khomeini

امام خمینی در کلام امام خامنه ای – بخش دوم

خانه / با ولایت / امام خمینی(ره) / از نگاه بزرگان دین امام خمینی / امام خمینی در کلام امام خامنه ای – بخش دوم

امام مظهر عینی حرکت عظیمی است که ملّت ایران آغاز کرد و تاریخ خود را متحوّل کرد؛ امام بنیان‌گذار یک مکتب فکری و سیاسی و اجتماعی است. ملّت ایران این مکتب را، این راه را، این نقشه را پذیرفت و در آن مشغول حرکت شد.

امام خمینی در کلام امام خامنه ای – بخش دوم

جايگاه رهبري امام خميني در پيروزي انقلاب اسلامي ايران

     خیلی‌ها در داخل كشور كارهای بزرگ و مخلصانه و فداكارانه‌ای انجام می‌دادند، اما اگر مركزیّت امام نبود، هیچ‌كدام از این كارها نبود؛ همه‌ی این تلاش ها شكست می‌خورد و همه‌ی این انسان ها از نفس می‌افتادند. آن كسی كه از نفس نمی‌افتاد، او بود و دیگران هم به نیروی او قوّت و نیرو می‌گرفتند. بعد هم هدایت حقیقی یك حركت انقلابی و یك نهضت بزرگ در طول مدت چهارده سال و عبور دادن آن از آن همه عقبات گوناگون توسط آن بزرگوار بود. طوری شد كه افكار غیر اسلامی و ضدّ اسلامی به انزوا گراییدند و به حاشیه رانده شدند؛ روز به روز فكر اسلامی و این تفكّر منطقی و مستحكم و قوی، غلبه‌ی خود را بر افكار دیگر ثابت و آشكار كرد.

     در همه‌ی قضایای مهم، حضور امام محسوس بود. در سال ۱۳۴۷، امام در نجف مركز فقاهت فكر «ولایت فقیه» را با اتّكاء به مایه‌های محكم فقهی از آب درآورد. البته «ولایت فقیه» جزو مسلّمات فقه شیعه است. اینكه حالا بعضی نیمه‌سوادها می‌گویند امام «ولایت فقیه» را ابتكار كرد و دیگر علما آن را قبول نداشتند، ناشی از بی‌اطّلاعی است. كسی كه با كلمات فقها آشناست، می‌داند كه مسأله‌ی «ولایت فقیه» جزو مسائل روشن و واضح در فقه شیعه است. كاری كه امام كرد این بود كه توانست این فكر را با توجّه به آفاق جدید و عظیمی كه دنیای امروز و سیاست های امروز و مكتب های امروز دارند، مدوّن كند و آن را ریشه‌دار و مستحكم و مستدل و باكیفیت سازد؛ یعنی به شكلی درآورد كه برای هر انسان صاحب‌نظری كه با مسائل سیاسی روز و مكاتب سیاسی روز هم آشناست، قابل فهم و قابل قبول باشد.

emam
امام خمینی در کلام امام خامنه ای

     عزیزان من! در ایران، در آن دوران چهارده‌ساله بخصوص در این سال های آخر، مبارزان اسلامی احساس تنهایی نمی‌كردند؛ همیشه احساس می‌كردند كه امام با آن‌ها مرتبط و متّصل است. در ماجرای درگذشت فرزندش، یك بُعد دیگر از ابعاد این شخصیت عظیم آشكار شد. خیلی‌ها بزرگند، عالمند، شجاعند؛ اما آن كسانی كه این عظمت ها در درون عواطف و در زوایا و اعماق دل آن‌ها امتداد داشته باشد، خیلی زیاد نیستند. مرد مسنّی در سنین نزدیك به هشتاد سال در آن زمان، وقتی‌كه فرزند فاضل و برجسته‌اش از دنیا رفت كه در واقع پسر او هم یك پسر برجسته و یك فاضل و یك عالم ممتاز و یك امید آینده بود جمله‌ای كه از او نقل شد و شنیده شد، این بود كه «مرگ مصطفی از الطاف خفیّه‌ی الهی است»! او این را مهربانی الهی و لطف پنهانی خدا تلقّی كرد؛ این‌طور فهمید كه خدا به او لطف كرده است؛ آن هم لطفی پنهانی!

     ببینید چقدر عظمت می‌خواهد در یك انسان! این مصیبت ها و این سختی ها و این شدّت هایی كه در دوران انقلاب بر این مرد بزرگ وارد آمد و او مثل كوه استواری آن‌ها را تحمّل كرد، ریشه‌اش در همین عظمت روحی است كه در مقابل مرگ عزیزی این‌چنین، چنین برخوردی پیدا می‌كند. بعد هم قضیه‌ی تبعید ایشان از عراق و شروع هجرت آن بزرگوار به كویت و سپس به فرانسه بود؛ كه فرمود اگر به من اجازه‌ی اقامت در كشوری ندهند، فرودگاه به فرودگاه خواهم رفت و پیامم را به همه‌ی دنیا خواهم رساند. آن عظمت، آن شجاعت، آن شرح صدر، آن استقامت كم‌نظیر، آن قدرت رهبری الهی و پیامبرگونه، باز خودش را در اینجا نشان داد. این هم بُعد جدیدی از ابعاد شخصیت آن بزرگوار بود. بعد هم كه جریانِ آمدن ایشان به ایران و مواجهه با آن قضایا و تشكیل نظام جمهوری اسلامی بود.

خطبه‌های نمازجمعه‌ در دهمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله)۱۳۷۸/۰۳/۱۴

تحقق شخصیّت اصلی امام رضوان الله تعالی علیه در جهاد فی سبیل الله بود

     امام مظهر عینی حرکت عظیمی است که ملّت ایران آغاز کرد و تاریخ خود را متحوّل کرد؛ امام بنیان‌گذار یک مکتب فکری و سیاسی و اجتماعی است. ملّت ایران این مکتب را، این راه را، این نقشه را پذیرفت و در آن مشغول حرکت شد؛ ادامه‌ی این راه بستگی دارد به اینکه این نقشه‌ی راه، درست شناخته بشود؛ بدون اینکه امام را درست بشناسیم – به‌معنای شناخت اصول امام – این نقشه‌ی راه، شناخته نخواهد شد. بدیهی است بحث ما بر مبانی فکری امام است؛ بحث بر سر تصمیم‌های مقطعی و مربوط به زمان یا مکان نیست؛ بحث بر سرِ آن شاکله‌ی اصلی تفکّر امام بزرگوار ما است؛ این را می خواهیم درست بشناسیم.

     امام البتّه یک فقیه بزرگ بود؛ هم یک فقیه برجسته و بزرگ بود، هم فیلسوف بود، هم صاحب‌نظر در عرفان نظری بود، در این مسائل [و] بخش های فنّی و علمی یک سرآمد به‌حساب می‌آمد. لکن شخصیّت برجسته‌ی امام به هیچ‌کدام از اینها وابسته نیست. بلکه شخصیّت اصلی امام در تحقّق مضمون آیه‌ی «وَ جَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ»(۱) [بود]؛ امام بزرگوار با داشتن آن زمینه‌های برجسته‌ی علمی، وارد میدان مجاهدت فی‌سبیل‌اللّه شد و این مجاهدت را تا آخر عمر خود ادامه داد و حرکت عظیمی را به‌وجود آورد؛ نه فقط در کشور خود بلکه در همه‌ی منطقه‌ی ما و در همه‌ی دنیای اسلام و به یک اعتبار در همه‌ی جهان. محصول این حرکت، یک محصول بی‌نظیر بود.

     دو کار بزرگ و بی‌سابقه‌ی در تاریخ کشور به‌وسیله‌ی امام تحقّق پیدا کرد؛ یکی برانداختن بنای سلطنت موروثی ظالمانه و غیر عاقلانه که چند هزار سال در کشور ما سابقه داشت. این بنای پوسیده‌ی کهنه‌ی غلط که حکومت کشور به دست انسان هایی باشد و به‌صورت موروثی از کسی به کسی برسد، یا با شمشیر و زور نظامی حکومت به دست بیاید و بعد نسل به نسل از یکی به دیگری به ارث برسد، یک سنّت غلط و بی‌منطق در طول چند هزار سال در کشور ما بود؛ کار اوّل امام این بود که این بنای غلط را برانداخت و کار را به دست مردم کشور سپرد.

     کار بزرگ دوّمی که امام بزرگوار انجام داد، ایجاد یک حکومت و نظامی بر اساس اسلام بود که این هم در تاریخ کشور ما بلکه بعد از صدر اسلام در تاریخ کلّ اسلام بی‌سابقه بود. این جهاد بزرگ امام بزرگوار ما یک چنین محصول ارزشمندی داشت و لذا جا دارد واقعاً گفته بشود که «جاهَدَ فِی اللّهِ حَقَّ جِهادِه»؛(۲) همچنان‌که در قرآن هست: وَ جَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ؛ و همچنان‌که درباره‌ی اولیای دین گفته می شود، این مرد بزرگ هم مصداق «جاهَدَ فِی اللّهِ حَقَّ جِهادِه» است. ۱۳۹۴/۰۳/۱۴

emam
امام خمینی در کلام امام خامنه ای

امام خمینی ، مومن به خدا، هدف، راه و مردم بود

     یکی از عناوین و اوصافی که درباره‌ی امام راحل عظیم‌الشّأن ما، کمتر به‌کار رفته است و کمتر از این عنوان استفاده کرده‌ایم، عبارت است از یک عنوان جامع که من این‌جور تعبیر میکنم: مؤمنِ متعبّدِ انقلابی. ما امام را با صفات متعدّدی همواره توصیف می کنیم امّا این صفت -که ما کمتر امام را با آن توصیف کرده‌ایم- یک صفت جامع است؛ مؤمن است، متعبّد است، انقلابی است.

     مؤمن یعنی مؤمن به خدا است، مؤمن به هدف است، مؤمن به راهی است که او را به این هدف می رسانَد، و مؤمن به مردم است. یُؤمِنُ بِاللهِ وَ یُؤمِنُ لِلمُؤمِنین؛(3) درباره‌ی رسول اکرم هم این تعبیر در قرآن آمده است: مؤمن به خدا، و مؤمن به هدف، و مؤمن به راه، و مؤمن به مردم. ۱۳۹۵/۰۳/۱۴

پی نوشت:

۱) سوره مبارکه الحج آیه ۷۸

وَجاهِدوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ ۚ هُوَ اجتَباكُم وَما جَعَلَ عَلَيكُم فِي الدّينِ مِن حَرَجٍ ۚ مِلَّةَ أَبيكُم إِبراهيمَ ۚ هُوَ سَمّاكُمُ المُسلِمينَ مِن قَبلُ وَفي هٰذا لِيَكونَ الرَّسولُ شَهيدًا عَلَيكُم وَتَكونوا شُهَداءَ عَلَى النّاسِ ۚ فَأَقيمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّكاةَ وَاعتَصِموا بِاللَّهِ هُوَ مَولاكُم ۖ فَنِعمَ المَولىٰ وَنِعمَ النَّصيرُ.

ترجمه:

و در راه خدا جهاد کنید، و حقّ جهادش را ادا نمایید! او شما را برگزید، و در دین (اسلام) کار سنگین و سختی بر شما قرار ندارد؛ از آیین پدرتان ابراهیم پیروی کنید؛ خداوند شما را در کتاب های پیشین و در این کتاب آسمانی «مسلمان» نامید، تا پیامبر گواه بر شما باشد، و شما گواهان بر مردم! پس نماز را برپا دارید، و زکات را بدهید، و به خدا تمسّک جویید، که او مولا و سرپرست شماست! چه مولای خوب، و چه یاور شایسته‌ای!

۲ )كفاية الأثر، على بن محمد خزاز قمى‏، ص ۱۲۰ ؛ بحار الأنوار ، علامه مجلسی، ج ‏۳۳ ، ص ۶ ؛ الإنصاف في النص على الأئمة الإثني عشرعليهم السلام، سید هاشم بحرانی، ترجمه رسولى محلاتى ، ص ۴۰۴ .

كُنْتُ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ص فِي بَعْضِ غَزَوَاتِهِ وَ قَتَلَ عَلِيٌّ ع أَصْحَابَ الْأَلْوِيَةِ وَ فَرَّقَ جَمْعَهُمْ وَ قَتَلَ عَمْرَو بْنَ عَبْدِ اللَّهِ الْجُمَحِيَّ وَ قَتَلَ شَيْبَةَ بْنَ نَافِعٍ أَتَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص‏ فَقُلْتُ لَهُ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ إِنَّ عَلِيّاً قَدْ جَاهَدَ فِي‏ اللَّهِ‏ حَقَ‏ جِهَادِهِ‏ فَقَالَ لِأَنَّهُ مِنِّي وَ أَنَا مِنْهُ وَارِثُ عِلْمِي وَ قَاضِي دَيْنِي وَ مُنْجِزُ وَعْدِي وَ الْخَلِيفَةُ بَعْدِي وَ لَوْلَاهُ لَمْ يُعْرَفِ الْمُؤْمِنُ الْمَحْض‏.

ترجمه:

محمد بن عمار از جدش عمار حديث كند كه گفت: در برخى از غزوات رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله با آن حضرت بودم و على عليه السّلام علمداران لشكر دشمن را كشت و صف آنها را دريد و همچنين عمرو بن عبد اللّه جمحى و شيبة بن نافع (دو تن از پهلوانان آنها را) كشت، من (در اين هنگام) نزد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله آمده عرض كردم: اى رسول خدا به راستى «على در راه خدا حق جهاد را ادا كرد». فرمود: او از من است و من از اويم، و او وارث علم من و اداكننده دين من و وفاكننده وعده من و جانشين پس از من است؛ و اگر او نبود مؤمنين خالص پس از من شناخته نمى‏‌شدند.

3) سوره مبارکه التوبة آیه ۶۱

وَ مِنهُمُ الَّذينَ يُؤذونَ النَّبِيَّ وَ يَقولونَ هُوَ أُذُنٌ قُل أُذُنُ خَيرٍ لَكُم يُؤمِنُ بِاللَّهِ وَ يُؤمِنُ لِلمُؤمِنينَ وَ رَحمَةٌ لِلَّذينَ آمَنوا مِنكُم وَ الَّذينَ يُؤذونَ رَسولَ اللَّهِ لَهُم عَذابٌ أَليمٌ.

ترجمه:

از آنها کسانی هستند که پیامبر را آزار می‌دهند و می‌گویند: «او آدم خوش‌باوری است!» بگو: «خوش‌باور بودن او به نفع شماست! (ولی بدانید) او به خدا ایمان دارد؛ و (تنها) مؤمنان را تصدیق می‌کند؛ و رحمت است برای کسانی از شما که ایمان آورده‌اند!» و آنها که رسول خدا را آزار می‌دهند، عذاب دردناکی دارند!

دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب دامت برکاته

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *