قرآن باید استاد اخلاق انسان باشد
مرتبۀ پنجم از انس با قرآن، این است که قرآن، استاد اخلاق ما باشد،؛ این مرتبه، از چهار قسم قبلی مهم تر است. با این که چهار قسم قبلی از اوجب واجبات بود و پروردگار عالم روی آن خیلی پافشاری و تأکید داشت، اما قسم پنجم مهم تر از اقسام اربعه است.
ابتدا باید دانست که انسان ها صفات رذیله دارند. اگر کسی ادعا کند، صفت رذیله ندارم، دارای جهل مرکّب است. به قول حضرت امام خمینی رحمه الله علیه، چهل سال خون جگر می خواهد تا کسی بتواند درخت رذالت را از دل بکند. همه باید بدانند، صفات رذیله دارند و این صفات رذیله نیز زیاد است. حدأقل چهل صفت رذیله وجود دارد. دربارۀ این موارد کتاب هم نوشته شده است. جنود نفس در مقابل فضائل که جنود عقل است؛ فضائل برای عقل و صفات رذیله برای نفس امارۀ کار می کنند. باید روی این موارد جداً کار کرد؛ قرآن می فرماید: اگر کار نکنی به جایی نمی رسی؛ «ما زَکى مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَداً وَ لکِنَّ اللَّهَ یُزَکِّی مَنْ یَشاءُ»[۵]؛ خدا باید کمک کند.
سورۀ والشمس یازده قَسَم می خورد و بعد از قَسم یازدهم می فرماید: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها»؛[۶] سعادتمند کسی است که درخت رذالت را از دل کنده است و بدبخت و شقی کسی است که صفت رذیله بر دل او حکمفرما شده است. لذا بزرگان می گویند: از اوجب واجبات و از هر واجبی، واجب تر، تهذیب نفس است.
* توجیه گناه خیلی بدتر است
تهذیب نفس کار و جدیت می خواهد. باسواد و بی سواد هم ندارد، طلبه و غیرطلبه هم ندارد. البته برای خواص خیلی لازم تر است. ما طلبه ها اگر خودسازی نکرده باشیم و صفت رذیله بر ما حکمفرما باشد، علم ما از لشکریان صفت رذیله خواهد شد. علم ما موجب می شود که روی صفت رذیله با توجیه گری کار کنیم. گناه خیلی بد است، اما توجیهِ گناه خیلی بدتر است.
جرج جرداق در کتاب «الامام علی علیه السلام» میگوید: انسان اگر توجیه گر شد و اگر با فکر، علم و نشست و برخاست بخواهد کار کند و طرفداری از صفات رذیله کند، کارش می رسد به اینجا که ولیّ خدا را قربه الی الله در خانۀ خدا شهید می کند.
قرآن که بعد از یازده قَسم می فرماید: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها»؛ معنایش این است که (تهذیب نفس) مشکل بوده، اما لازم است.
* چگونه انسان ادعای خدایی می کند؟
نباید گذاشت، صفات رذیله طوفانی شده و طغیان کند. اگر یکی از صفات رذیله طوفانی شود و طغیان کند، انسان ادعای خدایی می کند. فرعون آدم باعقلی بوده، امّا عقلش در شیطنت او رفت و دید که می شود ادعای خدایی کرد. اهل مصر او را به خدایی قبول کردند. به این هم اکتفا نکرد و گفت: خدای بزرگ هستم و رب الاعلی هستم.
به قول حضرت امام رحمه الله علیه روح فرعونیّت در همۀ ما موجود است. ما هستیم که باید این آتش را خاموش کنیم. خاموش کردن آتش هم مشکل است. اما باید در نظر داشت که اجتناب از گناه، آتش صفات رذیله را خاموش میکند و حدأقل از طغیان می گیرد. اهمیّت به واجبات نیز کمک کننده است؛ البته خدا باید در خودسازی کمک کند: «وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ ما زَکى مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَداً وَ لکِنَّ اللَّهَ یُزَکِّی مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ»[۷]
اگر می خواهید خدا کمکتان کند، اهمیّت به واجبات دهید. موقع نماز تلاطم درونی در شما پیدا شود. همه چیز در زندگی شما تعطیل باشد. رفتن به دنبال نماز اوّل وقت در مسجد، با جماعت و تعقیبات و با خواست از خدا کمک کننده است: «وَ لکِنَّ اللَّهَ یُزَکِّی مَنْ یَشاءُ» و الاّ طبق بیان قرآن، حتماً نمی شود و خودت نمی توانی.
* کمترین کاری که نماز شب می کند!
اهل بیت علیهم السلام باید کمک کنند. باید توسّل به اهل بیت علیهم السلام باشد. لذا انسان باید اهمیّت به واجبات مخصوصاً نماز بدهد و بتواند نماز شب بخواند. قرآن می فرماید: نماز شب «مقام محمود» می دهد: «وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَهً لَکَ عَسى أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً»[۸] و مقام محمود همین است که انسان پاک شود. اگر نمی شود پاک شد؛ حدأقل صفات رذیله ریشه کن شده و از طغیان این آتش جلوگیری شود.
* نذر برای آدم شدن!
ما در مورد همه چیز نذر می کنیم اما کسی نیست که بگوید؛ اگر حسادت من رفع شود، یک میلیون تومان صدقه می دهم. در حالی که بهترین نذرها همین نذر است. این که انسان نذر کند تا آدم شود. البته این در سرحدّ محال است. به قول آیت الله العظمی حائری یزدی رحمه الله علیه که بارها روی منبر می گفتند: ملاّ شدن چه آسان، آدم شدن مشکل است، ایشان می فرمود: ملاّ شدن یعنی آخوند واقعی شدن خیلی مشکل است و هفتاد سال شبانه روز زحمت می خواهد تا مرجع تقلید شود؛ کسی شود که عالِم در اخلاق و احکام باشد و دیگران را تهذیب کند. مرحوم حاج شیخ می فرمود: اما آدم شدن محال است؛ یعنی خیلی مشکل است و خودمان نمی توانیم کار کنیم و باید از خدا کمک بگیریم و اگر بخواهیم از خدا کمک بگیریم باید به واجبات و مستحبّات اهمیّت دهیم.
* صبحگاهِ طلبه ها باید جامعۀ کبیره باشد!
این توسّل ها خیلی مؤثّر است. زیارت جامعۀ کبیره باید برای ما طلبه ها و برای همه، صبحگاه باشد. ما شیعیان ادعا می کنیم آقا امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشّریف می آیند و پرچم اسلام به رهبری امام علیه السلام روی کرۀ زمین افراشته می شود و عدالت و قوانین اسلام سرتاسر جهان را می گیرد؛ پس ما باید با امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشّریف رابطه داشته باشیم؛ یکی از روابط با امام زمان علیه السلام این است که صبحگاهی داشته باشیم.
علامه مجلسی می گویند: خدمت آقا رسیدم و زیارت را مدّاح وار برایشان خواندم. آقا فرمودند: «نعمه الزیاره»[۹].
* گوش بصیرتی که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به آیت الله بهبهانی دادند
مرحوم آیت الله وحید بهبهانی رحمه الله علیه از مراجع بزرگ تقلید میگوید: در حرم مطهر امام حسین علیه السلام خدمت آقا امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشّریف رسیدم. امام علیه السلام گوش بصیرتی به من دادند و فرمودند: گوش بده. می گوید گوش دادم و دیدم زائرین حالی دارند و گریه و زاری می کنند، اما همۀ آنها به فکر خودشان هستند. یکی می گوید؛ خدایا! قرض دارم، قرضم را بده؛ یکی می گوید؛ خدایا! فقیرم؛ یکی می گوید؛ خدایا! پسر دارم و می خواهم زن بدهم. بالاخره همه به فکر خود هستند. امام زمان علیه السلام نگاهی به من کردند و فرمودند: یکی به یاد من نیست و همه به یاد خودشان هستند. این توسّل ها خوب است و باید باشد: «وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى فَادْعُوهُ بِها»؛[۱۰] ما باید توسّل داشته باشیم، امّا این گونه توسّل ها را هم باید داشته باشیم که مثلاً بگوییم: «آقا امام زمان! ای طاهر و مطهر! ای کسی که آیۀ تطهیر درباره ات نازل شده! ای کسی که طاهر و مطهر هستی! من صفات رذیله دارم، کمکم کن» آنگاه حتماً کمک می کنند.
* نصیحت همیشگی آخوند همدانی
یکی از بهترین و آسان ترین راه های اجتناب از گناه، تقیّد به ظواهر شرع است. بارها به آخوند همدانی رحمه الله علیه می گفتند؛ نصیحتی کنید، می گفتند: من چیزی بهتر از تقیّد به ظواهر شرع نمی دانم.
حضرت امام رحمه الله علیه پانزده سال در نجف بودند و یک شب زیارت ایشان ترک نشد. دیر می رفتند تا خلوت باشد و زیارت جامعه را می خواندند. علامه مجلسی رحمه الله علیه در بحار می گویند: من هرکجا در عتبات رفتم، زیارت جامعه را فراموش نکردم.
* این ذهن عوامانه را از ما نگیر!
مرحوم آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی رحمه الله علیه نقل می کنند: یک شب به جای باران و برف، شن می بارید و وضع هوا خیلی بد و آلوده بود. ساعت ۹ حضرت امام برای رفتن به حرم مهیّا شدند. می گوید من از امام یک سؤال پرسیدم و گفتم: امیرالمؤمنین علیه السلام دور و نزدیک دارند؟ ایشان فرمودند نه، ما در محضر امیرالمومنین علیه السلام هستیم و هرکجا باشد، ادب حضور باید مراعات شود. مرحوم آقا مصطفی گفتند: اگر چنین است، این زیارت جامعه را امشب در خانه بخوانید. امام رحمه الله علیه تبسّمی کردند و گفتند: این ذهن عوامانه را از ما نگیر. بالاخره با همان شن ها به حرم آمدند؛ در و ضریح را بوسیدند و پیش ضریح نشستند و با آن خلوص خاص، زیارت جامعه خواندند.
پاورقی:
[۱]. المزمل، ۲۰: «هر چه از قرآن میسّر مى شود بخوانید».
[۲]. محمد، ۲۴: «آیا به آیات قرآن نمى اندیشند؟ یا [مگر] بر دل هایشان قفل هایى نهاده شده است؟»
[۳]. المائده، ۱۵و۱۶: « قطعاً براى شما از جانب خدا روشنایى و کتابى روشنگر آمده است. خدا هر که را از خشنودى او پیروى کند، به وسیله آن [کتاب] به راه هاى سلامت رهنمون مى شود».
[۴]. الکافی، ج ۲، ص ۵۹۸٫
[۵]. النور، ۲۱: «هرگز هیچ کس از شما پاک نمى شد، ولى [این] خداست که هر کس را بخواهد پاک مى گرداند.»
[۶]. الشمس، ۹و۱۰: «که هر کس آن را پاک گردانید، قطعاً رستگار شد و هر که آلوده اش ساخت، قطعاً درباخت.»
[۷]. النور، ۲۱: «و اگر فضل خدا و رحمتش بر شما نبود، هرگز هیچ کس از شما پاک نمى شد، ولى [این] خداست که هر کس را بخواهد پاک مى گرداند و خدا[ست که] شنواىِ داناست»
[۸]. الاسراء، ۷۹: «و پاسى از شب را زنده بدار، تا براى تو [به منزله] نافله اى باشد، امید که پروردگارت تو را به مقامى ستوده برساند».
[۹]. بحار الانوار، ج ۱۰۲، ص ۱۱۳٫ فلما رأیته شرعت فی الزیاره بالصوت المرتفع کالمداحین فلما أتممتها قال علیه السلام نعمت الزیاره.
[۱۰]. الاعراف، ۱۸۰: «و نام هاى نیکو به خدا اختصاص دارد، پس او را با آنها بخوانید».
بازدیدها: 54