تفسير تسنيم (اجمالي)| جلد هفتم، سوره بقره، آيه149

خانه / قرآن و عترت / قرآن / تفاسیر متنی / تفسير تسنيم (اجمالي)| جلد هفتم، سوره بقره، آيه149

رو كردن به سمت كعبه، حكمي مختص به حال حضور و اقامت در وطن مانند مدينه نيست؛ نمازگزار، در سفر يا حضر، دور يا نزديك، حتي در كنار صخره بيت مقدس كه تاكنون قبله بوده، بايد به سمت كعبه روكند.

ومن حيث خرجت فولّ وجهك شطر المسجد الحرام وإنّه لَلحقُ من ربّك وما الله بغافل عمّا تعملون (149)

گزيده تفسير
رو كردن به سمت كعبه، حكمي مختص به حال حضور و اقامت در وطن مانند مدينه نيست؛ نمازگزار، در سفر يا حضر، دور يا نزديك، حتي در كنار صخره بيت مقدس كه تاكنون قبله بوده، بايد به سمت كعبه روكند.
مخاطب اين آيه رسول اكرم(صلّي الله عليه وآله وسلّم) است؛ ليكن پيام آن عام است، زيرا آن حضرت دريافت‌كننده اصلي وحي و اُسوه همگان است و جز در موارد خاص و با اقامه دليل خاص، هيچ حكمي ويژه آن حضرت نيست. قبله همه مردم، كعبه است و اين حكم، حق، يعني ثابت و نسخ ناپذير است و باطل نيست، زيرا از جانب خداست.

تفسير

مفردات
تعملون: «عمل» فعلي است كه انسان يا حيوان آن را با قصد انجام مي‌دهد 1.
^ 1 – ـ مفردات، ص 587، «ع م ل».

468

تناسب آيات
نشر مجادلات و سخنان فتنه‌انگيز درباره قبله، به ويژه از سوي اهل علم و كتاب و معروف به صلاح و صواب، زمينه نفاق و شقاق و رونق‌يابي باطل و فسق را پديد مي‌آورد. اين حال، مقتضي تأكيدي افزون درباره قبله بود، تا شأن قبله تعظيم و شبهات سفيهان تضعيف شود، از اين‌رو براي دومين بار فرمود: ﴿و من حيث خرجت فولِّ) 1 اين آيه، عطف بر جمله﴿فولِّ وجهك شطر المسجد الحرام) 2 است.
افزون بر اينكه نسخ حكمي همچون روكردن به بيت‏مقدس، از موارد فتنه و شبهه است و تكرار فرمان به استقبال كعبه، قبله بودن آن را تأكيد و پيروان آن را تثبيت مي‌كند 3 ، اعاده آن فرمان و عطف آن حكم بر حكمي همگون خود مفيد اين نكته است كه اولاً لزوم استقبال كعبه، حكمي عام و شامل هر زمان و مكان است و نزول دستور پيشين در حال نماز، سبب اختصاص حكم مزبور به آن نماز يا آن مكان نيست 4. ثانياً در نمازهاي واجب حتي در حال سفر كه علم به قبله و روكردن به آن خالي از دشواري نيست نيز تهاون و سهل‌انگاري در استقبال كعبه روا نيست 5.
خلاصه آنكه 1. قبله نشان كيان يك ملت است. 2. تحويل آن باعث
^ 1 – ـ نظم الدرر، ج 1، ص 272.
^ 2 – ـ سورهٴ بقره، آيهٴ 144.
^ 3 – ـ الأساس في التفسير، ج1، ص 317.
^ 4 – ـ تفسير المنار، ج 2، ص 23.
^ 5 – ـ تفسير التحرير والتنوير، ج 2، ص 44.

469

اِثاره فتنه و سبب اعراض برخي، اِعتراض بعضي و معارضه ديگران است. 3.اصل نسخ، به ويژه اولينِ آنْ كه در جريان قبله پديد آمد، دستمايه سفيهان كژانديش است. امور ياد شده و مانند آن سبب تكرار حكم قبله در آيه مورد بحث و آيه بعدي است. البته براي هر مورد نكته جدايي بيان شده كه ارائه مي‌شود.
٭ ٭ ٭

اهميت قبله و راز تكرار حكم آن
قرآن حكيم، قبله و تحويل آن از بيت مقدس به كعبه و استقرار هميشگي آن را براي عده‌اي مطلب بزرگ اعلام فرمود: ﴿و إنّها لكبيرة﴾. اگر مطلبي را خداوند بزرگ بشمرد معلوم مي‌شود صبغه سياسي اجتماعي آن مهمّ است. چيزي كه در جامعه بزرگ تلقي مي‌شود قبول يا نكول آن درخور اهتمام است، گذشته از آنكه از امام صادق(عليه‌السلام) رسيده است كه چون همه مردم حافظ همه قرآن نيستند، بلكه بعضي فقط از بخشي از قرآن بهره‌منداند از اين‌رو قصه‌هاي قرآني در سوره‌هاي متعدد تكرار شد تا همگان استفاده كنند 1. مضمون اين حديث براي توجيه اصل تكرار در قرآن كريم است.
اهميت قبله سبب شده تا به گونه‌اي نادر در قرآن كريم، فرمان خداوند درباره آن در فاصله‌اي كوتاه پنج‏بار تكرار شود: دوبار پيش از اين مطرح شد: ﴿فولِّ وجهك شطر المسجد الحرام وحيث ما كنتم فولّوا وجوهكم شطره) 2 يك‏بار در آيه مورد بحث ذكر شده است: ﴿ومن حيث خرجت فولّ وجهك شطر المسجد الحرام﴾، دوبار نيز در آيه بعد بازگو خواهد شد: ﴿ومن حيث
^ 1 – ـ الجامع لأحكام القرآن، مج 1، ج 2، ص 158، با تحرير اندك.
^ 2 – ـ سورهٴ بقره،ايهٴ 144.

470

خرجت فولّ وجهك شطر المسجد الحرام وحيث ما كنتم فولّوا وجوهكم شطره﴾.
تكرار مزبور، نكات فراواني را به همراه دارد كه برخي از آنها عبارت است از:
1. نمازگزار يا در مسجد حرام است، يا در مكه اما بيرون از مسجد حرام، يا در خارج مكه. آيات و اوامر سه‌گانه ياد شده، به ترتيب ناظر به احوال سه‌گانه مزبور است. توضيح اين نكته در بحث تفسيري آيه بعد خواهد آمد.
2. در هر مورد كه قبله مطرح شده مطلب تازه‌اي به همراه آن بيان شده است، زيرا در مورد اول، آگاهي اهل‏كتاب از حق بودن نبوت و قبله اسلامي و در مورد دوم، شهادت خدا به حق بودن آن و در مورد سوم قطع بهانه و عدم‏توانايي بيگانه بر اقامه حجت: ﴿لئلاَّ يكون للنَّاس عليكم حجةٌٌ) 1 مطرح شده است.
3. در مورد اول (آيه 144) سخن از تأمين رضاي رسول اكرم(صلّي الله عليه وآله وسلّم) به ميان آمده و براي دفع توهم رضاي شخصي به حق بودن، در مورد دوم (آيه مورد بحث) اشاره شد تا توهم بطلان زايل شود و در مورد سوم (آيه 150) به حق بودن به معناي ثبات و استمرار آن اشاره شد تا توهم امكان نسخ برطرف گردد؛ به تعبير ديگر با اندك تفاوت در مورد اول به اكرام رسول خدا(صلّي الله عليه وآله وسلّم) اشاره شده و در مورد دوم به اينكه هر ملّتي قبله‌اي دارد و قبله شما بهترين آنهاست و در مورد سوم به قطع طمع بيگانگان در نسخ آن اشاره شده است.
تكرار يك مطلب در صورت همراهي هر مورد با نكته جديد يا تعبير ادبي
^ 1 – ـ سورهٴ بقره، آيهٴ 150.

