اشعار ولادت امام سجاد علیه السلام | قبله اهل سجود و ركن ايمان

اشعار ولادت امام سجاد علیه السلام | قبله اهل سجود و رکن ایمان

خانه / ویژه نامه / ویژه نامه های اهل بیت / ویژه نامه ولادت امام سجاد (علیه السلام) / اشعار ویژه ولادت امام سجاد (ع) / اشعار ولادت امام سجاد علیه السلام | قبله اهل سجود و رکن ایمان

اشعار ولادت امام سجاد علیه السلام | قبله اهل سجود و رکن ایمان

  چون زد ایزد خیمه هفت آسمان را

آفرید اقلیم پیدا و نهان را

  آفرید آن شاهد یکتاى عالم

عالمى آیینه، حسن جاودان را

با نظام علم ربّانى رقم زد

از عنایت خوشترین نظم کیان را

ناز پنهان خواست حُسْنَش را و لیکن

عشق پیدا ساخت آن حسن نهان را

عشق چون از طلعت سلطان عالم

برگرفت آیینه روشن روان را

در ازل شاهنشه ملک ابد خواند

آیت حق، آن امام انس و جان را

   سید سجّاد و سلطان صفا را

شاه ایمان کشور کَوْن و مکان را

قبله اهل سجود و رکن ایمان

  آن که سبقت برد پاکان جهان را

برد گوى سبقت از خوبان عالم

آدم و نوح و خلیل پاک جان را

در روانش صد فروغ از نور سبحان

در جمالش صد نشان آن بى‏نشان را

طاعت و زهد و ثناى صبح و شامش

  کرد حیران قدسى عرش آشیان را

پرتو مشکات و مصباح جمالش

  ساخت روشن کعبه و دیر مغان را

نغمه سُبّوح و قُدّوس ثنایش

در نشاط آورد فوج قدسیان را

  دفتر راز و نیاز بى‏مثالش

دفتر عشق است عقل نکته دان را

آن صحیفه سرّ سجّادى است کاشف

راز عشق آن امام راستان را

ز آن صحیفه آیت سجّاد بیند

دیده اهل صفا، راز نهان را

درس عشق آموخت اوراق زبورش

همچنان داود مرغ بوستان را

  بلبل خوش نغمه داود عترت

  کرد پر شور و نشاط این گلستان را

عارفان از پرتو درس و دعایش

یافتند اسرار علم کن فکان را

باغ دلها را خوش اوراق کتابش

داد زینت همچو گل باغ جهان را

در دعا راز و نیازش عاشقانه

داد تعلیم حقایق انس و جان را

چون خرامد سرو بالایش به رضوان

محو حُسْن خود کند حور جنان را

چنگ زن آن عروه الوثقاى حق را

و آن سفینه رحمت و نوح زمان را

گوهر حکمت بسى ریزد بیانش

چون گشاید بر سخن شیرین زبان را

   نور سرمد خواه از آن خورشید ایمان

  تا زداید ظلمت وهم و گمان را

در مناجات و دعا سوز و گدازش

  آتش افروزد به دل پیر و جوان را

گریه‏ها و ناله شبهاى تارش

    شعله زد بر دل سپهر و اختران را

  چون به شام از جور چرخ کجرو آمد

نطق شه آتش به دل زد شامیان را

ناله زد یا لْیْتَ امّى لَم تَلِدْنى

سوخت ز آه آتشین خلق جهان را

کاش ویران گشت شام و خلق شومش

مى‏ندید از آل عصمت میهمان را

شهر یاران را به ویران کرد مهمان

آن یزید سفله واى این میزبان را

لعن ایزد بر ستمکاران عالم

رحمت و الطاف بى‏حد نیکوان را

تا «الهى» دولت وصل تو یابد

در قیامت، وز خطا خط امان را

شاعر: الهی قمشه ای

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

بازدیدها: 133

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *