سخنرانی امام خمینی در 94/11/12 در بهشت زهرا
اعوذ باللّه من الشیطان الرجیم
بسم اللّه الرحمن الرحیم
تشکر و تسلیت
ما در این مدت مصیبتها دیدیم؛ مصیبتهای بسیار بزرگ. و بعضِ پیروزیها حاصل شد که البته آن هم بزرگ بود. مصیبتهای زنهای جوان مرده، مردهای اولاد از دست داده، طفلهای پدر از دست داده. من وقتی چشمم به بعضی از اینها که اولاد خودشان را از دست دادهاند میافتد، سنگینی در دوشم پیدا میشود که نمیتوانم تاب بیاورم. من نمیتوانم از عهدۀ این خسارات که بر ملت ما وارد شده است برآیم. من نمیتوانم تشکر از این ملت بکنم که همه چیز خودش را در راه خدا داد. خدای تبارک و تعالی باید به آنها اجر عنایت فرماید. من به مادرهای فرزند از دست داده تسلیت عرض میکنم و در غم آنها شریک هستم. من به پدرهای جوان داده، من به آنها تسلیت عرض میکنم. من به جوانهایی که پدرانشان را در این مدت از دست دادهاند تسلیت عرض میکن
رژیم سلطنتی مغایر عقل و قانون
خوب، ما حساب بکنیم که این مصیبتها برای چه به این ملت وارد شد. مگر این ملت چه میگفت و چه میگوید که از آن وقتی که صدای ملت درآمده است تا حالا قتل و ظلم و غارت و همۀ اینها ادامه دارد. ملت ما چه میگفتند که مستحق این عقوبات شدند. ملت ما یک مطلبش این بود که این سلطنت پهلوی از اول که پایهگذاری شد برخلاف قوانین
بود. آنهایی که در سن من هستند میدانند و دیدهاند که مجلس مؤسسان که تأسیس شد، با سرنیزه تأسیس شد. ملت هیچ دخالت نداشت در مجلس مؤسسان. مجلس مؤسسان را با زور سرنیزه تأسیس کردند، و با زورْ وکلای آن را وادار کردند به اینکه به رضا شاه رأی سلطنت بدهند. پس این سلطنت از اول یک امر باطلی بود؛ بلکه اصل رژیم سلطنتی از اول خلاف قانون و خلاف قواعد عقلی است و خلاف حقوق بشر است. برای اینکه ما فرض میکنیم که یک ملتی تمامشان رأی دادند که یک نفری سلطان باشد؛ بسیار خوب، اینها از باب اینکه مسلط بر سرنوشت خودشان هستند و مختار به سرنوشت خودشان هستند، رأی آنها برای آنها قابل عمل است. لکن اگر یک ملتی رأی دادند ـ ولو تمامشان ـ به اینکه اعقاب این سلطان هم سلطان باشد، این به چه حقی[است؟]ملتِ پنجاه سال پیش از این، سرنوشت ملتِ بعد را معین میکند؟ سرنوشت هر ملتی به دست خودش است. ما در زمان سابق ـ فرض بفرمایید که زمان اول قاجاریه ـ نبودیم؛ اگر فرض کنیم که سلطنت قاجاریه به واسطۀ یک رفراندمی تحقق پیدا کرد و همۀ ملت هم ـ ما فرض کنیم که ـ رأی مثبت دادند اما رأی مثبت دادند بر آغا محمد خان قَجَر و آن سلاطینی که بعدها میآیند؛ در زمانی که ما بودیم و زمان سلطنت احمد شاه بود، هیچ یک از ما زمان آغا محمد خان را ادراک نکرده؛ آن اجداد ما که رأی دادند برای سلطنت قاجاریه، به چه حقی رأی دادند که زمان ما احمد شاه سلطان باشد؟ سرنوشت هر ملت دست خودش است
رژیم پهلوی، تحمیلی و غیر قانونی
ملت در صد سال پیش از این، صد و پنجاه سال پیش از این ملتی بوده، یک سرنوشتی داشته است و اختیاری داشته ولی او اختیار ما را نداشته است که سلطانی را بر ما مسلط کند. ما فرض میکنیم که این سلطنت پهلوی، اول که تأسیس شد ما فرض میکنیم که به اختیار مردم بود و مجلس مؤسسان را هم به اختیار مردم تأسیس کردند، این اسباب این میشود که ـ بر فرض اینکه این امر باطل صحیح باشد ـ فقط رضا خان سلطان باشد؛ آن هم بر آن اشخاصی که در آن زمان بودند. و اما محمدرضا سلطان باشد بر این جمعیتی که الآن بیشترشان ـ بلکه الاّ بعضِ کم، بعض قلیلی از آنها ـ ادراک آن وقت را نکردهاند، چه حقی داشتند ملت در آن زمان سرنوشت ما را در این زمان معین کنند؟ بنابراین سلطنت محمدرضا اولاً که چون سلطنت پدرش خلاف قانون بود و با زور و با سرنیزه تأسیس شده بود، مجلس غیرقانونی است، پس سلطنت محمدرضا هم غیرقانونی است. و اگر سلطنت رضا شاه فرض بکنیم که قانونی بوده، چه حقی آنها داشتند که برای ما سرنوشت معین کند؟ هر کسی سرنوشتش با خودش است. مگر پدرهای ما ولیّ ما هستند؟ مگر آن اشخاصی که در صد سال پیش از این، هشتاد سال پیش از این بودند، میتوانند سرنوشت ملتی را که بعدها وجود پیدا میکنند آنها تعیین بکنند؟ این هم یک دلیل که سلطنت محمدرضا سلطنت قانونی نیست. علاوه بر این، این سلطنتی که در آن وقت درست کرده بودند و مجلس مؤسسان هم ما فرض کنیم که صحیح بوده است، این ملتی که سرنوشت خودش با خودش باید باشد در این زمان میگوید که ما نمیخواهیم این سلطان را. وقتی که اینها رأی دادند به اینکه ما سلطنت رضا شاه را، سلطنت محمدرضا شاه را، رژیم سلطنتی را نمیخواهیم، سرنوشت اینها با خودشان است. این هم یک راه است از برای اینکه سلطنت او باطل است.
دولتهای دست نشانده و مجالس فرمایشی
حالا میآییم سراغ دولتهایی که ناشی شده از سلطنت محمدرضا و مجلسهایی که ما داریم. در تمام طول مشروطیت ـ الاّ بعض از زمانها آن هم نسبت به بعض از وکلا ـ مردم دخالت نداشتند در تعیین وکلا! شما الآن اطلاع دارید که در این مجلسی که حالا هست ـ چه مجلس شورا و چه مجلس سنا ـ و شما ملت ایران هستید، شما ملتی هستید که در تهران سکنی دارید، من از شما مردم تهران سؤال میکنم که آیا این وکلایی که در مجلس هستند ـ چه در مجلس سنا و چه در مجلس شورا ـ شما اطلاع داشتید که اینها را خودتان تعیین کنید؟ اکثر این مردم میشناسند این افرادی را که به عنوان وکیل مجلس سنا یا مجلس شورا در مجلس هستند یا این هم با زور تعیین شده بدون اطلاع مردم؟ مجلسی که بدون اطلاع مردم است و بدون رضایت مردم است، این مجلس مجلسِ غیرقانونی است. بنابراین اینهایی که در مجلس نشستهاند و مال ملت را گرفتهاند به عنوان اینکه حقوق هر … وکیلی اینقدر است، این حقوق را حق نداشتند بگیرند و ضامن هستند. آنهایی هم که در مجلس سنا هستند، آنها هم حق نداشتند و ضامن هستند.
و اما دولتی که ناشی میشود از یک شاهی که خودش و پدرش غیرقانونی است، خودش علاوه بر او غیرقانونی است، وکلایی که تعیین کرده است غیرقانونی است، دولتی که از همچو مجلسی و همچو سلطانی انشا بشود، این دولت غیرقانونی است. این ملت حرفی را که داشتند در زمان محمدرضا خان میگفتند که این سلطنت را ما نمیخواهیم و سرنوشت ما با خود ماست، حالا هم میگویند که ما این وکلا را غیرقانونی میدانیم، این مجلس سنا را غیرقانونی میدانیم، این دولت را غیرقانونی میدانیم. آیا کسی که خودش از ناحیۀ مجلس، از ناحیۀ مجلس سنا، از ناحیۀ شاه منصوب است، و همۀ آنها غیرقانونی هستند، میشود که قانونی باشد؟ ما میگوییم که شما غیرقانونی هستید باید بروید. ما اعلام میکنیم که الآن دولتی که به اسم دولت قانونی خودش را معرفی میکند، حتی خودش قبول ندارد که قانونی است! خودش تا چند سال پیش از این، تا آن وقتی که دستش نیامده بود این وزارت، قبول داشت که غیرقانونی است؛ حالا چه شده است که میگوید من قانونی هستم؟! این مجلس غیرقانونی است؛ از خود وکلا بپرسید که آیا شما را ملت تعیین کرده است؟ هر کدام ادعا کردند که ملت تعیین کرده است، ما دستشان را میدهیم دست یک نفر آدم ببرد او را در حوزۀ انتخابیهاش، در حوزۀ انتخابیه از مردم سؤال میکنیم که این آقا آیا وکیل شما هست؟ شما او را تعیین کردید؟ حتماً بدانید که جواب آنها نفی است. بنابراین آیا ملتی که فریاد میکند که ما این دولتمان، این شاهمان، این مجلسمان برخلاف قوانین است، و حق شرعی و حق قانونی و حق بشری ما این است که سرنوشتمان دست خودمان باشد، آیا حق این ملت این است که یک قبرستان شهید برای ما درست بکنند در تهران، یک قبرستان هم در جاهای دیگر؟