471

تازه ملال‌آور نيست؛ مانند: ﴿فويلٌ للذين يكتبون الكتب بأيديهم ثمّ يقولون هذا من عند الله ليشتروا به ثمناً قليلاً فويلٌ لَّهم مِّمَّا كتبتْ أيديهم و ويلٌ لهم مِّمَّا يكسبون) 1 و مانند: ﴿إنّ في ذلك لاءيةً و ما كان أكثرهم مُّؤمنين) 2 نكات يادشده را مي‌توان از تفاسير ابوالفتوح رازي 3 ، فخر رازي 4 و ميبدي 5 يافت، هر چند بعضي از اين نكات بي‌تكلّف نيست.

قبله در همه حال
براي اينكه چنين پنداشته نشود كه روكردن به كعبه، حكمي است ويژه حال حضور و اقامت در وطن، مانند مدينه، و مسلمانان بدانند كه در همه حال، در سفر يا حضر، دور يا نزديك، حتي در سفر به شام و بيت مقدس و در كنار صخره بيت مقدس كه تاكنون قبله بوده، بايد به سمت كعبه روكنند، خداي سبحان چنين فرمود: ﴿و من حيث خرجت فولِّ وجهك شطر المسجد الحرام﴾. قبله مانند روزه نيست كه حكم آن در سفر و حضر فرق كند.
تذكّر: خروج گاهي در برابر دخول و ورود است: ﴿ربّ أدخلني… وأخرجني) 6 و زماني در برابر بقا و ماندن است: ﴿كما أخْرجك ربُّك من بيتك بالحق) 7 آنچه در اين آيه مطرح است خروج به معناي سفر در برابر بقا و
^ 1 – ـ سورهٴ بقره، آيهٴ 79.
^ 2 – ـ سورهٴ شعراء، آيات 8، 67، 103، 121، 174، و 190.
^ 3 – ـ روض الجنان، ج 2، ص 220.
^ 4 – ـ التفسير الكبير، ج 4، ص 151.
^ 5 – ـ كشف الأسرار، ج 1، ص 409.
^ 6 – ـ سورهٴ اسراء، آيهٴ 80.
^ 7 – ـ سورهٴ انفال، آيهٴ 5.

472

حضر است. البته مقصود، سفر فقهي نيست كه در آن مسافت محدود (هشت فرسخ) مراد باشد، بلكه صرف بيرون رفتن از وطن و محل اقامت است.

خطاب عام و مخاطب خاص
مخاطب آيه شريفه رسول اكرم(صلّي الله عليه وآله وسلّم) است؛ ليكن همچون ساير تكاليف و دستورهاي ديني همه مسلمانان را دربر مي‌گيرد، چنان‌كه درباره نمازهاي پنج‌گانه و اوقات آنها، با اينكه مخاطب در آن پيامبر گرامي(صلّي الله عليه وآله وسلّم) است، پيام آن عام است:﴿أقم الصَّلوة لدلوك الشمس إلي غسق الّيل وقرْءَانَ الفجر إنّ قرْءَانَ الفجر كان مشهوداً) 1 راز اين نكته آن است كه آن حضرت از يك‌سو دريافت كننده اصلي وحي و از سوي ديگر اسوه همه مسلمانان است: ﴿لقد كان لكم في رسول الله أُسوةٌ حسنةٌ) 2
بنابراين، هيچ حكمي مختص رسول اكرم(صلّي الله عليه وآله وسلّم) نيست، مگر آنچه به رسالت و نبوت بازگردد يا اينكه دليل و قرينه‌اي خاص بر اختصاص حكم به آن حضرت در ميان باشد، چنان‌كه پس از اشاره به نمازهاي پنج‌گانه و اوقات آن، درباره نماز شب كه ويژه پيامبر گرامي(صلّي الله عليه وآله وسلّم) است چنين فرموده است: ﴿ومن‏الّيل فتهجّد به نافلةً لك عسي أن‏يبعثك ربّك مقاماً محموداً) 3 در اين آيه، عبارت ﴿نافلةً لك﴾ نشانه اختصاص وجوب نماز شب به آن حضرت است. روايات نيز اين اختصاص را تأييد مي‌كند 4.
^ 1 – ـ سورهٴ اِسراء، آيهٴ 78.
^ 2 – ـ سورهٴ احزاب، آيهٴ 21.
^ 3 – ـ سورهٴ اِسراء، آيهٴ 79.
^ 4 – ـ بحارالأنوار، ج 16، ص 377 و 382 ـ 383.

473

شايان توجه است كه به لحاظ اهميت قبله، خداي سبحان هم رسول اكرم(صلّي الله عليه وآله وسلّم) را مخاطب قرار داد و فرمود: ﴿فولِّ وجهك شطر المسجد الحرام) 1 وهم به مؤمنان خطاب كرد و چنين فرمود: ﴿فولّوا وجوهكم شطره) 2

قبله غير قابل نسخ
خداي سبحان در ادامه آيه مورد بحث فرمود: استقبال و توجه به كعبه به عنوان قبله، حق (ثابت) و از طرف خداست: ﴿وإنّه لَلحقُّ من ربّك﴾ و اين جمله، ناظر به نسخ‌ناپذير بودن حكم قبله نيز هست.
عنوان حق بودن قبله به معناي ثابت بودن آن در برابر متغيّر بودن است؛ نه در قبال باطل، زيرا همه احكام اعم از ناسخ و منسوخ از طرف خدا و حق، يعني در قبال باطل است، در عين حال بعضي از آنها ثابت نيستند و نسخ مي‌شوند. پيام آيه اين است كه توليه قبله كه مورد نقد سفيهان واقع شد، هم از سوي خداست و باطل نيست و هم ثابت است و قابل زوال و نسخ نيست.

خدا غافل نيست
قرآن كريم در پي هشدار پيشين كه فرمود:خداوند بر احضار همه شما براي حساب و داوري، قادر و تواناست: ﴿أين ما تكونوا يأت بكم الله جميعاً إنّ الله علي كلّ شي‏ءٍ قدير) 3 در هشداري ديگر مي‌فرمايد: خدا از هيچ كاري از كارهاي شما غافل نيست: ﴿وما الله بغفلٍ عمّا تعملون﴾. اين مطلب درباره
^ 1 – ـ سورهٴ بقره، آيات 144 و 149 ـ 150.
^ 2 – ـ سورهٴ بقره، آيات 144 و 150.
^ 3 – ـ سورهٴ بقره، آيهٴ 148.

474

كساني كه با علم به حقانيت قبله اسلام آن را كتمان كرده و به مسلمانان درباره آن طعن مي‌زدند نيز بيان شده است: ﴿إنّ الذين أُوتوا الكتب ليعلمون أنّه الحقّ من رَّبّهم وما الله بغفل عمّا يعملون) 1
تعبير ﴿غافل نبودن خدا﴾ مشابه تعبير تهديدآميزِ ﴿در كمين بودن خدا﴾: ﴿إنّ ربّك لبالمرصاد) 2 است و آن كه در كمين است غافل نخواهد بود. البته عموم آيه نسبت به مؤمن و غيرمؤمن و پرهيزكار و تبهكار محفوظ است، از اين‌رو وعده نيكان را نظير وعيد بدان دربر دارد، هرچند قرائتهاي مختلف (خطاب و غيبت) ظهورهاي متفاوت دارد.
توضيح اينكه، بنابر قرائت ﴿تعملون﴾ كه خطاب به مؤمنان باشد، وعده و نيز وعيد ضمني آنان را مي‌فهماند و بنابر قرائت «يعملون» كه راجع به مخالفان باشد، وعيد آنان را به همراه دارد. البته اصل حكم، يعني نزاهت خداي سبحان از غفلت، مطلق است، چنان كه وعد در برابر حسنه و وعيد در قبال سيّئه نيز عام است؛ نه ويژه گروهي خاص.

٭ ٭ ٭
^ 1 – ـ سورهٴ بقره، آيهٴ 144.
^ 2 – ـ سورهٴ فجر، آيهٴ 14.

475

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *