بررسی اسناد تاریخی؛ هیات‌های تأثیرگذار در پیروزی انقلاب اسلامی را بشناسید

خانه / مطالب و رویدادها / بررسی اسناد تاریخی؛ هیات‌های تأثیرگذار در پیروزی انقلاب اسلامی را بشناسید

در پایان دوره‌ی قاجاریه، فضای سیاسی ـ امنیتی ملتهبی در سراسر کشور به‌خصوص تهران به‌وجود ‌آمد. رضاخان که سودای سلطنت در سر می‌پروراند، برای فریب افکار عمومی در ایام عزاداری ماه محرم با سر و پای برهنه و شمعدان به دست، پیشاپیش هیاتهای عزاداری حرکت می‌کرد

در طول مدت دورانِ شکل‌گیری و پیروزی انقلاب اسلامی با توجه به شرایط اجتماعی و سیاسی خاص آن موقع، هیاتهای مذهبی علاوه بر حفظ کارکردهای سنتی، کارکردهای جدیدی نیز عهده دار شدند. از میان کارکردهای انقلابی هیاتهای مذهبی می‌توان به کارکردهای سیاسی و نظامی، کارکردهای فرهنگی و هنری، کارکردهای اجتماعی و اقتصادی اشاره کرد. براساس همین مسائل شاخص هم بود که هسته های انقلابی درون هیات به تدریج شکل گرفت ؛ انقلابیون آموزش نظامی فرا گرفته، شعارها، اعلامیه‌ها، نوارها، تصاویر و عکس‌های انقلابی را تهیه، توزیع و تکثیر می‌کردند، تجلیل از انقلابیون و بزرگداشت یاد شهدا در قالب جلساتِ آموزش قرآن و احکام اسلامی، روضه‌خوانی و مراسم عزاداری، و… در درون این هیاتها انجام می‌شد.

با توجه به مطالب مذکور، شرایط و ساختار خاص هیاتهای مذهبی امکان سازمان‌دهی، بسیج و فعالیت‌های سیاسی را در جریان انقلاب اسلامی در کنار سایر سازمان‌ها به‌شکل قابل توجهی فراهم می‌کردند. از این رو مرکز اسناد انقلاب اسلامی به بازخوانی فعالیت‌های برخی هیاتهای مذهبی تاثیرگذار در جریان انقلاب اسلامی می‌پردازد. بخش اول این گزارش به بررسی نقش هیات بنی‌فاطمه سلام الله علیها، هیات قائمیه و هیات بنی‌زهرا سلام الله علیها می‌پردازد.

الف) هیات بنی‌فاطمه سلام الله علیها

۱ـ تاریخچه‌ی هیات بنی‌فاطمه سلام الله علیها تهران

هیات بنی‌فاطمه سلام الله علیها توسط دوازده نفر از سادات تاجر و کسبه، بیش از ۷۵ سال قبل، در بازارچه‌ی نایب‌السلطنه تهران برپا شد. به‌دلیل اینکه سادات بانی هیات بودند، مؤسسین نام هیات را بنی‌فاطمه سلام الله علیها گذاشتند. مؤسسین هیات بنی‌فاطمه سلام الله علیها عبارت بودند از: محمدرضا زریباف، سید حسین شاهنگیان و برادران زریباف (حاج سید حسن و حاج سید احمد). در اسناد ساواک، بانیان هیات حسن لولو فرزند محمد طلافروش،‌ هاشم نقره‌چی فرزند علی‌اکبر نقره‌فروش، اسماعیل زریباف، فرزند سید محمد چرم‌فروش و احمد جعفری‌نیا فرزند علی نقی، لوازم الکتریکی فروش گزارش شده‌است. در سفری که بیست نفر از اعضای هیات به کربلا داشتند، با حاج مرزوق که به سبک خاص، سینه‌زنی و نوحه‌خوانی می‌کرد، آشنا می‌شوند. اعضای هیات بنی‌فاطمه سلام الله علیها هنگام بازگشت، از حاج مرزوق دعوت می‌کنند تا به تهران بیاید و در هیات بنی‌فاطمه سلام الله علیها مداحی کند. وی دعوت آنان را قبول کرده و با خانواده‌ی خود به تهران می‌آید. حاج عباس زریباف در بازارچه‌ی نایب‌السلطنه، منزلی برای حاج مرزوق و خانواده‌اش فراهم می‌کند. حاج مرزوق مدتی در هیات بنی‌فاطمه سلام الله علیها بود، تا اینکه وارد هیات بزازها می‌شود؛ اما به ‌دلایلی از هیات بزازها نیز خارج و دوباره به هیات بنی‌فاطمه سلام الله علیها برمی‌گردد. درنهایت حاج مرزوق به اعضای هیات، نوحه‌خوانی و سینه‌زنی به سبک جدید را آموزش می‌دهد. نوحه‌خوان‌های دیگر هیات عبارت بودند از: سید احمد آقا لب‌شکری، سید اسماعیل ناظری، استاد محمد نجاد، حاج محمد نقاش معروف به «آقا محمد کوچیکیه».

 در پایان دوره‌ی قاجاریه، فضای سیاسی ـ امنیتی ملتهبی در سراسر کشور به‌خصوص تهران به‌وجود ‌آمد. رضاخان که سودای سلطنت در سر می‌پروراند، برای فریب افکار عمومی در ایام عزاداری ماه محرم با سر و پای برهنه و شمعدان به دست، پیشاپیش هیاتهای عزاداری حرکت می‌کرد. او پس از مدت کوتاهی، از مقام نخست‌وزیری و سپهسالاری به مقام پادشاهی رسید. در این زمان بود که عزاداری برای امام‌حسین علیه السلام ممنوع شد لذا بانیان هیات برای اداره‌ی جلسات خود باید چاره می‌اندیشیدند. هیات بنی‌فاطمه سلام الله علیها تا مدت‌ها، جلسات عزاداری نداشت تا اینکه به همت پیش‌کسوتان، جلسات عزاداری به‌صورت مخفیانه برگزار گردید. این هیات، طی روزهای ممنوعیت عزاداری، درحالی‌که تنها چهار یا پنج سال از تشکیل آن می‌گذشت، جلسات خود را در خانه‌های انتهای کوچه، داخل زیرزمین و با اطمینان از بسته‌بودن درها برگزار می‌کرد. احمد شاهنگیان در این‌باره می‌گوید:

«آن‌طور که از پدرم مرحوم سید حسین شاهنگیان شنیدم، برای آنکه مردم بدانند جلسه در کدام کوچه و خانه برگزار می‌شود،  بر در خانه تسبیح آویزان می‌کردند و وسط کوچه‌ای که آن خانه قرار داشت، شمع روشن می‌کردند. این‌گونه مردم متوجه می‌شدند و در جلسات حضور پیدا می‌کردند».

این جلسات همان‌گونه که گفته شد، پنهانی و بدون استفاده از آلات و نمادهای مذهبی مانند پرچم و عَلَم بود و حتی روحانیون و خطبا بدون استفاده از لباس روحانیت، در جلسات شرکت می‌کردند تا رفت‌وآمد آنها باعث مشخص‌شدن محل برگزاری جلسات نشود. حتی پس از اتمام جلسات، عزاداران حسینی، صورت‌های خود را می‌شستند تا آثار گریه از آنها پاک شود و به‌طور مخفیانه و یک به یک از محل برگزاری جلسه خارج می‌شدند که به‌دست مأموران ساواک نیفتند.

در اولین سال بعد از سقوط رضاشاه هیات وارد خیابان می‌شود تا عزاداری و سینه‌زنی راه اندازند. هنگامی که به نزدیکی سه راه مولوی می‌رسد، مأموران جلوی آن را می‌گیرند. در این هنگام مرحوم حاج سلطان‌الواعظین که قبل از آقای فلسفی، خطیب معروف ایران بود، به همراه مرحوم حسین شاهنگیان و محمد زریباف اعلام می‌کنند که عزادارن حسینی هستند و حالا که اجازه داده نمی‌شود، در خیابان عزاداری کنند، لااقل اجازه دهند به طرف بازار حرکت کنند. بدین‌ترتیب هیات از سه راه مولوی به سمت بازار حرکت می‌کند. رسم معمول نوحه‌خوانی در هیاتهای بازار بدین‌ترتیب بوده که نوحه‌خوان وسط عزادارن چهارپایه‌ای گذاشته، بر روی آن رفته و شروع به نوحه خوانی می‌کرد. هنگامی که هیات به بازار می‌رسد حاج مرزوق بر روی چهارپایه می‌رود و با زبان عربی به رضاخان ناسزا می‌گوید. بعد از وی حسین شاهنگیان سخنرانی می‌کند. هیات بعد از بازار وارد مسجد شاه (مسجد امام) می‌شود و تا ۵ بعد از ظهر به عزاداری می‌پردازند.

 هیات ابتدا سیار بود؛ یعنی روزهای جمعه عصر در منزل برخی از اعضا برگزار می‌شد. برنامه‌ی هیات در ابتدای تأسیس، بدین‌گونه بوده که عصرهای جمعه، دعای سمات، توسط مرحوم شیخ محمدحسن دیوانی، قاری و واعظ خوانده می‌شد. برنامه‌ی هیات چند سال به همین روال بوده تا اینکه قرار گذاشته می‌شود شب‌های جمعه دعای کمیل و صبح جمعه نیز بعد از منبر، مراسم عزا برقرار باشد. بدین‌ترتیب برنامه‌ی هیات این‌گونه شد که شب‌های جمعه از ساعت ۱۲ شب در منزل یکی از اعضای هیات جمع می‌شدند و بعد از یکی دو ساعت استراحت، ساعت ۵/۲ – ۳  مراسم شروع می‌شد. ابتدا دعای کمیل خوانده می‌شد. بعد از نماز صبح و برنامه‌ی پذیرایی صبحانه، سوره‌ی صافات و بعد از آن حاج مقدس به منبر  می‌رفت.

بعدها که هیات کمی توسعه پیدا کرد، در ایام سلطنت محمدرضا، هیاتی‌ها تصمیم گرفتند محلی را برای آن تهیه کنند؛ چون دیگر منازل برایشان کوچک بود. بنابراین تصمیم گرفتند منزلی را خریداری نمایند تا به‌عنوان محل برگزاری مراسم درنظر گرفته شود. ابتدا در بازارچه‌ی شهاب‌الملک منزلی خریداری کردند. مدتی در آنجا بودند، اما باز به‌علت استقبال بیشتر، مکان کوچک شد، لذا آنجا را رها کردند و در سرچشمه خانه‌ی رزم‌آرا را خریدند. در آنجا حسینیه‌ی بنی‌فاطمه سلام الله علیها را بنا کرده و هیات مکان ثابتی پیدا کرد. از این زمان از آیت‌الله مکارم‌شیرازی دعوت می‌شد تا در هیات حضور یافته و سخنرانی کنند. از ابتکارات ایشان برقراری سبک پرسش و پاسخ در جلسات هیات بود. اما به‌دلیل مشکلاتی که برای آیت‌الله مکارم‌شیرازی به‌وجود آمد، برنامه را آیت‌الله سراج، آیت‌الله صدرای اراکی و آیت‌الله فلسفی ادامه دادند. علاوه بر این وعاظ، دو طلبه‌ی تقریباً کم سن و سال، یعنی شهید فضل‌الله محلاتی و آیت‌الله علی‌اصغر مروارید ، به‌عنوان وعاظ مدعو هیات بودند؛ هر دو بی‌پرده سخن می‌گفتند و در سخنرانی‌های خود در شب‌های محرم به شاه و دولت حمله می‌کردند.

با تأسیس حسینیه شب‌های جمعه به‌عنوان عرض ادب به پیشگاه مقدس امام‌حسین علیه السلام، در منزل مجلس ذکر مصیبت برپا می‌کردند؛ بدین‌ترتیب این سنت حفظ و هنوز هم ادامه دارد. از مداحان قدیمی هیات می‌توان به اشخاص زیر اشاره کرد: حاج محمد مرشدیْ حدیث و روایت می‌گفت اما شعر نمی‌گفت. مرحوم حاج عباس زریباف، حاج حسن آقا ناظم که در مسجد لرزاده و هیات محبان‌الحسین علیه السلام نیز ذکر مصیبت می‌خواندند. حاج آقا یحیی اسلامبولچی، حاج آقا انصاری قمی و… از مداحان و وعاظ هیات بنی‌فاطمه سلام الله علیها بودند.

بیشتر هیاتها در شهرهای بزرگی مانند: تهران، اصفهان، مشهد، تبریز و اردبیل به‌صورت شورایی و مشورتی اداره می‌شوند، اما در این میان برخی هیاتها، مانند بنی‌فاطمه سلام الله علیها از این قاعده پیروی نمی‌کنند و مدیریت آن از ده سال گذشته تا به حال هیات امنایی است. در ترکیب اعضای هیات امنا، اسامی آشنایی به چشم می‌خورد که عبارت‌اند از: حاج سیداحمد شاهنگیان، حاج جواد صادقی، حاج عباس جابرانصاری، حاج تقی مس‌فروش، حاج محمد خانیان و حاج محمد کلاهدوز به ریاست حاج سیدعلی زریباف. با وقوع انقلاب اسلامی به‌دلیل اختلافات به وجود آمده در بین اعضای هیات، حاج سید قاسم شجاعی، نورانی، کلاهدوزها، داوری‌ها و نیک‌پنجه حسینیه‌ی کوچکی خریداری کردند و از هیات بنی‌فاطمه سلام الله علیها جدا شدند. کم‌کم این هیات هم گسترش و توسعه پیدا کرد تا خانه‌ای بزرگ در آب سردار بنا کردند که الان محل حسینیه‌ی فاطمیون است.

شاهنگیان درباره‌ی ایام برگزاری مراسم عزاداری چنین می‌گوید: «در حال حاضر، هیات بنی‌فاطمه سلام الله علیها در ۶۰ روز محرم و صفر، ۳۰ شب ماه رمضان، ۱۵ شب اول محرم، ۷۵ روز ایام فاطمیه، ۱۰ روز دهه‌ی شهادت امام‌صادق علیه السلام و ۱۳ روز ماه رجب به نام امام موسی کاظم علیه السلام یعنی ۲۵۰ روز از سال را مجالس عزاداری برپا می‌کنند. مجالس صبح این هیات همچون ۹۱ سال گذشته از ۳۰/۶ صبح آغاز و بعد از سخنرانی و مداحی در ساعت ۳۰/۹ صبح به پایان می‌رسد و مراسم عزاداری ایام محرم نیز شب‌ها بعد از نماز مغرب و عشاء آغاز می‌شود».

۲ـ میزان مشارکت مردمی و پایگاه اجتماعی

از اسناد برمی‌آید که اقشار و طبقات مختلفی در هیات بنی‌فاطمه سلام الله علیها شرکت داشته‌اند؛ از تجار و کسبه گرفته تا دانشجویان، روحانیون و دانش‌آموزان (سند شماره‌ی ۳۵۸۲/۲ مورخ۲۵/۱/۵۲ )، اما بخش عمده‌ی وقت جلسات هیات، به پاسخ‌گویی سؤالات مطرح‌شده توسط جوانان دانشجو اختصاص داشته است. همان‌طور که مطرح شد، این روش پرسش و پاسخ توسط آیت‌الله مکارم شیرازی پایه‌گذاری شده است.

هیات بنی‌فاطمه سلام الله علیها تنها هیاتی است که جمعیت شرکت‌کننده در آن به چهار هزار نفر نیز می‌رسیده است.  البته اسنادی نیز وجود دارد که تعداد افراد شرکت‌کننده در آن را کمتر از هزار نفر گزارش داده ‌است.

۳ـ مبارزان و شهدای انقلابی هیات

از مبارزان هیات بنی‌فاطمه سلام الله علیها می‌توان به محسن رفیق‌دوست اشاره کرد که در هیات مؤتلفه‌ی اسلامی نیز عضو بوده و با شهید اندرزگو ارتباط تگاتنگی داشت. به‌طوری‌که  در دوره‌ی انقلاب، یکی از فعالان سیاسی به‌شمار می‌رفت. یکی دیگر از مبارزان هیات بنی‌فاطمه سلام الله علیها، حاج سیدعباس زریباف بود. ساواک وی را به هنگام مداحی روی چهارپایه دستگیر و زندانی کرده و بعد از مدتی تبعید نمود. در تبعیدگاه مرحوم زریباف، امام خامنه ای و آیت‌الله مکارم‌شیرازی حضور داشتند. ساواک یک‌بار هم آقای محمدعلی اسلامی را هنگام مداحی دستگیر و تبعید کرد. از جمله زندانیان دیگر هیات، حسن لولو و شهید محمد منتظری بودند که یکی دو ماه را در زندان قزل قلعه در انفرادی به‌سر بردند.

