قرآن در زندگی امام رضا علیه السلام

قرآن در زندگی امام رضا علیه السلام

خانه / قرآن و عترت / عترت / ستارگان هدایت / امام رضا (علیه السلام) / قرآن در زندگی امام رضا علیه السلام

قرآن کريم در انديشه، گفتار و کردار اهل‌بيت (علیهم السلام) تجسّم و عينيت تمام يافته است و سيرة کريمانه و سخن حکيمانة آنان، مستقيم يا غير مستقيم، روشنگر کتاب الهي در ابعاد گوناگون آن است؛ از اين رو يکي از رسالت‌هاي مهم امامان معصوم (علیهم السلام) تبليغ دين، بيان احکام و تفسير قرآن بوده است.

قرآن کريم در انديشه، گفتار و کردار اهل‌بيت (علیهم السلام) تجسّم و عينيت تمام يافته است و سيرة کريمانه و سخن حکيمانة آنان، مستقيم يا غير مستقيم، روشنگر کتاب الهي در ابعاد گوناگون آن است؛ از اين رو يکي از رسالت‌هاي مهم امامان معصوم (علیهم السلام) تبليغ دين، بيان احکام و تفسير قرآن بوده است. ميراث قرآني و تفسيري باقي مانده و ارزشمند از وجود مبارک امام رضا (علیه السلام) از نمونه‌هاي اعلي و عظيم ذخاير قرآني تفسير معصومان (علیهم السلام) است و از آن جا که لطف و حکمت خداوند متعال همواره اقتضا کرده انسان را در پهنة طبيعت، بي‌راه و راهبر، رها نکند، ميراث قرآني را در ميان خاندان نبوت (علیهم السلام) دست به دست نموده تا به هشتمين اختر تابناک آسمان امامت و ولايت حضرت امام علي بن موسي الرضا (علیه السلام) رسيد و آن امام همام، وارث کتاب الهي و مفسّر راستين قرآن شد و اکنون دوازدهمين حجت، امام عصر(علیه السلام) ميراث‌دار آن است. به فرمودة امام صادق (علیه السلام)؛

«پيوسته خداوند متعال از ميان ما خاندان، کسي را بر مي‌گزيند که کتاب او را از آغاز تا به انجامش مي‌آموزد.»

در اين مقاله با نگرشي به سيرة قرآني و تفسيري امام رضا (علیه السلام)، بياناتي که ايشان به طور مستقيم در باب قرآن کريم و تفسير و فهم آن فرموده‌اند، پرداخته می شود.

بخش عمده‌اي از گفتار و سيرة حضرت رضا (علیه السلام) به شکل مستقيم يا غير مستقيم به شرح، تبيين و عينيت بخشيدن کتاب خدای سبحان اختصاص دارد؛ بنابراين، مي‌توان در ديدي فراتر به گزارش، شرح و تفسير قرآن در بيانات امام رضا (علیه السلام) پرداخت. آنچه از ايشان در ابواب مختلف فقه ياد شده، به گونه‌اي تبيين و تفصيل آيات الاحکام و اوامر و نواهي الهي است يا آنچه دربارة توحيد، نبوت، امامت، معاد، ايمان و کفر و ديگر مسائل اعتقادي به جاي مانده است، شرح و بسط معارف اعتقادي قرآن است. اندرزها، آداب و اخلاق کريمانة امام رضا (علیه السلام) نيز توضيح آيه‌هاي اخلاقي قرآن مي‌باشد. از طرفی جاری و ساری بودن قرآن در زندگانی ائمه (علیهم السلام)، آنها را به بالاترین الگوهای انسانی در کل تاریخ بشریت تبدیل کرده است. بدین ترتیب رؤس مطالب این نوشته به قرار ذیل می باشد:

بیان منزلت و فضیلت قرآن

تبیین علوم قرآن

تفسیر آیات قرآنی

بیان احکام قرآن کریم

تنزیه پیامبران و تبیین متشبهات

قرآن در زندگی امام رضا (علیه السلام)

1) بیان منزلت و فضیلت قرآن

قرآن، توصيف گري گوياست و در آيه‌هاي فراواني به بيان منزلت رفيع و شأن والاي خويش پرداخته است تا براي کسي در روي گرداني از قرآن حجّتي باقي نماند و آن کسي که به قرآن رو مي‌آورد با معرفت و بينش در وادي آن گام نهد. اهل‌بيت (علیهم السلام) نيز که عارف به حقيقت قرآن هستند، هم پاي آن، اين منزلت و فضيلت را به خوبي تبيين کرده‌اند.اينک نمونه‌اي از فرازهاي گفتار امام رضا (علیه السلام) در اين خصوص ذکر مي‌گردد:

الف) ريان بن صلت از حضرت رضا (علیه السلام) پرسيد: نظر شما دربارة قرآن چيست؟ امام فرمودند:

«کلام الله لاتتجاوزه و لا تطلبوا الهدي في غيره فتضلّوا»؛ قرآن کلام خداست، از آنچه او گفته است، فراتر نرويد و هدايت را در غير او نجوييد که گمراه مي‌شويد.

ب) محمد بن موسي رازي از پدرش روايت کرده که يکي از روزها در محضر حضرت رضا (علیه السلام)، سخن از قرآن به ميان آمد. امام (علیه السلام) فرمودند:

«قرآن ريسمان محکم، دستاويز استوار و آيين برتر خدا در ميان بندگان است. به سوي بهشت راهبري مي‌کند و از دوزخ رهايي مي‌بخشد. در اثر گذشت زمان، کهنه نشده و با تکرار بر زبان‌ها از ارزش و اثر بخشي آن کاسته نمي‌شود؛ زيرا خداوند، آن را براي زمان خاصّي قرار نداده است، بلکه حجت و برهان براي همة انسان‌ها در سراسر زندگيشان است و نه از پيش رو و نه از پس، باطل به آن وارد نخواهد شد. فرود آمده‌اي از سوي خداوند حکيم و ستوده است.»

ج) در حديث امامت که از آن حضرت صادر شده نيز آمده است که ايشان مي‌فرمايند:

«خداوند زماني پيامبرش را به سوي خود فراخواند که دين او را کامل و بر او، قرآن را نازل کرد، کتابي که روشنگر همه چيز است و حلال و حرام و حدود و احکام و هر آنچه مردم بدان نيازمندند، در آن به طور کامل بيان شده است.»

د) ابن سکیت می­گوید: به حضرت رضا (علیه السلام) گفتم: چرا خداوند تبارک و تعالی موسی (علیه السلام) را با معجزه عصا و ید بیضا و ابزار باطل کننده سحر فرستاد؟ و چرا عیسی (علیه السلام) را با طبّ و محمّد(صلی الله علیه و آله و سلم) را با کلام و سخن و «اعجاز بیانی» مبعوث نمود؟ امام (علیه السلام) پاسخ دادند:

«چون خداوند متعال موسی (علیه السلام) را مبعوث نمود ، در میان مردم سحر و جادوگری رواج داشت ، او از جانب خدای متعال معجزه­ای آورد که مردم آن زمان توانایی بر همانندی آن نداشته باشند. و بدین وسیله جادوی آنان را باطل نمود. و خداوند یگانه عیسی (علیه السلام) را در زمانی به پیامبری فرستاد که انواع بیماریها در آن زمان وجود داشت و مردم نیازمند درمان های پزشکی بودند، بدین جهت خداوند متعال به او معجزه ای داد. که دیگران از آن بی بهره بودند او مردگان را زنده می­نمود و کوران مادرزاد را شفا می­داد و بیماری پیسی را بهبودی می بخشید. و بعثت محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) در زمانی بود که سخن سرایی و خطابه ـ و گمان می­کنم که امام (علیه السلام) کلمه شعر را نیز فرمودند ـ مردم را تحت تأثیر گسترده و جوّ غالب خود قرار داده بود، بدین سبب از جانب خدای متعال مواعظ و حکمت هایی به پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) داده شد که بطلان گفتار و سخنان کافران را آشکار و حجّت را بر آنان تمام نماید.»

2) تبیین علوم قرآن

در بحث‌هاي قرآني، گاهي خود قرآن کريم، موضوع و محور بحث قرار مي‌گيرد و گاهي به بررسي و مطالعة جنبه‌هاي مختلف آن پرداخته مي‌شود. در اصطلاح به اين بخش از مباحث قرآني مثل نزول قرآن، اسباب نزول، قرائات، محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ، مباحث ادبي قرآن؛ اعجاز و… را در بر مي‌گيرد، علوم قرآن اطلاق مي‌شود.در آثار به جاي مانده از حضرت رضا (علیه السلام)، نمونه‌هايي وجود دارد که در ذيل علوم قرآن جاي مي‌گيرد که ما به بيان آن‌ها مي‌پردازيم:

ترتيب نزول:

حضرت امام رضا عليه السلام فرمودند:

از پدرم شنيدم که از پدرش حکايت مي‌کرد نخستين سوره‌اي که نازل شد «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ * اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِى خَلَق» و آخرين سوره‌اي که نازل شد «إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْح» بود.

بحث نخستين و آخرين بخش‌هاي نازل شدة قرآن، از جمله مباحث علوم قرآن است که امروزه در ذيل «تاريخ» يا «علوم قرآن» از آن ياد مي‌شود.

نظم و اعجاز قرآن:

در فرازي از حديثي که محمد بن موسي رازي از پدرش در مورد منزلت و فضيلت قرآن از حضرت امام رضا (علیه السلام) ذکر نموده و ما نيز در بحث فضيلت قرآن در بينش آن حضرت، اين روايت را آورديم، چنين مي‌گويد: «ذکرالرضا عليه السلام في منزله قرآن فعظّم الحجّه فيه والايه والمعجزه في نظمه»؛ او گرچه سخن امام رضا عليه السلام دلايل اعجاز و نظم قرآن را ذکر نمي‌کند، ولي اين عبارت وي دلالت دارد که آن حضرت، اين مسأله را بسيار با اهميت دانسته و از آن به عظمت ياد کرده است.

شأن نزول:

از امام رضا (علیه السلام) روايت‌هايي در شأن نزول برخي آيات و سور وارد شده است که به ذکر دو مورد بسنده مي‌کنيم.

آن حضرت از پدرانش نقل مي‌کند که:

آية «الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُم بِالَّيْلِ وَ النَّهَارِ سِرًّا وَ عَلَانِيَةً»[11]؛ دربارة حضرت علي (علیه السلام) نازل شده است.

حضرت امام رضا (علیه السلام) در تفسير سورة «وَ الَّيْلِ إِذَا يَغْشى» مي‌فرمايند:

اين سوره دربارة ابو دحداح است که درخت خرماي شخصي بخيل را که در خانة مرد انصاري بود و موجب اذيت او مي‌شد، در عوض خانه‌اش خريد و به آن مرد واگذار کرد.

محکم و متشابه:

علي بن ابراهيم قمي روايت مي‌کند که حضرت ثامن الحجج عليه السلام فرمودند:

«هرکس متشابه قرآن را به محکمش بازگرداند، به راه راست راهبري مي‌شود. سپس فرمودند: در اخبار ما نيز متشابهاتي همانند متشابهات قرآن و محکماتي همانند محکمات آن وجود دارد، پس متشابهات آن را به محکماتش ارجاع دهيد و از متشابه آن بدون در نظر گرفتن محکم، پيروي نکنيد که گمراه مي‌شويد.»

3) تفسیر آیات قرآنی

سيره و روايات تفسيري باقي ‌مانده از عالم آل محمد (علیه السلام) گنجينة بسيار ارزشمند و دست مايه بسيار مهم براي مفسران و علاقه‌مندان به تفسير قرآن به شمار مي‌رود. ما به اختصار نمونه‌هايي را ذکر مي‌نماييم:

نکات تفسیری:

امام رضا (علیه السلام) در حدیثی از پدران بزرگوار خود از امیرالمومنین علیه السلام نقل می کنند که فرمودند:

از پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدم که خداوند متعال فرموده است: من سوره حمد را میان خود و بنده­ام تقسیم کرده­ام نیمی از این سوره برای من و نیمی از آن برای بندة من است. و هر چه بخواهد اجابت می­شود هنگامی که بنده می­گوید: «بسم الله الرحمن الرحیم» خداوند بزرگ می­فرماید بنده­ام به نام من آغاز کرد و بر من است که کارهای او را کامل نمایم. و برای او در همه حالاتش برکت قرار دهم و هنگامی که می­گوید: «الحمدلله ربّ العالمین»؛» خداوند بزرگ می­فرماید: بنده­ام مرا حمد و ستایش نمود و دانست نعمتهایش را که دارد از ناحیه من است و بلاهایی را که از او دور کردم با احسان من بوده است گواه باشید که من نعمتهای سرای آخرت را بر نعمتهای دنیایی او می­افزایم و بلای آن جهان را نیز از او دفع می­کنم همان گونه که بلاهای دنیا را از او دور کردم» و هنگامی که می­گوید: «مالک یوم الدّین»؛ » خدا می­ فرماید : گواه باشید همان گونه که او حاکمیت و مالکیت روز جزا را از من دانست من در روز حساب، حسابش را آسان می­کنم. اعمال نیکش را می­پذیرم و از بدیهایش صرف نظر می­نمایم» و هنگامی که می­گوید: «ایاک نعبد»؛ «خداوند بزرگ می فرماید: بنده ام راست می­گوید تنها مرا پرستش می­کند من شما را گواه می­گیرم که بر عبادتش ثوابی به او بدهم که همه مخالفان عبادت او به حالش حسرت بخورند و هنگامی که می­گوید: «ایاک نستعین»؛ «خدا می­گوید بنده­ام از من یاری خواسته و تنها به من پناه آورده گواه باشید من او را در کارهایش کمک می­کنم و در سختیها یاریش می­نمایم و در روز پریشانی دستش را می گیرم» و هنگامی که می­گوید: «اهدنا الصراط المستقیم»؛ «خداوند متعال می ­گوید این خواستة بنده­ام برآورده است و او هر چه می خواهد از من بخواهد که من اجابت خواهم کرد و آنچه را امید دارد به او می بخشم و از آنچه بیم دارد ایمنی اش می دهم.»

علامه طباطبائی رحمة الله علیهپس از نقل این روایت می­نویسد:

این روایت همانطور که ملاحظه می­نمائید سورة فاتحة الکتاب را تفسیر می­کند و مؤید گفته قبلی ماست که گفتیم این سوره کلام خدای سبحان است امّا به نیابت از طرف بنده­اش که در مقام عبادت و اظهار عبودیت بیان می­دارد و پروردگار خویش را ستایش می­کند و این سوره در اصل برای عبادت قرار داده شده و در قرآن هیچ سوره­ای نظیر آن دیده نمی شود.

شیخ صدوق، در کتاب «عیون اخبار الرّضا و معانی الاخبار» از حضرت رضا (علیه السلام) روایتی نقل کرده که در معنای جمله «بسم الله» فرمود:

«معنایش این است که من خود را به علامتی از علامت های خدا نشاندار می­کنم تا همه بدانند که من بنده خدا هستم» شخص پرسید ؟ سمه در کلمة «بسم الله» به چه معناست فرمودند: «به معنای علامت»

نویسنده المیزان، پس از نقل این حدیث می­نویسد:

این معنا بر این اساس است که باء برای ابتداء است چون استعانت در سوره حمد ذکر شده و چون بنده خدا، عبادت خود را به علامتی از علامتهای خداوند سبحان علامت می زند باید نفس خود را هم که عبادتش منشعب به آن است به آن علامت بزند.

در نتیجه گویندة «بسم الله» علاوه بر اینکه در ظاهر کارهای خود را با نام خدا علامت گذاری می­کند، روح و حقیقت و جان خویش را نیز مظهر فناء فی الله قرار می­دهد.چنانکه قرآن کریم می­فرماید : «قل ان صلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله ربّ العالمین»

امام هشتم (علیه السلام) در تفسير آيه شريفه «الَّذِى جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِرَاشًا وَ السَّمَاءَ بِنَاءً»فرموده است:

«يعني زمين را با طبايع و ابدان شما سازگار و موافق قرار داد و آن را گرم و سوزان نساخت تا شما را بسوزاند، و بسيار سرد قرار نداد تا شما را منجمد گرداند، هواي آن را زياد خوشبو نکرد تا سرهاي شما به درد آيد، و زياد بد بو نساخت تا شما را هلاک کند، آن را مانند آب نرم روان قرار نداد، تا در آن غرق شويد، و زياد سخت و صلب نيافريد تا نتوانيد خانه و ابنيه و قبرهاي مردگان در آن بسازيد، بلکه خداوند متعال بخشي از آن را به اندازه‌اي که از آن سود بريد، و آرامش يابيد و بدن ها و خانه‌هايتان بر آن قرار گيرد، سفت و سخت آفريد. «وَ السَّمَاءَ بِنَاءً» ؛ يعني بر بالاي سر شما آسمان را سقفي محفوظ بنا کرد، و خورشيد و ماه و ستارگان آسمان را براي مصلحت و منفعت شما، به چرخش و گردش در آورد.»

حضرت امام رضا (علیه السلام) در مورد معناي «خَتَمَ اللَّهُ عَلىَ‏ قُلُوبِهِم»؛ فرمودند:

«ختم به معناي طبع است که به عنوان عقوبت عصيان و کفر کافران بر قلب‌هاي آنان زده مي‌شود. چنان که مي‌فرمايد: «بلکه خداوند متعال بر قلوب آنان مهر زده است به سبب کفر آنان، پس ايمان نمي آورند مگر اندکي.»

امام هشتم (علیه السلام) در پاسخ سؤال ابن فضال در مورد آيه شريفه «كلاََّ إِنهَُّمْ عَن رَّبهِِّمْ يَوْمَئذٍ لمََّحْجُوبُون»؛ فرمودند:

«خداوند متعال هرگز وابسته به مکاني نشده و در محلّي حلول نمي‌کند که موجب محجوب بودن بندگان از او باشد، ولکن در اثر معاصي از اجر و ثواب پروردگارشان محجوب مي‌شوند. »

حضرت امام رضا (علیه السلام) در معناي «تَرَكَهُمْ فىِ ظُلُمَاتٍ» در آيه شريفة 17 از سورۀ بقره فرموده‌اند:

«خداوند متعال چنين نيست که بدون جهت کسي را ترک و از او اعراض کند، ولي چون ديد که آنان (کفّار) از کفر و گمراهي و انحراف و طغيان خود دست نمي‌کشند، نظر لطف و معاونت هدايت را از آنان قطع مي‌کند و آنان را به خود و به اختيار خود وا مي‌گذارد.»

ابن فضال: «وسألته الرضا (علیه السلام) عن قوله الله عزّوجلّ: «وَ مَكَرُواْ وَ مَكَرَ الله»و «يخَُادِعُونَ اللَّهَ وَ هُوَ خَادِعُهُم»[26] فقال:

«إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى لَا يَسْخَرُ وَ لَا يَسْتَهْزِئُ وَ لَا يَمْكُرُ وَ لَا يُخَادِعُ وَ لَكِنَّهُ تَعَالَى يُجَازِيهِمْ جَزَاءَ السُّخْرِيَّةِ وَ جَزَاءَ الِاسْتِهْزَاءِ وَ جَزَاءَ الْمَكْرِ الْخَدِيعَةِ تَعَالَى اللَّهُ عَمَّا يَقُولُ الظَّالِمُونَ عُلُوّاً كَبِيراً»: ابن فضال گويد از امام رضا (علیه السلام) در مورد معناي مکر و خدعه پروردگار پرسيدم: آن حضرت در پاسخ فرمودند: پروردگار به کسي مکر و خدعه نمي‌کند. معناي مکر و خدعه پروردگار آن است که وقتي مردم مکر و خدعه در مقابل برنامه‌هاي الهي کنند خداوند متعال مطابق اعمال آنها، آنان را مجازات مي‌کند.

ارائه معناي واژگان:

از ديگر روش‌ها و معيارهاي تفسيري امام رضا (علیه السلام) در تبيين پيام‌ها و نکات آيات شريفه قرآني، آوردن جمله‌ها و عباراتي در ذيل آيه‌ها جهت معنا نمودن واژگان و اصطلاحات قرآني و بيان مقصود خداوند متعال و رفع ابهام‌هاي مردم در زمينة فهم قرآن مي‌باشد.

حضرت رضا (علیه السلام) از امام صادق (علیه السلام) نقل مي‌کند آن حضرت دربارة «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيم» فرمود:

«أَرْشِدْنَا إِلَى الطَّرِيقِ الْمُسْتَقِيم‏؛ يعني ما را به راه راست رهنمون باش تا پايبند و ملازم طريقي باشيم که به حجّت تو منتهي مي‌شود. و به دين تو مي‌رسد و ما را از پيروي هوا و اخذ به راي خود که منجر به هلاکت و تباهي مي‌شود باز مي‌دارد.»

امام رضا (علیه السلام) در بيان مذکور ضمن تبديل آية قرآن به معادل لغوي آن، تبيين مي‌کنند که صراط مستقيم راهي است که در مسير حجت خدا باشد و هوا جويي و خود رأیي در دين، گمراهي و تباهي است.

امام علي بن موسي الرضا (علیه السلام) دربارة «فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الجَْمِيلَ»فرمودند:

«صفح جميل، گذشتي است که در او مؤاخذه و عقاب نباشد.»

دربارة «خذوا زينتکم عند کلّ مسجد»نيز از امام رضا (علیه السلام) روايت شده که فرمودند:

«زينت يعني لباس؛ بنابراين، معناي آيه اين مي‌شود که هنگام نماز و حضور در مساجد، لباس‌هاي نيکو و زينتي خود را بپوشيد.»

از حضرت امام رضا (علیه السلام) دربارة «وَ مَا يُؤْمِنُ أَكْثرَُهُم بِاللَّهِ إِلَّا وَ هُم مُّشْرِكُونَ»پرسيده شد. فرمودند:

«شرکي است که به حدّ کفر نمي‌رسد.»

در اين آيه کريمه آمده: بيشتر آنان به خدا ايمان نمي‌آورند مگر آنکه براي او شريک مي‌گيرند.» اين سؤال پيش مي آيد که چگونه در حالي که مشرک‌اند، ايمان دارند. پاسخ امام رضا (علیه السلام) مي‌فهماند که مقصود از شرک مذکور در اين آيه، شرکي است که با ايمان قابل جمع است و به حد کفر نمي‌رسد.

تعيين مصداق و تطبيق آيه:

از ديگر معيارهاي تفسيري امام رضا (علیه السلام)، تعيين مصداق و تطبيق آيه است، بدين صورت که مفهوم کلي آيه اخذ و بر مصاديق جديد انطباق داده مي‌شود و راه کارهاي زندگي در گستره‌هاي مختلف فردي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي از قرآن برداشت مي‌شود و براي واژه يا عبارتي مصاديق بسيار کلامي و يا فردي تعيين مي‌نمايد. حال، نمونه‌هاي از کلام امام رضا (علیه السلام) در اين زمينه عرضه مي‌گردد که در آن به بيان مصداق و تطبيق ايه پرداخته‌اند:

امام علي بن موسي الرضا (علیه السلام) در آيه «إِن تجَْتَنِبُواْ كَبَائرَ مَا تُنهَْوْنَ عَنْهُ»، براي کبائر اين مصاديق را بر مي‌شمرند:

«پرستش بت‌ها، مي خوردن، قتل، نافرماني پدر و مادر، تهمت ناروا زدن، فرار از جنگ و خوردن مال يتيم.»

در ذيل آية «شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَاهَ إِلَّا هُوَ وَ الْمَلَئكَةُ وَ أُوْلُواْ الْعِلْمِ قَائمَا بِالْقِسْطِ» امام هشتم (علیه السلام) فرمودند:

«هو الإمام‏».

يعني مقصود و مصداق اعلي و اکمل «أُوْلُواْ الْعِلْمِ» امام معصوم (علیه السلام) است؛ زيرا دانش آنان برگرفته از دانش خدا و رسول اوست و آنان به سر چشمة علم و معرفت، دسترسي دارند و ديگران از فيض وجودشان به معرفت صحيح و کامل دست مي‌يابند.

امام رضا (علیه السلام) فرمودند:

«زماني که به شما سختي‌اي برسد، به واسطة ما از خداوند متعال کمک بخواهيد و اين همان فرمودة اوست: «وَ لِلَّهِ الْأَسمَْاءُ الحُْسْنىَ‏ فَادْعُوهُ بهَِا»

حضرت در ادامه فرمودند:

«به خدا سوگند! ماييم اسماي حسناي الهي که هيچ کس جز به شناخت ما پذيرفته نمي‌شود.»

وشّاء مي‌گويد: از حضرت رضا (علیه السلام) دربارة «وَ عَلَامَاتٍ وَ بِالنَّجْمِ هُمْ يهَْتَدُونَ» پرسيدم.

فرمودند:

«آن نشانه‌ها ماييم و نجم، رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) است.»

اعجاز عملی قرآن:

حسین بن خالد می­گوید از امام ابی الحسن الرضا (علیه السلام) پرسیدم اینکه خداوند فرموده: «و السّماء ذات الحبک»؛ «سوگند به آسمان که دارای راههاست» یعنی چه ؟ فرمودند:

«این آسمان راههایی به سوی زمین دارد.

حسین بن خالد می­گوید: عرض کردم چگونه می­تواند آسمان راه ارتباطی به زمین داشته باشد در حالی که خداوند متعال می­فرماید:«آسمانه بی ستون است.» امام (علیه السلام) فرمودند:

سبحان الله الیس الله یقول «بغیر عمد ترونها»؛ «آیا خداوند متعال می­فرماید بدون ستون است که قابل مشاهده باشد.»

قلت بلی؛ «من عرض کردم: آری»، فقال (علیه السلام): « پس فرمودند:»

«ثمّ عمد ولکن لا ترونها»؛ «پس ستونهایی هست ولکن شما آنرا نمی بینید.»

یکی از مفسرین پس از نقل این حدیث می­نویسد:

این آیه با توجّه به حدیثی که در تفسیر آن وارد شده است پرده از روی یک حقیقت علمی برداشته که در زمان نزول آیات، بر کسی آشکار نبود چرا که در آن زمان هیئت بطلمیوس با قدرت هر چه تمامتر، بر محافل علمی جهان و بر افکار مردم حکومت می­کرد و طبق آن آسمانها به صورت کُراتی تو در تو همانند طبقات پیاز روی هم قرار داشتند و طبعاً هیچکدام معلق و بی ستون نبود. بلکه هر کدام بر دیگری تکیه داشت ولی حدود هزار سال بعد از نزول این آیات، علم و دانش بشر به اینجا رسید که افلاک پوست پیازی، به کلّی موهوم است و آنچه واقعیت دارد، این است که کرات آسمان هر کدام در مدار و جایگاه خود، معلّق و ثابت اند، بی آنکه تکیه گاهی داشته باشند و تنها چیزی که آنها را در جای خود ثابت می دارد، تعادل قوّة جاذبه و دافعه است که یکی ارتباط با جرم این کرات دارد و دیگری مربوط به حرکت آنهاست این تعادل جاذبه و دافعه به صورت یک ستون نامرئی، کرات آسمان را در جای خود نگه داشته است حدیثی که از امیر المؤمنان (علیه السلام) در این زمینه نقل شده بسیار جالب است طبق این حدیث امام فرمودند:

«این ستارگانی که در آسمانند، شهرهایی هستند همچون شهرهای روی زمین که هر شهری با شهر دیگر ( هر ستاره­ای با ستاره دیگر ) با ستونی از نور مربوط است.»

آیا تعبیری روشن تر و رساتر از ستون نامرئی یا (ستونی از نور) در افق ادبیات آن روز برای ذکر امواج جاذبه و تعادل آن با نیروی دافعه پیدا می­شد.

در قرآن کریم از خداوند متعال با صفت « لطیف » یاد شده است.

امام علی ابن موسی الرّضا (علیه السلام) می­فرمایند:

«اینکه می­گوئیم خداوند متعال لطیف است به خاطر آن است که مخلوقات و آفریدهای لطیف آفرید و بدین جهت است که از اشیاء ظریف و ناپیدا آگاه است آیا آثار صنع او را در گیاهان لطیف و غیر لطیف نمی­بینی و آیا نمی­بینی که مخلوقات و حیوانات کوچک و حشرات ریز و چیزهایی که از آن هم کوچکتر از آثار صنع اوست موجوداتی که به چشم نمی­آیند و به قدری کوچک اند که نر و ماده و تازه و کهنه آنها نیز شناخته نمی شود.»

امام (علیه السلام) در این حدیث با تفسیر معنای لطیف یکی از معجزات علمی قرآن را بیان می­دارد زیرا این حدیث اشاره به میکروبها و حیوانات ذرّه­بینی نموده که قرنها قبل از پاستور بیان شده است.

4) بیان احکام قرآن کریم

فقه پژوهي قرآني از نخستين شاخه‌هاي تفسير و علوم قرآن است که زمينة خلق آثار فراواني با عنوان «آيات الاحکام» و «فقه القرآن» بوده است. امامان معصوم (علیهم السلام) که خود منبع و مرجع تبيين احکام دين هستند، در بسياري از موارد، نظر خود را در بيان احکام، به قرآن کريم مستند کرده‌اند. روايت هاي امام هشتم (علیه السلام) در آيات الاحکام و تمسّک به قرآن در تبيين مسائل فقهي از نمونه‌هاي بارز استناد معصومين (علیهم السلام) در تبيين احکام به قرآن کريم است.

ابوالقاسم فارسي مي‌گويد: به حضرت رضا (علیه السلام) عرض کردم: خداوند متعال در کتابش مي‌فرمايد: «فَإِمْسَاكُ بمَِعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحُ بِإِحْسَانٍ»[49]مقصود از آن چيست؟ امام (علیه السلام) فرمودند:

«امساک به معروف؛ (نگه داشتن به خوبي) يعني آزار ندادن همسر و پرداخت نفقة او و اما تسريح بإحسان؛ (به شايستگي رها کردن) يعني طلاق دادن طبق آنچه خدا مقرر فرموده است.»

پس از گفت و شنودي که ابوسعيد مکاري با امام رضا (علیه السلام) داشت، به امام مي‌گويد: مسأله‌اي از تو مي‌پرسم. امام مي‌فرمايد:

«گمان نمي‌کنم، پاسخ مرا بپذيري، از ياران من نيستي! اما در عين حال بپرس.»

مي‌پرسد: مردي که هنگام مرگش گفته است: «کلّ مملوک قديم فهو حرّ لوجه الله»؛ يعني هربردة قديمي‌اي که داشتم، در راه خدا آزاد کردم، در اين باره چه مي‌گويي؟ امام (علیه السلام) مي‌فرمايد:

«بله، هر بنده‌اي که شش ماه بر او گذشته باشد، آزاد است؛ زيرا خداوند مي‌فرمايد: «وَ الْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتىَ‏ عَادَ كاَلْعُرْجُونِ الْقَدِيمِ»[51]بنابراين، هرچيزي که شش ماه مانده باشد، قديمي است.»

5) تنزیه پیامبران و تبیین متشبهات

رواج اسرائيليات و افسانه‌هاي نادرست دربارة پيامبران (علیهم السلام) برداشت‌هاي نادرست از آيات متشابه در داستان پيامبران (علیهم السلام) و تفسيرهاي ناروا، سبب مشوّه شدن چهرة پيامبران (علیهم السلام) و تهمت‌هاي ناروا به آنان بوده است و شايد در طول تاريخ برخي ناپاکان خواسته‌اند با آلوده جلوه دادن حريم نبوّت و ولايت، زمينة حضور خود در مسند رهبري جامعه و توجيه کرده‌هاي خود را فراهم آورند.

امامان معصوم (علیهم السلام) که مهبط وحي و آگاه به سرگذشت و سيرة انبياي پاک الهي بوده‌اند، پرده از چهرة باطل برداشته و به دفاع از حريم نبوت پرداخته‌اند. اهل بيت (علیهم السلام) تمامي آيه‌هاي مربوط به زندگي انبيا (علیهم السلام) را بر اساس «راي به عصمت آنان» تفسير کرده و به اين گرايش معروف بوده‌اند.

عالم آل محمد، امام هشتم (علیه السلام) در مناظراتشان و در پاسخ پرسش‌هايي که از ايشان مي‌شد، ميراث ارجمندي را در تفسير آيات قصص به يادگار گذاشت که به يک نمونه از آن اشاره مي‌شود:

محمد بن علي بن جهم، حکايت مي‌کند که در مجلس مأمون حاضر شدم و علي بن موسي الرضا (علیه السلام) نيز نزد وي نشسته بود. مأمون به ايشان گفت: اي فرزند رسول خدا! آيا سخن شما اين نيست که پيامبران داراي عصمت از گناه هستند؟ وي فرمود:

«بله، درست است».

مأمون از تعدادي از آيه‌هاي قرآن پرسيد، از جمله گفت: اين آيه را براي من روشن سازيد که نسبت به ابراهيم (علیه السلام) مي‌فرمايد: «فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ الَّيْلُ رَءَا كَوْكَبًا قَالَ هَذَا رَبىّ‏ِ». علي بن موسي (علیه السلام) فرمودند:

«ابراهيم (علیه السلام)، ميان سه گروه قرار گرفت: زهره پرست، ماه پرست و خورشيد پرست. اين زماني بود که از نقبي که در آن مخفي بود، خارج شد. وقتي پردة تاريک شب، همه جا را گرفت و ستارة زهره را ديد، به گونه‌اي پرسش گرانه و انکار آميز گفت: «هَذَا رَبىّ» چون زهره افول کرد و نا پديد شد، گفت: من چيزهايي را که غروب مي‌کنند، دوست ندارم؛ زيرا افول از صفات پديد آمده‌هاست، نه چيزي که قديم و هميشگي است. پس از آن، وقتي ماه را ديد که طلوع کرده است، انکار آميز و پرسش گرانه گفت: اين پروردگار من است؟! زماني که ماه از ديدگان نهان شد گفت: اگر پروردگارم مرا هدايت نکند، از گمراهان خواهم بود. پس چون صبح شد و خورشيد را ديد که درخشان و طالع است، از روي انکار و پرسش، نه از روي پذيرش و خير گفت: اين پروردگار من است؟! اين که از زهره و ماه هم بزرگ‌تر است! آنگاه که خورشيد غروب کرد، به گروه‌هاي سه گانه‌اي که زهره، ماه و خورشيد را مي‌پرستيدند، گفت: اي قوم! من از آنچه شما شريک خداوند متعال قرار مي‌دهيد، بيزارم، من رو به سوي کسي مي‌آورم که آفرينندة آسمان‌ها و زمين است و از مشرکان نيستم. ابراهيم (علیه السلام) خواست براي آنان بطلان دينشان را روشن و ثابت کند که پرستش، همانند زهره، ماه يا خورشيد را نسزد و تنها شايستة آفرينندة آنها و خالق آسمان و زمين است. آنچه ابراهيم با آن بر قومش احتجاج کرد، از چيزهايي بود که خداوند عزّوجل به او الهام کرده بود، همچنان که مي‌فرمايد: «وَ تِلْكَ حُجَّتُنَا ءَاتَيْنَاهَا إِبْرَاهِيمَ عَلىَ‏ قَوْمِهِ»

6) قرآن در زندگی امام رضا (علیه السلام)

عشق فراوان امام رضا (علیه السلام) به کتاب خداوند متعال او را بر آن داشت تا نخست در زندگی فردی اش از آن بهره ببرد. نه زمان برای او مطرح بود و نه مکان و نه روز و شب که موارد زیر بهترین گواه این مدعا است:

هر سه روز یک بار ختم قرآن:

ابوذکوان عشق زائد الوصف امام رضا (علیه السلام) به قرآن کریم را این چنین توصیف کرده است: حضرت هر سه روز یک بار قرآن را ختم می کرد و آنگاه می فرمودند:

اگر می خواستم زودتر از سه روز آن را به پایان برسانم، می توانستم «اما نخواستم چنین کنم.» زیرا در موقع تلاوت به هر آیه که می رسیدم در آن فکر و اندیشه می کردم که درباره چه چیزی و در چه زمانی نازل شده است. بدین جهت در هر سه روز یک بار قرآن را به پایان می رسانم.

قرآئت قرآن در بستر خواب:

عشق فراوان امام رضا (علیه السلام) به این کتاب آسمانی او را بر آن داشت تا علاوه بر روز، در شب نیز قرآن بخواند و حتی آیات زیادی را در آستانة خواب و در رختخواب تلاوت می کرد.

رجاء بن أبی الضحّاک که گزارشی از سفر امام (علیه السلام) داده چنین گوید: امام به هنگام خواب در رختخواب خویش فراوان قرآن می خواند و هرگاه به آیه ای می رسید که در آن یادی از بهشت یا جهنّم آمده بود، گریه می کرد و از خداوند بهشت را درخواست می نموده و از آتش جهنم به او پناه می برد.

هزار ختم قرآن در یک پیراهن:

شیخ طوسی در کتاب امالی به سند خود از علی بن علی فرزند برادر دعبل خزاعی نقل کرده که در سال 198 ق. همراه برادرم دعبل خدمت امام رضا (علیه السلام) رسیدیم و تا پایان سال 200 ق. در محضرش اقامت داشتیم و سپس به قم رفتیم. بعد از آن که امام رضا (علیه السلام) به برادرم دعبل پیراهن پشمینة سبز رنگی به همراه انگشتری که نگینش عقیق بود، هدیه کرد، همچنین به او درهم هایی که نام آن حضرت بر آن نقش بسته بود، مرحمت نمود و به او فرمودند:

ای دعبل به قم برو که در آنجا سود و بهره خواهی یافت. و به او یادآور شد: از این پیراهن به خوبی محافظت کن که من در این پیراهن هزار شب هزار رکعت نماز خوانده ام و هزار مرتبه قرآن را در آن ختم کرده ام.

قرائت سُوَر گوناگون در نماز:

امام رضا (علیه السلام) در نمازهای واجب و مستحب در شب و روز از سوره های متنوع و گوناگونی استفاده می فرمود و قرائت می کرد. رجاء بن أبی الضحاک که در سفر امام (علیه السلام) از مدینه تا مرو همراه آن حضرت بوده، در گزارشی مفصل به این مسأله اشاره کرده است:

امام رضا (علیه السلام) در اول ظهر شش رکعت نماز مستحبی می خواند که پس از سوره «حمد» سوره های «یا ایها الکافرون» و «قل هو الله احد» را می خواند و در دو رکعتی که پس از نماز جعفر طیار می خواند از سوره های «ملک» و «هل أتی» استفاده می کرد. و همچنین در رکعت وتر سوره های «قل أعوذ برب الفلق» و «قل أعوذ برب النّاس» را تلاوت می کرد.

و در نمازهای واجب خود پس از سوره حمد از سوره های «انا انزلناه فی لیلة القدر» و همچنین در ظهر

جمعه سوره «جمعه» و سوره «منافقین» و در نماز عشاء در شب جمعه سوره «سبّح» و در نماز صبح روز دو شنبه و پنج شنبه در رکعت دوم پس از «حمد» سوره «غاشیه» را تلاوت می فرمود.

اذکار امام پس از تلاوت برخی سوره ها:

محدّثان و راویان حدیث نقل کرده اند که امام رضا (علیه السلام) پس از تلاوت برخی آیات قرآنی و یا در پایان برخی از سوره های قرآن به طور آهسته یا بلند جملاتی را بر زبان جاری می کردند که بخشی از آنها را رجاء بن أبی الضحاک برای ما نقل کرده است.

وی می گوید: امام رضا (علیه السلام) در تمام نمازهای خود در شبانه روز «بسم الله الرحمن الرحیم» را بلند می گفت و هرگاه آیة «قل هو الله أحد» را تلاوت می کرد، پس از آن آهسته می گفت:

«الله أحد»

و هر گاه سوره «توحید» را به پایان می رساند سه مرتبه می فرمود:

«کذلک الله ربّنا»

و اگر سوره «جحد» را می خواند آهسته می فرمودند:

«یا ایها الکافرون»

و وقتی از تلاوت سوره فارغ می شد می فرمود:

«ربی الله و دینی الاسلام»

و هرگاه سوره «والتین والزیتون» را تلاوت می کرد در پایان می فرمود:

«بلی و أنا علی ذلک من الشاهدین»

و هرگاه سوره «لااقسم بیوم القیامه» را تلاوت می کرد در پایان می فرمود:

«سبحانک اللهم بلی»

و به هنگام تلاوت سوره «جمعه» می فرمود:

«قل ما عند الله خیر من اللهو و من التجارة للذین اتقوا والله خیر الرّازقین»

و هرگاه از سوره «حمد» فارغ می شد می فرمود:

«الحمد لله ربّ العالمین، و اگر سوره سبّح اسم ربک الأعلی»

و نیز اگر به آیه یا «ایهاالذین آمنوا» می رسید، آهسته می فرمود:

«لبیک اللهم»

تکیه گاه کلام امام رضا (علیه السلام):

امام رضا (علیه السلام) در تمام زمینه ها و مسائل دینی و علمی و عقیدتی و فقهی از این کتاب آسمانی و این منبع پر فیض الهی کاملاً بهره می برد. و در هر سخن یا بیان به کلام الله مجید تکیه کند. صدوق در امالی از ابوذکوان از ابراهیم بن ابی العباس نقل کرده که می گفت: ندیدم چیزی را از امام رضا (علیه السلام) بپرسند که جوابش را نداند؛ بلکه جواب همه چیز را می دانست و نیز داناتر از او به زمان خویش را هرگز مشاهده نکردم.

مأمون پیوسته با پرسشهای گوناگون خود امام را می آزمود. اما ایشان به همه پرسشهای وی جواب می داد. تمام گفته های امام رضا (علیه السلام) و پاسخ های وی برگرفته از قرآن کریم بود.

تلاوت کتاب خدا:

شیخ صدوق در کتاب عیون اخبار الرضا به سند خود از حضرت امام رضا (علیه السلام) از پدران خود از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل کرده که پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

«شش چیز از مروّت و جوانمردی است، سه کار در حضر و سه نوع رفتار در سفر. اما در وطن، اوّل، تلاوت کلام الله مجید؛ و دوم، آباد کردن مساجد؛ و سوم، اتحاد برادران در راه خدمت به جامعه. و امّا آن سه امر که در سفر است: اوّل، زاد و توشه را بی دریغ در اختیار همسفران گذاشتن؛ و دوم، حُسن خلق؛ و سوم، مزاح و شوخی بدون آمیختن با هیبت.»

قرائت قرآن با صوت و ترتیل:

قرآن زیبا است و هرچه به زیبایی اش کمک کند، بسیار پسندیده است. از جمله این که قرآن را باید با صدای رسا و صوت حسن قرائت نمود.

امام رضا (علیه السلام) از پدرانش از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل می کنند:

«حسّنوا القرآن بأصواتکم، فانّ الصوت الحسن یزید القرآن حسناً»؛ قرآن را با صوت نیکو زینت دهید، زیرا که صدای نیکو بر زیبایی قرآن می افزاید.

قرائت قرآن در ماه رمضان:

محدث نوری از کتاب فقه الرضا در باب روزه آورده است که امام رضا (علیه السلام) فرمودند:

«و أکثر فی هذا الشهر المبارک من قراءة القرآن والصلاة علی رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)»؛ در این ماه شریف قرآن زیاد بخوان و فراوان بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) صلوات و درود بفرست.

همچنین از پدران خود از علی (علیه السلام) از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل می کند که فرمودند:

«من تلافیه (شهر رمضان) آیه من القرآن، کان له مثل أجر من ختم القرآن فی غیره من الشهور»؛ کسی که یک آیه از قرآن در ماه رمضان بخواند مانند یک ختم قرآن است در ماه های دیگر.

ختم قرآن در مکه مکرّمه:

علامه محدّث نوری در کتاب مستدرک آورده که در برخی از نسخه های فقه رضوی از امام رضا (علیه السلام) آمده است که فرمودند:

«فإن قدرت أن لاتخرج من مکه حتی تختم القرآن فافعل فإنه یستحبّ»؛ اگر می توانی از مکه خارج نشوی تا قرآن را در آنجا ختم کنی، این کار را انجام بده؛ زیرا بسیار شایسته است. و این کار، یکی از مستحبّات می باشد.

هیات رزمندگان اسلام

منبع: روزنامه كيهان (مهدي سلطاني رناني)؛ (نشریه فرهنگ کوثر، شماره 67، محمد جواد مروجی طبسی، و عباس کوثری)،

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *