چون تجربه افغانستان در دهه ۸۰ قرن ۲۰ و استفاده آمریکا از اهرم گروههای تروریستی مانند طالبان و القاعده برای مقابله با نفوذ روسیه در افغانستان موجب شکل گیری بزرگترین تهدید برای امنیت ملی آمریکا شد که پس از ۱۲ سال جنگ پرهزینه در افغانستان و پاکستان، نه تنها هنوز موفق به مهار آن نشده، بلکه به فکر گفت و گو و مذاکره با آن افتاده است.
با این حال، «لئون پانه تا»، وزیر وقت دفاع آمریکا در کنفرانسی مطبوعاتی و در واکنشی منفعلانه با فرافکنی در قبال مسئولیت کشورش نسبت به زمینه سازی برای سازمان دهی مجدد القاعده در سوریه، پای ایران و«جیش الشعبی» سوریه را به میان کشید و تلاش کرد، تشکیل یک نیروی مردمی همچون نیروی «بسیج» در کشور سوریه و با هدف دفاع از این کشور را مهمترین نگرانی و مشکل حال حاضر سوریه بیان کند.
پانه تا با اشاره به انتشار خبر تشکیل جیش الشعبی در سوریه اعلام کرد: «نشانه هایی وجود دارد که نشان می دهد، ایران در حال تشکیل و آموزش گروه های شبه نظامی در سوریه برای نبرد در کنار نیروهای ارتش این کشور علیه مخالفان است».
وی افزوده بود: «ما اعتقاد داریم که ایران در این موقعیت نباید چنین نقشی را در سوریه ایفا کند و این اقدام تهران، اقدام بسیار خطرناکی است».
این در حالی است که نیروهای مردمی یا همان جیش الشعبی سوریه که با الگو گیری از نیروی بسیج ایران پس از سال اول بحران در سوریه شکل گرفته بود، نقش مهمی را در پاک سازی شهر «حلب»، در شمال سوریه از گروههای تروریستی مسلح به خصوص گروه مسلح موسوم به «ارتش آزاد» ایفا کرد.
به نظر میرسید تشکیل «جیش الشعبی» سوریه، بزرگترین دستاویزی بود که لئون پانه تا پس از گذشت یک هفته در واکنش به اتهام سازمان دهی القاعده در سوریه، توانست دست و پا کند. در حالی که پانه تا همچون اتهامات دیگرش به ایران در ماجرای عراق و افغانستان و لبنان، مدرک قابل استنادی برای نقش ایران در تشکیل این نیروی مردمی ارائه نکرد.
همچنین روزنامه انگلیسی گاردین به نقل از ژنرال اسرائیلی “آویو کوچاوی” چندی پیش مدعی شده بود که ایران و حزبالله برای کمک به ادامه حیات دولت سوریه، در این کشور، ارتشی مردمی به استعداد ۵۰ هزار نفر تشکیل داده اند و قصد دارند تعداد افراد آن را به دو برابر نیز افزایش دهند.
خبر گاردین از ارتش ۵۰هزار نفری بشار اسد
ریشه تشکیل جیش الشعبی
«جیش الشعبی» به معنای ارتش مردمی و یا به اصطلاح «نیروهای مردمی»، برای اولین بار در جنگ ایران و عراق مطرح شد، جیش الشعبی اصطلاحی بود که عراقی ها به نیروهای مردمی خود داده بودند. هر گروه از «جیش الشعبی» متشکل از حدود ۵۰۰ نفر بود، یعنی حدود یک گردان. ولی ماهیت «جیش الشعبی» سوریه با جیش الشعبی عراق با یکدیگر تفاوت بسیار دارد.
در واقع مقامات سوری با الهام گیری از الگوی نیروی مقاومت بسیج ایران، اقدام به تشکیل «جیش الشعبی» در سوریه کردند که نقش مهمی در کنترل ناآرامی های این کشور و مقابله با گروه های مسلح تروریستی در مناطق مختلف سوریه داشته است.
تشکیل «جیش الشعبی» سوریه را باید نتیجه مقاومت و حمایت مردم این کشور از «بشار اسد» رئیس جمهوری سوریه و در جهت شکست توطئه غرب در این کشور دانست.
این نیرو در تابستان سال ۲۰۱۲ میلادی تشکیل شد، زمانی که بسیاری از محافل منطقه ای و بین المللی به این باور رسیده بودند که نظام سوریه رو به سرنگونی و فروپاشی است. تا آگوست سال ۲۰۱۳ میلادی تعداد نیروهای جیش الشعبی ۱۰۰ هزار نفر برآورد و مهمترین مناطق عملیاتی آن استان های حلب در شمال، حماه و حمص در مرکز، لاذقیه و طرطوس در غرب، دمشق و سویداء در جنوب است و تاکنون در نبردهای مهمی مانند آزاد سازی القصیر، نبردهای ریف دمشق، لاذقیه، شهرک مسیحی نشین معلولا، نبردهای حلب و نبرد القلمون مشارکت داشتند و در این میان یکی از مهمترین نبردهای نیروهای جیش الشعبی، نبردهای لاذقیه و آزاد سازی تپه استراتژیک «۴۵» در ریف لاذقیه بود.
رهبری این ارتش را «هلال اسد»، پسر عموی بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه برعهده داشت. وی اوایل سال جاری میلادی و با حمله گروه های مسلح تکفیری به مناطق مختلف ریف لاذقیه به طور عام و شهر مرزی کسب به طور خاص در جریان درگیری با گروه های مسلح تروریستی کشته شد. گفته شده که قرار است، «هائل اسد»، برادر «هلال اسد» فرماندهی این نیرو را برعهده بگیرد، اگرچه در این میان نام «عمار اسد»، پسر عموی هلال اسد نیز مطرح است.
هلال اسد
قاسم سلیمانی در کنار خانواده شهید هلال اسد
همان گونه که گفته شد، نیروهای جیش الشعبی سوریه با کمک نهادهای امنیتی و اطلاعاتی این کشور به خوبی توانستند، از زمان شکل گیری تاکنون به مقابله با گروه های مسلح تروریستی به ویژه گروه های خارجی تکفیری بپردازند و آنها را در مناطق مختلف سوریه از تحقق خواسته ها و اهدافشان باز دارند.
سپردن امنیت بخشی از شهرها به نیروهای مردمی و بسیجی این فرصت را برای ارتش سوریه فراهم کرده تا بتواند با نیروهای بیشتری در صحنههای درگیری با تروریستها ظاهر شود. از این رو، دخالت و حضور مردم در تامین امنیت و مشارکت در حکومت توانسته راه گشای معضلات سوریه باشد و با حضور مردم قطعا تروریستها و گروههایی که توسط برخی کشورها و در راستای خواست آمریکا مسلح شدهاند با شکست مواجه شوند.
یکی از دلایلی که کشورهای غربی به ویژه آمریکا اقدام به حمله نظامی به سوریه نکردند این بود که حمله هوایی به سوریه بهتنهایی کافی نیست و اگر ناتو یا آمریکا بخواهد کار مؤثری انجام دهد بعد از حمله هوایی باید با استفاده از نیروی زمینی خود را تثبیت کند. لذا با وجود نیروی دفاع مردمی بسیج در سوریه که باعث برتری میدانی حکومت و دولت سوریه شده است، حمله به سوریه ریسکی بزرگی است.
یکی دیگر از تاثیرات نیروهای بسیج و مردمی در بحران سوریه، کم کردن قدرت چانهزنی تروریستها بوده است، چرا که آنها مواضع خود را بهدلیل بسیج مردمی از دست دادهاند و در هر منطقهای که ارتش سوریه آن جا را پاکسازی میکند، در همانجا نیروی بسیج شکل میگیرد و این نیروها از برگشت تروریستها به آن منطقه جلوگیری میکنند.
مردم مناطق آزادشده در سوریه نمیخواهند که تروریستها به آن مناطق بازگشته و دوباره منطقه آنها محل درگیری میان ارتش و تروریستها شود، لذا مردم از نیروی بسیج مردمی پشتیبانی میکنند و نام آن را «نیروی دفاع مردمی» گذاشتهاند. گسترش نیروی دفاع مردمی موجب تثبیت مناطق پاکسازی شده توسط ارتش شده است.
دولت آمریکا علاوه بر اینکه مدعی است، ایران آموزش نیروهای جیش الشعبی سوریه را برعهده دارد، تاکید می کند که اغلب اعضای این نیرو شیعیان و علوی های سوریه هستند، این سخن بدان معناست که عناصر این نیرو را حامیان و هواداران بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه تشکیل می دهند.
بدون تردید آنچه موجب نگرانی آمریکا از تشکیل نیروی جیش الشعبی شده، موفقیت ها و پیروزی های پی در پی این نیرو در کنار نیروهای مسلح و ارتش سوریه بر گروه های مسلح تروریستی است.
اما اینکه جیش الشعبی تشکیل شده در سوریه همان خصوصیات و مشخصات نیروی مقاومت بسیج در ایران را دارد؟ باید گفت: نیروی مقاومت بسیج در ایران حقیقتی شبیه افسانه و یا به عبارتی بهتر شبیه به معجزه دارد، ولی در سوریه هر چه هست، توانسته پشتوانه مردمی خوبی برای ارتش و نظام سوریه به وجود آورد و این موضوعی است که جای تأمل دارد.
بازدیدها: 82