انقلاب اسلامی، دستاوردها، چالشهای پیش رو و رسالت کنونی ما
جهان در قرن بيستم، تحولات گسترده، متضاد، تأثيرگذار و در عين حال خيره كنندهاي را شاهد بود. جنگهاي جهاني، انقلابها، تعارضات و درگيريهاي ميان جوامع، بخش قابل توجهي از تحولات قرن گذشته را به خود اختصاص دادند. برخي از اين رخدادها با تمام اهميتشان دامنه اثر محدودي از خود به جاي نهاده و برخي پويايي جريانات دروني خود را حفظ نموده و گستره كلاني از ساختارها و فرآيندهاي نظام بينالمللي را تحت تاثير قرار دادند. وقوع انقلاب اسلامي در كنار فروپاشي اتحاد جماهير شوروي از جمله حوادثي است كه تاثير فوق العاده و شگفتآوري در وراي مرزها و نظام بينالمللي برجاي گذارده و علاوه بر پیامدهای داخلی خیرهکننده و غیرقابل انکار، عناصر دروني نظام بينالمللي را به شكل عميقي تحت تاثير قرار داده اند.
انقلاب اسلامي ايران آغاز بروز تحولاتي جدي و مهم نه تنها در داخل كشور بلكه در منطقه و جهان شد و بسياري از معادلات سياستمداران جهان را برهم زد و خواب ابرقدرتها را آشفته ساخت. از اين رو تلاش براي از هم پاشي نظام نوپاي جمهوري اسلامي ايران از سوي دشمنان متعدد آن به سرعت آغاز شد، هرچند كه همه اين تلاشها ناكام ماند و ملت بزرگ و سلحشور ايران اسلامي با سلاح ايمان، وحدت و همدلي تحت رهبري مدبرانه رهبر كبير انقلاب امام خميني(ره) و خلف صالحش توانست موانع و مشكلات را از پيش روي بردارد و سرافراز و استوار به پيش رود. اکنون که در آستانه سی و پنجمین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی قرار داریم، در این نوشتار به بررسی اجمالی دستاوردها، فرصتها، چالشهای پیش رو پرداخته خواهد شد.
دستاوردهاي انقلاب
نظام جمهوري اسلامي ايران پس از استقرار و طي حيات 35 ساله خود، به رغم محدوديتها، تحريمها، فشارهاي خارجي و سياست مشغولسازي ايران از طریق انواع توطئهها، توانست محکم و استوار برجاي بماند و خدمات ارزشمندي به ملت ايران ارائه دهد. برکات انقلاب اسلامی برای آحاد جامعه و همه ملل آزاد جهان آشکار بوده و بیان کامل آن در این مقال نمیگنجد و به مجموعه کتابهای چندجلدی نیاز دارد. خدمات و فعاليتهاي نظام جمهوري اسلامي در ابعاد داخلي از گستره بسيار وسيعي برخوردار است كه ميتوان در چند حوزه آنها را تقسيم بندي كرد:
الف- دستاوردهاي سياسي
از جمله مهمترين دستاوردهاي سياسي انقلاب اسلامي، سرنگوني حكومت استبدادي شاهنشاهي و برقراري نظام مردمي جمهوري اسلامي و همچنين رهايي از سلطة استعماري بيگانگان و كسب استقلال و تحول در اصول و رفتارهاي سياست خارجي كشور است. تا قبل از پيروزي انقلاب اسلامي، حاکميت کشور چه در داخل و چه خارج از آن، به معناي واقعي کلمه به رسميت شناخته نميشد؛ چرا که همه برنامههاي کشور توسط اربابان خارجي رژيم ستم شاهي طراحي و تدوين شده و براي اجرا دراختيار رژيم قرار ميگرفت، بدون آنکه رژيم پهلوي خود دخالتي در تشخيص و تبيين آنها بر اساس مصالح و منافع ملي داشته باشد. در حقيقت در آن دوران اين حاکميت بيگانگان بود که در ايران رسميت داشت، نه حاکميت ايراني بر ايران. انقلاب اسلامي با پايان بخشيدن به حاکميت بيگانگان در امور داخلي کشور، استقلال در تصميمگيري و اجرا را در عرصههاي مختلف سياسي، اقتصادي، فرهنگي و… به ارمغان آورده و دست اجانب و بيگانگان را براي هميشه از دخالت در امور داخلي ايران کوتاه کرد. مهمترین دستاوردهای سیاسی داخلی انقلاب اسلامی عبارتند از:
1- سرنگونی رژیم منحوس پهلوی به عنوان عامل دست نشانده آمریکا
۲- رهایی همه جانبه کشور از وابستگی به غرب
3- ایجاد حکومت جمهوری اسلامی و تدوین قانون اساسی بر پایه فقه شیعی
4- رجوع به آراء عمومی در تعیین سرنوشت کشور به میزان تقریبی سالانه یک انتخابات
5- مقابله علمی با تز جدایی دین از سیاست و مشروعیت بخشی به ولایت فقها در عصر غیبت
6- افزایش همبستگی ملی از طریق مقابله با تحرکات تفرقه افکنانه و تجزیه طلبانه
ب- دستاوردهاي اقتصادي
انقلاب اسلامي در حوزه اقتصادي با وجود تمامي مشکلات و موانع زيادي که با آن مواجه بوده است، دستاوردهاي قابل قبولي به همراه داشته است که ميتوان شاخصه محوري آن را در گام نهادن در مسير استقلال، قطع وابستگي و تکيه بر توانمنديهاي خود و باور به ايجاد تحول و پيشرفت دانست. در شرايطي که اقتصاد کشور در رژيم ستمشاهي کاملاً وابسته به غرب و قدرتهاي بزرگ بود و وابستگي شديدي به نفت داشت، پس از پيروزي انقلاب اسلامي، سياست كشور به سوي استقلال و كاهش وابستگي به نفت و فروش ضابطه مند آن در چارچوب منافع کشور متمايل گرديد. مهمترین دستاوردهای اقتصادی انقلاب اسلامی عبارتند از:
1- پایهریزی اقتصاد مبتنی بر احکام و قوانین اسلامی
2- مقابله با مفاسد اقتصادی و مالی
3- زمینه سازی برای استقلال اقتصادی کشور از طریق کاهش وابستگی ها
4- بسترسازی جهت توسعه و آبادانی کشور با رفع موانع در زیرساختهای اقتصادی
5- مقابله با فقر و بیکاری و تبعیض از طریق حمایت از محرومین
6- اولویت بخشی به توسعه مناطق محروم کشور
7- خودباوری و خوداتکایی در بخش تولیدات صنعتی و کشاورزی
8- مقابله با فرهنگ مصرف گرایی و اشرافی گری
در اينجا ما در صدد ارايه اعداد و ارقام نيستيم و معتقديم نگاهي به وضعيت اقتصادي کشور، پيش از انقلاب و پس از آن به خوبي گوياي پيشرفت و تحولات مثبت در اين عرصه است البته اين به معناي ناديده گرفتن مشکلات و نارساييها در بخش اقتصادي نبوده و اقتصاد کشور ما تا رسيدن به نقطه قابل قبول فاصله دارد اما در عين حال، اقدامات و کارهاي بزرگي که انجام گرفته، نبايد در لابلاي برخي از مشکلات ناديده گرفته شود. متأسفانه شاهديم که آشفتگي اقتصادي اخير و گراني و تورمها که بخشي از آنها ناشي از تحريمها بوده و برخي ريشه در سوء مديريتها دارد بر اقتصاد کشور سايه افکنده است که با تدبير و برنامهريزي منطقي و برخورد با اخلال گران اقتصادي و ترسيم اقتصاد مقاومتي
و تکيه و حمايت از توليد داخلي، بر طرف شدن اين مشکلات دور از دسترس نيست.
ج- دستاوردهاي علمي و فناوري
از نمونههای بازر دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران در طول تاریخ پربرکت انقلاب اسلامی، جایگاه بالای علمی است كه هر روز بر اوج افتخارات آن افزوده می شود. علم و فناوري مقدمه اساسي و بنيادين توسعه پايدار و پيشنياز ضروري پيشرفت و اعتلاي كشورها است. امروزه اصليترين مؤلفه توانمندي كشورها را ميتوان علم و فناوري دانست كه در مقايسه با ساير توانمنديها مانند اقتصاد، توانمنديهاي سياسي و نظامي، بهره مندي از مواهب طبيعي و غيره به مراتب بيشتر در كانون توجه دولتها قرار دارد.
از جمله شاخصهای پیشرفت یا عقبماندگی هر کشوری، وضعیت تولید علم در آن است که توسط پایگاههای معتبر علمی جهانی در بازههای زمانی خاصی منتشر میشود. انتشار نتایج این پایگاهها در چند سال اخیر، حاکی از پیشرفت و رشد شتابدار تولید علم در ایران است؛ طوری که سرعت رشد علم در ایران 11 برابر متوسط رشد جهانی برآورد شده است (نشریهی تخصصی «نیوساینتیست» انگلیس). از لحاظ علمي ايران بعد از انقلاب رشد چشمگيري در بسياري از زمينهها داشته است به گونه اي که کشور ما در سالهای اخیر از نظر جايگاه توليد علم، همواره در بین 15 کشور برتر جهان بوده است.
بر اساس آمار سال 2013 میلادی، در بین 30 کشور نخست در نظام استنادی اسکوپوس، تنها کشور مالزی با رتبهی 24 از مجموع کشورهای اسلامی قرار دارد و در بین 30 کشور نخست در نظام استنادی ISI به جز ایران و ترکیه نامی از کشورهای اسلامی مشاهده نمیشود. بر اساس آمارهای ارائهشده در گزارش پایگاه اطلاعات علمی تامسون رویترز (ISI)، رتبهی علمی ایران در پانزده سال گذشته در سطح جهانی به سرعت افزایش یافته است. ایران در سال 1998 (پانزده سال پیش) در رتبهی 52 تولید علم جهان قرار داشت که در همین فاصله، با 33 رتبه رشد، تولید علم ایران به رتبهی 19 ارتقا یافته است.
دستيابي به فناوريهاي نوين و استراتژیک «هستهاي»، «نانو تکنولوژی»، «سلولهاي بنيادي»، «هوافضا» و «پزشکی» نمونهاي از اين دستاوردهاست که اين ارتقاي سطح علمي و تلاش برآمده از توان داخلي کشور و تکيه بر نيروي جوان، خشم و کينه بسياري از دولتهاي غربي را بر انگيخته است و يکي از دلايل اعمال فشارها و تحريمها بر عليه کشور ما همين جايگاه علمي کشور و تلاش براي پيشرفت و توسعه است.
آنچه بر عيار دستاوردهاي انقلاب اسلامي ميافزايد و ارزش آن را دو چندان ميکند، توجه به اين نکته است که همه اين دستاوردها و پيشرفتها با وجود همه دشمنيها و تحريمها و فشارهاي قدرتهاي بزرگ، بر عليه ايران اسلامي صورت گرفته است و حرکت رو به رشد انقلاب اسلامي نشان داد که اين فشارها و تحريمها در عزم و اراده ملت و دولت ايران براي پيمودن راه پيشرفت و توسعه، هيچ گونه خللي ايجاد نخواهد کرد و آنها را براي رسيدن به قلههاي پيشرفت مصممتر خواهد نمود.
د- دستاوردهاي فرهنگي– اجتماعی
بدون ترديد انقلاب اسلامي در درجة اول يك انقلاب فرهنگي بود كه در مقابل فرهنگ وارداتي غرب ايستاد و چهرة نامأنوس اين فرهنگ را كه نتيجهاي جز استثمار و عقبماندگي جهان سوم نداشته است آشكار ساخت. عمومي شدن آموزش در سطح جامعه و ارتقاي سطح علمي دانش آموختگان در كشور، تنها بخشي از دستاوردهاي انقلاب در بخش فرهنگي است. تا پيش از انقلاب بيش از 75% مردم ايران بي سواد بودند. اما پس از پيروزي انقلاب با تشكيل نهضت سوادآموزي و جهاد سازندگي و با تحت پوشش قرار گرفتن بسياري از روستاها و مناطق محروم از امكانات آموزشي و علمي، اين وضعيت با ارتقاء كمي و كيفي چشم گيري مواجه گرديد. همچنين از ديگر دستاوردهاي اين بخش ميتوان به بازيابي جايگاه و نقش واقعي زنان ايراني اشاره كرد كه رژيم گذشته با رواج ارزشهاي غربي، زنان مسلمان ايران را در معرض خودباختگي فرهنگي و از دست دادن هويت مذهبي قرار داده بود. مهمترین دستاوردهای فرهنگی و اجتماعی انقلاب اسلامی عبارتند از:
1- مقابله با فرهنگ منحط ضد دینی و اسلامی شاهنشاهی
2- مقابله با موج فساد علنی و رواج بی بند و باری غربی
3- ترویج فرهنگ معنوی اسلامی و قرآنی
4- احیای شعائر الهی و احکام اسلامی نظیر امر به معروف و نهی از منکر
5- بازسازی نقش مساجد و رواج فرهنگ نماز، نماز جماعت و نماز جمعه
6- استقلال فرهنگی با تکیه بر خودباوری فرهنگی و هویت بومی اسلامی و ایرانی
7- احیای شان و منزلت معنوی زن در اجتماع
8- ارتقاء سطح سواد و علم در کشور با مبارزه با بی سوادی
9- تحول در نظام آموزشی و محتوای کتب درسی مدارس و دانشگاهها
10- رواج فرهنگ عمومی ایثار، شهادت و تحول روحی ملی
11- مقابله با فساد اجتماعی و اخلاقی اعم از مشروب خواری ها، فاحشه خانه ها، هنر مبتذل، موسیقی حرام، قمارخانهها و …
12- مقابله با استفاده ابزاری از زنان در زمینههای مختلف
13- تلاش برای کاهش فاصله طبقاتی و مظاهر آن
14- مقابله با تبعیض و محرومیت با توزیع عادلانه امکانات و فرصتها
ه – دستاوردهاي نظامي
قبل از انقلاب برنامههاي نظامي شاه موجب شده بود هزينههاي نظامي ايران به ناگاه سير صعودي پيدا كند. بودجه نظامي كشور بسيار بالا رفته بود و پيش خريدههاي شاه، فروشندگان را هم به تعجب وا ميداشت. خريد تجهيزات توسط رژيم شاهنشاهي نيازمند آموزش فني نيروها و آشنايي و بهره گيري بهينه از اين تسليحات بود، لذا شمار زيادي از متخصصان، تكنسينها، مستشاران نظامي و فروشندگان تسليحاتي به ايران گسيل ميشدند و افسراني از ايران به كشورهاي خارجي فرستاده ميشد. در اواسط سال 1356 بالغ بر ۳۱ هزار مستشار آمريكايي در ايران به سر ميبردند كه اين تعداد در سال 1357 به ۴۵ هزار نفر رسيد. حضور اين افراد باعث گرديد كه آمريكاييها حق هرگونه ابتكار و خلاقيت را از نيروهاي داخلي سلب كرده و اداره امور ارتش را رأسا بر عهده گيرند، به طوری که به نيروي نظامي ایران حتي اجازه نميدادند به قطعات دست بزند و كل سيستم در اختيار آمريكا بود.
بعد از پيروزي انقلاب شرايط متحول شد و تحولات چشمگيري خصوصا در مقطع دفاع مقدس پديد آمد، جنگ تحميلي واقعيتهايي را تحميل ميكرد كه نتيجه آن شكلگيري صنايع دفاعي بود. توليد بسياري از سلاحهايي را كه قبل از انقلاب نه توليد ميشد و نه اجازه توليد آن را ميدادند، از رهگذر جنگ و تحريم اقتصادي و با طراحي مهندسي معكوس در داخل شكل گرفت. هر قدر فشارها بيشتر شد، خودباوري صنعت دفاعي بيشتر متبلور گرديد. هم اكنون جمهوري اسلامي از بزرگترين توان و قدرت بازدارندگي موشكي برخوردار است كه از يك طرف تماما بومي است و از سوي ديگر تحت اختيار نيروهاي داخلي قرار دارد و با هزينه اندك اين همه امكان فراهم شده است.
شاید محسوسترین دستاوردهای نظامی پس از انقلاب، در عرصه صنایع موشکی باشد. از همان زماني كه موشكهايي از سوي رژيم مخلوع بعثي به سوي شهرهاي كشورمان سرازير شد و مردم ايران جواب دادند «موشك جواب موشك»؛ اين حس در متخصصان صنايع دفاعي كشور پديد آمد كه بايد به اين خواسته به حق مردم پاسخ گويند كه با عنايات خداوند متعال اين صنعت بسيار پيچيده به همت متخصصان داخلي شكل گرفت. نكته جالب اينكه متخصصين شاغل در صنايع موشكي، صنايع موشكي ايران را به علت كاملا بومي بودن “Made in SHIA” (ساخت شیعه) ميگويند.
و- احياي هويت شيعي
وضعيت پيروان و مذهب اهلبيت(ع) در جهان، پيش و پس از انقلاب اسلامي قابل مقايسه نيست. اين تفاوت فاحش در تمامي زمينهها به چشم ميخورد؛ چه به لحاظ آمار و ارقام، چه به لحاظ افتخار هويت شيعي و چه از جهت پايبندي به اصول و احكام شيعي. با دقت در سرگذشت و انگيزههاي كساني كه در سه دهۀ اخير به مكتب اهلبيت(ع) گرويدهاند، درمييابيم كه اكثر قريب به اتفاق آنان تحت تأثير انقلاب اسلامي و بويژه شخصيت امام خميني(ره) بودهاند. گذشته از مستبصران، انقلاب اسلامي باعث شد كه شيعيان جهان – از تمامي فرقهها – هويت شيعي خود را باز يافته و به آن اعتزاز كنند. آنچه باعث شده است كشورهايي كه تا حال، خود را نسبت به وجود مذهب تشيع و پيروان آن بياعتنا نشان داده يا تجاهل ميكردند، اكنون براي اين گروه حسابي جداگانه باز كنند، بيشك انقلاب اسلامي مردم ايران و خون صدها هزار شهيدي است که در راه خدا اهدا گرديد.
انتقال شيعيان از حاشيه به مركز ثقل جهان اسلام، گرايش محققين و اسلام شناسان به شناخت بيشتر تشيع، گرايش غير مسلمانان و حتي مسلمانان اهل سنت به مكتب تشيع، ايجاد روحيه انقلابي و در واقع الگوبرداري از انقلاب اسلامي در مقابله با استكبار جهاني و پيدايش امواجي از اسلام سياسي در ميان شيعيان كه خواهان بخشي يا تمام قدرت و حكومت هستند، از جمله ديگر دستاوردهای انقلاب اسلامي ميباشد.
ز- دستاوردهای خارجی
در بعد خارجی، انقلاب ايران به چند قرن خمودگي و انحطاط جامعه و تمدن اسلامي خاتمه داده و موجبات بيداري و احياگري اسلامي را با محوريت بازگشت به ايدئولوژي و مكتب اسلام فراهم آورد، به گونه اي كه بازار همه ايسمهاي وارداتي را كساد نموده و نوعي شيفتگي بازگشت به افكار و انديشههاي اسلامي را به وجود آورد. چنانچه پس از اين انقلاب، دولتهاي كشورهاي اسلامي به درجات متفاوت احساس كردهاند كه براي بقاء خود نيازمند نوعي مشروعيت ديني و مردمي هستند و هر دولت به شكلي براي رفع اين نياز واكنش نشان داده است. بنابراين امروزه نهضتهاي آزاديبخش غير اسلامي در جهان اسلام رنگ باخته و در عوض نهضتهاي اسلامي اصولگرا به سرعت رشد كرده، قدرت يافته و در واقع حرف اول را در تحولات سياسي- اجتماعي معاصر منطقه ميزنند.
انقلاب اسلامي بر کشورهای منطقه كه عموماً پايگاه مردمي نداشته و وابستگي جدي به غرب و بويژه آمريكا داشتند، بطور كلي اثر و بازتابي منفي داشت. به عبارت ديگر هر دولتي كه در اثر اين تحول در ايران براي آينده خود احساس خطر بيشتري كرده است، بازتاب منفي انقلاب اسلامي بر آن دولت بيشتر بوده و عكسالعملهاي فوري اين دولتها را نيز ميتوان بر همين اساس تعبير كرد. جالب آنكه در هر كشوري كه از اكثريت شيعيان برخوردار بوده و يا داراي اقليت نسبتاً چشمگيري از شيعيان بوده است، به خاطر هراس از شورش و خيزش مردمي، عكسالعمل اين دولتها تندتر بوده است، بطوريكه مثلاً رژيم بعثي عراق كه بر ملتي عمدتاً شيعه حكومت ميكرد، با خصومتي وصفناپذير با انقلاب اسلامي برخورد كرد و نهايتاً جنگي بيرحمانه را بر اين نظام نوپا تحميل نمود كه نه تنها طولانيترين جنگ قرن بيستم شناخته شد بلكه خسارات جاني و مالي هنگفتي هم براي هر دو ملت برجاي گذارد. عمدهترین دستاوردهای انقلاب اسلامی در عرصه خارجی (منطقهای و فرامنطقهای) عبارتند از:
1- خروج ایران از سلطه ابرقدرتها و استکبار جهانی
2- تحقیر قدرتهای پوشالی به ویژه امریکا و شکست نظام دو قطبی
3- شکست سیاستهای امریکا با رهایی ایران از ژاندارمی منطقه
4- اثبات توانایی قدرت اسلام و شیعه در اداره جامعه
5- بیداری ملتهای ستمدیده جهان و احیای جنبشهای ضد استکباری
6- ارائه الگوی حکومتی مردم سالاری دینی و نفی ایدئولوژیهای سوسیالیستی و لیبرالیستی
7- احیای قدرت جهان اسلام و تلاش برای همگرایی در بین کشورهای اسلامی
8- خروج ایران از کشورهای حامی صهیونیزم و اشغالگران قدس
9- بیداری ملتهای منطقه علیه سیاستهای استکباری و مزدوران آنها
10- جهانیسازی مبارزه با رژیم اشغالگر قدس
11- افشاگری علیه سیاستهای اختلاف افکنانه میان شیعه و سنی و تلاش برای وحدت آن دو
12- احیای جنبشهای اسلامی و حرکتهای مردمی علیه سلطه جویی غرب
13- تبدیل به قدرت منطقهای موثر بجای جایگزینی در معادلات منطقهای قدرتهای جهانی
14- محو ذهنیت شکست ناپذیری رژیم صهیونیستی
فرصتهاي پيش روي انقلاب
فرصتها به معناي وجود زمينه يا شانس مطلوب در محيط بيروني براي فرد، سازمان و يا كشوري كه از طريق بهرهبرداري آن، ميتوان به نتايج يا عوايد قابل توجهي دست يافت. همچنين فرصتها شرايطي ميباشند كه به كشورها اين توانايي را ميدهد كه با بهرهگيري صحيح از آنها، اهداف ملي خود را كسب و تهديدات را دفع نمايند.
با گذشت 35 سال از پيروزي انقلاب اسلامي ايران، شاهد تداوم تاثيرپذيري ملتها از انقلاب اسلامي هستيم. رشد اسلامگرايي در خاورميانه و رشد آزاديخواهي در ديگر نقاط جهان جملگي ارتباط مستقيمي با حيات پوياي ايران اسلامي دارند. اين در حالي است كه ايالات متحده آمريكا و برخي كشورهاي غربي در طول سالهاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي سعي داشتند به هر نحو ممكن مانع از انتقال پيام پويايي آن به ديگر نقاط دنيا شوند. در حال حاضر، هر روز شاهد هستيم بر وزن فرصتهاي موجود در اطراف ايران افزوده ميشود. با پايداري موفق انقلاب اسلامي ايران، جريانها و جنبشهاي اسلامگرايانه در سرتاسر خاورميانه روح تازهاي يافتهاند و عملا رخوت به وجود آمده پس از رشد جريان كماليسم در تركيه و ناصريسم در مصر جاي خود را به تحركي غيرقابل توقف داده است. مسلما نقطه گذار خاورميانه از رخوت، انقلاب اسلامي ايران بوده است.
امروزه شاهد هستيم كه سخت ترين مخالفان ايران در اروپا و آمريكا نسبت به قدرت تهران سر تعظيم فرود آوردهاند و علي رغم تهديدات و فشار طيف افراطي سياستمداران غربي، كليت جريانهاي سياسي در اين مناطق پذيرش ايران قدرتمند و زندگي موثر و تعامل آميز با آن را تنهاترين راه ممكن در برابر خود ميدانند. در يك جمعبندي از قوتهاي جمهوري اسلامي ميتوان گفت جمهوري اسلامي ايران يكي از كشورها و قدرتهاي تأثيرگذار در منطقه خاورميانه است. در بررسي كشورها از لحاظ تأثيرگذاري و تأثيرپذيري، ايران در رديف كشورهايي كه زياد تأثيرگذار است ولي از نظام بينالملل كمتر تأثير ميپذيرد، قلمداد ميگردد. مهمترين فرصتهاي جمهوري اسلامي ايران در عرصه بينالمللي عبارتند از:
1- مردمی بودن و حمايت مردم از نظام و انقلاب و حاكميت
2- پيشرفتهای ايرانيان در تمامي عرصههاي علمي، فناوري، نظامي و اقتصادي
3- افول هژمونی آمریکا در منطقه و جهان در پي شكست راهبردهاي آمريكا در منطقه و گسترش تنفر مردم
4- آینده جمعیت و جایگاه مسلمانان در جهان
5- بحرانهای اقتصادی جهانی و افزايش قيمت و تقاضای جهانی انرژي
6- ناکارآمدی سازمانهای بین المللی
7- پتانسیلهای قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران
8- بیداری اسلامی در کشورهای منطقه خاور میانه
9- ضعف و چالش در اركان رژيم صهيونيستي
10- ارتقاء وجهه و جايگاه عزتمند بينالمللي جمهوري اسلامي ايران
11- توان ضربه متقابل و قدرت بازدارندگي در مواجهه با انواع تهديدات
تهدیدها و چالشهاي پيش روي انقلاب
بدون شک هر کشوری پس از هر انقلابی که در آن صورت میگیرد، با چالشهایی مواجه میشود و کشور ایران هم از این امر مستثنی نیست. انقلاب اسلامي را آسیبهایی از درون و بیرون تهديد ميكنند كه ميتواند منجر به افول آن گردد. مشكلاتي كه همراه و درون انقلاب ميباشد، «آفت»هاي انقلاب، و مشكلاتي كه از بيرون انقلاب و انقلابيون را تهديد ميكند، «موانع» انقلاب شناخته ميشود. آنچه در پي ميآيد مروري بر گوشههايي از آفتها و موانعي است كه انقلاب اسلامي را تهديد ميكند و توجه به آنها بر همه دلسوزان اين نهال مقدس و حافظان آن لازم و ضروري است.
1- تشکیک در اصل ولایت مطلقه فقیه و تضعيف جایگاه رهبري: يكي از راهبردهاي دشمن براي براندازي انقلاب، تضعيف رهبري و كم اهميت جلوه دادن جايگاه آن است. مقابله با اصل نظريه ولايت فقيه نيز از شگردهاي دشمنان انقلاب است. مادامي كه خدشهاي به اين اصل وارد نيامده، براندازي انقلاب ناممكن خواهد بود. از اين رو، دشمنان انقلاب نسبت به این اصل مترقی قانون اساسی، تشكيك و حملات خود را متوجه اساس ولايت فقيه كردند. گاهي نيز در راستاي اين هدف، حمله به نهادهاي وابسته به رهبري را در دستور كار خود قرار ميدهند.
2- تضعيف انديشه و روحيه انقلابي: دشمنان انقلاب، انقلابيگري را به هرج و مرج معنا ميكنند تا راهي براي شماتت انقلابيون داشته باشند. در حالي كه، انقلابيگري يعني حفظ روحيه عصيان نسبت به زشتيها و اخلاق ناپسندي كه موجب سقوط انسان و اجتماع در ورطه خودخواهي و ابتذال و پشت پازدن به اصول ميشود. دشمنان انقلاب خواستار آرامش و سكونند تا در غفلت ناشي از آن، هواپرستي را حاكم كنند.
3- بي تفاوتي مردم نسبت به سرنوشت اجتماعي خويش: از نقاط بسيار مهم و سرنوشتساز نظام اسلامي حضور گسترده و پرشور مردم در انتخابات مهم است كه دشمنان و بلندگوهاي آنان مترصدند تا كمرنگي حضور مردم وكاهش آمار شركتكنندگان را به ناميدي مردم و برگشتن آنان از جمهوري اسلامي و مسئولين تعبير و تفسير كنند. علاوه بر آن دشمنان از وقوع چنين سستي بهرهگيري ميكنند نااهلان و نامحرمان نيز سوء استفاده نموده و در مراكز قدرت جاي گرفته و به استحاله نظام و تغيير بافت ارزشها و باورهاي مردم خواهند پرداخت. شور و نشاط خود را هميشه حفظ نمايند.
4- وجود روحانیت متحجر و مقدسنما و روحانینمایان: در میان روحانیت هم افرادی یافت میشوند که یا به واسطة وابستگی و یا انحراف، تیشه به ریشة اسلام میزنند. خطر آنان برای اسلام و روحانیت، کمتر از دشمنان نیست، بلکه ضربات آنان مؤثرتر و خطرناکتر است. بایستی حوزههای علمیه با دقت و هوشیاری مراقب نفوذ و حضور این گروه از روحانیت – اگرچه اندک هستند – باشند. برخی با ادعای ولایت، با اساس ولایت مخالفت میکنند و مشی آنان بخصوص در مواقع خطر مانند تهاجم همهجانبه آمریکا و جنگ تحمیلی، عدم همراهی با ملت است.
5- ابتذال فرهنگي: از ديگر عوامل آسيبزا براي انقلاب اسلامي ميتوان به استفاده از هنر، سينما و تئاتر اشاره نمود كه از طريق توليد انواع فيلمها و سريالهاي تلويزيوني و انتقال آن به كشور تأثيرات سويي را بر رفتارهاي اجتماعي جوانان گذاشته است. مطبوعات و كتابها نيز براي ترويج فرهنگ غربي مورد استفاده قرار گرفتهاند. چاپ و نشر اشعار، مقالات و رمانهاي مختلف براي ترويج پوچگرايي و نيز زير سؤالبردن مباني نظام سياسي جمهوري اسلامي ايران و سياستهاي فرهنگي آن در سطح گستردهاي مورد استفاده مخالفان نظام جمهوري اسلامي قرار گرفته است و نقش بسزايي در تهاجم فرهنگي غرب براي تضعيف باورهاي اسلامي و انقلابي داشته است.
6- ترويج ملي گرايي در برابر اسلام خواهي: دشمنان انقلاب، از طرحها و برنامههايي حمايت ميكنند كه ايران منهاي اسلام را بزرگ بنمايد و به ويژه نسل جوان را به افتخارات پوچ شاهنشاهي ظالمانه علاقهمند كند و از عظمتي كه اعتقاد به اسلام براي او به وجود آورد، بيگانه سازد. اين كه ايراني خداجو و دين گرا باشد، خوشايند دشمنان ما نيست؛ چرا كه همين مسير به طور منطقي ايراني را به اسلام و محبت اهل بيت و شيعه علي بودن و بالاخره، پيروزي انقلاب اسلامي ميكشاند. از اين رو، طراحي دشمن بدان سمت ميرود كه القا كند ايراني فاقد هويت است: زماني اسكندر بر آنها تجاوز كرد، دوراني اعراب مسلط شدند، ايامي چنگيز بر آنها تاخت، سالهايي تيمور بر آنها يورش برد و در همه اين احوال، ايراني سر تسليم فرود آورد و در مقابل مهاجم خاضع شد و دورويي كرد و اعتقاد قلبي خود را بروز نداد و به چاپلوسي حكام پرداخت و همراه آنها شيوه اجحاف و ارتشا را پيش گرفت. بدين ترتيب دشمن ميخواهد اين گونه نتيجهگيري كند كه توجه به اسلام و انقلاب اسلامي در ميان ايرانيان از همان نوع اقدامات توأم با دورويي است كه در طول تاريخ، ايرانيان از خود بروز دادهاند و گواه آن را نيز، بزرگ نمايي برخي از تخلفها و مفاسدي ميگيرد كه خواه ناخواه در هر جامعه اي به چشم ميخورد و در روزگار ما نيز وجود دارد.
7- ترويج قوميتگرايي: دشمن، از جدا كردن فرد و جامعه ايراني از هويت اسلامي مأيوس شده بود، حيله اي ديگر انديشيد و آن سوء استفاده از وجود قبايل و طوايف مختلف ايراني، و ريشه دار قلمداد كردن و اصيل خواندن برخي اختلافات بين آنها بود. دشمن آن اختلافات را مايه اميد خود قرار داد تا با تحريك و تشويق و تشديد آنها، درگيري عظيم و كشتاري خانمان سوز و بنيان برانداز را شكل دهد كه در انتهاي آن نه از انقلاب اثري، و نه از اسلام پيامي، و نه از ايران نشاني باقي بماند! چه شادمانيها كه دشمن از بروز درگيريهاي قومي و سياسي در برخي استانها يا شهرستانها از خود بروز نداد و چه تفسيرها كه بر جزئيات آن درگيريها ننهاد و چه عوامل و علل تصنعي كه براي آن نتراشيد و چه حمايتها كه از گسترش آنها نكرد!
8- رخنه فرصت طلبان و افراد غير صالح در مراكز قدرت: در هر انقلابي گروهي هستند كه به انقلاب ايمان و اعتقاد ندارند، ولي حفظ و دستيابي به منافع شخصي يا گروهي، آنان را وا ميدارد تا در تار و پود انقلاب و حتي، تا آنجا كه زمينه به آنها اجازه دهد، در سطوح بالاي انقلاب رخنه كنند. بديهي است كه پس از دستيابي به قدرت، در فرصتهاي مناسب لطمات و ضربات كوبنده خود را بر پيكر انقلاب، نظام و رهبري وارد خواهند كرد. علاوه بر اين، علاقههای خانوادگی، گروهی و رفاقتها گاه بر مصالح عمومی و مصالح نظام، غالب میشود.
9- ترکيب جمعيتي جوان: ایران اسلامی قریب به 20 میلیون نیروی جوان دارد. این جمعیت ظرفیت بالقوهای برای کشور محسوب میشود اما اگر نیازهای این قشر به ویژه اشتغال، مسکن و ازدواج رفع نگردد، میتواند چالشی برای هر کشوری محسوب گردد.
10- مهاجرت استعدادهاي علمي و سرمايهداران به خارج از کشور: نداشتن برنامه اي همه جانبه براي جلوگيري از مهاجرت تحصيلكردگان و متخصصان، و نيز مشخص نبودن مرزهاي «تعهد» و «تخصص» موجب ظهور پديده فرار مغزها به كشورهاي ديگر جهان ميشود. اين امر از يك سو، انقلاب را از تواناييهاي افراد متخصص محروم ميكند و ا�� سوي ديگر، به ابزاري در دست دشمنان براي جوسازي عليه انقلاب مبدّل خواهد شد.
11- اختلافافكني بین شیعه و سنی: اختلافانگیزی، از جمله مواردی بود که در سالهای قبل از انقلاب اسلامی، همواره مورد نظر دشمنان قرار داشت و بعد از پیروزی انقلاب نیز در تلاشند تا از این رهگذر، وحدت امت اسلام را دستخوش تفرقه و شکاف نمایند. در سالهاي اخير با رشد جريانهاي تكفيري در منطقه، دشمن در صدد است چنين رويكردهاي افراطي را در ايران نيز گسترش دهد.
12- مخالفت با اسلام ناب تحت عنوان آزادی و دمکراسی: اسلام ناب، همواره سد راه استکبار جهانی در سلطه به کشورها و استعمار ملتها بوده است. سردمداران کفر جهانی با اطلاع دقیق از این امر، دو تلاش را همزمان به عمل آورده و میآورند. یک جهت تلاش آنان، مخالفت با اصل اسلام و کنار زدن آن از فکر و عمل فردی و اجتماعی مسلمانان است و جهت دیگر تلاش آنان، درست کردن صورتی از اسلام «اسلام اموی و آمریکایی» و جا زدن آن به عنوان «اسلام» است. در هر دو جهت تلاش استکبار، روشنفکران وابسته، یکی از حلقهها و ابزارهای اصلی این توطئه هستند.
13- خودرأیی و خارج از مقررات و قانون عمل کردن: قانون شکنی از سوی هر کسی باشد، قبیح و زشت است بویژه اگر از طرف کسانی باشد که برای عمل به قانون و گستردن آن در جامعه منصوب یا انتخاب شدهاند. قانون شکنی و قانون گریزی منتهی به خودرأیی و استبداد، رانتخواری و بیعدالتی و رابطهگرایی میشود و این خطری است برای انسجام و اعتماد جامعه و مدیران آن، آن هم در نظامی که محبت و اعتماد متقابل مردم و مسئولین مهمترین عامل پیشرفت و موفقیت است.
14- خروج از سادهزیستی و گرایش به اشرافیگری: مسئولین نظام و مدیران جمهوری اسلامی ایران، میبایستی با حفظ مشی سادهزیستی و پرهیز از اشرافیگری و تجملگرایی و تشریفاتزدگی، اعتبار و اعتماد مدیریتی نظام را در میان مردم حفظ کنند. مردم، مسئولان و مدیران نظام را خدمتگزار و تشنه خدمت میدانند و با حضور و شعور و رأی خود، همواره بر این مسأله تأکید داشتهاند. خطر بزرگی برای نظام مدعی عدالت است که مدیران آن بسوی تجمیع ثروت با استفاده از رانتها و امکانات مدیریتی بروند و از مردم فاصله طبقاتی بگیرند و از احساس دردها و مشکلات مردم، دور بمانند.
15- بیصبری در برابر کمبودها: تودة مردم، عموماً از لحاظ اقتصادی در برابر تغییرات آسیبپذیرند و بسیاری از آنان در تأمین مایحتاج ضروری دچار مشکلات و تنگناهایی میباشند. از یک سو بر مسئولین نظام اسلامی و ثروتمندان و کارخانهداران و بازاریان است که نسبت به رفع این تنگناها و مشکلات اقدام نمایند – چه به صورت درازمدت و حل معیشت مردم و چه در کوتاهمدت با رفع نیازهای ضروری آنان – و از سوی دیگر بر مردم انقلابی و مسلمان است که با صبر و تحمل سختیها و کاستیها، مسئولان را در سیاستگذاری و برنامهریزی و امکان خدمترسانی، یاری نمایند و با بیصبریهای احتمالی، راه را برای سوءاستفادهکنندگان هموار نسازند.
16- اختلاف و تضعیف دستگاهها و قوای دیگر کشور: تمامی نهادهای کشور که در قانون اساسی پیشبینی و برای انجام وظایفی مأمور شدهاند، بایستی با قوت بتوانند کارهای خود را انجام دهند. تضعیف هر یک از این نهادها به اخلال در روند پیشرفت کشور منتهی خواهد شد. این تضعیف به هر علت و بهانهای که باشد، اختلاف و تنازع بین دستگاههای متولی اداره کشور و مدیران را باعث خواهد شد و بایستی از آن جلوگیری شود. مدیران اولین کسانی هستند که میبایستی در برابر زمزمهها و نفوذیهای اختلافانداز، مقاومت نمایند و یکپارچگی و انسجام و وحدت مدیریت را در کشور حفظ نمایند.
رسالت كنوني ما
دشمنان انقلاب اسلامی كه از رويارويي مستقيم با اين انقلاب نااميد گشتهاند، در جهت ايجاد و تقويت آفات و تشديد آسيبهاي وارده به انقلاب از هيچ اقدامي دريغ نخواهند كرد و به اين ترتيب اين وظيفه دوستداران و مسئولين نظام است كه هر چه دقيق تر نسبت به شناخت اين آسيبها اقدام نموده، و با بهرهگیری از فرصتها در صدد مقابله و علاج آنها باشند و حساسيت ويژهاي در اين زمينه به خرج دهند و بدانند و آگاه باشند كه هيچ انقلابي بدون مبارزه مستمر و دائم با آفات و آسیبهای آن نميتواند هميشه از جايگاه مقتدري برخوردار بوده، موفقيتها و دستاوردهای آن تضمين گردد.
ماهيت انقلاب اسلامي صرفا «دفع كننده تهديدات» نيست بلكه تهديدات را به فرصت تبديل ميكند. حتي در مرتبه اي بالاتر شاهد «فرصت سازي» دست اندركاران انقلاب در فضاي خاورميانه و جهان هستيم. تهديدات موجود در اطراف ايران به اندازهاي سبك و كم وزن هستند كه به هيچ عنوان قدرت رقابت با فرصتها را ندارند. سازماندهي و مديريت بهينه اين فرصتها نيازمند حفظ «نگرش انقلابي» و «رويكرد ديني» نسبت به مسائل جاری داخلی، منطقهای و بينالمللی است. نگرشي كه رمز اصلي بقاي انقلاب اسلامي در جهان امروز محسوب ميشود. نكته ديگري كه بايد در اين راستا نسبت به آن توجه کرد، آمادگي ايران جهت عكسالعمل همه جانبه نسبت به هرگونه تعرضي عليه نظام جمهوري اسلامي است.
با توجه به تحولات داخلي و تلاشهاي صورت گرفته در كشور در سايه رهبري حكيمانه مقام معظم رهبري، نظام اسلامي در مرحله نويني از تثبيت اقتدار و موقعيت خود در دهه چهارم از عمر خود در عرصه داخلي و بينالمللي قرار گرفته است، لذا توجه به مؤلفههاي زير در حصول به اين موفقيت ضروري است:
1- توجه به ارزشهاي نظام اسلامي به ويژه تبعيت از وليفقيه و توجه به هشدارها و توصيههاي مقام معظم رهبري
2- تمهيد توانها و ظرفيتهاي دروني جهت رفع آسيب دشمنان داخلي
3- پرهيز دولتمردان از حاشيهسازيها وایجاد چالشها و اختلافات داخلي
4- همراهي و مساعدت ملي با مسئولان نظام در قوای سه گانه و سایر نهادها و سازمانها
5- تحكيم و تأمين زيرساختهاي لازم براي مقابله با جنگ نرم دشمنان در عرصههاي مختلف
6- توجه به آسيبهاي اجتماعي و برنامهريزي هدفمند براي مقابله رفع آنها
7- پيگيري تحقق اهداف متعالي انقلاب در عرصههاي تحقق عدالت اجتماعي و مبارزه با فساد و تبعیض
8- توجه به برنامههاي دشمن براي دامنزدن بر اختلافات قومي، مذهبي و سياسي داخلي
9- برنامهريزي هوشمندان براي مقابله و حذف عوامل و گردانندگان داخلي جنگ نرم دشمن
منابع:
1- مرتضي منطقي، «جنگ جهاني سوم»، فصلنامه نامه پژوهش، سال اول، ش ۲ و ۳، پاييز و زمستان ۱۳۷۵.
2- احمد مقتدري، «انقلاب اسلامي، پيامدها و بازتاب ها»، ماهنامه بصائر، سال اول، ش ۴ و ۵، دي و بهمن ۱۳۷۳.
3- سيدمصطفي تقوي مقدم، تحليلي بر اسلامي كردن دانشگاهها، تهران، دارالحديث، ۱۳۷۵.
4- مرتضي مطهري، بررسي اجمالي نهضتهاي اسلامي در صد ساله اخير، قم: مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی.
5- منوچهر محمدي، انقلاب اسلامي در مقايسه با انقلابهاي فرانسه و روسيه، قم: نشر معارف، 1388.
6- محمد پزشكيان و ديگران، انقلاب اسلامي و چرايي و چگونگي رخداد آن، دفتر نشر معارف، چ هجدهم، تابستان ۱۳۸۱.
7- اسماعيل شفيعي سروستاني، تهاجم فرهنگي و نقش تاريخي و روشنفكران، تهران، كيهان،۱۳۷۲.
8- سايتهاي نويد شاهد، فارس، باشگاه انديشه، جهان نيوز.
پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
بازدیدها: 236