* اهمّيت استغفار
اهمّيت استغفار از جهات گوناگونى قابل تبيين است:
* پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) و ديگر پيامبران به استغفار سفارش كرده و عموم مردم بدان فرمان داده شده اند، چنان كه 8 آيه، به آمرزش خواهى ترغيب عمومى كرده و نزديك به 30 آيه، از استغفار پيامبران سخن به ميان آورده و 5 آيه نيز شخص رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) را به آن مأمور كرده است.
* فرشتگان براى مؤمنان (غافر/7) و اهل زمين استغفار مى كنند. (شورى/5)
* درخواست آمرزش گناه، صفت پرهيزكاران معرّفى شده است: «…لِلَّذينَ اتَّقَوا … * اَلَّذينَ يَقولونَ رَبَّنا اِنَّنا ءامَنّا فَاغفِرلَنا». (آل عمران/15ـ16)
* آثار استغفار
استغفار آثار مهم معنوى و مادّى را در پى دارد؛ مانند:
1. پيشگيرى از عذاب الهى
براساس آيه 33 انفال تا زمانى كه مردم اهل استغفار باشند، خداوند آنان را عذاب نخواهد كرد: «…وماكانَ اللّهُ مُعَذِّبَهُم وهُم يَستَغفِرون». ابتداى آيه ياد شده، به عامل ديگر پيشگيرى از عذاب، يعنى وجود رسول خدا(صلى الله عليه وآله) در ميان مردم اشاره دارد.
مفسّران درباره اين آيه، شأن نزول هاى خاص و احتمالات گوناگونى ذكر كرده اند؛ ولى آيه، اين قانون كلّى را دربردارد كه وجود رسول خدا(صلى الله عليه وآله) در ميان مردم و استغفار مردم، هر دو عامل امنيّت آنان در برابر بلاهاى سخت و سنگين و مجازات هاى دردناك طبيعى و غير طبيعى، همانند سيل، زلزله و جنگ هاى ويرانگر است.
حضرت اميرمؤمنان(عليه السلام) مى فرمايد: در روى زمين، دو ابزار امنيّت از عذاب الهى وجود داشت: يكى از آن دو وجود پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) بود كه با رحلت آن حضرت برداشته شد؛ ولى ديگرى كه استغفار است، همواره براى همگان وجود دارد، پس بدان تمسّك جوييد. آنگاه آيه پيشين را تلاوت كردند.
2. آمرزش گناهان
در آيه 10 نوح در پى فرمان حضرت نوح (عليه السلام) به استغفار، صفت بسيار بخشنده بودن خداوند مطرح شده است: «فَقُلتُ استَغفِروا رَبَّكُم اِنَّهُ كانَ غَفّارا». وصف غفّار، همانند اوصاف غفور، رحيم (نساء/110) و ودود (هود/90) … به وعده مهم و بشارت بزرگ الهى به آمرزش گناهان و نزول رحمت بر بندگان اشاره دارد.
در روايتى استغفار از گناه، عامل زدوده شدن زنگارهاى گناه از روح انسان و بخشيدن جلاى معنوى به روح، دانسته شده است.
3. افزايش روزى
آيات 11ـ12 نوح به نجات از خشكسالى با آمدن باران هاى فراوان، رفع فقر و تنگدستى و زياد شدن درآمد و روزى اشاره دارد: «يُرسِلِ السَّماءَ عَلَيكُم مِدرارا * ويُمدِدكُم بِاَموال…».
4. ازدياد فرزندان
بر اساس آيه 12 نوح رفع مشكل بى فرزندى، يا ازدياد فرزندان از آثار استغفار شمرده شده است: «ويُمدِدكُم بِاَموال وبَنينَ…».
5. رفاه و عمر طولانى
استغفار واقعى عامل دستيابى انسان به زندگى خوب و زيباى توأم با ثروت، رفاه، امنيّت و عزّت است[27]: «وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهاراً»، چنان كه در آيه 3 هود از اين دنياى خوب مادّى به متاع نيكو ياد شده است: «وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُمْ مَتاعاً حَسَناً». برخى نيز متاع حسن را عمر دراز، قناعت، رها كردن مردم و روى آورى به خداوند در نتيجه آمرزش خواهى دانسته اند.
در نقلى، حسن بصرى اشخاصى را كه از خشكسالى، فقر و تنگدستى و نداشتن فرزند رنج مى بردند و براى رفع آن در پى راه حلّى بودند، به استغفار سفارش و به آيات 10ـ12 نوح استناد كرده است.
* ضرورت استغفار
فرمان و تشويق به استغفار در بسيارى از آيات[30] و توبيخ ترك آن در برخى ديگر، چون «اَفَلا يَتوبونَ اِلَى اللّهِ ويَستَغفِرونَهُ» (مائده/74)، ضرورت استغفار همگان را روشن مى سازد، زيرا از يك سو انسان هاى عادى بر اثر غفلت، نادانى و سركشى غرايز حيوانى و هواى نفس، همواره در معرض گناه هستند، از اين رو نياز به استغفار و ضرورت آن، جهت پالايش و تصفيه روحشان امرى بديهى مى نمايد، و از سوى ديگر، هيچ كس نمى تواند حقوق الهى را آن گونه كه شايسته مقام ربوبى است، به جاى آورد، بلكه به اندازه معرفت و شناخت خويش به اين مهم مى پردازد، بر اين اساس، حتّى پارسايان حقيقى نيز از كارها و عبادت هاى خود شرم داشته، خويش را در پيشگاه خداوند متّهم، بلكه مقصر مى دانند و ضرورت استغفار را درك مى كنند.
منبع : حوزه
بازدیدها: 3