در جلسات آیت‌الله مکارم‌شیرازی، مأموران مخفی ساواک حضور داشته و ضمن تهیه‌ی گزارش در مواردی هم با مسئولین هیات برخورد داشتند. چون هیات بنی‌فاطمه سلام الله علیها مورد توجه تمامی اقشار مردمی، به‌ویژه دانشجویان و دانشگاهیان بود، لذا دستگاه ساواک روی جلسات آن حساس شده، همچنین ذاکرین و وعاظ هیات نیز تحت فشار بودند. فردی به نام ناصر اولیایی از عوامل رژیم شاه، که در هیات نفوذ کرده بود، روز عاشورا وسط بازار، جلوی چهارپایه با بلندگو خطاب به سید عباس زریباف از وی می‌خواهد برای سلامتی شاه که در مسافرت به ‌سر می‌برده و ظاهراً کسالت نیز داشته است، دعا کند. ایشان که از دعای شاه امتناع می‌کرد ابتدا چند بیت شعر مذهبی خواند و در ادامه چنین گفت: «به من می‌گویند مسلمان نیست، بابا اگر مسلمان نبود چرا توی خانه‌ی خودش سه روز روضه می‌خواند به نام اهل بیت؟ بابا خدا بهش پسر داد اسمش را گذاشتند علیرضا». بعد در ادامه‌ی صحبت‌های خود گریزی به گودال قتلگاه زد و با سر دادن وامحمدا، واحسینا شروع به حسین‌ حسین کرد و مردم نیز با وی دم گرفتند و عملاً به این شکل خود را از فشار سازمان امنیت رهانید.

شهید محلاتی در خاطراتش با تأیید جو و فضای سیاسی هیات بنی‌فاطمه سلام الله علیها، مستقر در خیابان نیروی هوایی نقل می‌کند که وی به همراه مروارید، واعظان آن هیات بودند تا اینکه بنابر درخواست امام رحمة الله علیه، آیت‌الله مروارید به قم عزیمت می‌نماید تا مجالس آنجا را اداره کند. از این‌رو، شهید مطهری در شب‌های پایانی محرم به‌جای آیت‌الله مروارید می‌آید که در‌نهایت، شهید مطهری بعد از منبر شب دوازدهم دستگیر می‌شود، ولی خود وی می‌تواند از دست مأموران امنیت بگریزد.

ب) هیات قائمیه

۱ـ تاریخچه‌ی هیات قائمیه

طبق اظهارات احمد تهرانی،  بانی هیات برادر وی شیخ محمد تهرانی بوده ‌است، اما ساواک سیدمحمدمهدی موسوی خلخالی فرزند سید فاضل امام جماعت مسجد مهدویه را بانی هیات گزارش کرده‌است.ابتدای تأسیس هیات یعنی سال ۱۳۲۵ ش، هیات مکان ثابت و معلومی برای استقرار نداشته و در خانه‌ها و منازل دوستان به‌صورت سیار برگزار می‌گردید. هم‌زمان با تأسیس هیات، مراسم جشن و سرور به مناسبت نیمه‌ی شعبان بر پا می‌شد. از سال ۱۳۳۲ اقدام به گسترش و توسعه‌ی چراغانی کرده و مراسم را از داخل منازل به خیابان‌ها کشاندند. منزل مرحوم حاج حبیب‌الله زاهدی در خیابان خراسان، پشت ساختمان معروف به «ایستگاه ماشین‌دودی»، کوچه‌ی تنکابنی، تا سه سال متوالی در اختیار هیات قرار گرفته بود. طول کوچه را با کاغذ الوان و لامپ‌های مهتابی روشن کرده، مبادرت به احداث و نصب یک طاق نصرت و تزیین آن کرده بودند. همچنین با انجام آتش‌بازی و ایجاد سر و صدا و خواندن سرودهای مذهبی، در مردم ایجاد شور و شعف می‌کردند.

مراسم هیات از سال۱۳۷۷ق / ۱۳۳۶ ش، در مسجد صدریه واقع در میدان خراسان، خیابان رسام برگزار می‌شد. اولین برنامه‌ی هیات در مسجد صدریه شب ۱۳ رجب، مصادف با جشن تولد حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام برگزار شد. فعالیت‌های هیات قائمیه در مسجد صدریه گسترش یافت و محمد تهرانی، فرصت‌های بهتری یافت تا با ایراد سخنرانی از جنایات و خیانت‌های سردمداران پرده برداشته، به افشاگری بپردازد.

جوانان پرشوری نیز جذب هیات و مسجد شده بودند و به فعالیت‌های مذهبی و اجتماعی می‌پرداختند. در اولین سالی که جشن نیمه‌ی شعبان در مسجد صدریه برگزار شد، برنامه‌های جدیدی نیز ارائه گردید. از جمله ساخت و نصب طاق نصرت بزرگی به پهنای خیابان شهباز (۱۷ شهریور فعلی) به عرض ۲۰ متر و به ارتفاع ۱۱ متر از آهن. از آنجا که مصادف با اواسط زمستان بود، به‌خصوص جوانان هیات، شب‌ها مشغول کار و نصب طاق نصرت می‌شدند و باید بدون جرثقیل و ابزار کافی و فقط با دست اقدام به نصب می‌کردند، لذا کاری بس طاقت‌فرسا و پرزحمت بود. همچنین از ابتدای خیابان رسام تا ورودی مسجد صدریه را نیز با چمن مصنوعی که در زمان خود ابتکار نادری بود، همراه با ایجاد حوضچه‌های پر از آب و ماهی‌های زینتی رنگین با فواره‌های الوان و چیدن صدها گلدان کوچک و بزرگ گل، تزیین می‌کردند. بنابراین، هرکس هر هنری داشت برای بهتر و زیبا کردن مراسم جشن عرضه می‌داشت.

حضور پرشور دانش‌آموزان با لباس‌های متحدالشکل و زیبا همراه با حمایل مخصوص و شاخه‌های گل نرگس و خواندن سرود در مسیر مدرسه تا مسجد از مناظر بسیار دیدنی و زیبای جشن بود که توجه همگان را به خود جلب می‌کرد. با زمینه‌سازی‌ها و مدیریت، کم‌کم سایر هیاتها نیز متوجه شدند و اغلب با دسته گل و چلچراغ و طبق‌های شیرینی همراه با شعارهای جالبِ مربوط به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به‌صورت انبوه شرکت کردند، به‌طوری‌که گاهی در طول خیابان پشت سر هم، مدت‌ها منتظر می‌ماندند تا به مسجد برسند و علاقه‌مند بودند با استقرار در پشت بلندگوی هیات، اقدام به عرض تبریک و شادباش نمایند. پس از ختم مراسم هنگام خروج، هیات قائمیه به تمامی هیاتها شیرینی با سکه‌هایی که جنس آنها از مس و نقره بود، می‌داد.

فعالیت‌های هیات قائمیه در مسجد صدریه متجاوز از ۲۷ سال طول کشید و چون امکانات آن مسجد دیگر پاسخ‌گوی نیاز نبود، لازم دیده شد به فکر تهیه‌ی مکانی وسیع‌تر باشند، بنابراین مکان فعلی را که در خیابان قدیم شمیران، بالاتر از پل رومی، کوچه نبوی واقع شده، به مساحت ۱۵۶۰ متر مربع خریداری و اقدام به ساخت هیات فعلی کردند. از اوایل تأسیس هیات قائمیه به‌منظور جلوگیری از انحرافات مذهبی و رواج فساد اجتماعی مانند ارائه‌ی علنی مشروبات الکلی و بی‌حجابی و بدحجابی و غیره، اقدام به انتشار فتاوی از مراجع عظام تقلید کردند.

هیات قائمیه در دوره‌ی مصدق خیلی فعال بود و اعلامیه‌های بسیاری علیه دولت مصدق صادر کرد که اکثر این اعلامیه‌ها توسط برادر حاج احمد تهرانی، شیخ محمد تهرانی نوشته و منتشر می‌گردید.تهرانی با نواب‌صفوی ارتباطات نزدیکی داشت و درجهت اهداف و برنامه‌های فدائیان اسلام گام برمی‌داشت. در دوره‌ی شاه نیز محمد تهرانی علیه شاه اعلامیه‌های بسیاری صادر کرد و چندین بار با امام‌خمینی رحمة الله علیه دیدار داشت و به‌دلیل فعالیت‌های سیاسی و مبارزاتی با رژیم شاه دستگیر و زندانی شد. در پی دستگیری، به‌دلیل مخالفت با حکومت مصدق، آیت‌الله کاشانی خواستار آزادی وی شد و از آنجا که در آن زمان رئیس مجلس بود، جهت آزادی وی در خانه بست نشست. در اسناد نیز مشاهده می‌شود که حاج احمد تهرانی از سوی ساواک احضار شده و حتی برای جلوگیری از تشکیل هیات قائمیه، ساواک احمد و محمد تهرانی را زندانی ‌کرد.

 ۲ـ میزان مشارکت مردمی و پایگاه اجتماعی

در هیات قائمیه تمامی اقشار جامعه (دانش‌آموزان، دانشجویان و…) مشارکت داشتند. اما اطلاعات دریافت‌شده از مصاحبه با احمد تهرانی حاکی از آن است که هیات قائمیه با فدائیان اسلام در ارتباط بوده و در راستای اهداف فدائیان گام برمی‌داشت. گزارش ساواک تهران نیز درخصوص اجتماع اعضای هیات قائمیه در مسجد صدریه‌ی تهران (وابسته به جمعیت فدائیان اسلام)، حاکی از ارتباط هیات قائمیه با فدائیان اسلام دارد.در سندی دیگر، ساواک منشأ رهبریت فدائیان اسلام را هیات قائمیه معرفی می‌کند. در همان سند، ساواک هیات قائمیه را جزء هیاتهای انقلابی مذهبی می‌شمارد.همچنین بیشترین جمعیت شرکت‌کننده در هیات ۲۵۰ گزارش شده است.

۳ـ مبارزان و شهدای انقلابی هیات

با نگاهی به اسناد و مصاحبه با احمد تهرانی، می‌توان دریافت شیخ محمد تهرانی در دوره‌ی رضاشاه علیه دولت و اقدامات ضد دین حکومت، به سخنرانی‌های تندی پرداخته است. او یکی از مبارزان فعال در جریان نهضت ملی شدن نفت بود که در جبهه‌ی آیت‌الله کاشانی قرار داشت. وی به‌دلیل صدور اعلامیه علیه دولت مصدق، توسط سازمان امنیت کشور دستگیر و زندانی شد. یکی از اعضای فعال هیات قائمیه غلامرضا کرباسچی بوده‌است. وی در این رابطه چنین می‌نویسد: «هم در هیات قائمیه بودم که به رهبری حضرت شیخ محمد تهرانی بود، شرکت می‌کردم و هم…».

 ساواک مأمور ویژه‌ای در هیات قائمیه گماشته بود تا در تمامی جلسات هیات حاضر شود و اخبار را گزارش کند. در یکی از اسناد آمده است، مأمور ویژه با عضو فعال هیات، به نام حسین‌پور قمی در تماس بوده و اطلاعاتی راجع به هیات به‌دست آورده‌ است. در این زمینه احمد تهرانی چنین اظهار می‌کند: «مأموران ساواک در هیات، حضور داشته و برای جلوگیری از فعالیت‌های هیات اقدام به دستگیری ایشان و برادرشان شیخ محمد تهرانی می‌کنند و در حدود یک سال در سلول انفرادی زندان به‌سر می‌برند».

پ) هیات بنی‌الزهراسلام الله علیها

۱ـ تاریخچه‌ی هیات بنی‌الزهرا سلام الله علیها

 هوشنگ طریقت درباره‌ی تاریخچه‌ی هیات می‌گوید: هیات بنی‌الزهرا سلام الله علیها در ابتدا در منازل اعضای فعال برگزار می‌گردید و اعضا پول قند و چای را تهیه کرده و هزینه‌ی مداح و روضه‌خوان و سایر هزینه‌ها توسط مرحوم حاج  رضا طریقت (پدر هوشنگ طریقت) پرداخت می‌شد. تا اینکه زمینی در سال ۱۳۳۴ در نزدیک منزل خود رضا طریقت در خیابان ری، کوچه‌ی شیرازی خریداری می‌شود و حسینیه‌ی بنی‌الزهرا سلام الله علیها ساخته می‌شود. ساواک گرداننده‌ی هیات را حاج رضا فرزند حاج محمد طریق منفرد معرفی می‌کند. عزاداری در دوره‌ی رضاشاه به‌طورکلی ممنوع بود و حتی یک صدای یا حسین به‌صورت علنی از شهر شنیده نمی‌شد. اولین محرمِ بعد از رفتن رضاشاه مردم توانستند به کوچه و خیابان بریزند و عزاداری کنند. در دوره‌ی رضاشاه مراسم هیات در منازل افراد در کوچه پسکوچه‌ها برپا می‌شد، اعضای هیات از بین خودشان چند نفر را به‌عنوان مأمور گمارده بودند تا در طول کوچه و خیابان مراقب باشند که اگر مأموری از آنجا رد می‌شد، اینها نفر به نفر به همدیگر خبر می‌دادند و با اشاره می‌فهماندند که صدایتان را آرام کنید. در سال اول حکومت محمدرضا پهلوی مردم آمادگی نداشتند. پرچم‌ها و بیرق‌ها و وسایل عمومی عزاداری سال‌های سال متروک و فرسوده شده بود. اعضای هیات بدون لباس بیرون آمده بودند. نتیجه اینکه مردم بعد از فشارهای چندین ساله، در پی آن بودند که در یک جایی بتوانند عقده‌های چندین ساله را بگشایند. از وعاظ معروف هیات می‌توان به آیت‌الله وحیدخراسانی، آیت‌الله شریعتمداری، شیخ‌ اسلامی سبزواری، آیت‌الله فلسفی، شیخ حاجی اشرف و … اشاره کرد. دلیل توجه ساواک به هیات نیز حضور این وعاظ بود. وعاظ در هیات با مطرح‌کردن مسائل روز، مردم را از اوضاع جامعه آگاه می‌کردند. سخنرانی وعاظ، توسط حاج آقا رضا طریقت ضبط می‌شد. هم اکنون نیز آرشیوی از نوارهای این سخنرانی‌ها در هیات بنی‌الزهرا سلام الله علیها وجود دارد. از میان وعاظ تنها آیت‌الله وحیدخراسانی از ضبط سخنرانی جلوگیری می‌کرد. یک‌بار که سخنرانی ایشان توسط حاج آقا طریقت ضبط گردید، نوار ضبط‌شده توسط ساواک گرفته شد. در دوره‌ی حیات حاج آقا طریقت به‌دلیل اختلافاتی که در هیات به‌وجود آمد تعدادی از اعضا از هیات جدا و هیات مهدویه را به وجود آوردند، اما رونق چندانی پیدا نکرد و تعطیل گردید. در حال حاضر هیات در دهه‌ی اول محرم و بیست روز دوم ماه رمضان و همچنین روزهای جمعه، جهت دعای ندبه برنامه دارد.

۲ـ میزان مشارکت مردمی و پایگاه اجتماعی

طبقات مختلف مردم و اکثر اوقات نیز اعضای چندین هیات مانند هیات زینبیه، مهدویه و انصار عباس الحسین و غیره برای شرکت در جلسات مذهبی فوق‌العاده هیات بنی‌الزهرا سلام الله علیها شرکت می‌کردند،اما مانند هیات بنی‌فاطمه سلام الله علیها محل حضور و مشارکت قشر خاصی، مانند دانشجویان و تجار نبود. یا مانند هیات قائمیه با گروه یا حزب خاصی در ارتباط نبود تا اهداف آن گروه را دنبال کند.[۴۱] با توجه به اسناد موجود در هیات بنی‌الزهرا سلام الله علیها جمعیت شرکت‌کننده در آن مانند هیات بنی‌فاطمه سلام الله علیها بالغ بر دو تا سه هزار نفر بوده است.

۳ـ مبارزان و شهدای انقلابی هیات

با توجه به گزارش‌های ساواک هیات بنی‌الزهرا سلام الله علیها، به دلیل حضور وعاظ مختلف در این هیات و ضبط سخنرانی‌های آنان، مورد توجه ساواک قرار گرفته بود.  یکی از منابع خبر ساواک شخصی به نام غفاری بوده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *