انقلاب اسلامی، دستاوردها، چالش‌های پیش رو و رسالت کنونی ما

انقلاب اسلامی، دستاوردها، چالش‌های پیش رو و رسالت کنونی ما

خانه / مطالب و رویدادها / انقلاب اسلامی، دستاوردها، چالش‌های پیش رو و رسالت کنونی ما

جمهوری اسلامی به رغم محدودیت‎ها، تحریم‎ها، فشارهای خارجی و سیاست مشغول‎سازی ایران توانست محکم و استوار برجای بماند و خدمات ارزشمندی به ملت ایران ارائه دهد.

انقلاب اسلامی، دستاوردها، چالش‌های پیش رو و رسالت کنونی ما

جهان در قرن بیستم، تحولات گسترده، متضاد، تأثیرگذار و در عین حال خیره کننده‎ای را شاهد بود. جنگ‎های جهانی، انقلاب‎ها، تعارضات و درگیری‎های میان جوامع، بخش قابل توجهی از تحولات قرن گذشته را به خود اختصاص دادند. برخی از این رخدادها با تمام اهمیتشان دامنه اثر محدودی از خود به جای نهاده و برخی پویایی جریانات درونی خود را حفظ نموده و گستره کلانی از ساختارها و فرآیندهای نظام بین‌المللی را تحت تاثیر قرار دادند. وقوع انقلاب اسلامی در کنار فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی از جمله حوادثی است که تاثیر فوق العاده و شگفت‎آوری در ورای مرزها و نظام بین‌المللی برجای گذارده و علاوه بر پیامدهای داخلی خیره‎کننده و غیرقابل انکار، عناصر درونی نظام بین‌المللی را به شکل عمیقی تحت تاثیر قرار داده اند.

انقلاب اسلامی ایران آغاز بروز تحولاتی جدی و مهم نه تنها در داخل کشور بلکه در منطقه و جهان شد و بسیاری از معادلات سیاست‌مداران جهان را برهم زد و خواب ابرقدرتها را آشفته ساخت. از این رو تلاش برای از هم پاشی نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران از سوی دشمنان متعدد آن به سرعت آغاز شد، هرچند که همه این تلاش‌ها ناکام ماند و ملت بزرگ و سلحشور ایران اسلامی با سلاح ایمان، وحدت و همدلی تحت رهبری مدبرانه رهبر کبیر انقلاب امام خمینی(ره) و خلف صالحش توانست موانع و مشکلات را از پیش روی بردارد و سرافراز و استوار به پیش رود. اکنون که در آستانه سی و پنجمین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی قرار داریم، در این نوشتار به بررسی اجمالی دستاوردها، فرصت‎ها، چالش‎های پیش رو پرداخته خواهد شد.

دستاوردهای انقلاب

نظام جمهوری اسلامی ایران پس از استقرار و طی حیات ۳۵ ساله خود، به رغم محدودیت‎ها، تحریم‎ها، فشارهای خارجی و سیاست مشغول‎سازی ایران از طریق انواع توطئه‎ها، توانست محکم و استوار برجای بماند و خدمات ارزشمندی به ملت ایران ارائه دهد. برکات انقلاب اسلامی برای آحاد جامعه و همه ملل آزاد جهان آشکار بوده و بیان کامل آن در این مقال نمی‎گنجد و به مجموعه کتاب‎های چندجلدی نیاز دارد. خدمات و فعالیت‎های نظام جمهوری اسلامی در ابعاد داخلی از گستره بسیار وسیعی برخوردار است که می‌توان در چند حوزه آنها را تقسیم بندی کرد:

الف- دستاوردهای سیاسی

از جمله مهم‏ترین دستاوردهای سیاسی انقلاب اسلامی، سرنگونی حکومت استبدادی شاهنشاهی و برقراری نظام مردمی جمهوری اسلامی و همچنین رهایی از سلطه استعماری بیگانگان و کسب استقلال و تحول در اصول و رفتارهای سیاست خارجی کشور است. تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، حاکمیت کشور چه در داخل و چه خارج از آن، به معنای واقعی کلمه به رسمیت شناخته نمی‌شد؛ چرا که همه برنامه‌های کشور توسط اربابان خارجی رژیم ستم شاهی طراحی و تدوین شده و برای اجرا دراختیار رژیم قرار می‌گرفت، بدون آنکه رژیم پهلوی خود دخالتی در تشخیص و تبیین آنها بر اساس مصالح و منافع ملی داشته باشد. در حقیقت در آن دوران این حاکمیت بیگانگان بود که در ایران رسمیت داشت، نه حاکمیت ایرانی بر ایران. انقلاب اسلامی با پایان بخشیدن به حاکمیت بیگانگان در امور داخلی کشور، استقلال در تصمیم‌گیری و اجرا را در عرصه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و… به ارمغان آورده و دست اجانب و بیگانگان را برای همیشه از دخالت در امور داخلی ایران کوتاه کرد. مهمترین دستاوردهای سیاسی داخلی انقلاب اسلامی عبارتند از:

۱- سرنگونی رژیم منحوس پهلوی به عنوان عامل دست نشانده آمریکا

۲- رهایی همه جانبه کشور از وابستگی به غرب

۳- ایجاد حکومت جمهوری اسلامی و تدوین قانون اساسی بر پایه فقه شیعی

۴- رجوع به آراء عمومی در تعیین سرنوشت کشور به میزان تقریبی سالانه یک انتخابات

۵- مقابله علمی با تز جدایی دین از سیاست و مشروعیت بخشی به ولایت فقها در عصر غیبت

۶- افزایش همبستگی ملی از طریق مقابله با تحرکات تفرقه افکنانه و تجزیه طلبانه

ب- دستاورد‏های اقتصادی

انقلاب اسلامی در حوزه اقتصادی با وجود تمامی مشکلات و موانع زیادی که با آن مواجه بوده است، دستاوردهای قابل قبولی به همراه داشته است که می‏توان شاخصه محوری آن را در گام نهادن در مسیر استقلال، قطع وابستگی و تکیه بر توانمندی‏های خود و باور به ایجاد تحول و پیشرفت دانست. در شرایطی که اقتصاد کشور در رژیم ستمشاهی کاملاً وابسته به غرب و قدرتهای بزرگ بود و وابستگی شدیدی به نفت داشت، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سیاست کشور به سوی استقلال و کاهش وابستگی به نفت و فروش ضابطه مند آن در چارچوب منافع کشور متمایل گردید. مهم‌ترین دستاوردهای اقتصادی انقلاب اسلامی عبارتند از:

۱- پایه‌ریزی اقتصاد مبتنی بر احکام و قوانین اسلامی

۲- مقابله با مفاسد اقتصادی و مالی

۳- زمینه سازی برای استقلال اقتصادی کشور از طریق کاهش وابستگی ها

۴- بسترسازی جهت توسعه و آبادانی کشور با رفع موانع در زیرساختهای اقتصادی

۵- مقابله با فقر و بیکاری و تبعیض از طریق حمایت از محرومین

۶- اولویت بخشی به توسعه مناطق محروم کشور

۷- خودباوری و خوداتکایی در بخش تولیدات صنعتی و کشاورزی

۸- مقابله با فرهنگ مصرف گرایی و اشرافی گری

در اینجا ما در صدد ارایه اعداد و ارقام نیستیم و معتقدیم نگاهی به وضعیت اقتصادی کشور، پیش از انقلاب و پس از آن به خوبی گویای پیشرفت و تحولات مثبت در این عرصه است البته این به معنای نادیده گرفتن مشکلات و نارسایی‏ها در بخش اقتصادی نبوده و اقتصاد کشور ما تا رسیدن به نقطه قابل قبول فاصله دارد اما در عین حال، اقدامات و کارهای بزرگی که انجام گرفته، نباید در لابلای برخی از مشکلات نادیده گرفته شود. متأسفانه شاهدیم که آشفتگی اقتصادی اخیر و گرانی و تورم‏ها که بخشی از آن‏ها ناشی از تحریم‏ها بوده و برخی ریشه در سوء مدیریت‏ها دارد بر اقتصاد کشور سایه افکنده است که با تدبیر و برنامه‌ریزی منطقی و برخورد با اخلال گران اقتصادی و ترسیم اقتصاد مقاومتی
و تکیه و حمایت از تولید داخلی، بر طرف شدن این مشکلات دور از دسترس نیست.

 

ج- دستاورد‏های علمی و فناوری

از نمونه‌های بازر دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران در طول تاریخ پربرکت انقلاب اسلامی، جایگاه بالای علمی است که هر روز بر اوج افتخارات آن افزوده می شود. علم و فناوری مقدمه اساسی و بنیادین توسعه پایدار و پیش‎نیاز ضروری پیشرفت و اعتلای کشورها است. امروزه اصلی‎ترین مؤلفه توانمندی کشورها را می‎توان علم و فناوری دانست که در مقایسه با سایر توانمندی‎ها مانند اقتصاد، توانمندی‎های سیاسی و نظامی، بهره مندی از مواهب طبیعی و غیره به مراتب بیشتر در کانون توجه دولت‎ها قرار دارد.

از جمله شاخص‌های پیشرفت یا عقب‌ماندگی هر کشوری، وضعیت تولید علم در آن است که توسط پایگاه‌های معتبر علمی جهانی در بازه‌های زمانی خاصی منتشر می‌شود. انتشار نتایج این پایگاه‌ها در چند سال اخیر، حاکی از پیشرفت و رشد شتابدار تولید علم در ایران است؛ طوری که سرعت رشد علم در ایران ۱۱ برابر متوسط رشد جهانی برآورد شده است (نشریه‌ی تخصصی «نیوساینتیست» انگلیس). از لحاظ علمی ایران بعد از انقلاب رشد چشمگیری در بسیاری از زمینه‏ها داشته است به گونه ای که کشور ما در سال‎های اخیر از نظر جایگاه تولید علم، همواره در بین ۱۵ کشور برتر جهان بوده است.

بر اساس آمار سال ۲۰۱۳ میلادی، در بین ۳۰ کشور نخست در نظام استنادی اسکوپوس، تنها کشور مالزی با رتبه‌ی ۲۴ از مجموع کشورهای اسلامی قرار دارد و در بین ۳۰ کشور نخست در نظام استنادی ISI به جز ایران و ترکیه نامی از کشورهای اسلامی مشاهده نمی‌شود. بر اساس آمارهای ارائه‌شده در گزارش پایگاه اطلاعات علمی تامسون رویترز (ISI)، رتبه‌ی علمی ایران در پانزده سال گذشته در سطح جهانی به ‌سرعت افزایش یافته است. ایران در سال ۱۹۹۸ (پانزده سال پیش) در رتبه‌ی ۵۲ تولید علم جهان قرار داشت که در همین فاصله، با ۳۳ رتبه رشد، تولید علم ایران به رتبه‌ی ۱۹ ارتقا یافته است.

دستیابی به فناوری‏های نوین و استراتژیک «هسته‎ای»، «نانو تکنولوژی»، «سلول‏های بنیادی»، «هوافضا» و «پزشکی» نمونه‏ای از این دستاوردهاست که این ارتقای سطح علمی و تلاش برآمده از توان داخلی کشور و تکیه بر نیروی جوان، خشم و کینه بسیاری از دولت‏های غربی را بر انگیخته است و یکی از دلایل اعمال فشارها و تحریم‏ها بر علیه کشور ما همین جایگاه علمی کشور و تلاش برای پیشرفت و توسعه است.

آنچه بر عیار دستاوردهای انقلاب اسلامی می‏افزاید و ارزش آن را دو چندان می‏کند، توجه به این نکته است که همه این دستاوردها و پیشرفت‏ها با وجود همه دشمنی‏ها و تحریم‏ها و فشارهای قدرت‏های بزرگ، بر علیه ایران اسلامی صورت گرفته است و حرکت رو به رشد انقلاب اسلامی نشان داد که این فشارها و تحریم‏ها در عزم و اراده ملت و دولت ایران برای پیمودن راه پیشرفت و توسعه، هیچ گونه خللی ایجاد نخواهد کرد و آنها را برای رسیدن به قله‏های پیشرفت مصمم‏تر خواهد نمود.

د- دستاوردهای فرهنگی–  اجتماعی

بدون تردید انقلاب اسلامی در درجه اول یک انقلاب فرهنگی بود که در مقابل فرهنگ وارداتی غرب ایستاد و چهره نامأنوس این فرهنگ را که نتیجه‌ای جز استثمار و عقب‌ماندگی جهان سوم نداشته است آشکار ساخت. عمومی شدن آموزش در سطح جامعه و ارتقای سطح علمی دانش آموختگان در کشور، تنها بخشی از دستاوردهای انقلاب در بخش فرهنگی است. تا پیش از انقلاب بیش از ۷۵% مردم ایران بی سواد بودند. اما پس از پیروزی انقلاب با تشکیل نهضت سوادآموزی و جهاد سازندگی و با تحت پوشش قرار گرفتن بسیاری از روستاها و مناطق محروم از امکانات آموزشی و علمی، این وضعیت با ارتقاء کمی و کیفی چشم گیری مواجه گردید. همچنین از دیگر دستاوردهای این بخش می‌توان به بازیابی جایگاه و نقش واقعی زنان ایرانی اشاره کرد که رژیم گذشته با رواج ارزش‌های غربی، زنان مسلمان ایران را در معرض خودباختگی فرهنگی و از دست دادن هویت مذهبی قرار داده بود. مهمترین دستاوردهای فرهنگی و اجتماعی انقلاب اسلامی عبارتند از:

۱- مقابله با فرهنگ منحط ضد دینی و اسلامی شاهنشاهی

۲- مقابله با موج فساد علنی و رواج بی بند و باری غربی

۳- ترویج فرهنگ معنوی اسلامی و قرآنی

۴- احیای شعائر الهی و احکام اسلامی نظیر امر به معروف و نهی از منکر

۵- بازسازی نقش مساجد و رواج فرهنگ نماز، نماز جماعت و نماز جمعه

۶- استقلال فرهنگی با تکیه بر خودباوری فرهنگی و هویت بومی اسلامی و ایرانی

۷- احیای شان و منزلت معنوی زن در اجتماع

۸- ارتقاء سطح سواد و علم در کشور با مبارزه با بی سوادی

۹- تحول در نظام آموزشی و محتوای کتب درسی مدارس و دانشگاهها

۱۰- رواج فرهنگ عمومی ایثار، شهادت و تحول روحی ملی

۱۱- مقابله با فساد اجتماعی و اخلاقی اعم از مشروب خواری ها، فاحشه خانه ها، هنر مبتذل، موسیقی حرام، قمارخانه‌ها و …

۱۲- مقابله با استفاده ابزاری از زنان در زمینه‌های مختلف

۱۳- تلاش برای کاهش فاصله طبقاتی و مظاهر آن

۱۴- مقابله با تبعیض و محرومیت با توزیع عادلانه امکانات و فرصت‌ها

ه – دستاوردهای نظامی

قبل از انقلاب برنامه‎های نظامی شاه موجب شده بود هزینه‎های نظامی ایران به ناگاه سیر صعودی پیدا کند. بودجه نظامی کشور بسیار بالا رفته بود و پیش خریده‎های شاه، فروشندگان را هم به تعجب وا میداشت. خرید تجهیزات توسط رژیم شاهنشاهی نیازمند آموزش فنی نیروها و آشنایی و بهره گیری بهینه از این تسلیحات بود، لذا شمار زیادی از متخصصان، تکنسین‎ها، مستشاران نظامی و فروشندگان تسلیحاتی به ایران گسیل می‌شدند و افسرانی از ایران به کشورهای خارجی فرستاده می‌شد. در اواسط سال ۱۳۵۶ بالغ بر ۳۱ هزار مستشار آمریکایی در ایران به سر می‌بردند که این تعداد در سال ۱۳۵۷ به ۴۵ هزار نفر رسید. حضور این افراد باعث گردید که آمریکایی‎ها حق هرگونه ابتکار و خلاقیت را از نیروهای داخلی سلب کرده و اداره امور ارتش را رأسا بر عهده گیرند، به طوری که به نیروی نظامی ایران حتی اجازه نمی‎دادند به قطعات دست بزند و کل سیستم در اختیار آمریکا بود.

بعد از پیروزی انقلاب شرایط متحول شد و تحولات چشمگیری خصوصا در مقطع دفاع مقدس پدید آمد، جنگ تحمیلی واقعیت‎هایی را تحمیل می‎کرد که نتیجه آن شکل‎گیری صنایع دفاعی بود. تولید بسیاری از سلاح‎هایی را که قبل از انقلاب نه تولید می‌شد و نه اجازه تولید آن را می‎دادند، از رهگذر جنگ و تحریم اقتصادی و با طراحی مهندسی معکوس در داخل شکل گرفت. هر قدر فشارها بیشتر شد، خودباوری صنعت دفاعی بیشتر متبلور گردید. هم اکنون جمهوری اسلامی از بزرگترین توان و قدرت بازدارندگی موشکی برخوردار است که از یک طرف تماما بومی است و از سوی دیگر تحت اختیار نیروهای داخلی قرار دارد و با هزینه اندک این همه امکان فراهم شده است.

شاید محسوس‎ترین دستاوردهای نظامی پس از انقلاب، در عرصه صنایع موشکی باشد. از همان زمانی که موشک‎هایی از سوی رژیم مخلوع بعثی به سوی شهرهای کشورمان سرازیر شد و مردم ایران جواب دادند «موشک جواب موشک»؛ این حس در متخصصان صنایع دفاعی کشور پدید آمد که باید به این خواسته به حق مردم پاسخ گویند که با عنایات خداوند متعال این صنعت بسیار پیچیده به همت متخصصان داخلی شکل گرفت. نکته جالب اینکه متخصصین شاغل در صنایع موشکی، صنایع موشکی ایران را به علت کاملا بومی بودن “Made in SHIA” (ساخت شیعه) می‎گویند.

و- احیای هویت شیعی

وضعیت پیروان و مذهب اهل‌بیت(ع) در جهان، پیش و پس از انقلاب اسلامی قابل مقایسه نیست. این تفاوت فاحش در تمامی زمینه‌ها به چشم می‌خورد؛ چه به لحاظ آمار و ارقام، چه به لحاظ افتخار هویت شیعی و چه از جهت پایبندی به اصول و احکام شیعی. با دقت در سرگذشت و انگیزه‌های کسانی که در سه دهۀ اخیر به مکتب اهل‌بیت(ع) گرویده‌اند، درمی‌یابیم که اکثر قریب به اتفاق آنان تحت تأثیر انقلاب اسلامی و بویژه شخصیت امام خمینی(ره) بوده‌اند. گذشته از مستبصران، انقلاب اسلامی باعث شد که شیعیان جهان – از تمامی فرقه‌ها – هویت شیعی خود را باز یافته و به آن اعتزاز کنند. آنچه باعث شده است کشورهایی که تا حال،‌ خود را نسبت به وجود مذهب تشیع و پیروان آن بی‌اعتنا نشان داده یا تجاهل می‌کردند، اکنون برای این گروه حسابی جداگانه باز کنند، بی‌شک انقلاب اسلامی مردم ایران و خون صدها هزار شهیدی است که در راه خدا اهدا گردید.

انتقال شیعیان از حاشیه به مرکز ثقل جهان اسلام، گرایش محققین و اسلام شناسان به شناخت بیشتر تشیع، گرایش غیر مسلمانان و حتی مسلمانان اهل سنت به مکتب تشیع، ایجاد روحیه انقلابی و در واقع الگوبرداری از انقلاب اسلامی در مقابله با استکبار جهانی و پیدایش امواجی از اسلام سیاسی در میان شیعیان که خواهان بخشی یا تمام قدرت و حکومت هستند، از جمله دیگر دستاوردهای انقلاب اسلامی می‌باشد.

ز- دستاوردهای خارجی

در بعد خارجی، انقلاب ایران به چند قرن خمودگی و انحطاط جامعه و تمدن اسلامی خاتمه داده و موجبات بیداری و احیاگری اسلامی را با محوریت بازگشت به ایدئولوژی و مکتب اسلام فراهم آورد، به گونه ای که بازار همه ایسم‎های وارداتی را کساد نموده و نوعی شیفتگی بازگشت به افکار و اندیشه‌های اسلامی را به وجود آورد. چنانچه پس از این انقلاب، دولت‎های کشورهای اسلامی به درجات متفاوت احساس کرده‎اند که برای بقاء خود نیازمند نوعی مشروعیت دینی و مردمی هستند و هر دولت به شکلی برای رفع این نیاز واکنش نشان داده است. بنابراین امروزه نهضت‌های آزادیبخش غیر اسلامی در جهان اسلام رنگ باخته و در عوض نهضت‌های اسلامی اصولگرا به سرعت رشد کرده، قدرت‌ یافته و در واقع حرف اول را در تحولات سیاسی- اجتماعی معاصر منطقه می‌زنند.

انقلاب اسلامی بر کشورهای منطقه که عموماً پایگاه مردمی نداشته و وابستگی جدی به غرب و بویژه آمریکا داشتند، بطور کلی اثر و بازتابی منفی داشت. به عبارت دیگر هر دولتی که در اثر این تحول در ایران برای آینده خود احساس خطر بیشتری کرده است، بازتاب منفی انقلاب اسلامی بر آن دولت بیشتر بوده و عکس‎العمل‎های فوری این دولت‌ها را نیز می‎توان بر همین اساس تعبیر کرد. جالب آنکه در هر کشوری که از اکثریت شیعیان برخوردار بوده و یا دارای اقلیت نسبتاً چشمگیری از شیعیان بوده است، به خاطر هراس از شورش و خیزش مردمی، عکس‎العمل این دولت‎ها تندتر بوده است، بطوریکه مثلاً رژیم بعثی عراق که بر ملتی عمدتاً شیعه حکومت می‎کرد، با خصومتی وصف‌ناپذیر با انقلاب اسلامی برخورد کرد و نهایتاً جنگی بیرحمانه را بر این نظام نوپا تحمیل نمود که نه تنها طولانی‎ترین جنگ قرن بیستم شناخته شد بلکه خسارات جانی و مالی هنگفتی هم برای هر دو ملت برجای گذارد. عمده‎ترین دستاورد‌های انقلاب اسلامی در عرصه خارجی (منطقه‎ای و فرامنطقه‎ای) عبارتند از:

۱- خروج ایران از سلطه ابرقدرت‌ها و استکبار جهانی

۲- تحقیر قدرت‌های پوشالی به ویژه امریکا و شکست نظام دو قطبی

۳- شکست سیاست‌های امریکا با رهایی ایران از ژاندارمی منطقه

۴- اثبات توانایی قدرت اسلام و شیعه در اداره جامعه

۵- بیداری ملت‌های ستمدیده جهان و احیای جنبش‌های ضد استکباری

۶- ارائه الگوی حکومتی مردم سالاری دینی و نفی ایدئولوژی‌های سوسیالیستی و لیبرالیستی

۷- احیای قدرت جهان اسلام و تلاش برای همگرایی در بین کشورهای اسلامی

۸- خروج ایران از کشورهای حامی صهیونیزم و اشغالگران قدس

۹- بیداری ملت‌های منطقه علیه سیاست‌های استکباری و مزدوران آنها

۱۰- جهانی‌سازی مبارزه با رژیم اشغالگر قدس

۱۱- افشاگری علیه سیاست‌های اختلاف افکنانه میان شیعه و سنی و تلاش برای وحدت آن دو

۱۲- احیای جنبش‌های اسلامی و حرکت‌های مردمی علیه سلطه جویی غرب

۱۳- تبدیل به قدرت منطقه‌ای موثر بجای جایگزینی در معادلات منطقه‌ای قدرتهای جهانی

۱۴- محو ذهنیت شکست ناپذیری رژیم صهیونیستی

فرصت‎های پیش روی انقلاب

فرصت‌ها به معنای وجود زمینه یا شانس مطلوب در محیط بیرونی برای فرد، سازمان و یا کشوری که از طریق بهره‌برداری آن، می‌توان به نتایج یا عواید قابل توجهی دست یافت. همچنین فرصت‌ها شرایطی می‌باشند که به کشورها این توانایی را می‌دهد که با بهره‌گیری صحیح از آنها، اهداف ملی خود را کسب و تهدیدات را دفع نمایند.

با گذشت ۳۵ سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، شاهد تداوم تاثیرپذیری ملتها از انقلاب اسلامی هستیم. رشد اسلام‌گرایی در خاورمیانه و رشد آزادی‌خواهی در دیگر نقاط جهان جملگی ارتباط مستقیمی با حیات پویای ایران اسلامی دارند. این در حالی است که ایالات متحده آمریکا و برخی کشورهای غربی در طول سال‎های پس از پیروزی انقلاب اسلامی سعی داشتند به هر نحو ممکن مانع از انتقال پیام پویایی آن به دیگر نقاط دنیا شوند. در حال حاضر، هر روز شاهد هستیم بر وزن فرصت‎های موجود در اطراف ایران افزوده می‎‏شود. با پایداری موفق انقلاب اسلامی ایران، جریان‌ها و جنبش‎های اسلام‎گرایانه در سرتاسر خاورمیانه روح تازه‎ای یافته‎اند و عملا رخوت به وجود آمده پس از رشد جریان کمالیسم در ترکیه و ناصریسم در مصر جای خود را به تحرکی غیرقابل توقف داده است. مسلما نقطه گذار خاورمیانه از رخوت، انقلاب اسلامی ایران بوده است.

امروزه شاهد هستیم که سخت ترین مخالفان ایران در اروپا و آمریکا نسبت به قدرت تهران سر تعظیم فرود آورده‎اند و علی رغم تهدیدات و فشار طیف افراطی سیاستمداران غربی، کلیت جریان‎های سیاسی در این مناطق پذیرش ایران قدرتمند و زندگی موثر و تعامل آمیز با آن را تنهاترین راه ممکن در برابر خود می‌دانند. در یک جمع‌بندی از قوت‎های جمهوری اسلامی می‌توان گفت جمهوری اسلامی ایران یکی از کشورها و قدرت‌های تأثیرگذار در منطقه خاورمیانه است. در بررسی کشورها از لحاظ تأثیرگذاری و تأثیرپذیری، ایران در ردیف کشورهایی که زیاد تأثیرگذار است ولی از نظام بین‌الملل کمتر تأثیر می‌پذیرد، قلمداد می‌گردد. مهمترین فرصت‎های جمهوری اسلامی ایران در عرصه بین‌المللی عبارتند از:

۱- مردمی بودن و حمایت مردم از نظام و انقلاب و حاکمیت

۲- پیشرفت‌های ایرانیان در تمامی عرصه‌های علمی، فناوری، نظامی و اقتصادی

۳- افول هژمونی آمریکا در منطقه و جهان در پی شکست راهبردهای آمریکا در منطقه و گسترش تنفر مردم

۴- آینده جمعیت و جایگاه مسلمانان در جهان

۵- بحران‌های اقتصادی جهانی و افزایش قیمت و تقاضای جهانی انرژی

۶- ناکارآمدی سازمان‎های بین المللی

۷- پتانسیل‌های قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران

۸- بیداری اسلامی در کشورهای منطقه خاور میانه

۹- ضعف و چالش در ارکان رژیم صهیونیستی

۱۰- ارتقاء وجهه و جایگاه عزتمند بین‌المللی جمهوری اسلامی ایران

۱۱- توان ضربه متقابل و قدرت بازدارندگی در مواجهه با انواع تهدیدات

تهدیدها و چالش‎های پیش روی انقلاب

بدون شک هر کشوری پس از هر انقلابی که در آن صورت می‎گیرد، با چالش‎هایی مواجه می‎شود و کشور ایران هم از این امر مستثنی نیست. انقلاب اسلامی را آسیب‎هایی از درون و بیرون تهدید می‎کنند که می‎تواند منجر به افول آن گردد. مشکلاتی که همراه و درون انقلاب می‎باشد، «آفت»‌های انقلاب، و مشکلاتی که از بیرون انقلاب و انقلابیون را تهدید می‎کند، «موانع» انقلاب شناخته می‎شود. آنچه در پی می‌آید مروری بر گوشه‌هایی از آفت‎ها و موانعی است که انقلاب اسلامی را تهدید می‎کند و توجه به آن‎ها بر همه دلسوزان این نهال مقدس و حافظان آن لازم و ضروری است.

۱- تشکیک در اصل ولایت مطلقه فقیه و تضعیف جایگاه رهبری: یکی از راهبردهای دشمن برای براندازی انقلاب، تضعیف رهبری و کم اهمیت جلوه دادن جایگاه آن است. مقابله با اصل نظریه ولایت فقیه نیز از شگردهای دشمنان انقلاب است. مادامی که خدشه‌ای به این اصل وارد نیامده، براندازی انقلاب ناممکن خواهد بود. از این رو، دشمنان انقلاب نسبت به این اصل مترقی قانون اساسی، تشکیک و حملات خود را متوجه اساس ولایت فقیه کردند. گاهی نیز در راستای این هدف، حمله به نهادهای وابسته به رهبری را در دستور کار خود قرار می‌دهند.

۲- تضعیف اندیشه و روحیه انقلابی: دشمنان انقلاب، انقلابی‎گری را به هرج و مرج معنا می‌کنند تا راهی برای شماتت انقلابیون داشته باشند. در حالی که، انقلابی‎گری یعنی حفظ روحیه عصیان نسبت به زشتی‌ها و اخلاق ناپسندی که موجب سقوط انسان و اجتماع در ورطه خودخواهی و ابتذال و پشت پازدن به اصول می‌شود. دشمنان انقلاب خواستار آرامش و سکونند تا در غفلت ناشی از آن، هواپرستی را حاکم کنند.

۳- بی تفاوتی مردم نسبت به سرنوشت اجتماعی خویش: از نقاط بسیار مهم و سرنوشت‎ساز نظام اسلامی حضور گسترده و پرشور مردم در انتخابات مهم است که دشمنان و بلندگوهای آنان مترصدند تا کمرنگی حضور مردم وکاهش آمار شرکت‎کنندگان را به نامیدی مردم و برگشتن آنان از جمهوری اسلامی و مسئولین تعبیر و تفسیر کنند. علاوه بر آن دشمنان از وقوع چنین سستی بهره‎گیری می‌کنند نااهلان و نامحرمان نیز سوء استفاده نموده و در مراکز قدرت جای گرفته و به استحاله نظام و تغییر بافت ارزشها و باورهای مردم خواهند پرداخت. شور و نشاط خود را همیشه حفظ نمایند.

۴- وجود روحانیت متحجر و مقدس‌نما و روحانی‌نمایان: در میان روحانیت هم افرادی یافت می‌شوند که یا به واسطه وابستگی و یا انحراف، تیشه به ریشه اسلام می‌زنند. خطر آنان برای اسلام و روحانیت، کمتر از دشمنان نیست، بلکه ضربات آنان مؤثرتر و خطرناکتر است. بایستی حوزه‌های علمیه با دقت و هوشیاری مراقب نفوذ و حضور این گروه از روحانیت – اگرچه اندک هستند – باشند. برخی با ادعای ولایت، با اساس ولایت مخالفت می‌کنند و مشی آنان بخصوص در مواقع خطر مانند تهاجم همه‎جانبه آمریکا و جنگ تحمیلی، عدم همراهی با ملت است.

۵- ابتذال فرهنگی: از دیگر عوامل آسیب‎زا برای انقلاب اسلامی می‌توان به استفاده از هنر، سینما و تئاتر اشاره نمود که از طریق تولید انواع فیلم‌ها و سریال‎های تلویزیونی و انتقال آن به کشور تأثیرات سویی را بر رفتارهای اجتماعی جوانان گذاشته است. مطبوعات و کتاب‌ها نیز برای ترویج فرهنگ غربی مورد استفاده قرار گرفته‎اند. چاپ و نشر اشعار، مقالات و رمان‎های مختلف برای ترویج پوچ‎گرایی و نیز زیر سؤال‎بردن مبانی نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران و سیاست‌های فرهنگی آن در سطح گسترده‎ای مورد استفاده مخالفان نظام جمهوری اسلامی قرار گرفته است و نقش بسزایی در تهاجم فرهنگی غرب برای تضعیف باورهای اسلامی و انقلابی داشته است.

 ۶- ترویج ملی گرایی در برابر اسلام خواهی: دشمنان انقلاب، از طرح‌ها و برنامه‌هایی حمایت می‎کنند که ایران منهای اسلام را بزرگ بنماید و به ویژه نسل جوان را به افتخارات پوچ شاهنشاهی ظالمانه علاقه‎مند کند و از عظمتی که اعتقاد به اسلام برای او به وجود آورد، بیگانه سازد. این که ایرانی خداجو و دین گرا باشد، خوشایند دشمنان ما نیست؛ چرا که همین مسیر به طور منطقی ایرانی را به اسلام و محبت اهل بیت و شیعه علی بودن و بالاخره، پیروزی انقلاب اسلامی می‎کشاند. از این رو، طراحی دشمن بدان سمت می‎رود که القا کند ایرانی فاقد هویت است: زمانی اسکندر بر آنها تجاوز کرد، دورانی اعراب مسلط شدند، ایامی چنگیز بر آن‌ها تاخت، سال‎هایی تیمور بر آن‌ها یورش برد و در همه این احوال، ایرانی سر تسلیم فرود آورد و در مقابل مهاجم خاضع شد و دورویی کرد و اعتقاد قلبی خود را بروز نداد و به چاپلوسی حکام پرداخت و همراه آنها شیوه اجحاف و ارتشا را پیش گرفت. بدین ترتیب دشمن می‌خواهد این گونه نتیجه‎گیری کند که توجه به اسلام و انقلاب اسلامی در میان ایرانیان از همان نوع اقدامات توأم با دورویی است که در طول تاریخ، ایرانیان از خود بروز داده‎اند و گواه آن را نیز، بزرگ نمایی برخی از تخلف‌ها و مفاسدی می‌گیرد که خواه ناخواه در هر جامعه ای به چشم می‌خورد و در روزگار ما نیز وجود دارد.

۷- ترویج قومیت‌گرایی: دشمن، از جدا کردن فرد و جامعه ایرانی از هویت اسلامی مأیوس شده بود، حیله ای دیگر اندیشید و آن سوء استفاده از وجود قبایل و طوایف مختلف ایرانی، و ریشه دار قلمداد کردن و اصیل خواندن برخی اختلافات بین آن‌ها بود. دشمن آن اختلافات را مایه امید خود قرار داد تا با تحریک و تشویق و تشدید آن‌ها، درگیری عظیم و کشتاری خانمان سوز و بنیان برانداز را شکل دهد که در انتهای آن نه از انقلاب اثری، و نه از اسلام پیامی، و نه از ایران نشانی باقی بماند! چه شادمانی‌ها که دشمن از بروز درگیری‌های قومی و سیاسی در برخی استان‌ها یا شهرستان‌ها از خود بروز نداد و چه تفسیرها که بر جزئیات آن درگیری‌ها ننهاد و چه عوامل و علل تصنعی که برای آن نتراشید و چه حمایت‌ها که از گسترش آن‌ها نکرد!

۸- رخنه فرصت طلبان و افراد غیر صالح در مراکز قدرت: در هر انقلابی گروهی هستند که به انقلاب ایمان و اعتقاد ندارند، ولی حفظ و دستیابی به منافع شخصی یا گروهی، آنان را وا می‌دارد تا در تار و پود انقلاب و حتی، تا آنجا که زمینه به آن‌ها اجازه دهد، در سطوح بالای انقلاب رخنه کنند. بدیهی است که پس از دستیابی به قدرت، در فرصت‌های مناسب لطمات و ضربات کوبنده خود را بر پیکر انقلاب، نظام و رهبری وارد خواهند کرد. علاوه بر این، علاقه‌های خانوادگی، گروهی و رفاقت‎ها گاه بر مصالح عمومی و مصالح نظام، غالب می‌شود.

۹- ترکیب جمعیتی جوان: ایران اسلامی قریب به ۲۰ میلیون نیروی جوان دارد. این جمعیت ظرفیت بالقوه‎ای برای کشور محسوب می‎‏شود اما اگر نیازهای این قشر به ویژه اشتغال، مسکن و ازدواج رفع نگردد، می‎تواند چالشی برای هر کشوری محسوب گردد.

۱۰- مهاجرت استعدادهای علمی و سرمایه‎داران به خارج از کشور: نداشتن برنامه ای همه جانبه برای جلوگیری از مهاجرت تحصیل‎کردگان و متخصصان، و نیز مشخص نبودن مرزهای «تعهد» و «تخصص» موجب ظهور پدیده فرار مغزها به کشورهای دیگر جهان می‌شود. این امر از یک سو، انقلاب را از توانایی‌های افراد متخصص محروم می‌کند و ا�� سوی دیگر، به ابزاری در دست دشمنان برای جوسازی علیه انقلاب مبدّل خواهد شد.

۱۱- اختلاف‎افکنی بین شیعه و سنی: اختلاف‌انگیزی، از جمله مواردی بود که در سال‎های قبل از انقلاب اسلامی، همواره مورد نظر دشمنان قرار داشت و بعد از پیروزی انقلاب نیز در تلاشند تا از این رهگذر، وحدت امت اسلام را دستخوش تفرقه و شکاف نمایند. در سال‎های اخیر با رشد جریان‎های تکفیری در منطقه، دشمن در صدد است چنین رویکردهای افراطی را در ایران نیز گسترش دهد.

۱۲- مخالفت با اسلام ناب تحت عنوان آزادی و دمکراسی: اسلام ناب، همواره سد راه استکبار جهانی در سلطه به کشورها و استعمار ملتها بوده است. سردمداران کفر جهانی با اطلاع دقیق از این امر، دو تلاش را همزمان به عمل آورده و می‌آورند. یک جهت تلاش آنان، مخالفت با اصل اسلام و کنار زدن آن از فکر و عمل فردی و اجتماعی مسلمانان است و جهت دیگر تلاش آنان، درست کردن صورتی از اسلام «اسلام اموی و آمریکایی» و جا زدن آن به عنوان «اسلام» است. در هر دو جهت تلاش استکبار، روشنفکران وابسته، یکی از حلقه‌ها و ابزارهای اصلی این توطئه هستند.

۱۳- خودرأیی و خارج از مقررات و قانون عمل کردن: قانون شکنی از سوی هر کسی باشد، قبیح و زشت است بویژه اگر از طرف کسانی باشد که برای عمل به قانون و گستردن آن در جامعه منصوب یا انتخاب شده‌اند. قانون شکنی و قانون گریزی منتهی به خودرأیی و استبداد، رانت‌خواری و بی‌عدالتی و رابطه‌گرایی می‌شود و این خطری است برای انسجام و اعتماد جامعه و مدیران آن، آن هم در نظامی که محبت و اعتماد متقابل مردم و مسئولین مهمترین عامل پیشرفت و موفقیت است.

۱۴- خروج از ساده‌زیستی و گرایش به اشرافیگری: مسئولین نظام و مدیران جمهوری اسلامی ایران، می‌بایستی با حفظ مشی ساده‌زیستی و پرهیز از اشرافیگری و تجمل‌گرایی و تشریفات‌زدگی، اعتبار و اعتماد مدیریتی نظام را در میان مردم حفظ کنند. مردم، مسئولان و مدیران نظام را خدمتگزار و تشنه خدمت می‌دانند و با حضور و شعور و رأی خود، همواره بر این مسأله تأکید داشته‌اند. خطر بزرگی برای نظام مدعی عدالت است که مدیران آن بسوی تجمیع ثروت با استفاده از رانتها و امکانات مدیریتی بروند و از مردم فاصله طبقاتی بگیرند و از احساس دردها و مشکلات مردم، دور بمانند.

۱۵- بی‌صبری در برابر کمبودها: توده مردم، عموماً از لحاظ اقتصادی در برابر تغییرات آسیب‌پذیرند و بسیاری از آنان در تأمین مایحتاج ضروری دچار مشکلات و تنگناهایی می‌باشند. از یک سو بر مسئولین نظام اسلامی و ثروتمندان و کارخانه‌داران و بازاریان است که نسبت به رفع این تنگناها و مشکلات اقدام نمایند – چه به صورت درازمدت و حل معیشت مردم و چه در کوتاه‌مدت با رفع نیازهای ضروری آنان – و از سوی دیگر بر مردم انقلابی و مسلمان است که با صبر و تحمل سختی‌ها و کاستی‌ها، مسئولان را در سیاستگذاری و برنامه‌ریزی و امکان خدمت‌رسانی، یاری نمایند و با بی‌صبری‌های احتمالی، راه را برای سوءاستفاده‌کنندگان هموار نسازند.

۱۶- اختلاف و تضعیف دستگاه‌ها و قوای دیگر کشور: تمامی نهادهای کشور که در قانون اساسی پیش‌بینی و برای انجام وظایفی مأمور شده‌اند، بایستی با قوت بتوانند کارهای خود را انجام دهند. تضعیف هر یک از این نهادها به اخلال در روند پیشرفت کشور منتهی خواهد شد. این تضعیف به هر علت و بهانه‌ای که باشد، اختلاف و تنازع بین دستگاه‌های متولی اداره کشور و مدیران را باعث خواهد شد و بایستی از آن جلوگیری شود. مدیران اولین کسانی هستند که می‌بایستی در برابر زمزمه‌ها و نفوذیهای اختلاف‌انداز، مقاومت نمایند و یکپارچگی و انسجام و وحدت مدیریت را در کشور حفظ نمایند.

رسالت کنونی ما

دشمنان انقلاب اسلامی که از رویارویی مستقیم با این انقلاب ناامید گشته‏اند، در جهت ایجاد و تقویت آفات و تشدید آسیب‏های وارده به انقلاب از هیچ اقدامی دریغ نخواهند کرد و به این ترتیب این وظیفه دوستداران و مسئولین نظام است که هر چه دقیق تر نسبت به شناخت این آسیب‏ها اقدام نموده، و با بهره‎گیری از فرصت‎ها در صدد مقابله و علاج آن‏ها باشند و حساسیت ویژه‏ای در این زمینه به خرج دهند و بدانند و آگاه باشند که هیچ انقلابی بدون مبارزه مستمر و دائم با آفات و آسیب‎های آن نمی‏تواند همیشه از جایگاه مقتدری برخوردار بوده، موفقیت‏ها و دستاوردهای آن تضمین گردد.

ماهیت انقلاب اسلامی صرفا «دفع کننده تهدیدات» نیست بلکه تهدیدات را به فرصت تبدیل می‎کند. حتی در مرتبه ای بالاتر شاهد «فرصت سازی» دست اندرکاران انقلاب در فضای خاورمیانه و جهان هستیم. تهدیدات موجود در اطراف ایران به اندازه‌ای سبک و کم وزن هستند که به هیچ عنوان قدرت رقابت با فرصت‌ها را ندارند. سازماندهی و مدیریت بهینه این فرصت‌ها نیازمند حفظ «نگرش انقلابی» و «رویکرد دینی» نسبت به مسائل جاری داخلی، منطقه‎ای و بین‌المللی است. نگرشی که رمز اصلی بقای انقلاب اسلامی در جهان امروز محسوب می‌شود. نکته دیگری که باید در این راستا نسبت به آن توجه کرد، آمادگی ایران جهت عکس‎العمل همه جانبه نسبت به هرگونه تعرضی علیه نظام جمهوری اسلامی است.

با توجه به تحولات داخلی و تلاش‌های صورت گرفته در کشور در سایه رهبری حکیمانه مقام معظم رهبری، نظام اسلامی در مرحله نوینی از تثبیت اقتدار و موقعیت خود در دهه چهارم از عمر خود در عرصه داخلی و بین‌المللی قرار گرفته است، لذا توجه به مؤلفه‌های زیر در حصول به این موفقیت ضروری است:

۱- توجه به ارزش‌های نظام اسلامی به ویژه تبعیت از ولی‌فقیه و توجه به هشدارها و توصیه‌های مقام معظم رهبری

۲- تمهید توان‌ها و ظرفیت‌های درونی جهت رفع آسیب دشمنان داخلی

۳- پرهیز دولتمردان از حاشیه‌سازی‌ها وایجاد چالش‌ها و اختلافات داخلی

 ۴- همراهی و مساعدت ملی با مسئولان نظام در قوای سه گانه و سایر نهادها و سازمان‎ها

۵- تحکیم و تأمین زیرساخت‌های لازم برای مقابله با جنگ نرم دشمنان در عرصه‌های مختلف

۶- توجه به آسیب‌های اجتماعی و برنامه‌ریزی هدفمند برای مقابله رفع آنها

۷- پیگیری تحقق اهداف متعالی انقلاب در عرصه‌های تحقق عدالت اجتماعی و مبارزه با فساد و تبعیض

۸- توجه به برنامه‌های دشمن برای دامن‌زدن بر اختلافات قومی، مذهبی و سیاسی داخلی

۹- برنامه‌ریزی هوشمندان برای مقابله و حذف عوامل و گردانندگان داخلی جنگ نرم دشمن

منابع:

۱- مرتضی منطقی، «جنگ جهانی سوم»، فصلنامه نامه پژوهش، سال اول، ش ۲ و ۳، پاییز و زمستان ۱۳۷۵.

۲- احمد مقتدری، «انقلاب اسلامی، پیامدها و بازتاب ها»، ماهنامه بصائر، سال اول، ش ۴ و ۵، دی و بهمن ۱۳۷۳.

۳- سیدمصطفی تقوی مقدم، تحلیلی بر اسلامی کردن دانشگاه‌ها، تهران، دارالحدیث، ۱۳۷۵.

۴- مرتضی مطهری، بررسی اجمالی نهضت‌های اسلامی در صد ساله اخیر، قم: مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی.

۵- منوچهر محمدی، انقلاب اسلامی در مقایسه با انقلاب‌های فرانسه و روسیه، قم: نشر معارف، ۱۳۸۸٫

۶- محمد پزشکیان و دیگران، انقلاب اسلامی و چرایی و چگونگی رخداد آن، دفتر نشر معارف، چ هجدهم، تابستان ۱۳۸۱.

۷- اسماعیل شفیعی سروستانی، تهاجم فرهنگی و نقش تاریخی و روشنفکران، تهران، کیهان،۱۳۷۲.

۸- سایت‌های نوید شاهد، فارس، باشگاه اندیشه، جهان نیوز.

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

بازدیدها: 236

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *