قوی شدن؛هم استراتژی هم هدف | دکتر رسول سنایی راد

قوی شدن؛هم استراتژی هم هدف | دکتر رسول سنایی راد

خانه / اختصاصی هیأت / قوی شدن؛هم استراتژی هم هدف | دکتر رسول سنایی راد

با توجه به اهمیت قوی شدن که از نگاه ایشان؛ «اساسا حیات یک ملت و بالندگی یک ملت وابسته به این است که مؤلفه های قدرت و عناصر قدرت را درخود تقویت کند» (۹/۴/۹۷) آن را در زمره اهداف بلند الهی دانسته و با صراحت اعلام می دارند ؛«قوی شدن کشور جزء هدفهای ما است این هم از خطوط  اصلی نسخه بعثت است.

قوی شدن؛هم استراتژی هم هدف | دکتر رسول سنایی راد

مقدمه:

یکی از رهنمودهای مکرر رهبر فرزانه و حکیم انقلاب اسلامی، امام خامنه ای که همراه با تلاش عملی از سوی خود معظم له نیز می باشد، قوی شدن افزایش قدرت ملی است که در ایجاد آن تمام آحاد و اقشار جامعه را صاحب نقش می دانند.

با توجه به اهمیت قوی شدن که از نگاه ایشان؛ «اساسا حیات یک ملت و بالندگی یک ملت وابسته به این است که مؤلفه های قدرت و عناصر قدرت را درخود تقویت کند» (۹/۴/۹۷) آن را در زمره اهداف بلند الهی دانسته و با صراحت اعلام می دارند ؛«قوی شدن کشور جزء هدفهای ما است این هم از خطوط  اصلی نسخه بعثت است.»(۲/۱/۹۹)

همچنین معظم له مخالفت دشمن با اقتدار نظام و تلاش دشمن را برای تهی سازی نظام اسلامی از عناصر قدرت، برای از بین بردن نظام معرفی کرده و همگان را به مواظبت بر این راهبرد دشمن هشدار می دهد.

از آنجا که، گفتمان سازی اولین و اصلی ترین گام برای نیل به استراتژی و هدف متعالی به حساب می آید. این موضوع برای  واکاوی دراین نوشتار انتخاب شده است.

معنا ومفهوم قوت وقدرت

قوت را مقام معظم رهبری مترادف با قدرت به کار می گیرند که مهم ترین واژگان نزدیک به آن سلطه و اقتدار است که از زبان عربی به فارسی راه یافته اند.

در ادبیات انگلیسیpower  به معنای قدرت بکار می رود واژه های Authority , Force هم معادل آن به کار رفته که به معنی زور، استعداد و توانایی انجام کار و آنچه که دارای کنترل یا تاثیر است، می باشد.

قدرت در معنای اصطلاحی آن عبارت است از هر عاملی که بتواند کنترل شخص بر شخص دیگر را به وجود آورده و حفظ کند، شامل می شود. قدرت، کلیه روابط اجتماعی- از خشونت تا روابط دقیق و ظریف روانی – را در بر می گیرد که به کمک آنها، فردی فرد دیگر را کنترل می کند. به تعبیری دیگر، قدرت توانایی وادارکردن فرد به انجام چیزی است که خودش آن چیز یا کار را انتخاب نمی کرد.

قدرت مفهومی چند بعدی و جدال بر انگیز و گسترده دارد که مانند آن از علوم طبیعی و ابزار نظامی تا علوم اجتماعی و ابزار فکری و رسانه ای را شامل می شود. از این رو قدرت مفهومی میان رشته ای پیدا کرده و مهمترین وجه مشترک در بازنمایی آن را می توان تاثیرگذاری بر دیگران دانست که این تاثیرگذاری یا امکان مؤثر بودن وجه مثبت و یا خوشایند آن برای صاحب قدرت به حساب می آید. این تاثیرگذاری می تواند درنگاه منفی و غیردینی و غیرانسانی برای سلطه بر دیگران و در نگاه دینی و انسانی برای هدایت و تأمین سعادت دیگران مصرف شود.

اما در هر صورت قدرت، نوعی انگاره درونی استوار، هویت مستقل و پایدار بودن غیر قابل انکار را به صاحب قدرت تلقین می کند.

قدرت با حاکمیت در هم تنیده و عجین است و حاکمیت عبارت است از قدرت برتر فرماندهی در درون جامعه و قدرت استقلال و نفی وابستگی به بیرون آن که متعلق به بالاترین مرجع اقتدار است. به عبارت دیگر حاکمیت، امکان اعمال اراده ای فوق اراده های دیگراست.

قوی شدن؛هم استراتژی هم هدف | دکتر رسول سنایی راد
قوی شدن؛هم استراتژی هم هدف | دکتر رسول سنایی راد

انواع قدرت

ماهیت قدرت به تعبیر و یا ساخت آن مرتبط بوده و در طول تاریخ با نوع نگاه و تلقی نسبت به نحوه تولید و استفاده از ابزار متغیر بوده است. در تعبیر سخت و اجباری قدرت یا آمریت آن، قدرت به توان اعمال سلطه از سوی یک بازیگر به بازیگر دیگر بر می گردد که برای تمکین ازخواست خود دنبال می شود. اما قدرت در تعبیر نرم  با عنصر اقناع تعریف شده و در فضای ارتباط متقابل و همراه با جذب و همراه سازی پدید می آید.

عموما از هردو تعبیر و ساخت استفاده شده و خروجی آن همان تاثیرگذاری بردیگران است.

قدرت را به سه گونه ی سخت، نرم و هوشمند تعریف می کنند:

۱-قدرت سخت که آمریت را تامین و با امکانات مادی فراهم شده و توان دفاعی و نظامی را فراهم می آورد. این قدرت امکان مقابله با تهدید و تجاوز دشمنان و تحمیل اجبار دیگران را فراهم می سازد.

۲-قدرت نرم که جذب و  همراهی را تامین و با پشتوانه معنوی و توان اقناع مادی و ایجاد رجحان در دیگران تامین می شود. این قدرت در درون، انسجام بخش و برانگیزاننده و در بیرون جذاب و رجحان بخش به حساب می آید و اراده خود را محکم و اراده دشمن و دیگری را درهم می شکند.

۳-قدرت هوشمند که ترکیبی ازقدرت سخت و نرم بوده و به اقتضای شرایط و موقعیت از هر دو قدرت به تناسب و اندازه بهره می گیرد تا پیشبرد اهداف را با بیشترین اثر وکارایی تامین کند. درتولید قدرت هوشمند تدابیر دولتمردان و نخبگان بهترین نقش را داشته و تشخیص موقعیت و برآورد وضعیت از سوی آنان اهمیت بالایی دارد.

کارکرد قدرت

گرچه به طور مختصر می توان گفت قدرت ملی مجموعه ای از ظرفیت ها و توانایی های مادی و معنوی است که امنیت ملی را تامین و امکان تامین منافع ملی را فراهم می کند، اما با توجه به کارکردهای قدرت می تواند مشوق حرکت به سمت تقویت آن یا تلاش برای قوی شدن به حساب آید.

کارکردهای مهم قدرت ملی عبارتند از:

۱-صیانت از حیات و موجودیت ملی که از نگاه رهبری؛ «اساسا حیات یک ملت و  بالندگی یک ملت وابسته به این است که مؤلفه های قدرت و عناصر قدرت را در خود تقویت کند و آنها را درجای لازم و بهنگام، مورد بهره برداری واستفاده قرار دهد»(۹/۴/۹۷)

به ویژه زمانی که یک کشور و یک نظام سیاسی با دشمنی ها و رقابت هایی مواجه است این کارکرد اهمیت مضاعفی پیدا می کند.

کشور ما با دشمنی ذاتی استکبار و صهیونیسم از یک سو و رقابت های کینه توزانه برخی دولت های  منطقه ای و محاربه برخی گروهک های معاند داخلی به طور همزمان مواجه است که نه تنها از زبان تهدید استفاده می کنند بلکه هرگاه فرصت داشته باشند به اقدامات خصمانه و براندازانه  نیز رو می آورند.

کودتا و اقدامات براندازانه، هشت سال جنگ تحمیلی و درگیری مستقیم آمریکای جنایت کار از حمله به شناور های ایرانی و شلیک به هواپیمای غیر نظامی در خلیج فارس تا ترور سردار سپهبد قاسم سلیمانی و جنگ نیابتی تروریسم تکفیری، مجموعه ای از دشمنی های عملی و اقدامات خصمانه بر علیه موجودیت کشور و نظام جمهوری اسلامی است که از نابودی کامل تا تجزیه کشور را هدف گذاری کرده و تنها مشت آهنین و قدرت جمهوری اسلامی ایران بوده که اجازه این کار را به دشمنان نداده است.

۲-دفاع از عزت ملی که تنها با داشتن قدرت کافی میسر می باشد. رهبر حکیم انقلاب به صراحت می فرمایند: «اگر ملتی قوی نباشد و ضعیف باشد زور خواهد شنفت به او زور می گویند. اگر ملتی قوی نباشد، باج گیران عالم از او باج می گیرند، از او باج می خواهند، اگربتوانند به او اهانت می کنند. اگر بتوانند زیرپا او را لگد می کنند. اگر یک ملتی به خود نیاید، خود را قوی نکند، دیگران به او زور می گویند.» (۱/۱/۹۳)

سران کاخ سفید با توجه به ضعف برخی دولتهای عربی است که ضمن درخواست باج به عنوان هزینه تامین امنیت، آن را گاو های شیری می نامند همانگونه که درگذشته به کشورها نه تنها به عنوان پمپ بنزین یا عامل تامین سیاست های منطقه ای خود و پایه امنیت خلیج فارس برای تامین انرژی برای غرب می نگریستند و وقیحانه کاپیتولاسیون را هم دنبال می کردند.

۳-بازدارندگی و تامین صلح که با موازنه ای از قدرت فراهم می شود که دشمنان هرگونه حمله یا اقدام خصمانه را برای خود پر هزینه بدانند. باتوجه به این کارکرد است که فرمانده معظم کل قوا تاکید دارند:

«بایدملت ایران و مسئولین کشور تلاششان برای قوی شدن کشور و قوی شدن ملت باشد…. اگر این شد، به فضل الهی ملت ایران برای آینده نه چندان دور، آنچنان خواهد شد که دشمنان حتی جرات تهدید هم پیدا نمی کنند.» (۱۷/۱۰/۹۸)

۴-فراهم شدن زمینه پیشرفت و رشد کشورکه با توجه به ابعاد قدرت به صورت مستقیم و غیر مستقیم به تحقق پیشرفت کمک می کند.

قدرت حاصل کار و تلاش در عرصه های مختلف علمی، فرهنگی،اقتصادی و نظامی است که در مواردی مثل جهش تولید به طور مستقیم و در مواردی مثل جنبش نرم افزاری و تولید علم به صورت واسطه ای موجب پیشرفت و رشد کشور می شود. همان گونه که صنعت دفاعی مستقل که پشتوانه ای برای قدرت نظامی است ،تولید اشتغال کرده و زیرساخت های فنی و صنعتی کشور را نیز ارتقاء می دهد.

۵-تامین منافع ملی که در شرایط رقابت و تعارض این منافع با منافع دشمنان و رقبا بدون پشتوانه قدرت میسور نخواهدبود.

امروز درجنگ اقتصادی، آمریکا مجبور به عقب نشینی در برابر چین است که دارای ظرفیت های عظیم و قدرت اقتصادی است. آنچه مانع دستیابی آمریکا و متحدانش در سوریه و عراق با ابزار تروریسم تکفیری شده حضور مقتدرانه مقاوت اسلامی و همچنین استقامت دولتها و مردم این کشورها بوده است.

اعزام نفتکش های ایرانی به ونزوئلا با وجود تهدیدات مکرر سران کاخ سفید و پنتاگون تنها به پشتوانه ی قدرتی فراهم شد که آمریکایی ها درمیدان عمل با سقوط هواپیمایی جاسوسی خود و ضربات موشکی جمهوری اسلامی ایران به پایگاه عین الاسد آن را درک کرده بودند.

ما برای تامین منافع خود باید قدرت لازم وکافی را داشته باشیم و الا در برخورد با منافع دیگران ناچار به کوتاه آمدن خواهیم شد، همانگونه که سعودی درتعیین قیمت نفت همواره به منافع غرب نگریسته و چاره ای جز  مقدم داشتن منافع آنان برخود نداشته اند.

سرچشمه ها، عوامل وعناصر قدرت

قدرت ملی حاصل عوامل و عناصر مختلفی است که دریک ارتباط وکارکرد جمعی به تولید و افزایش قدرت می پردازند. این عوامل جنبه کمی وکیفی و مادی ومعنوی داشته و هرکدام به تنهایی یا در ارتباط با یکدیگر امکان تاثیرگذاری و افزایش وزن یا میزان قدرت ملی یا کاهش آن را موجب می شوند.

عوامل و عناصر قدرت ساز را می توان به شرح ذیل مورد اشاره قرار داد:

۱-عوامل جغرافیایی شامل: وسعت و شکل سرزمین، وضع طبیعی، منابع، موقعیت قلمرو و شرایط اقلیمی، تعداد مرزها، سطح قدرت همسایگان، فضا، عمق استراتژیک و…

۲-عوامل اقتصادی شامل: تولید ناخالص ملی، درآمدسرانه، کم وکیف تولیدات صنعتی وکشاورزی، دسترسی به منابع و امکان صدور تولیدات، درجه استقلال یا وابستگی به منابع مالی و اقتصادی سایر کشور ها، ظرفیت ها و فناوری های تولید، خدمات فنی وتخصصی، زیرساخت ها وناوگان حمل و نقل و …..

۳-عوامل سیاسی شامل:  نوع حاکمیت و رهبری، ثبات و مشروعیت سیاسی، مشارکت سیاسی مردم، همبستگی ملت با دولت، امنیت داخلی، تعاملات و مناسبات سیاسی با سایر کشور ها، اعتبار و نفوذ بین المللی، کیفیت بکارگیری منابع ملی و…..

۴-عوامل فرهنگی شامل، میراث فرهنکی و تاریخ کشور، ایدئولوژی و باورها و ارزش های معنوی، خصلت ها و روحیات ملی، افتخارات ملی، تهور و بردباری ملی و….

۵-عوامل اجتماعی شامل، جمعیت، ترکیب سنی، اشتغال، سلامت، انسجام و وحدت اقوام و مذاهب داخلی، همبستگی خصائص ملی و….

۶-عوامل نظامی شامل: بودجه دفاعی، نفرات، تجهیزات، فنون، تحرک، کیفیت رهبری نظامی، صنعت دفاعی، کیفیت تاکتیک و استراتژی، عمق راهبردی، تجارب نظامی، پایگاه های نظامی، لجستیک و پشتیبانی، فرهنگ رشادت و ایثار و….

۷-عوامل علمی و فناورانه شامل: تعداد مراکز علمی و تحقیقی، تعداد تحصیل کردگان و نخبگان علمی، میزان بودجه تحقیق و توسعه، سطح تکنولوژی و تنوع آن، تولیدات و محصولات علمی، شرکت ها و مراکز دانش بنیان، اختراعات و اکتشافات علمی، فناوری های بومی، صادرات علمی وفنی.

رهبر فرزانه حکیم انقلاب اسلامی در پاسخ به این سوال که عناصر قدرت ماچیست؟ می فرمایند: «استقرار و ثبات سیاسی است، امنیت اجتماعی است، وحدت ملی است، پایبندی به اصول و مبانی انقلاب است. حرکت  پیشرفت رو به توسعه علمی است، توسعه و تعمیق فرهنگ انقلابی و اسلامی  است، این ها عناصر قدرت ما است. (دشمنان ما) با این ها مخالفند البته با پیشرفت نظامی ما هم مخالفند، با موشک ما هم مخالفند، باحضور ما درمنطقه هم مخالفند، چون این ها هم جزء عوامل قدرت و عناصرما هستند.(۱۲/۷/۹۷)