فساد و ویرانی به نام اصلاح و ترقی
من باید عرض کنم که محمدرضای پهلوی، این خائن خبیث … رفت، فرار کرد و همه چیز ما را به باد داد. مملکت ما را خراب کرد، قبرستانهای ما را آباد کرد. مملکت ما را از ناحیۀ اقتصاد خراب کرد. تمام اقتصاد ما الآن خراب است و از هم ریخته است؛ که اگر بخواهیم ما این اقتصاد را به حال اول برگردانیم، سالهای طولانی با همت همۀ مردم، نه یک دولت این کار را میتواند بکند و نه یک قشر از اقشار مردم این کار را میتوانند بکنند، تا تمام مردم دست به دست هم ندهند نمیتوانند این به هم ریختگی اقتصاد را از بین ببرند. شما ملاحظه کنید به اسم اینکه ما میخواهیم زراعت را، دهقانها را دهقان کنیم، تا حالا رعیت بودند و ما میخواهیم حالا دهقانشان کنیم! «اصلاحات ارضی» درست کردند. اصلاحات ارضیشان بعد از این مدت طولانی به اینجا منتهی شد که بکلی دهقانی از بین رفت، بکلی زراعت ما از بین رفت، و الآن شما در همه چیز محتاجید به خارج. یعنی محمدرضا این کار را کرد تا بازار درست کند از برای امریکا و ما محتاج به او باشیم در اینکه گندم از او بیاوریم، برنج از او بیاوریم، همه چیز را. تخممرغ از او بیاوریم، یا از اسرائیل که دست نشاندۀ امریکاست بیاوریم.
بنابراین کارهایی که این آدم کرده به عنوان «اصلاح»، این کارها خودش اِفساد بوده است! قضیۀ «اصلاحات ارضی» یک لطمهای بر مملکت ما وارد کرده است که تا شاید بیست سال دیگر ما نتوانیم این را جبرانش بکنیم؛ مگر همۀ ملت دست به هم بدهند و کمک کنند تا سالهایی بگذرد و جبران بشود این معنا. فرهنگ ما را یک فرهنگ عقب نگه داشته درست کرده است. فرهنگ ما را این[شاه]عقب نگه داشته به طوری که الآن جوانهای ما تحصیلاتشان در اینجا تحصیلات تامِّ تمام نیست و باید بعد از اینکه یک مدتی در اینجا یک نیمه تحصیلی کردند، آن هم با این مصیبتها، آن هم با این[فشار]ها، باید بروند در خارج تحصیل بکنند. ما پنجاه سال است، بیشتر از پنجاه سال است دانشگاه داریم و قریب سی و چند سال است که این دانشگاه را داریم؛ لکن چون خیانت شده است به ما، از این جهت رشد نکرده؛ رشد انسانی ندارد. تمام انسانها و نیروی انسانی ما را از بین برده است این آدم.
این آدم به واسطۀ نوکری که داشته، مراکز فحشا درست کرده. تلویزیونش مرکز فحشاست، رادیوش ـ بسیاریاش ـ فحشاست. مراکزی که اجازه دادند برای اینکه باز باشد، مراکز فحشاست. اینها دست به دست هم دادند. در تهران مرکز مشروب فروشی بیشتر از کتاب فروشی است، مراکز فساد دیگر اِلی ماشاءاللّه است. برای چه؟ سینمای ما مرکز فحشاست. ما با سینما مخالف نیستیم، ما با مرکز فحشا مخالفیم. ما با رادیو مخالف نیستیم، ما با فحشا مخالفیم. ما با تلویزیون مخالف نیستیم، ما با آن چیزی که در خدمت اجانب برای عقب نگه داشتن جوانان ما و از دست دادن نیروی انسانی ماست، با آن مخالف هستیم. ما کیْ مخالفت کردیم با تجدد؟ با مراتب تجدد؟ مظاهر تجدد وقتی که از اروپا پایش را در شرق گذاشت ـ خصوصاً در ایران ـ مرکز[عظیمی]که باید از آن استفادۀ تمدن بکنند ما را به توحش کشانده است. سینما یکی از مظاهر تمدن است که باید در خدمت این مردم، در خدمت تربیت این مردم باشد؛ و شما میدانید که جوانهای ما را اینها به تباهی کشیدهاند. و همین طور سایر این[مراکز]. ما با اینها در این جهات مخالف هستیم. اینها به همۀ معنا خیانت کردهاند به مملکت ما.
فریاد از دست شاه و امریکا
و اما نفت ما. تمام نفت ما را به غیر دادند! به امریکا و غیر از امریکا دادند. آنی که به امریکا دادند عوض چه گرفتند؟ عوض، یک اسلحههایی برای پایگاه درست کردن برای آقای امریکا! ما هم نفت دادیم و هم پایگاه برای آنها درست کردیم! امریکا با این حیله، که این مرد[۱]هم دخالت داشت، با این حیله نفت را از ما[ربود]و برای خودش در عوض، پایگاه درست کرد. یعنی اسلحههایی آورده اینجا که ارتش ما نمیتواند این اسلحه را استعمال بکند؛ باید مستشارهای آنها باشند، باید کارشناسهای آنها باشند. این هم از ناحیۀ نفت، که این نفت ما را اگر چند سال دیگر ـ خدای نخواسته ـ این[شخص]
عمر پیدا کرده بود، عمر سلطنتی پیدا کرده بود، مخازن نفت ما را تمام کرده بود، زراعتمان را هم که تمام کرده، این ملت بکلی ساقط شده بود و باید عملگی کند برای اغیار. ما که فریاد میکنیم از دست این، برای این است. خونهای جوانهای ما برای این جهات ریخته شده؛ برای اینکه آزادی میخواهیم ما. ما پنجاه سال است که در اختناق به سر بردیم. نه مطبوعات داشتیم، نه رادیو صحیح داشتیم، نه تلویزیون صحیح داشتیم؛ نه خطیب میتوانست حرف بزند، نه اهل منبر میتوانستند حرف بزنند، نه امام جماعت میتوانست آزاد کار خودش را ادامه بدهد؛ نه هیچ یک از اقشار ملت کارشان را میتوانستند ادامه بدهند. و در زمان ایشان هم همین اختناق به طریق بالاتر باقی است و باقی بود. و الآن هم باز نیمۀ حشاشۀ[۲]او که باقی است، نیمۀ حشاشۀ این اختناق هم باقی است. ما میگوییم که خود آن آدم، دولت آن آدم، مجلس آن آدم ـ تمام اینها غیرقانونی است و اگر ادامه به این بدهند، اینها مجرمند و باید محاکمه بشوند، و ما آنها را محاکمه میکنیم.
تعیین دولت با پشتیبانی ملت
من دولت تعیین میکنم! من تو دهن این دولت میزنم! من دولت تعیین میکنم! من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین میکنم! من به واسطۀ اینکه ملت مرا قبول دارد[۳]… این آقا[۴]که خودش هم خودش را قبول ندارد! رفقایش هم قبولش ندارند، ملت هم قبولش ندارد، ارتش هم قبولش ندارد؛ فقط امریکا از این پشتیبانی کرده و فرستاده، به ارتش دستور داده که از این پشتیبانی بکنید؛ انگلیس هم از این پشتیبانی کرده و گفته است که باید از این پشتیبانی بکنید. یک نفر آدمی که نه ملت قبولش دارد، نه هیچ یک از طبقات ملت از هر جا بگویید قبولش ندارند، بله چند تا از اشرار را دارند که میآورند توی خیابانها! از خودشان هست این اشرار، فریاد هم میکنند، از این حرفها هم میزنند. لکن ملت این است، این[۵]ملت است.
میگوید که در یک مملکت که دو تا دولت نمیشود! خوب، واضح است این؛ یک مملکت دو تا دولت ندارد لکن دولت غیرقانونی باید برود. تو غیر قانونی هستی! دولتی که ما میگوییم، دولتی است که متکی به آرای ملت است؛ متکی به حکم خداست. تو باید یا خدا را انکار کنی یا ملت را! باید سر جایش بنشیند این آدم! و یا اینکه به امر امریکا و اینها وادار کند یک دستهای از اشرار، این ملت را قتلعام کند.
هشدار به ملت ایران
ما تا هستیم نمیگذاریم اینها سلطه پیدا کنند. ما نمیگذاریم دوباره اعاده بشود آن حیثیت سابق و آن ظلمهای سابق. ما نخواهیم گذاشت که محمدرضا برگردد. اینها میخواهند او را برگردانند. بیدار باشید! ای مردم، بیدار باشید! نقشه دارند میکشند. ستاد درست کرده مردکه[۶]در آن جایی که هستش؛ روابط دارند درست میکنند. میخواهند دوباره ما را برگردانند به آن عهدی که همه چیزمان اختناق در اختناق باشد، و همۀ هستی ما به کام امریکا برود. ما نخواهیم گذاشت؛ تا جان داریم نخواهیم گذاشت.
