متن سخنرانی حجة الاسلام و المسلمین سید حسین مؤمنی در شانزدهمین نشست هم اندیشی سخنرانان مرتبط با هیأت رزمندگان اسلام

خانه / آموزش / متن سخنرانی حجة الاسلام و المسلمین سید حسین مؤمنی در شانزدهمین نشست هم اندیشی سخنرانان مرتبط با هیأت رزمندگان اسلام

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله و الصلاة و السلام علی رسول الله و علی آله آل الله و اللعن علی اعدائهم اعداء الله من الان الی یوم لقاء الله

رب اشرح لی صدری و یسر لی امری و احلل عقدة من لسانی یفقهوا قولی

ما شاهد هستیم که اگر حرکتهایی و سخنانی و مطالبی گفته می شود که این مطالب هم از حیاء به دور است و هم باوری که بزرگان ما در کلماتشان، امیرالمؤمنین علیه السلام در فرمایشاتشان آن باور و یقین که باید فرد سالک در طریق ائمه علیهم السلام داشته باشد را ما در مشی آنها و در سیره ی آنها نمی بینیم. من این شش مقدمه را عرض بکنم:

معیت با امام

  • ما در زندگی دنیا به حیات از جنس محمد و آل محمد دعوت شده ایم بی تردید. و این حیات هم در معیت با امام تأمین می شود. اگر کسی با امام حرکت کرد چرا که صراط مستقیم، ائمه معصومین علیهم السلام هستند، دلیل ما بر این مدعا کلام نورانی خاتم الانبیاء در خطبه ی شریف غدیر که معاشر الناس صراط مستقیم من هستم و بعد از من علی بن ابی طالب است و بعد از علی اولاد من ولی از صلب علی بن ابی طالب و صراط مستقیم، اهل بیت علیهم السلام هستند بی تردید. معیت با امام هست که حیات حقیقی را برای ما رقم می زند.

همراهی با امام در تمام عرصه ها

  • همراهی اما با ما در همه ی عرصه ها است هم در عرصه های حیات از اتفاقات فردی و جزیی زندگی تا اتفاقات مربوط به روابط اجتماعی و مسؤولیتهای ما. در هر حیثی که شما تصور بفرمایید ائمه ی معصومین علیهم السلام برای ما بیاناتی دارند، همراهی ما با معصومین علیهم السلام در اجرایی کردن و عملیاتی کردن این بیانات است. نظر سروران گرامی را جلب می کنم به حدیث صدم از کتاب گرانسنگ مصباح الشریعه که در تمام شؤونی که ما نیازمند به آن هستیم امام معصوم علیه السلام بیان دارند. فرمودند در تعامل با مردم هفت اصل بیان کردند، در تعامل با خود هفت اصل بیان کردند، در تعامل با خلق هفت اصل و در تعامل با دنیا هم هفت اصل. این چهار موضوع که هر کدام مشتمل بر هفت اصل است تمام شؤونات ما را در این چند اصل می توانید ببینید و بیان شده است. از امور شخصی و جزیی گرفته تا روابط اجتماعی. این 28 اصل جامعة لطرق الخیر و سبله. کسی که می خواهد در مسیر اهل بیت و سلوک اهل بیتی باشد و معیت امام را داشته باشد، اگر این اصول را در زندگی لحاظ کند بیان نورانی حضرت است. اگر به اینها عمل کردید جامعیت دارد لطرق الخیر و سبله. بیان نورانی پیامبر عظیم الشأن اسلام به اباذر اگر این مواعظ را عمل کردی، جامعة لطرق الخیر و سبله. باز نظر دوستان راجلب می کنم به کتاب گرانسنگ جهاد النفس وسائل الشیعه. وسائل الشیعه در باب سی و نهم حدود شش حدیث آمده است. این احادیث بسیار کارگشاست و برای الان هم خیلی لازم هست. من یک نمونه را عرض کنم عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع كَانَتِ الْفُقَهَاءُ وَ الْعُلَمَاءُ إِذَا كَتَبَ بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ كَتَبُوا بِثَلَاثَةٍ لَيْسَ مَعَهُنَّ رَابِعَةٌ مَنْ كَانَتْ هِمَّتُهُ آخِرَتَهُ كَفَاهُ اللَّهُ هَمَّهُ مِنَ الدُّنْيَا وَ مَنْ أَصْلَحَ سَرِيرَتَهُ أَصْلَحَ اللَّهُ عَلَانِيَتَهُ وَ مَنْ أَصْلَحَ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَصْلَحَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّاسِ. این سه مورد را شما می بینید که چقدر برای الان و برای تمام شؤونات ما هم آن روایت کتاب مصباح الشریع روایت صدم که بیست و هشت اصل بیان می کند برای خود فرد، برای اجتماع، حتی برای امور سیاسی، حتی برای اقتصاد مقاومتی ما از بیانات معصومین می توانیم استفاده بکنیم در تمام شؤونمان و فاصله گرفتن از بیانات نورانی معصومین است که این اتفاقات و مشکلات را رقم می زند.

نقش امام در آرمان های اجتماعی

  • امام در ساخت آرمان اجتماعی ما هم با ما همراه است. اگر ملاحظه فرمودید همین روایتی که عرض کردم نسبت به روابط اجتماعی، نسبت به روابط خارجی به راحتی از همین روایت صدم می توان استفاده کرد و از این 28 اصل. انبیاء و اوصیاء از اول عالم دنیا با ما بوده اند و با آرمان ظهور همچنان ما را همراهی می کنند. این آرمان ظهور آرمانی است که افراد را دلگرم می کند و به زندگی امیدوار می کند و این است که نشاط و امید را در زندگی حقیقتا محقق می کند. ما شاهد امور ادعایی هستیم. قبلا گفتند کلمات و لغات عرب بر سه قسم است اسم است و فعل است و حرف الان هم می گویند سه قسم است حرف است و حرف است و حرف و هیچ اعتباری و موقعیتی برای اسم و فعل نمیابید، ادعای نشاط و امید می شود در حالی که از بیانات معصومین علیهم السلام فاصله دارند. امیرالمؤمنین فرمودحسن جان! به زیردستت دروغ نگو، اگر شمشیر زن هم پشت سرت نباشد ولی با زیردستت صداقت داشتی، ابهت در مقابل زیردستت داری و اگر احیانا شمشیر زن هم صدتا و هزارتا پشت سرت باشد اگر با صداقت نبودی ابهت در دل مخاطبت نداری. خب بیانات نورانی معصومین علیهم السلام شفاف است. و این آرمان ظهور، آرمانی است بسیار مهم که اگر در زندگی باشد این است امیدآور. برای کمال حیات در همین دنیا، ما باید به آن آرمان ملحق شویم و از هر امری و طریقی جز آنها باید دوری کنیم چراکه صراط مستقیم هستند و حجت ظاهری برای ما. وجود نازنین موسی بن جعفر علیهما السلام در تحف العقول می فرماید خدا دو حجت برای ما قرار داد حجت درون عبارت است از عقول و حجت برون عبارتند از انبیاء، رسل و ائمه. اینها به عنوان حجت هستند و از ابتدای حیات بوده اند و تا ظهور نیز خواهند بود.

