داستانی از حضرت ابراهیم از لسان امام صادق علیه السلام
نقل است كه حضرت صادق عليه السّلام از داستان حضرت إبراهيم عليه السّلام در آيه گفت:
بلكه اين كار را بت بزرگشان كرده است، اگر سخن مى گويند، از آنها بپرسيد- انبياء: 63» سؤال شده و فرمود: بت بزرگشان آن كار را انجام نداد و نه إبراهيم عليه السّلام كذب گفت.
پرسيد: اين چگونه مى شود؟فرمود: حضرت إبراهيم عليه السّلام فقط گفت: «اگر سخن مى گويند، از آنها بپرسيد». اگر سخن مى گفتند پس بزرگشان انجام داده بود، و گر نه انجام نداده بود، پس سخن نگفتند، و إبراهيم نيز كذب نگفت.
و نيز در داستان حضرت يوسف عليه السّلام از آيه: «اى كاروانيان بىگمان شما دزدانيد- يوسف: 70» سؤال كرد.
فرمود: آنان يوسف را از پدرشان دزديده بودند، مگر نمى بينى در ادامه آمده:
«برادران يوسف گفتند: چه گم كرده ايد؟ گفتند: پيمانه شاه را گم كرده ايم- يوسف: 72 و 73»، و نگفت شما پيمانه شاه را دزديده ايد، تنها يوسف را از پدرش دزديده بودند.
پس در داستان إبراهيم از اين آيه سؤال شد كه: «پس با نگاهى به ستارگان در نگريست. و آنگاه گفت: همانا من بيزارم- صافات: 88 و 89» فرمود: إبراهيم مريض نبود، و دروغ هم نگفت، تنها مرادش اين بود كه بيمار دين هستم، يعنى: جستجوگرم.
پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
بازدیدها: 87