امروزه نگاه به قدرت ملی،  چند بعدی است و تمام عوامل قدرت را لحاظ می کند. در گذشته عامل نظامی به عنوان تنها و یا اصلی ترین عامل مدار قدرت تلقی شده و جمله معروف «حرف آخر را عالیجناب توپ می زند» از همین نگاه بر می خاست. اما امروز تمامی استراتژیست ها و کارشناسان حوزه قدرت، این اتفاق نظر را دارندکه قدرت نظامی لازم است اما کافی نیست همانگونه که غفلت از این عامل موجب کاهش اثرگذاری و حتی از دست دادن منافع می شود. فهم این موضوع در پیوند با نفت برای کشورهای نفتی کاملا شفاف و روشن است بسیاری از کشور های نفتی به دلیل ضعف بنیه نظامی نه تنها از این سرمایه ی اقتصادی بهره لازم نبرده اند، بلکه بارها کشورشان مورد اشغال و تاخت و تاز کشورهایی بوده که دارای قدرت نظامی بوده اند، ضعف نظامی کشورمان درجنگ های جهانی اول و دوم  و نیاز ارتش های قدرت های بزرگ به سوخت موجب تاخت و تاز آنان درسرزمین ایران بوده است، تاراج منابع کشور های نفتی عربی در دنیای امروز به بهانه تامین امنیت آنان توسط قدرت های فرامنطقه ای به ضعف بنیه دفاعی و وابستگی نظامی این کشور ها بر می گردد.

الزامات قوی شدن یا افزایش قدرت ملی

قوی شدن و افزایش  قدرت آرزوی ذاتی هرانسان و هر دولتی به شمار می آید که دغدغه حیات و بقا و پیشبرد  اراده و پیشرفت خود را دارد. قدرت نه تنها موجب نظم و امنیت بلکه پشتوانه تامین منافع و عزت و منزلت و توسعه آن می شود و لذا میل به افزایش آن با عقلانیت و خرد سیاسی پیوند خورده است.

اماقوی شدن الزاماتی دارد که عبارتند از:

۱-گفتمان سازی و برانگیختن اراده ملی که معمولا توسط رهبران سیاسی، نخبگان فکری و سیاسی و اصحاب تریبون در رسانه انجام شده و رهبرمعظم انقلاب خود در این زمینه پیشرو بوده و به شدت به آن عنایت دارند. گفتمان قدرت به تشکیل اراده عمومی و برانگیختن مشارکت عمومی در مسیر تولید قدرت می انجامد.

۲-هدف گذاری و برنامه ریزی که عمدتا برعهده کارگزاران و مسئولان نظام است و اولویت ها و تنظیم اقدامات برای بکارگیری ظرفیت ها را نیز شامل می شود. تمرکز رهبری بر نهضت علمی و نرم افزاری به عنوان پیشروان قدرت درهمین راستا قابل فهم است.

جالب اینکه رهبری انتظاردارند دراین مراحل همه اقشار مشارکت داشته باشند لذا می فرمایند: «قدرت کشور چه جوری بالا می رود؟ باید روی آن فکر کنیم و برنامه ریزی کنیم. این برنامه ریزی به عهده همه است، به عهده مسئولین است به عهده سیاستمداران هست به عهده ی حوزه علمیه هست» (۱۹/۱۰/۹۵)

۳-کار و تلاش و استقامت براین امر که معمولا با مقاومت رقبا و دشمنان مواجه است و لذا با تنبلی و بی حوصلگی شدنی  نیست. محتاج کار مضاعف و تلاش جهادی است. همانگونه که در سایرکشور ها به سطوحی از قدرت رسیده اند با سخت کوشی، تلاش وصبوری میسر شده است که ژاپن نمونه امروزی آن است.

۴-اتحاد و انسجام داخلی که به هم افزایی در این مسیر و تمرکز نیرو بر روی آن کمک کرده و حرکت در مسیر قدرت یابی و افزایش قدرت را تسهیل می کند.

قدرت ملی پدیده ای دو وجهی (هم استراتژی ،هم هدف)

قدرت ملی ذاتا میل به بسط و گسترش دارد و تمامی ملت ها و کشور ها به دنبال افزایش قدرت خود هستند تا درعرصه رقابت به موازنه جدیدی دست یافته و امکان تاثیر گذاری متناسب با امنیت و منافع خود را حفظ نمایند لذا همچنان که افراد همواره به دنبال افزایش توانمندی مادی و معنوی خود از کسب علم و ثروت تا افزایش سلامت و نیروی جسمانی خود هستند، کشورها نیز برای دستیابی به قدرت بیشتر در تلاش و رقابت بوده وبه دنبال دستیابی به ظرفیت ها، فرصت ها و توانمندی های جدیدی هستند.

در واقع قدرت ملی خصلتی پویا دارد در عین حال که به صورت هدف ملی تجلی پیدا می کند، وسیله و ابزاری برای دولتها و رهبران سیاسی نیز محسوب می شود که از آن برای تحصیل هدف های ملی و حفاظت و بسط آن استفاده می کنند.

به عبارت دیگرقدرت ملی پدیده ای دو وجهی است، یعنی هم استراتژی و هم هدف است.

استراتژی برای دولت ها وجدان سیاسی در جهت نیل به اهداف ملی تعیین شده و همچنین یک هدف برای نیل به موازنه ای جدید که بازدارندگی را درهمه عرصه های سخت و نرم تامین می کند و امکان اعمال حاکمیت یا حکمرانی را فراهم می سازد و مترادف با حاکمیت شمرده می شود.

با همین نگاه رهبر فرزانه انقلاب با تاکید بر لزوم قوی شدن کشور در همه جهات به ویژه زمینه دفاعی، می گویند: «ما به دنبال تهدید هیچ کشور و ملتی نیستیم، بلکه فقط به دنبال امنیت کشور و جلوگیری از تهدید هستیم و همچنین هدف از استراتژی قدرت  را اینگونه اعلام می کنند که : « برای آنکه جنگ نشود و برای آنکه تهدید تمام شود، باید قوی شد.» (۱۹/۱۱/۹۸)

ایشان درجایی قوی شدن را هداف و در مورد دیگری نیرومندی را پشتوانه یا عامل مقاوم سازی معرفی کرده و می فرمایند: « وظیفه ما این است که،کشور را هم نیرومند کنیم، هم مقاوم کنیم. قدرت کشور را بالا ببریم وآن را مقاوم سازی کنیم.» (۱۹/۱۰/۹۵)

رهبرحکیم انقلاب اسلامی که در سالیان اخیر پرچم این گفتمان عزت بخش را به دست گرفته اند به آینده آن نیز چشم امید دوخته اند و معتقدند: «بعضی ملت ها هستند که تا قوی شدن فاصله زیادی دارند امیدی وجود ندارد که بخواهند در خود، آن نیرویی را که بتوانند مقابله کنند با زورگویان و گردن کلفت های عالم ایجادکنند. اما ملت ما اینجور نیست. ما اولا استعداد قوی شدن زیاد داریم، امکانات وظرفیت ها هم زیاد داریم، ملت ما به سمت اقتدار ملی هم به راه افتاده و راه زیادی پیموده است.»  (۱/۱/۹۳)

درواقع باید انقلاب اسلامی را نقطه عطف تاریخ قدرت یابی ملت شریف ایران اسلامی دانست که نه تنها با درک ضرورتی چون استقلال و مقابله با وابستگی بلکه با پشتوانه ای چون اعتماد به نفس بر آمده از این حادثه عظیم، پا در راه قوی شدن گذاشت و رجوع او به قدرت و عظمت گذشته ایران و اسلام عزیز اصلی ترین محرک ملت دراین مسیر بود.

تمرین صبر و استقامت درمیدان مبارزه و حضور در کوران حوادث پس از انقلاب به ویژه هشت سال دفاع مقدس نیز به افزایش روحیه جهادی وتعمیق انقلاب گری منتهی شده که جملگی الزامات و پیشران های لازم برای افزایش قدرت های ملی محسوب می شوند.

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *