امام خامنه ای (حفظه الله)،رهبر معظم انقلاب در حکم انتصاب تولیت آستان قدس رضوی در دو بند، پرداختن به محرومان و مستضعفان را یکی از رسالتهای اصلی آستان قدس رضوی تعیین کردند.
تولیت آستان قدس رضوی به همراه جمعی از معاونان ومدیران ارشد آستان قدس رضوی از روستای «تیمورآباد» بازدید کرد و ضمن گفتوگو با ساکنان این روستا، از نزدیک با مشکلات و نیازهای آنان آشنا شد.
خدمت به زائران بارگاه رضوی به ویژه ضعفاء و نیازمندان و خدمت به مجاوران به ویژه مستمندان و مستضعفان دو ماموریتی است که در بندهای دوم و سوم حکم معظم له به آیت الله رئیسی ابلاغ شده است.
تولیت آستان قدس رضوی نیز به منظور اهتمام به دستور رهبر انقلاب، بازدیدهای دوره ای از روستاهای محروم حاشیه مشهد از ایتدای سال آغاز کرده است و تیمور آباد، یکی از آنها بود.
این روستا با دومین شهر ایران از نظر جمعیت ونخستین شهر از منظر فرهنگی و معنوی تنها 50 کیلومتر فاصله دارد و از مزایای همسایگی با مشهد، مرکز استان خراسان رضوی و پایتخت معنوی و فرهنگی ایران بی بهره است. با ورود به روستای تیمور آباد، تنها حسرت و حیرت نصیبمان می شود که این همه محرومیت در مجاورت شهری با 27 میلیون مسافر و زائر چه توجیهی دارد.
آیا کسی تیمورآبادها را می شناسد؟
روستاییان در کنار شهر بزرگ مشهد از رنج خشکسالی و فقر به نان شب هم نیازمند بوده و در میان دشت و کوه آینده مبهم و گنگ خود را نظاره گرند؛ آیندهای که جز با توجه و اهتمام جدی دولتمردان هرگز روشن و پر فروغ نخواهد شد.
«تیمورآباد»، روستایی تفتیده، داغ و برهوت که در کیلومتر 50 جاده مشهد-سرخس واقع شده اما از ابتداییترین امکانات زندگی محروم است. محرومیت را اینجا از آفتاب سوختگی چهرهها، پینههای دست و لباسهای مندرس و کهنه اهالی میتوان دریافت؛ خانههای ساخته شده از سنگ، گل و چوب، نمای کلی بیشتر خانههای این روستاست؛ محیط غبار زده و خالی از هرگونه سرسبزی این منطقه، توقع مشاهده باغات وکشاورزیهای پررونق را انتظاری عجیب کرده است. شغل بیشتر مردم روستای تیمورآباد کشاورزی است که آن هم به سبب خشکسالیهای متوالی نابود شده و روستائیان دیگر از پس تامین نان سفرهشان نیز بر نمیآیند.
مردم اینجا گویی آنچنان به تنهایی عادت کردهاند که حضور چند غریبه نظرشان را جلب میکند. با عبور از میان کوچههای خاکی، چند نفری از اهالی روستا نیز با ما همراه و هم کلام میشوند و از دردهایشان میگویند.
محروم، حتی از یارانه
زنی که کودکی در بغل دارد جلو آمده و نسبت به قطع شدن یارانهاش ابراز نگرانی میکند و میگوید «شوهرم مدتی قبل بر اثر بیماری فوت کرده و حالا من با 2 کودک یتیم ماندهام، تنها منبع درآمدیام مستمری کمیتهامداد و یارانه است؛ 2 کودکم چون شناسنامه ندارد، نه یارانه میگیرند و نه کمیته امداد به آنها کمک میکند.»
پیرمرد و پیرزنی در حیاط خانه نشستهاند و از آنجا نظاره گر ما هستند. به سراغشان میرویم و جویای احوالشان میشویم، پیرمرد لاغر و نحیف است و همسرش میگوید که سالهاست که بیمار است. فرزندانشان ازدواج کردند. دختر آخرشان هم برای تهیه هزینه امرار معاش والدینش کارگری میکند و به همین سبب تاکنون از ازدواج صرف نظر کرده است، گوشهای از حیاط خانهشان که با دیوار کوتاهی از کوچه جدا شده کپر خانواده قرار گرفته است. حمام در اینجا پدیدهای لوکس به شمار میرود!
مردی از راه میرسد که خود را فرمانده بسیج روستا معرفی میکند؛ او میگوید: «مردم روستا به لحاظ معیشتی و مالی وضعیت بدی دارند، بهنحویکه گاهی در سفرههایشان به حد نان هم نیست، به خاطر وضع غذایی نامناسب اوضاع جسمی مردم بسیار ضعیف بوده و بیماریها به دلیل محرومیتهای بهداشتی زیاد شده است. درآمد اهالی روستا نیز شامل یارانه پرداختی دولت است و مستمری ناچیزی که کمیته امداد به مددجویان خودپرداخت میکند؛ بجز این، مردم درآمد دیگری ندارند.»
کارهای ناتمام
کپری فرسوده که پیرزنی در جلوی آن نشسته نظرم را جلب میکند؛ پیرزن روستایی با خوش رویی به داخل خانهاش دعوتمان میکند. در کنار کپر پیرزن، اتاقک آجری نیمه تمامی خود نمایی میکند که میگوید گروههای جهادی برایش ساختهاند اما چون بودجهشان تمام شده، نیمیه تمام رهایش کردهاند.
بیماران با موتور سیکلت برای درمان میروند
حالا دیگر اطرافمان را جمعیت بیشتری از روستاییان گرفتهاند و هریک به امید رساندن سخن خود به گوش مسئولان موضوع و مشکلی را مطرح میکند. خانم طاهری که میگوید پنج فرزند کوچک دارد از سوء تعذیهای که کودکانش را تهدید میکند نگران است و علی ناصری از نبود خدمات پزشکی در روستا شکایت دارد و میگوید اگر کسی مریض شود باید با موتورسیکلت تا روستای دیگر که خانه بهداشت دارد آن را برد.
در این میان پیرمرد نحیفی که عقبتر از دیگر و نظاره گر ماست نظرم را جلب میکند، حالش را که میپرسم با اظهار گلایه میگوید نزدیک به یک سال است که یارانهاش قطع شده است. این درحالی است که چشمانش نیز سالهاست دچار آب مروارید شده و به دلیل عدم توانایی مالی هزینه درمان را ندارد.
ناگزیر از مهاجرت
ریش سفیدان روستا اصلیترین دلایل فقر مردم تیمورآباد را خشکسالی عنوان میکنند که هر ساله منجر به مهاجرت حدود 70 نفر از جوانان روستا به شهر می شود بطوریکه در طی چند سال گذشته بیش از 200 نفر از جمعیت جوان روستا به مشهد مهاجرت کردهاند.
بیتردید مسئولانی که در قبال فقر و تنگدستی روستائیان وظیفه قانونی دارند باید آنان را به یاد آورند؛ روستائیانی که سالهاست در پس کوهها در نهایت فقر و محرومیت زندگی میکنند؛ نیازمند توجه بیشتر دولتمردان برای کنار زدن مشکلات هستند تا زندگی کنند نه فقط زنده بمانند. شاید آینده، روزی که تمام روستاها خالی از سکنه شدند، کشاورزی و تولیدات روستایی به صفر و جمعیت کلان شهرها به مرز انفجار رسید، برای فکرکردن به مصائب روستائیان دیر باشد.
در طی این بازدید که بیش از 3 ساعت به طول انجامید، برای مساعدت و کمکرسانی به مردم این روستاها در بازسازی و ترمیم برخی از منازل، ایجاد اشتغال روستایی ، ایجاد سرویس بهداشتی وحمام برای منازلی که ندارند. رسیدگی به وضع معیشت وموضوعات مربوط به بهداشت و درمان دستوراتی را به معاونت فنی و عمران موقوفات، معاونت امداد مستضعفان آستان قدس رضوی و مدیر عامل بیمارستان رضوی صادر کرد.
بازدیدها: 374