و من از خدای تبارک و تعالی سلامت همۀ شما را خواستار هستم. و من عرض میکنم بر همۀ ما واجب است که این نهضت را ادامه بدهیم تا آن وقتی که اینها ساقط بشوند؛ و ما به واسطۀ آرای مردم، مجلس سنا[۷]درست بکنیم؛ و دولت اول را ـ دولت دائمی را ـ تعیین بکنیم.
اندرز و اتمام حجت به ارتش
و من باید یک نصیحت به ارتش بکنم و یک تشکر از یک ارکان ارتش، یک قشرهایی از ارتش. اما آن نصیحتی که میکنم این است که ما میخواهیم که شما مستقل باشید. ما داریم زحمت میکشیم، ما خون دادیم، ما جوان دادیم، ما حیثیت و آبرو دادیم، مشایخ ما حبس رفتند، زجر کشیدند، میخواهیم که ارتش ما مستقل باشد. آقای ارتشبد، شما نمیخواهید، آقای سرلشکر، شما نمیخواهید مستقل باشید؟ شما میخواهید نوکر باشید؟! من به شما نصیحت میکنم که بیایید در آغوش ملت؛ همان که ملت میگوید بگویید. بگویید ما باید مستقل باشیم. ملت میگوید ارتش باید مستقل باشد، ارتش نباید زیر فرمان مستشارهای امریکا و اجنبی باشد؛ شما هم بیایید ـ ما برای خاطر شما این حرف را میزنیم ـ شما هم بیایید برای خاطر خودتان این حرف را بزنید، بگویید: ما میخواهیم مستقل باشیم، ما نمیخواهیم این مستشارها باشند. ما که این حرف را میزنیم که ارتش باید مستقل باشد، جزای ما این است که بریزید توی خیابان، خون جوانهای ما را بریزید که چرا میگویید من باید مستقل باشم! ما میخواهیم تو آقا باشی.
قدرشناسی از نظامیان پیوسته به ملت
و اما تشکر میکنم از این قشرهایی که متصل شدند به ملت. اینها آبروی خودشان را، آبروی کشورشان را، آبروی ملتشان را، اینها حفظ کردند. این درجهدارها، همافرها، افسرهای نیروی هوایی ـ اینها همه مورد تشکر و تمجید ما هستند؛ و همین طور آنهایی که در اصفهان و در همدان و در سایر جاها اینها تکلیف شرعی، ملی، کشوری خودشان را دانستند و به ملت ملحق شدند و پشتیبانی از نهضت اسلامی ملت کردند. ما از آنها تشکر میکنیم و به اینهایی که متصل نشدند میگوییم که متصل بشوید به اینها. اسلام برای شما بهتر از کفر است؛ ملت برای شما بهتر از اجنبی است. ما برای شما میگوییم این مطلب را، شما هم برای خودتان این کار را بکنید. رها بکنید این را. خیال نکنید که اگر رها کردید، ما میآییم شما را به دار میزنیم! این چیزهایی است که شماها یا کسان دیگر درست کردهاند؛ و الاّ این همافرها و این درجهدارها و این افسرها که آمدند و متصل شدند، ما با کمال عزت و سعادت آنها را حفظ میکنیم. و ما میخواهیم که مملکتْ مملکت قوی باشد. ما میخواهیم که مملکت دارای یک نظام قدرتمند باشد. ما نمیخواهیم نظام را به هم بزنیم. ما میخواهیم نظام محفوظ باشد لکن نظامِ ناشی از ملت در خدمت ملت؛ نه نظامی که دیگران سرپرستیاش بکنند و دیگران فرمان به آن بدهند.
بیانات مهم رهبر معظم انقلاب درباره 22 بهمن: بايد با تمام قوا در صحنه بود
رهبر معظم انقلاب اسلامي تاكيد كردند: هنگامي كه عده اي در فضاي فتنه و غبارآلودگي، با زبان، اسلام را نفي و در عمل نيز جمهوريت نظام را نفي مي كنند و انتخابات را زير سؤال مي برند، انتظار از خواص اين است كه مرز و موضع خود را شفاف مشخص كنند.
به گزارش پايگاه اطلاعرساني رهبر معظم انقلاب، حضرت آيت الله خامنهاي رهبر انقلاب اسلامي امروز در ديدار مسئولان شوراي هماهنگي تبليغات اسلامي و رؤساي ستادهاي دهه فجر سراسر كشور، مهمترين ويژگي انقلاب اسلامي ايران و مراسم سالگرد انقلاب در سي سال گذشته را حضور انبوه و متحد مردم به عنوان عناصر اصلي شكل گيري انقلاب اسلامي و دلبستگي آنان به شعارهاي اساسي انقلاب دانستند و تأكيد كردند: در دوران فتنه و غبارآلود بودن فضا، وظيفه همه بويژه خواص، موضع گيري شفاف و پرهيز از سخنان و مواضع دو پهلو است.
رهبر انقلاب اسلامي دهه فجر را يك پديده منحصر بفرد برشمردند و در تبيين اين موضوع افزودند: علت منحصر بفرد بودن دهه فجر اين است كه در طول سي سال گذشته، سالگرد انقلاب اسلامي همواره با حضور انبوهِ مردمي بوده كه عناصر اصلي پديد آورنده انقلاب هستند.
حضرت آيت الله خامنهاي حضور ميليونها نفر در 22 بهمن هر سال را نشانه متكي بودن انقلاب به ايمانهاي مردم دانستند و خاطرنشان كردند: معناي اين حضور انبوه و منسجمِ هر ساله اين است كه انقلاب اسلامي و نظام برخاسته از آن، متكي بر مردم و ايمان آنان است و علت اصلي ناتواني دشمنان در متزلزل كردن نظام اسلامي نيز همين موضوع است.
ايشان با اشاره به وحشت مخالفان نظام اسلامي، از اين حضور خالص و گسترده مردمي با گرايشها و سلايق مختلف، در مناسبتهاي گوناگون انقلاب به ويژه دهه فجر و 22 بهمن افزودند: دشمنان براي سرپوش گذاشتن بر اين انسجام و وحدت تلاش دارند، با كمك عوامل خود، و در تبليغات اينگونه وانمود كنند كه انسجام و جهت گيري واحد مردم دچار انشقاق و چند دستگي شده است.
رهبر انقلاب اسلامي خاطرنشان كردند: در همين چارچوب در روز قدس كه پايه و اساس آن در ضديت با رژيم صهيونيستي است، گروهي معدود و فريب خورده، بر ضد موضوع فلسطين و به نفع رژيم صهيونيستي شعار دادند و در روز سيزده آبان نيز كه روز برائت و نفرت ملت ايران از استكبار امريكايي است، بر ضد اين حركت و نظام اسلامي و اسلاميت شعار دادند.
حضرت آيت الله خامنه اي با تأكيد بر اينكه ملت ايران دلبسته به شعارهاي اساسي انقلاب اسلامي است و عظمت ملت ايران نيز به بركت حضور مردمي در صحنه است، افزودند: جمهوري اسلامي با خواست و ايمان مردم شكل گرفته و تاكنون براساس همين خواست و ايمان با كمال اقتدار و احساس عزت و بي نيازي پيش رفته و از اين پس نيز با اقتدار و عزت كامل بر همه دشمنان پيروز خواهد شد.
ايشان تأكيد كردند: انقلاب اسلامي يك حقيقت برخاسته از سنت الهي است و تا هنگامي كه متكي بر ايمان، عشق و علاقه مردم است، قدرتهاي جهاني اگر با يكديگر نيز متحد شوند نمي توانند صدمه اي به اين انقلاب و مردم وارد كنند.
حضرت آيت الله خامنه اي، 22 بهمن را متعلق به ملت ايران، امام بزرگوار (ره)، و شهدا دانستند و تأكيد كردند: دشمن تلاش دارد اين ثروت عظيم ملي را متزلزل كند، بنابراين بايد با تمام قوا در صحنه بود و عاقلانه و مدبرانه حركت كرد.
رهبر انقلاب اسلامي شناخت “لحظه و نياز ” و اقدام متناسب با آن را يك خصوصيت و ويژگي بسيار مهم برشمردند و خاطرنشان كردند: برخي از اهالي كوفه كه با عنوان “توابين ” چند ماه بعد از حادثه عاشورا قيام كردند و به شهادت رسيدند، به امام حسين (ع) ايمان داشتند و انشاءالله در نزد خداوند هم مأجور هستند اما آن وظيفه اي را كه بايد عمل مي كردند، انجام ندادند زيرا “لحظه ” و عاشورا را نشناختند.
ايشان، نهم دي امسال را يكي از “لحظه ها ” دانستند و تأكيد كردند: راهپيمايي نهم دي، نياز لحظه ها بود كه شوراي هماهنگي تبليغات اسلامي به درستي اقدام كرد و مردم نيز بخوبي اين نياز را تشخيص دادند و 9 دي به يكي از قله هاي تاريخ انقلاب اسلامي تبديل شد.
حضرت آيت الله خامنه اي 23 تير سال 78 را نيز يكي ديگر از “لحظه ها ” برشمردند و خاطرنشان كردند: راهپيمايي مردم در 22 بهمن با همه عظمتي كه دارد، يك كار متعارف و داراي روال مشخص است اما راهپيمايي 23 تير سال 78 و نهم دي امسال، يك كار متعارف نبود.
رهبر انقلاب اسلامي تأكيد كردند: شناخت موقعيت، و حضور در لحظه مناسب و مورد نياز، اساس همه كارها است.
ايشان، موضع گيري شفاف و پرهيز از مواضع مبهم و دو پهلو را يكي از نيازهاي مهم دوران فتنه و غبارآلودگي فضا دانستند و افزودند: دشمنان همواره مخالف شفاف بودن فضا هستند زيرا آنها در فضاي غبار آلود و فتنه مي توانند به اهداف خود برسند.
حضرت آيت الله خامنه اي تأكيد كردند: در شرايط كنوني همه جريانها و گرايش هاي سياسي داخل نظام بايد خط و مرز خود را با دشمن به صورت شفاف مشخص كنند و در اين ميان وظيفه خواص بويژه خواصي كه تأثيرگذاري بالايي دارند، بيش از ديگران است.
رهبر انقلاب اسلامي خاطرنشان كردند: موضع گيري دو پهلوي خواص مطلوب نيست و خواص بايد مواضع خود را در قبال سخنان و اقدامات دشمن، شفاف بيان كنند.
ايشان افزودند: وقتي سران استكبار و ظلم، و اشغالگران كشورهاي اسلامي وارد ميدان مي شوند و موضع گيري مي كنند، دو پهلو و مبهم سخن گفتن صحيح نيست زيرا بايد مشخص شود، افرادي كه داخل نظام جمهوري اسلامي هستند، چه موضعي دارند و آيا حاضر هستند از دشمن تبري بجويند؟
حضرت آيت الله خامنه اي خاطرنشان كردند: هنگامي كه عده اي در فضاي فتنه و غبارآلودگي، با زبان، اسلام را نفي و در عمل نيز جمهوريت نظام را نفي مي كنند و انتخابات را زير سؤال مي برند، انتظار از خواص اين است كه مرز و موضع خود را شفاف مشخص كنند.
ايشان تأكيد كردند: شفاف سازي، دشمنِ دشمن و غبارآلودگي كمك به دشمن است و اين، يك شاخص و معيار براي عملكرد همه افراد و جريانها و به ويژه خواص است.
حضرت آيت الله خامنه اي با اشاره به توطئه هايي كه در سي سال گذشته بر ضد انقلاب اسلامي وجود داشته است، افزودند: ملت ايران تاكنون با لطف و عنايت خداوند از گذرگاههاي بسيار سختي عبور كرده است و از اين پس هم عبور خواهد كرد.
رهبر انقلاب اسلامي با تأكيد بر اينكه دشمني ها با نظام اسلامي همچون گذشته در آينده نيز ادامه خواهد داشت، خاطرنشان كردند: اگر ملتي بيدار، آگاه، با عزم و متكي بر ايمان و همراه با رويش باشد بر همه توطئه ها غلبه خواهد كرد.
ايشان با اشاره به رويش هاي انقلاب افزودند: نسل جوان كنوني و جواناني كه حتي پيروزي انقلاب اسلامي و مقاطع مهم آن را نديده اند، نوخاسته ها و رويش هاي انقلاب هستند كه در مقايسه با نسل جوان اول انقلاب، بسيار بهتر و هوشيارانه تر عمل مي كند.
حضرت آيت الله خامنه اي تأكيد كردند: با وجود همه توطئه ها، برگ و بار درخت مستحكم انقلاب روزافزون است.
ايشان همچنين با قدرداني از زحمات شوراي هماهنگي تبليغات اسلامي، اين نهاد را يكي از كهن ترين و پرسابقه ترين نهادهاي جمهوري اسلامي دانستند و افزودند: شوراي هماهنگي تبليغات اسلامي براساس يك نياز واقعي و صادقانه شكل گرفت و اين نهاد در طول سي سال گذشته نيز همواره براساس شناخت لحظه و نياز عمل كرده است.
رهبر انقلاب اسلامي، حضور آيت الله جنتي در رأس شوراي هماهنگي تبليغات اسلامي و اشراف وي بر كارها را يكي از عوامل اصلي حركت اين نهاد در مسير صحيح و شناخت به موقع نيازها دانستند.
در ابتداي اين ديدار آيت الله جنتي رئيس شوراي هماهنگي تبليغات اسلامي ضمن اشاره به سابقه شورا و تشكيل آن در 12 مرداد 59، گزارشي از فعاليتها و عملكرد اين نهاد در مقاطع مختلف بويژه در راهپيمايي نهم دي امسال ارائه از عملكرد بسيار خوب صدا و سيما در اين رويداد مهم قدرداني كرد.
جملات برگزیده درباره «۲۲ بهمن و دهه فجر»
بیست و دوم بهمن، در حکم عید غدیر است؛ زیرا در آن روز بود که نعمت ولایت، اتمام نعمت و تکمیل نعمت الهی، برای ملت ایران صورت عملی و تحقق خارجی گرفت. ۱۳۶۸/۱۱/۰۴
**************
هر گاه و هر جا که از پیروزی ۲۲ بهمن یادی و نامی آورده می شود، چهره ی شهید و نقش خونین شهادت، در برابر چشم ها پدیدار می گردد. ۱۳۶۸/۱۱/۱۹
**************
دههی فجر، در حقیقت مقطع رهایی ملت ایران و آن بخشی از تاریخ ماست که گذشته را از آینده جدا کرده است.۱۳۶۹/۱۰/۱۱
**************
دههی فجر، آن آیینهیی است که خورشید اسلام در آن درخشید و به ما منعکس شد. اگر این آیینه نبود، باز هم مثل همان دورههای تاریک و قرون خالیه، بایستی ما مینشستیم و اسمی از اسلام میآوردیم. ۱۳۶۹/۱۰/۱۱
**************
برگزاری دههی فجر، باید مثل برگزاری جشن نیمهی شعبان باشد. ۱۳۶۹/۱۰/۱۱
**************
خاطرهی امام، بیش از همیشه، در دههی فجر و بیستودوی بهمن است. حتّی بیشتر از مراسم سالگرد رحلت امام، این بزرگداشت نشاندهندهی شخصیت آن بزرگوار است. ۱۳۶۹/۱۰/۱۱
**************
دهه فجر در حقیقت ولادت امامت در این کشور است؛ به همان معنایی که خود امام و اسلام برای ما ترسیم کردهاند.۱۳۶۹/۱۰/۱۱
**************
۲۲ بهمن در حیات تاریخی و ملی کشور و هدایت سرنوشت ملت ایران به سوی حق و صلاح نقش بزرگی داشته است.۱۳۷۸/۱۱/۰۶
**************
در طلیعهی روزهای درخشان فجر از همه چیز شایستهتر تکریم شهیدان و خضوع در برابر روح فداکار آنهاست. ۱۳۷۹/۱۱/۱۲
**************
دشمنان سعی میکنند انقلاب را از یاد مردم ببرند؛ اما دهه فجر، انقلاب را به یاد مردم میآورد. سعی میکنند امام را از یاد مردم ببرند؛ اما دهه فجر، تجسّم اراده و عظمت امام بزرگوار ماست. ۱۳۸۰/۱۱/۰۳
**************
حادثه بیستودوم بهمن و پیروزی انقلاب، پایان تحقیر ملت ایران بود. ۱۳۸۰/۱۱/۲۱
**************
اگر انقلاب اسلامی و امام بزرگوار ما نبود و اگر اسلام پرچمدار انقلاب و تحوّل در این کشور نبود، هیچ امیدی وجود نداشت که سلطه جهنّمىِ تحقیرآمیز امریکا و حکومت دیکتاتورىِ قسىّالقلب پهلوی از این مملکت برکنده شود. ۱۳۸۱/۰۳/۱۴
**************
راهپیمایی بیستودوم بهمن در جهان یک پدیده بینظیر است؛ هیچ کشوری در هیچ مراسمی چنین اجتماعی را در شهرهای بزرگ و کوچک به خود نمیبیند و به یاد ندارد؛ این مخصوص شماست. ۱۳۸۲/۱۱/۲۴
**************
راهپیمایی بیستودوم بهمن مظهر اقتدار ملی است؛ نشاندهندهی عزم عمومی ملت ایران است؛ مظهر همان چیزی است که هر دشمنی را در هر حد و اندازهیی از اقتدار نظامی و تواناییهای تبلیغاتی و سیاسی، مرعوب میکند. ۱۳۸۳/۱۱/۱۹
**************
ملت ایران هر سال با حرکت خود در بیستودوم بهمن، دشمن را در جای خود متوقف و وادار به عقبنشینی کرده.۱۳۸۳/۱۱/۱۹
**************
روز ۲۲ بهمن و راهپیمائی ۲۲ بهمن مظهر اقتدار ملی است؛ مظهر اقتدار ملت ایران است؛ مظهر حضور مردمی و اراده و عزم ملی ملت ایران است که مرد و زن و پیر و جوان، در همهی شرائط به خیابانها میآیند و خودشان را در سرتاسر کشور در مقابل چشم بینندگان قرار میدهند؛ این خیلی باعظمت است. ۱۳۸۶/۱۱/۱۹
**************
بازدیدها: 706