همه ی دارایی های امت حزب الله از امام

4) حزب الله و ولایتمداران با تمام کاستی هایشان؛ من چرا این را عرض می کنم؟ الان عصبانی شدن گروههای مخالف برای چیست؟ چرا به سخریه و استهزاء می گیرند؟ چرا به امام رضا و امام زمان علیهما السلام توهین می کنند؟ و چرا این مشی و سلوک را به سخریه گرفته اند؟ البته حزب الله با تمام کاستیهایی که در مسیر و سلوک هست و ولایتمداران با تمام کاستی هایشان که هست اینها هستند که دل به این آرمانها بسته اند و در خرد و کلان زندگی دنیا اینها هستند که با امام سیر می کنند نه با دیگران. چون دیگران مسیرها پوچ می باشد. با ائمه سیر می کنند. رهبر معظم انقلاب، بنیانگذار این نظام و انقلاب فرمود ما هر چه داریم از محرم و صفر داریم. فرمود هر روز باید منبر گذاشته شود و هر روز باید روضه خوانده شود. امام اعلی الله مقامه الشریف تمام بیاناتشان تمام رفتارشان تمام سیره ی عملیشان منطبق است بر بیانات قرآن و روایات معصومین علیهم السلام. حضرت آقا حفظه الله تعالی در بسیاری از موارد شده که یکشنبه دوشنبه مشرف به مسجد مقدس جمکران می شوند. من این مطلب را خودم از حضرت آیت الله طبسی رضوان الله تعالی علیه شنیدم که یک بار آقا مشرف شدند حرم حضرت رضا علیه السلام، فرمودند من می خواهم به سرداب بروم. کنار قبر اصلی. وقتی که رفتیم ایشان به من فرمودند شما من را تنها بگذارید. بعد آقای طبسی می گفت من صدای گریه ی آقا را می شنیدم که گویا با کسی سخن می گویند و جواب می شنوند و مجددا حرف بعدی را مطرح می کنند. بنده خودم این مطلب را بدون واسطه از آقای طبسی شنیدم. و یادم نیست که ایشان فرمودند کشور در یک بحران خاصی بود که حضرت مشرف شدند و کسی هم مطلع نبود. این را برای این عرض کردم که معیت با اهل بیت علیهم السلام را در تمام شؤونات اینها رهبر انقلاب هستند، بنیانگذار این نظام مقدس هستند و این را رمز موفقیت خود می دانند و البته جناح مقابل از این جهت عصبانی است اگر به سخریه می گیرد نمی تواند تحمل کند و این مطلب را بر نمی تابد. که اینها این چنین با مسجد مقدس جمکران انس داشته باشند مکانی که محل کادر سازی است. اینچنین انس داشته باشند با حرم حضرت رضا علیه السلام، اینچنین انس داشته باشند با حرم حضرت معصومه سلام الله علیها.

اگر با امام نباشیم دنبال دیگرانیم

  • اگر در همه ی شؤون زندگی دنبال امام نباشد در برخی از شؤون دنبال دیگران برود. خب اگر بخواهد از غرب و از بیگانگان برنامه بگیرد، دقیقا ممکن است در یک نقطه به جایی برسد که با امام در همان یک جهت احساس عدم همراهی بکند. شما ببینید صحبتهایی که اخیرا می شود برای جلب انظار، به بهانه ی گرفتن رأی یا به هر بهانه ای، این اشخاص و این افراد اصلا از طریق اهل بیت علیهم السلام و بیانات نورانی اهل بیت علیهم السلام فاصله گرفته اند. اگر اینها نتوانند با این مطلب کنار بیایند کار به جایی می رسد که با امام در تضاد قرار می گیرند، دقیقا نقطه مقابل، نمی توانند این را هضم کنند.

متهم نکردن امام

6- این تعارض به مرور جدی می شود، در ابتدا ابراز ناخرسندی از امام است و آخرش متهم کردن امام است که اشتباه می کند، که آرمانهای من را دنبال نمی کند. این مطالبی که ما می بینیم و به سخره گرفتند کار را به اینجا می کشاند. من این را در جلسه قبل هم عرض کردم فقط تذکرا عرض کنم کتاب گرانسنگ اصول کافی باب اصول الکفر و ارکان مرحوم کلینی اعلی الله مقامه الشریف 14 روایت در این باب شریف بیان می کنند که من یک روایت را در جلسه گذشته اشاره کردم آن هم مطلبی است که چگونه انسان در مسیر خیانت قرار می گیرد. اگر خدا اراده اش إِذَا أَرَادَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ هَلَاكَ عَبْدٍ نَزَعَ مِنْهُ الْحَيَاءَ فَإِذَا نَزَعَ مِنْهُ الْحَيَاءَ لَمْ تَلْقَهُ إِلَّا خَائِناً مَخُونا این سیری که طی می کند به اینجا می رسد که می شود شیطانا ملعونا ً فَإِذَا كَانَ خَائِناً مَخُوناً نُزِعَتْ مِنْهُ الْأَمَانَةُ فَإِذَا نُزِعَتْ مِنْهُ الْأَمَانَةُ لَمْ تَلْقَهُ إِلَّا فَظّاً غَلِيظاً فَإِذَا كَانَ فَظّاً غَلِيظاً نُزِعَتْ مِنْهُ رِبْقَةُ الْإِيمَانِ فَإِذَا نُزِعَتْ مِنْهُ رِبْقَةُ الْإِيمَانِ لَمْ تَلْقَهُ إِلَّا شَيْطَاناً مَلْعُوناً. نشریه مبلغان 155 جریانی را که ابن ملجم از کجا شروع کرد به اینجا رسید که اشقی الاخرین شد چگونه به اینجا رسید؟ کسی که انتخاب شده ی صد عالم یمنی بود بعد هفتادتا ، بعد سی تا، بعد ده تا که آمدند خدمت امیرالمؤمنین علی علیه السلام برای بیعت، سخنگوی این ده نفر شد ابن ملجم. با هشت ویژگی «ترین» باتقواترین، عالم ترین، باسابقه ترین، شد ابن ملجم. ابن ملجم در یک نقطه شروع کارش عدم همراهی و معیت با امام است. امیرالمؤمنین فرمود کی خبر ظفر و پیروزی را به مردم شهر می دهد؟ ابن ملجم گفت من. آقا فرمود به صلاح تو نیست. اصرار کرد. دقیقا نقطه ی شروع ضلالت و گمراهی ابن ملجم همین جا است یعنی عدم همراهی با امام اینجا کار دستش داد. امام می گوید به صلاح نیست، ولی خدا می گوید به صلاح نیست، تمام! اصرار معنا ندارد. شیطان گفت روی این دل می شود کار کرد. کار به جایی می رسد که حیاء از او گرفته می شود و برای وصل به قطام، دستش به خون علی بن ابی طالب علیه السلام آغشته می شود. البته اگر فرد از این مسیر خارج شود، اراده ی خدا به هلاکتی کسی ممکن است تعلق بگیرد؟ بله آیات قرآن در این زمینه هست الان وقتش نیست عرض کنم.

تأثیر حیا در ایمان و نفاق

نکته ی آخر اینکه اول بلایی که سر فرد می آید اگر خدا بخواهد او را به هلاکت برساند حیاء را از او می گیرد، در مقابل ولی خدا سخن می گوید، به سخریه می گیرد، این مصداق بی حیایی است و اگر فرد بی حیا شود طبق این روایت خائن می شود. خائن یعنی چه؟ هو العمل قولا او فعلا او نیتا علی خلاف التعهد بر خلاف آن چیزی که تعهد کرده اگر عمل کند می شود خیانت. و اگر مرتکب خیانت شود این فرد قابل اعتماد نیست. ما فقط کافی است در سالهای گذشته رصدی کنیم ببینیم آیا افراد مرتکب خیانت شده اند یا نه؟ همین کافی است. اگر مرتکب خیانت شده اند، قبل از اینکه اینها خائن شوند اینها بی حیاء شده اند. و در کلماتشان، گفتارشان، بیاناتشان، سخن گفتنشان دقیقا نقطه مقابل ولی خدا سخن می گویند این مصداق بی حیایی است و اگر کسی بی حیاء شد یقینا مبتلا به خیانت می شود و اگر مبتلا به خیانت شد لیاقت امانت و امانتداری را ندارد، فظا غلیظا را در مورد او می بینیم و کار به جایی می رسد که این فرد می شود شیطانا ملعونا. طبق بیان نورانی امیرالمؤمنین در نامه ی 53 نهج البلاغه که فقط یک جمله عرض کنم خواص بار سنگینی را بر حکومت تحمیل کرده اند در طول تاریخ. من همینجا از نامه 53 نهج البلاغه استفاده می کنم عرض می کنم در روزگار سختی یاری آنان کمتر و در زمان اجرای عدالت از همه ناراضی تر و در مطالبتاشان پافشارتر. اینها چون در مقام حسادت هستند، چون در مقام قدرت طلبی هستند، چون در مقام نیل به منافع دنیا هستند، لذا برای جلب انظار از هر مطلبی ممکن است استفاده کنند. از هتک حرمت نسبت به ساحت مقدس معصومین علیهم السلام تا بیاناتی که در مقابل بیانات ولی امر و ولایت مطلقه ی فقیه باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *