احمد بابایی همان شاعر جوانی است که در دیدار امسال شاعران با رهبر انقلاب شعری درباره درباره فتنه اخیر تکفیریها و جریان تروریستی داعش خواند و شعرش با تشویق مقام معظم رهبری و دیگر شاعران حاضر در جلسه روبرو شد. شعر او این گونه شروع میشد:
خبر، آمیخته با بغض گلوگیر شدهست
سیل دلشوره و آشوب، سرازیر شدهست
سرِ دین، طعمهی سرنیزهی تکفیر شدهست
هر که در مدح علی شعر جدید آوردهست
گویی از معرکهها نعش شهید آوردهست
شعر این شاعر جوان، همه را به وجد آورد و شور زیادی به جلسه بخشید. آقا هم بارها از آن تعریف کردند و فرمودند جوانها امشب غوغا میکنند.
بعد از این جلسه شعر بابایی بارها دست به دست شد و در گروهها و شبکههای مجازی، استقبال فراوانی به خود دید. با این شاعر جوان درباره دیدار و شعری که در مراسم خواند گپ و گفتی داشتهایم که در ادامه میآید:
**صمیمیت جلسه حیرت انگیز است
آقای بابایی جلسه دیدار شاعران با رهبر انقلاب را چگونه دیدید؟
من این جلسات را در راستای یک سنت تاریخی شیعی میبینم. در میان شیعیان رسم بر این است که شیعیان گاه به گاه یا حداقل سالی یک بار دینشان را به مولایشان عرضه میکنند، مبادا کج رفته باشند و دینشان را با میزان مولایشان میسنجند. شاعران هم در همین راستا، سالانه به دیدار رهبر انقلاب میروند. این دیدار سالانه شاعران محفل بسیار بسیار صمیمی است و میزان صمیمیتش برای کسانی که با این فضا آشنا نیستند، حیرت انگیز است و کسانی که برای اولین بار در این جلسات شرکت میکنند با حیرت از جلسه بیرون میروند. شاعران هر سال در این جلسه شرکت میکنند و دست آوردهای فرهنگی و حتی میتوان گفت دین خود را به ایشان عرضه میکنند و این ادامه همان سنت حسنه تاریخی شیعه است.
ایشان هم در سخنانی با جمع بندیهای حکیمانهای که درباره شعر دارند، نقطه گذاریهای شعر فارسی را هم جهت با دین تنظیم میکنند و هدف گذاریهای پیش رو شعر را تبیین و راه را پیش روی شاعران نشان میدهند.
**حضور در جلسات دیدار با رهبری از رزقهای خداوند است
اولین بار بود که در این دیدار سالانه نیمه ماه مبارک رمضان شرکت میکردید؟
نه. قبلا هم روزیام شده بود تا در این جلسات شرکت کنم. میگویم روزی، چون اعتقاد دارد دیدار ولی خدا، رزق است و خداوند آن را نصیب بعضی افراد و شاعران میکند و خیلی هم خوشحال هستم که لیاقت حضور در این جلسات را داشتهام و این رزق خاص نصیبم شده است. اما امسال اولین سالی بود که توفیق شعرخوانی پیدا کردم.
**زمان سرودن شعر بغض داشتم
از حال و هوای شعرخوانی در این دیدار میگویید؟ شما خیلی خوب شعرتان را اجرا میکردید و در بخشهایی هم، شعرخوانیتان همراه با بغض بود و جمع حاضر را هم تحت تاثیر قرار دادید. چه حس و حالی داشتید؟
دو مطلب در این باره وجود دارد. اول اینکه زمان سرودن شعر بغض داشتم و دلیلی که مرا به سرودن این شعر وا داشت خیلی بغض آلود بود. ببینید الان در منطقه یک جنایت و خیانت توسط بنیادگرایی سلفی و تکفیری انجام میشود و این کار اتفاقا برای شبیه سازی جمهوری اسلامی و ارائه نسخه بدلی از انقلاب اسلامی است و این بنیادگراها با این حرکتهای بیارزش و این جنایتها مانند خوارج رفتار میکنند تا حرکت اساسی انقلاب و اصل ولایت فقیه را در میان این حرکتها گم و کم رنگ شود. هر کس که در این فضا زندگی می کند میداند جمهوری اسلامی حاصل خون شهدا است نه تنها شهدای انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی بلکه شهدای اسلام از ابتدا تا کنون و این انقلاب نتیجه قرنها مظلومیت شیعه است و این دستاورد کار را به آنجا رسانده که ولایت فقیه را به عنوان راهی برای آزادی خواهی و عدالت خواهی به تمام دنیا معرفی کند. آن وقت در این فضا یک بنیادگرایی پوچ و احمقانه به دنبال این است که کل سیستم ولایت فقیه و این دستاورد را دچار تزلزل کند که البته نمیتوانند و دست مکر یهود در این توطئه و فتنه آشکار است و من هم در شعرم به این مکر اشاره کرده بودم.
**به من حق بدهید اگر بغض کرده بودم
پس یک بخش این بغض به زمان سرودن شعر برمیگردد که از دیدن این وضعیت متاثر بودم. درباره زمان شعرخوانی هم باید بگویم در آن زمان من در محضر کسی شعر میخواندم که همه دشمنیهای این جریان را با ایشان میدیدم و شعرم هم دقیقا در همین ارتباط بود. خیلی خوشحال شده بودم که شعرم با تحسین ایشان روبرو شده بود و نفس به نفس که شعر میخواندم و تایید ایشان را میدیدم خدا را شکر میکردم که حرفهایی که در شعرم آوردهام، درست است. اگر تمام دنیا را در قبال شعرم به من بدهند، من آن را با یک تحسین ایشان در واکنش به این شعر عوض نمیکنم و به من حق بدهید اگر در زمان شعرخوانی بغض کرده بودم.
خودتان این شعر را برای خواندن در آن جلسه انتخاب کرده بودید؟
نه و در اینجا از محبت دوستانی که امر کردند من آن شعر را در محضر رهبر انقلاب بخوانم تشکر میکنم. اگر خودم بودم ترجیح میدادم شعری درباره بیداری اسلامی بخوانم اما آقای قزوه و آقای مرزبان و آقای نظری و دیگر دوستان از روی عمد دنبال این بودند که من این شعر را بخوانم که اتفاقا خیلی هم خوب شد و از این راهنماییشان بسیار سپاسگزارم.
**تعریف رهبر انقلاب از شعر مانند سخنان امام (ره) درباره هنر بود
درباره صحبتهای رهبر انقلاب بعد از شعرخوانیها هم صحبت میکنید؟ کدام بخش از صحبتهای ایشان بیشتر در ذهن شما ماند و اثر ماندگارتری گذاشت؟
ایشان هر سال بیشتر صحبت میکردند منتها امسال با کرامت، وقت بیشتر را به شاعران دادند و کمتر صحبت کردند اما در همان صحبتها، دو مطلب خیلی حیاتی بود. اولا ایشان در تعریف شعر، نوع دیگری از تعریف را ارائه کردند؛ درست مثل همان سخنانی که حضرت امام خمینی در تعریف هنر در اواخر سال ۶۷ مطرح کردند و ظلم ستیزی و عدالت محوری را اساس هنر دانستند و گفتند ما هنر برای هنر را قبول نداریم و هنر باید در خدمت و دین و عدالت باشد، در این دیدار هم رهبر انقلاب تعریف بسیار جامعی از شعر ارائه کردند که مانند تعریف امام از هنر بود و در راستای کمک به مظلوم و ظلم ستیزی تعریف میشد. نکته دیگری هم که ایشان در سخنانشان به آن اشاره کردند و صراحتا به اهل هنر و خصوصا شعرا آن را یادآوری کردند، این بود که وظیفه خود را به عنوان یک شاعر بشناسیم و بدانیم که شعر چه کارکردها و تاثیرهایی دارد.
**کاش جلسات سالی دو بار بود
آرزویی درباره این دیدارها دارید که در سالهای آینده محقق شود؟
من بسیاری از دوستان شاعر را میشناسم که شعرهایشان میتواند مورد تحسین آقا قرار بگیرد و جایشان در این جلسات خالی است. کاش فرصت بیشتری برای این دیدارها داشتیم. کاش این امکان فراهم میشد که شاعران حداقل سالی دوبار به خدمت ایشان برسند و شعر بخوانند. خاک این کشور برای شعر و پرورش شاعر بسیار حاصلخیز است و به قدری ما شاعران خوب داریم که مطمئن هستم اگر تا سالهای سال شاعران در محضر رهبر انقلاب حاضر شوند و هر سال فقط شعر اولیها و بدون تکرار شعر بخوانند، جریان به گونهای خواهد بود که تا ۱۰ سال شاعران فقط نفری یک بار شعر بخوانند و رهبری شعرهای ایشان را بشنود. من چون خودم طعم شعرخوانی در محضر آقا را چشیدهام آرزو میکنم چنین شرایطی برای دیگر شاعران هم فراهم شود.
بازدیدها: 160