تقدیر حضرت زینب سلام الله علیها

تقدیر حضرت زینب سلام الله علیها

تقدیر حضرت زینب سلام الله علیها

از کنار بسترم برخیز! آمده‌اى بر زخم‌هاى دلم نمک غربت بپاشى؟
آن همه سلام‌هاى بى‌جواب جماعت پشت پنجره بس نبود که تو نیز گرد و غبار اندوه را از طاقچه خانه‌ام بر دامانم مى‌تکانى؟! آن همه سنگ که گلدان امیدم را شکست، بس نبود که تو نیز گلبرگ‌هاى دلم را پرپر مى‌کنى؟!
اگر قرار بر پرستارى این تن مسموم و قلب مغموم باشد، هیچ‌کس نزدیک‌تر از زینب علیهاالسلام به من نیست. در تقدیر خواهرم نوشته‌اند که پرستار قلب‌هاى سوخته باشد، از مادرم زهراى مرضیه علیهاالسلام ، تا رقیه سه ساله!
کاش زینب زخم‌هاى تنم را نبیند!
به آن بقچه قدیمى دست نزن! هنوز از آن، عطر یاس دست‌هاى مادرم برمى‌خیزد.
اگر قرار باشد کسى کفنم را از آن بقچه درآورد، جز زینب علیهاالسلام محرمى نیست؛ فقط خواهرم مى‌داند که آن دو کفن باقى‌مانده به چه کار خواهد آمد!
کار یکى به تیرهاى خونین ختم مى‌شود و دیگرى به غنیمت مى‌رود.
فقط خدا کند وقتى عباس علیه‌السلام تابوت تیر باران شده را بر زمین مى‌گذارد و حسین علیه‌السلام کفن خونین مرا باز مى‌کند، خواهرم زخم‌هاى تنم را نبیند!
اینجا عباس علیه‌السلام ، زیر بازوى زینب علیهاالسلام را مى‌گیرد و حسین علیه‌السلام ، سرش را بر سینه خویش مى‌نهد، در هزارتوى مصیبت کربلا چه کسى موى سپید و پریشان زینب علیهاالسلام در وقت مراجعت از مقتل حسین علیه‌السلام را مى‌پوشاند!

دل نوشته هایی درسوگ شهادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه ‌السلام

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *