی افزایش یافت که بیشترین رشد قیمت ارز در بین تمام دولت‌های قبل از انقلاب بود.

روحانی تورم بخش تولید را ۲ برابر کرد. بر اساس گزارش مرکز آمار، تورم نقطه به نقطه تولیدکنندگان صنعتی در بهار ۱۴۰۰ به ۹۴.۷ درصد رسید که بالاترین میزان تورم بخش تولید در دو دهه اخیر است. تورم نقطه به نقطه تولیدکنندگان صنعتی نسبت به پایان دولت دهم (۴۳ درصد در بهار ۱۳۹۲) بیش از ۲ برابر شده است. تبعات سنگین این فاجعه را در ماه‌های آینده در تورم بخش مصرفی شاهد خواهیم بود.

دولت رئیسی همچنین در حالی کشور را تحویل گرفت که تراز بازرگانی کشور در سال ۱۳۹۹ نسبت به سال ۱۳۹۱ بالغ بر ۹۰ درصد کاهش یافته و از ۳۰.۹ میلیارد دلار به فقط ۳.۲ میلیارد دلار رسیده است.همچنین صادرات کالای کشور در سال ۱۳۹۹ نسبت به سال ۱۳۹۱ نصف شده و از ۹۸ میلیارد دلار به ۴۹.۸ میلیارد دلار رسیده بود.

بدهی دولت به بانک مرکزی هم از ۱۳ هزار میلیارد تومان در پایان سال ۱۳۹۱ به ۱۱۵ هزار میلیارد تومان در پایان سال ۱۳۹۹ رسید که نشانگر رشد ۷۷۵ درصدی است. بدهی دولت به بانک‌ها هم در این مدت ۶۰۰ درصد افزایش یافت و از ۵۶.۷ (پنجاه و شش و هفت دهم) هزار میلیارد تومان در سال ۱۳۹۱ به ۳۹.۷ (سی و نه و هفت دهم) هزار میلیارد تومان در سال ۱۳۹۹ رسید.

ضریب جینی به عنوان شاخص شکاف طبقاتی از ۳۶۵ هزارم در سال ۱۳۹۱ به ۴۰۰ هزارم در سال ۱۳۹۹ رسید یعنی افزایش ۹.۵ درصدی شکاف طبقاتی در دولت روحانی رخ داده است که بالاترین میزان در دهه‌های اخیر است.

متوسط هزینه کل ناخالص سالانه خانوارها در مناطق شهری کشور از ۱۶.۴ میلیون تومان در سال ۱۳۹۱ به ۶۳.۴ میلیون تومان در سال ۱۳۹۹ رسید که افزایش ۲۸۶ درصدی یافته است.

دولت رئیسی در حالی شکل گرفت که متوسط رشد اقتصادی ۸ ساله دولت روحانی فقط ۱.۲ درصد بود که کمترین رقم بین دولت‌ها است. متوسط رشد اقتصادی بدون نفت هم در ۸ سال گذشته فقط ۱.۳ درصد بود که نسبت به سایر دولت‌های قبل فاجعه است.متوسط رشد درآمد ملی کشور در ۸ سال دولت روحانی منفی ۱.۸ درصد شده در حالی که در دولت‌های نهم و دهم مثبت ۲.۸ درصد بود.

متوسط رشد بخش صنعت در ۸ سال دولت روحانی فقط ۱.۶ درصد بود در حالی که در دولت‌های نهم و دهم ۵.۵ درصد بود. متوسط رشد بخش ساختمان در دولت روحانی منفی ۴.۶ درصد شد در حالی که در دولت‌های نهم و دهم مثبت ۴.۶ درصد بود. نتیجه رشد منفی بخش ساختمان، عدم تولید کافی مسکن و گرانی سرسام‌آور آن بوده است.

قیمت مسکن در تهران در تیرماه ۱۳۹۲ کمتر از ۳.۷ میلیون تومان بود در حالی که در تیرماه ۱۴۰۰ به بالای ۳۰ میلیون تومان رسید یعنی ۷۲۲ درصد گران شد.

رفع کمبود کالاهای اساسی

نکته قابل‌توجه درباره عملکرد اقتصادی دولت و ظرفیت‌ها و توانایی‌های مسئولان اقتصادی کابینه، کنترل برخی بحران‌های عجیب ریشه‌دار در تصمیمات اقتصادی دولت قبل است که یکی از نمونه‌های آن، جلوگیری از قحطی گندم بود.

شاید عجیب به‌نظر برسد، اما میراث دولتی که یکی از افتخاراتش را خودکفایی در تولید گندم عنوان می‌کرد (دولت دوازدهم) و به آن می‌بالید، وضعیت نگران‌کننده ذخایر این کالای اساسی بود.

در روزهای نخست انتخاب رئیسی به‌عنوان رئیس‌جمهور ازسوی مردم بود که تیم اقتصادی نزدیک به او متوجه کمبود 8 میلیون تنی گندم در ذخایر شد. این کمبود جدی، نشان‌دهنده درپیش بودن اولین بحران نشأت‌گرفته از تصمیمات دولت دوازدهم، در روزهای ابتدایی ریاست‌جمهوری سیدابراهیم رئیسی بود.  (فقط در سوتیتر پشت سرهم باشد، ولی در متن جداگانه همین طور نوشته شود)

پیش‌بینی می‌شد درصورت تامین نشدن این کسری، تا پایان شهریورماه، بحران جدیدی از جنس بحران صف‌های طویل تجربه‌شده برای تهیه کالاهای اساسی در دولت دوازدهم اتفاق بیفتد. بحرانی مثل قحطی گندم و تشکیل صف‌های طولانی مقابل نانوایی‌ها که به‌تنهایی می‌توانست در ابتدای کار، عاملی جهت ریزش پایگاه اجتماعی دولت جدید باشد، اما با تشکیل کارگروهی ویژه ازسوی رئیس‌جمهور منتخب برای پرداختن به این موضوع در ایامی که هنوز کابینه‌ای تشکیل نشده بود، چالش کمبود گندم، تا حد انکارناپذیری مدیریت شد.

کارگروه تشکیل‌شده برای پیگیری این مساله، با تامین حدود 200 هزار میلیارد ریال تسهیلات برای دستگاه‌های متولی، روند خرید تضمینی گندم و سایر محصولات کشاورزی را برای آنان تسهیل کرد. این کارگروه همچنین توانست با تامین 3 میلیارد دلار ارز ترجیحی و اختصاص بیش از 60 هزار میلیارد ریال برای واردات کالاهای اساسی، نهاده‌های کشاورزی و کود موردنیاز کشاورزان، دیگر بحران‌های صف‌کشیده برای ضربه زدن به معیشت مردم را حداقل برای مدتی دور نگه دارد.

عبور از دوران تراکم تهدیدها و ورود به دوره طلوع فرصت های انباشته
عبور از دوران تراکم تهدیدها و ورود به دوره طلوع فرصت های انباشته

گفت وگوی مستقیم با مردم در محروم ترین نقاط کشور

هرچند بازه زمانی سه‌ماه برای ارزیابی اقدامات یک دولت، زمانی بسیار کوتاه است اما برخی اتفاقات و تغییر روش‌ها در همین مدت اندک هم خودش را نشان می‌دهد. یکی از رویکردهای خوب دولت سیزدهم و شخص رئیس‌جمهور که باید به آن اشاره کرد، سفرهای استانی پایان هفته است؛ سفرهایی که تقریبا همه آن‌ها در روزهای پنج‌شنبه و جمعه انجام شد تا مشخص شود برای دولتی که شعار مردمی‌بودن را انتخاب کرده، تعطیلات آخر هفته معنایی ندارد و از همه فرصت‌ها برای خدمت استفاده می‌کند.

 اما مهم‌تر از آن، انتخاب مقاصد سفرها بود که محروم‌ترین استان‌ها و مناطق را در اولویت قرار داد؛ مناطقی که تا پیش از آن نامش هم به گوش خیلی از مردم و شاید مسئولان، نخورده بود:حضور سرزده در محله محروم «منبع آب» اهواز، بازدید از هورالعظیم و گفت‌وگو با مردم روستاهای اطراف هویزه، حضور در جمع اهالی روستای مرزی ملاعلی سیستان و بلوچستان، گفت‌وگو با کپرنشینان حاشیه‌شهر چابهار، نشست پای درددل‌های صیادان در بندر کنارک، حضور در جمع حاشیه‌نشینان محله کاظمیه بیرجند، گفت‏ وگو با کارگران معدن زغال‌سنگ طبس، حضور سرزده در حاشیه شهر ایلام، همنشین‌شدن با عشایر بویراحمدی تنگه گرگو، گفت‌وگو با کشاورزان شهرستان اهرم، عشایر دلوار و نخل‌داران تنگستان بوشهر، حضور در جمع مردم روستای فتحعلی پارس‌آباد اردبیل، مهمان‌شدن در سیاه‌چادر عشایر مهدی شهر، گفت‌وگو با کارگران فضای سبز در مسیر مهدی شهر به سمنان. و البته اتفاق خوب حضور شخص رئیس‌جمهور در جمع مردم زلزله‌زده سی‌سخت و اندیکا را هم نباید از قلم انداخت. این رویکرد و حضور میدانی در جمع محرومان، حتی اگر خروجی عملیاتی و اقتصادی زودبازده برای آن‌ها نداشته باشد، یک پشتوانه مهم روحی و آرامش قلبی است که موجب دلگرمی آن‌ها می‌شود، چراکه عالی‌ترین مقام اجرایی کشور را در کنار خود و در میان خود می‌بینند و بدون واسطه با او درددل می‌کنند.

خروج مسکن از رکود سیاستی

سرانجام پس از آن که حوزه مسکن در دولت یازدهم و دوازدهم با بی توجهی دولت مواجه شد و حتی واحدهای باقی مانده مسکن مهر نیز تکمیل نشد، دولت سیزدهم طبق تکلیف بودجه ای مجلس، هم اینک وارد گود شده و کلنگ ساخت به طور متوسط سالیانه یک میلیون مسکن را با ابلاغ این تسهیلات به بانک ها بر زمین زده است.

به این ترتیب باید با اجرای این قانون و پرداخت ۳۶۰ هزار میلیارد تومان تسهیلات طبق آن، منتظر رونق ساخت و ساز مسکن و تامین تقاضا از مسیر افزایش عرضه در این بخش بود. با این حال، این طرح همچنان از منظر تامین مالی با ابهاماتی مواجه است. گلوگاه این طرح این جاست که  آیا بانک ها توان اختصاص ۲۰ درصد از تسهیلات خود، همان گونه که در طرح به آن تکلیف شده است، دارند؟ همچنین در صورت تامین این میزان تسهیلات، این طرح جای دیگر بخش های اقتصاد را در تامین مالی تنگ نخواهد کرد؟

برگزاری مستمر و منظم نشست سران قوا 

 هم افزایی روز افزون سران سه قوه برای حل مشکلات مردم از جمله مواردی است که رهبرمعظم انقلاب پیوسته بر آن تاکید کرده اند و هماهنگی بین قوای کشور می تواند تاحد زیادی موانع و ناهماهنگی موجود در بخش های مختلف تقنینی، نظارتی و اجرایی کشور را بر طرف کند. موضوعی که رئیس دولت سیزدهم نیز اهتمام ویژه ای به آن دارد و برخلاف گذشته که نشست سران قوا برنامه مشخصی نداشت یا با بازدید یکی از روسای قوا از بخش بیماران کرونایی هفته ها از آن خبری نبود، حالا از اوایل شهریور امسال هر هفته به طور مستمر و منظم با حضور سران قوا برگزار می شود.

تقاضای خرید نفت ایران بیش از تولید

میزان تقاضای خرید نفت ایران در اوایل بهمن ماه امسال، بیش از تولید نفت بوده است به همین جهت، وزیر نفت کشورمان در جلسه با معاونان و مدیران دست اندرکار استخراج نفت تاکید کرده است باید تلاش برای افزایش پلکانی استخراج نفت افزایش یابد.

درحال حاضر روزانه یک میلیون و دویست هزار بشکه نفت تولیدی ایران به فروش می رسد و پول آن هم ظرف سه هفته به کشور باز می گردد. همچنین میزان فروش مبعانات کشورمان به مرز 200 هزار بشکه رسیده است. (فقط در سوتیتر پشت سرهم باشد، ولی در متن جداگانه همین طور نوشته شود)

همچنین هزینه ورود ارز حاصل از فروش نفت که در دولت گذشته حدود 5 درصد بود، در حال حاضر به رقم نیم درصد رسیده است.

ورود هواپیماهای جدید به ایران

با پیگیری های صورت گرفته توسط وزارت راه، بیش از 20 فروند هواپیمای نو وارد کشور شده است. این هواپیماها از مدرنترین هواپیماهای روز دنیا هستند که از کشور کانادا خریداری شده است و پیش بینی می شود تا پایان سال این تعداد به بیش از 30فروند برسد.

در حال حاضر از مجموع 370 فروند هواپیمای موجود در فرودگاه ها، 170 فروند آن عملیاتی است. هواپیماهای جدید با تبادل نفت خام وارد کشور شده و طرح نوسازی ناوگان هوایی ایران با خرید بیش از 300 فروند هواپیما در دستور کار قرار دارد. کشورهایی چون فرانسه، کانادا، برزیل و چین در حال مذاکره با کشورمان برای فروش هواپیماهای باری و مسافری هستند.

طرح تبدیل ایران به هاب ترانزیت منطقه

در ماه های اخیر، مذاکرات ایران با چین ، روسیه و هند به منظور تبدیل ایران به هاب ترانزیت منطقه ای به توافقات خوبی رسیده است.

در مذاکرات صورت گرفته با چین، طرح احداث 4 هزارکیلومتر راه آهن قطار سریع السیر به مراحل نهایی نزدیک شده است. همچنین ساخت 8 هزار کیلومتر راه آهن جدید هم در حال مذاکره است. مذاکره با روس ها جهت راه آهن شمال به جنوب و تکمیل خط راه آهن 170 کیلومتری رشت به آستارا از دیگر توفیقات دولت سیزدهم است.

همچنین مذاکراتی با هندی ها جهت خط راه آهن چاه بهار به افغانستان و آسیای میانه و همچنین سرمایه گذاری در سواحل مکران به نتایج خوبی رسیده است. همچنین پس از 10 سال، راه آهن کراچی، تهران و آنکارا هم مجددا کار خود را شروع کرده است.

حرف آخر

آنچه گفته شد، گوشه ای از رویکردها و دستاوردهای دولت سیزدهم بود که ضمن خنثی سازی بخشی از تهدیدات دشمن، بسترهای طلوع فرصت های بالقوه و بالفعلی را در عرصه های مختلف به وجود آورده است.

نیروهای جبهه انقلاب باید قدردان این گشایش های جدید باشند. ما از مرحله انباشت تهدیدات، در حال انتقال به دوره ظهور فرصت های جدید هستیم. راهبرد نظام اسلامی بر نقشه های دشمن فایق آمده است و بشارت آینده ای روشن برای نظام اسلامی پدیدار شده است. ما در دامنه کوه، در حال حرکت به سمت قله هستیم. این مسیر سختی ها و مشقت های خود را دارد، اما مهم این است که هدف را گم نکرده و در مسیر صحیحی در حال حرکت هستیم. ان شاءالله با هوشمندی مردم، کارآمدی مسوولان و عنایات ویژه حضرت صاحب العصر و الزمان(عجل الله تعالی فرج الشریف) این فرصت مغتنم را قدردان بوده و گام های بلندی به سوی تحقق تمدن عظیم اسلامی برخواهیم داشت. ان شاءالله

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *