شیوه سیاسی حکومت قرآن و ولایت معصومین
در این نوشتار ، پرسش و پاسخی را آورده ایم که به جنبه سیاسی دین اشاره داشته و با عنایت به آیات قرآن کریم مورد بررسی قرار گرفته است.
سوال این است؛
شیوه سیاسی حکومت قرآن چگونه است؟ آیا ولایت پیامبر(صلّی الله علیه وآله) و امامان معصوم (علیهم السّلام) در بُعد سیاسی نیز جریان دارد؟ اگر جواب مثبت است آیا آن با اختیار انسان ها تضاد ندارد؟
پاسخ؛
با یادآوری دو نکته به پاسخ پرسش می پردازیم؛ قرآن ، این کتاب شریف اوّلاً ضرورت وجود حکومت اسلامی و برپا داشتن نظام الهی و جاری ساختن عدالت اجتماعی را گوشزد می کند و در سطحی وسیع، موضوع حکومتِ «اللّه» را در مقابل حکومتِ «طاغوت» مطرح می کند و می فرماید: انبیا و شرایع آمده اند تا حکومت طاغوت را درهم شکنند و حکومت «اللّه» را جهان شمول نمایند. جایگزینی حکومت «اللّه» به جای «طاغوت» به آن است که کسانی که خُلقیات و روحیات الهی دارند و «خلیفه اللّه فی الأرض» نامیده می شوند، حکومت کنند و دست طاغوت را از حاکمیتِ بر مردم کوتاه سازند. چنانکه آیه ۳۶ سوره نحل به خوبی روشن می سازد که وظیفه یکایک مسلمانان، رویگردانی از حکومت طاغوت و روی آوردن به حکومت الهی است؛ «همانا ما در میان هر امّتی پیامبری را برانگیختیم [تا مردم را پیام دهد] که فقط خدا را پرستش کنید و از طاغوت دوری گزینید.»۱ ۲٫
شرایط زمامدار و رهبر در آیات قرآن
قرآن در آیات متعددی به شرایط زمامدار و رهبری اشاره کرده است. از جمله؛ ۱) عادل باشد (هود، ۱۱۳)؛ ۲) عالم [فقیه و آگاه به مسائل زمان] باشد (بقره، ۲۴۷)؛ ۳) باید شخصی امین باشد (شعراء، ۱۴۳)؛ ۴) توانایی و حُسن تدبیر داشته باشد (بقره، ۲۴۷)؛ ۵) یقین و پایداری و استقامت را پیشه خود سازد (سجده، ۲۴) و…
حاصل کلام آنکه خداوند دستور به تشکیل حکومت اسلامی داده است و برای رهبری آن، شرایطی را مقرر نموده است و کامل ترین مصداق ویژگی هایی که در آیات ذکر شده است (مسلمان و مؤمن، اسلام شناس و آگاه به مسائل زمان و…) پیشوایان معصوم علیهم السّلام و در عصر غیبت، نزدیکترین افراد به معصومین «فقها» هستند.
بنابراین از دیدگاه قرآن، بهترین نظام حکومتی آن است که در آن، کسی که بر رأس هرم قدرت قرار می گیرد یعنی شخص حاکم، معصوم یا نزدیک به عصمت باشد، تا هم از لحاظ احاطه علمی به احکام و قوانین الهی و هم از لحاظ شناخت اوضاع و احوال موجود و مصالح و مفاسد جزیی و هم از لحاظ تقوا، ورع و عدالت در عالی ترین حد ممکن باشد.
از مطالب بالا روشن می شود که پیشوایان معصوم علیهم السّلام، علاوه بر جنبه رسالت و امامت که شریعت اسلام را به عنوان یک پیام آسمانی به مردم تبلیغ و تبیین می کند، ولی امر مسلمین و زعیم سیاسی امّت نیز می باشند و این حق را به اقتضای مقام نبوت و امامت خویش، دریافت کرده بودند، زیرا خود صاحب شریعت بودند و خود را موظّف می دانستند که مسئولیت اجرایی آن را نیز برعهده گیرند. مردم نیز همانگونه که موظفند در مسائل عبادی مانند روزه، خمس و… پذیرای نظر شرع باشند، همچنین موظفند که پذیرای حکومت اسلامی باشند و هیچ تفاوتی از این نظر بین حکومت و مسایل عبادی نیست و پذیرش حکومت الهی از نظر قرآن در حد پذیرش توحید و عبادت خداست: «إِنِ الْحُکْمُ إِلّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلّا تَعْبُدُوا إِلّا إِیَّاه؛(یوسف،۴۰) حکم تنها از آن خداست؛ فرمان داده که غیر از او را نپرستید».
زعامت سیاسی پیامبر در آیات قرآن
در قرآن کریم آیاتی داریم که زعامت سیاسی پیامبر را تایید می کند. این آیات به سه دسته تقسیم می شوند:
۱) آیاتی که می گویند: مطلق اطاعت از رسول صلّی الله علیه و آله که واجب است: «أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُول؛(نساء،۵۹) خدا را اطاعت کنید و پیامبر را اطاعت کنید»(فتح،۱۷)؛ (نساء۶۹) و… این آیات عموما، بر وجوب اطاعت از پیامبر گرامی اسلام دلالت دارند، به ویژه از آیاتی که در آنها لفظ «اطیعوا» تکرار شده است، می توان استظهار کرد که مراد از «اطیعوا»ی دوم، اطاعت از دستورات شخص پیامبر گرامی است.۲ بنابراین، می توان گفت که پیامبران الهی غیر از مقام ابلاغ و بیان وحی الهی، مقام دیگری نیز داشته اند و آن مقام ولایت و رهبری امّت است.
۲) دسته دوم آیاتی است که کسانی را که نسبت به رسول اکرم صلّی الله علیه و آله راه عصیان، مشاقّه، محادّه، مخالفت را در پیش گرفته اند نکوهش می کند و از این کارها برحذر می دارد؛ «وَ مَن یَشَاقِقِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ؛(انفال،۱۳) و هر کسی با خدا و پیامبرش دشمنی کند [کیفر شدیدی می بیند] و خداوند شدید العقاب است.»و (نساء،۱۵)؛ (انفال،۲۰) و…
۳) سومین دسته آیاتی است که به خصوص، درباره حکومت و قضاء پیامبر گرامی اسلام صلّی الله علیه و آله می باشد و تصریح دارد که فرمانبرداری مردم از وی در امور و شؤون حکومتی، واجب است». «النَّبِیُّ أَوْلَی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنفُسِهِم؛(احزاب،۶) پیامبر به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است.» این آیه شریفه، اطلاقی بسیار قوی دارد و هر گونه تصرفی در مال و جان مردم و هر دخالتی در امور زندگی آنان، برای رسول اکرم جایز می داند و بر مردم واجب است که در جمیع شؤؤن حیات، از آن وجود مقدس فرمان ببرند. و آیات: (احزاب،۳۶)؛ (نور، ۴۷ ـ ۵۲) در قرآن کریم، آیاتی (نساء، ۵۹؛ مائده، ۵۵) نیز وجود دارد که وجوب اطاعت کسانی غیر از شخص پیامبر گرامی اسلام را واجب می داند. این افراد در زبان قرآن «اولی الامر» نام دارند که به اتفاق دانشمندان شیعه، اینان همان امامان دوازده گانه علیهم السّلام می باشند.۳
جایگاه مردم در حکومت اسلامی
در نظام حکومتی اسلام، مردم هم در ایجاد و به فعلیت رساندن حکومت اسلامی نقش دارند و هم در اداره و نظارت بر کارهای اجرایی. توضیح این که: سهم و نقش مردم در حکومت اسلامی بر کسی پوشیده نیست؛ مردم در زمان حضور (عهد رسالت و حضور امامان معصوم) در ایجاد توان و قدرت اجرایی برای زعیم قانونی و شرعی، نقش داشتند و موظف بودند به تعهدی که در مقابل پیامبر و امام بر گردن گرفته بودند، وفادار بمانند و در رابطه با اسلام و نظام، پایبند بوده و در هر جنگ و صلحی که پیش آید، پابرجا بمانند. در عصر غیبت، مردم با بیعت خود، دو نقش ایفا می کنند:
۱) شناسایی واجدین شرایط لازم در سایه رهنمود عقل و شرع.
۲) انتخاب فرد اصلح و تعهد وفاداری نسبت به او و فراهم ساختن امکانات لازم برای ایجاد توان اجرایی دولت حاکم.
در واقع مردم با بیعت در عصر غیبت نقش به فعلیت رساندن صلاحیت رهبری را ـ نه مشروعیت بخشیدن ـ ایفا می کنند. در توضیح این مطلب یادآور می شویم که شارع برای زمان غیبت اوصافی را ارایه داده تا هر که واجد آن شرایط باشد، شایستگی مقام ولایت را داشته باشد: «ان احق الناس بهذاالامر اقواهم علیه و اعلمهم بامر اللّه فیه»۴ آنگاه تشخیص واجدین شرایط را به مردم واگذار کرده، تا به وسیله خبرگان خود فرد اصلح را شناسایی کرده با او بیعت کنند.
بنابراین، سهم مردم در تنجیز ولایت فقیه، سهم عمده است و به واقع این مردم هستند که در ایجاد حکومت مورد پسندخود نقش اساسی را ایفا کرده اند. پس از تشکیل حکومت اسلامی، برخی از نقش هایی که مردم در حکومت ایفا می کنند عبارتند از:
۱) طرف مشورت قرار گرفتن مسئولان حکومت؛ یعنی مسئولان حکومت اسلامی در برخی از برنامه ها (مانند برنامه ریزی اقتصادی) که مربوط به امور الهی نیستند، می توانند با مردم مشورت کرده و رأی اکثریت را ترجیح بدهند؛ چنان که آیات شوری به این مطلب دلالت دارد؛ «وَشَاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّه؛(آل عمران، ۱۵۹) در کارها با آنان مشورت کن! اما هنگامی که تصمیم گرفتی،[قاطع باش!] و بر خدا توکل کن!» البته، روشن است که شارع مقدس، در این زمینه دستور مشورت داده؛ ولی این که طریقه شوری چگونه است، به خود مردم واگذار شده، تا آن را مطابق شیوه خردمندان انجام دهند.
۲) نظارت بر کارهای مسئولان: نظارت همگانی، عامل بازدارنده نیرومندی در برابر لغزش مسؤولان محسوب می شود؛ یکایک آحاد امّت، مسئوولیت نظارت را بر عهده دارند و این یکی از فرایض اسلامی است. در روایتی حضرت رسول خدا صلوات الله علیه وآله می فرمایند: «سه چیز است که وجدان پاک یک فرد مسلمان، از آن فرو گذاری نمی کند و بر خود روا نمی دارد که درباره آن کوتاهی نماید. خلوص نیت در رفتار و کردار خویش و پیوسته خدا را در نظر داشتن. اندرز پاک و دور از آلایش، نسبت به مسوؤلان امر روا داشتن. پیوستن به بافت جماعت مسلمانان و از ایشان کناره نگرفتن.۵ هم چنان که حضرت علی علیه السّلام می فرمایند: مسئوولیت امّت در مقابل دولت حاکم، این است که به پیمان خود وفادار بمانند و اگر کاستی هایی می بینند، در حضور مسؤولان یادآور شوند و در غیاب آنان در صدد افشای عیوب و اشکالات نباشند و دستورات را به طور کامل انجام دهند.۶
پی نوشت:
۱] ر.ک: ولایت فقیه، محمدهادی معرفت، ص ۱۱۹، مؤسسه التمهید / حقوق و سیاست در قرآن، آیهت اللّه محمدتقی مصباح یزدی.
۲] المیزان، علامه طباطبایی، ج ۴، ص ۳۸۸، جامعه مدرسین.
۳] حقوق و سیاست در قرآن، آیت اللّه مصباح یزدی، ص ۲۲۷ ـ ۲۳۹، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
۴] بحارالانوار، علامه مجلسی رحمه الله ج ۲۴، ص ۲۴۸، مؤسسه الوفاء.
۵] بحارالانوار، علامه مجلسی رحمه الله ج ۷۵، ص ۶۶، موسسه الوفاء.
۶] نهج البلاغه، خطبه ۳۴، صبحی صالح / ر.ک: ولایت فیه، محمد هادی معرفت، ص ۸۲ ـ ۱۱۱، مؤسسه فرهنگی انتشاراتی التمهید / حقوق و سیاست در قرآن، محمدتقی مصباح یزدی، ص ۲۸۵ ـ ۳۱۷، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
منبع: پرتال جامع علوم و معارف قرآن
پایگاه اطّلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
بازدیدها: 0