دعای روز بیست و هفتم ماه رمضان به همراه شرح دعا آیت الله مجتهدی و جواد محدثی
دعاهای روزها؛ از ابن عباس روایت کرده اند که پیامبر صلی الله علیه و آله برای هر روز، دعایی ذکر فرموده اند ؛ روز بیست و هفتم
اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي فِيهِ فَضْلَ لَيْلَةِ الْقَدْرِ وَ صَيِّرْ أُمُورِي فِيهِ مِنَ الْعُسْرِ إِلَى الْيُسْرِ
اى خدا در اين روز فضيلت ليلة القدر را نصيب من گردان و تمام امور و كارهاى مشكل مرا آسان گردان
وَ اقْبَلْ مَعَاذِيرِي وَ حُطَّ عَنِّيَ الذَّنْبَ وَ الْوِزْرَ يَا رَءُوفاً بِعِبَادِهِ الصَّالِحِينَ
و عذرهايم بپذير و وزر و گناهم محو و نابود ساز اى رءوف و مهربان در حق صالحان.
شرح دعای روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان| آیت الله مجتهدی رحمة الله علیه
اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ فَضْلَ لَیْلَةِ الْقَدْرِ وَ صَیِّرْ أُمُورِی فِیهِ مِنَ الْعُسْرِ إِلَی الْیُسْرِ وَ اقْبَلْ مَعَاذِیرِی وَ حُطَّ عَنِّیَ الذَّنْبَ وَ الْوِزْرَ یَا رَئُوفاً بِعِبَادِهِ الصَّالِحِین [1] اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ فَضْلَ لَیْلَةِ الْقَدْرِ؛
ای خدا در این روز فضیلت و برتری لیلة القدر را نصیب من گردان
بعض اهل تحقیق با استناد به این دعا احتمال می دهند که شب بیست و هفتم شب قدر باشد؛ درباره شب قدر اختلاف است در روایات؛ به طوری که تشیع بین سه شب نوزدهم، بیست و یکم و بیست و سوم، شب بیست و سوم را مهمتر از دو شب دیگر می دانند و احتمال قوی می دهند که شب قدر، شب بیست و سوم باشد[2] لذاست که در شب نوزدهم و بیست و یکم یک غسل مستحبی دارد و شب بیست و سوم دو غسل مستحبی دارد، یکی در اول شب و دیگری در آخر شب، همچنین در شب بیست و سوم سوره های روم و عنکبوت و حم دخان خوانده می شود در حالی که این اعمال را در شب های دیگر شاهد نیستیم البته احتمال شب قدر بودن نیمه شعبان هم داده شده است[3]، ولی اهل سنت عقیده به بیست و هفتم دارند و آن را لیلة القدر می دانند.
لذاست که در زمان شب قدر اختلاف می باشد.
نقل شده است که بعضی از اولیاء الهی، تمام طول سال را احیاء داشتند به امید اینکه شب قدر را درک کنند!
ای خواجه چه جویی ز شب قدر نشانیهر شب شب قدر است اگر قدر بدانی [4]
خدایا فضیلت شب قدر را نصیب من کن شب قدر، شب عجیبی هست چرا که « تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فیها » در این شب ملائکه از آسمان فرود می آیند « بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ » [5] تا تقدیر و سرنوشت ما را معین کنند. ملائکه محل فرود می خواهند و باید فرودگاه دل ما آماده باشد؛ دل های ما پر از محبت دنیا و زن و فرزند شده است و جایی برای نزول ملائکه الهی باقی نگذاشته است و خوشا بحال آن دلهایی که فرودگاه فرشتگان و ملائکه مقرب الهی هستند که اگر ملائکه بیایند، دلها را نورانی می کنند. بعضی ها شیطان در دلهاشون خانه دارد دعا کنید که شب های ماه رمضان این شیاطین ازد لشون بروند و فقط خدا در دلها باقی بماند که ملائکه وقتی میایند، وارد شوند.
وَ صَیِّرْ أُمُورِی فِیهِ مِنَ الْعُسْرِ إِلَی الْیُسْرِ؛ خدایا امورات مرا از سختی به آسانی مبدل کن
الان غالب مردم گرفتار انواع سختی ها و مشکلات هستند، گرفتار همسایه بد، عروس بد، داماد بد، فرزند ناصالح و … می باشند، لذا از خدا می خواهیم که این سختی ها را به آسانی تبدیل کند و گرفتاری ما را اصلاح کند.
وَ اقْبَلْ مَعَاذِیرِی؛ خدایا عذر من را بپذیر
همه ما باید بخاطر گناهان مان به درگاه الهی عذر تقصیر آوریم و بگوئیم خدایا غلط کردم و بدانیم که خدا که سر چشمه مهربانی و رحمت است ما را در آغوش لطف خودش قرار خواهد داد.
بنده همان به که ز تقصیر خویشعذر به درگاه خدای آوردور نه سزاور خداوندیشکس نتواند که بجای آورد [6]
وَ حُطَّ عَنِّیَ الذَّنْبَ وَ الْوِزْرَ؛ خدایا گناهانم را محو کن و در نامه عملم اثری از گناهانم باقی نگذار
یَا رَءُوفاً بِعِبَادِهِ الصَّالِحِین؛ ای خدایی که به بندگان صالحت مهربانی
خداوند متعال خیلی مهربان است حتی افرادی بودند که خیلی بدی کرده بودند و همین که به در خانه خداوند تضرع کردند و گفتند خدایا غلط کردم خداوند از ایشان دستگیری کرد و عاقبت به خیر شدند، کسانی بودند که عمرشان به گناه و معصیت و مشروب خواری گذشته بود و فقط دهه محرم لباس سیاه به تن می کردند و به ناگاه نور لطف الهی در قلب ایشان تابیده بود و دگرگون شده بودند و تمام گناهان گذشته را ترک کرده بودند، خدا سریع الرضاست، و عذر تو را زود قبول می کند.
پی نوشت:
[1] – بحارالأنوار ج : 95 ص : 64
[2] – در هدیة الزائر ذکر شده از که شب بیست و سوم از دو شب قدر سابق افضل است و از احادیث بسیار مستفاد می شود که شب قدر همین و در چند روایت است که: از معصوم سؤال کردند که معین فرمائید که شب قدر کدام یک از این دو شب است – منظور بیست و یکم و بیست و سوم است- تعیین نکردند و فرمودند ما أیسر لیلتین فیما تطلب یا آنکه فرمودند ما علیک أن تفعل خیرا فی لیلتین و نحو ذلک) که به متن حدیث تبرکا و تیمنا اشاره می شود:
أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْجَوْهَرِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ الثُّمَالِیِّ قَالَ کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ لَهُ أَبُو بَصِیرٍ جُعِلْتُ فِدَاکَ اللَّیْلَةُ الَّتِی یُرْجَی فِیهَا مَا یُرْجَی فَقَالَ فِی إِحْدَی وَ عِشْرِینَ أَوْ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِینَ قَالَ فَإِنْ لَمْ أَقْوَ عَلَی کِلْتَیْهِمَا فَقَالَ مَا أَیْسَرَ لَیْلَتَیْنِ فِیمَا تَطْلُب الخ…« کافی ج : 4 ص : 156»
[3] – از مضمون روایات بر می آید که شب نیمه شعبان بعد از شب قدر با فضیلت ترین شب هاست ؛ رجوع شود به «وسائل الشیعة ج : 8 ص 106»
… عَمْرِو بْنِ أَبِی الْمِقْدَامِ عَنْ أَبِی یَحْیَی عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ ع قَالَ سُئِلَ الْبَاقِرُ ع عَنْ فَضْلِ لَیْلَةِ النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ فَقَالَ هِیَ أَفْضَلُ لَیْلَةٍ بَعْدَ لَیْلَةِ الْقَدْرِ فِیهَا یَمْنَحُ اللَّهُ تَعَالَی الْعِبَادَ فَضْلَهُ وَ یَغْفِرُ لَهُمْ بِمَنِّهِ فَاجْتَهِدُوا فِی الْقُرْبَةِ إِلَی اللَّهِ فِیهَا فَإِنَّهَا لَیْلَةٌ آلَی اللَّهُ عَلَی نَفْسِهِ أَنْ لَا یَرُدَّ سَائِلًا لَهُ فِیهَا مَا لَمْ یَسْأَلْ مَعْصِیَةً وَ إِنَّهَا اللَّیْلَةُ الَّتِی جَعَلَهَا اللَّهُ لَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ بِإِزَاءِ مَا جَعَلَ لَیْلَةَ الْقَدْرِ لِنَبِیِّنَا ص …..ادامه حدیث
اجْتَهِدُوا فِی الدُّعَاءِ وَ الثَّنَاءِ عَلَی اللَّه
[4] – نور الدین عبد الرحمن جامی (ره) ؛ غزلیات؛ غزل 425
[5] – سوره مبارکه قدر آیه 4 ؛ ترجمه: فرشتگان و«روح» در آن شب به اذن پروردگارشان برای(تقدیر) هر کاری نازل می شوند
[6] – گلستان ؛ سعدی شیرازی (ره)
شرح دعای روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان| جواد محدثی
أَللّـهُمَّ ارْزُقْنى فيهِ فَضْلَ لَيْلَةِ الْقَدْرِ وَ صَيِّرْ اُمُورى فيهِ مِنَ الْعُسْرِ اِلَى وَ اقْبَلْ مَعاذيرى وَ حُطَّ عَنّىِ الذَّنْبَ وَ الْوِزْرَ يـا رَؤُفـاً بِعِـبادِهِ الصّـالِحـينَ.
فرازهای این دعا عبارت است از:
در كمين لحظه هاى نورانى
گذار از «مشكلات» به «آسانيها»
«قبول عذر و ريزش گناه»
در كمين لحظه هاى نورانى
سعدى گفته است:
«شبها اگر همه «قدر» بودى، شبِ قدر، بى قدر بودى.»[1]
پس، برقى مى جهد، خورشيدى مى تابد، چهره افقِ دلها و انديشه ها، روشن مى شود، و جلوه الهى، يك لحظه، بر «زمان» مى تابد.
بايد آن «لحظه نورانى» را درك كرد. لحظه اى كه داراى فضيلت بسيار است. شبى كه از هزار ماه برتر است، «ليلة القدر»ى كه در اثر انتباه، هشيارى، بصيرت، خودآگاهى، زمان آگاهى و…بسيار سرنوشت ساز است و سرنوشت و مقدّرات مردم، در شب قدر، معيّن و معلوم مى گردد.
مگر اقبال، چندبار به در خانه انسان مى آيد؟
مگر در سال، چند شب قدر و سرنوشت آفرين داريم؟!
مگر چه قدر فرصت طلايى و استثنايى فراهم مى شود كه خدا تصميم مى گيرد كه رحمت عام و كرم گسترده خود را شامل حال بندگان كند؟!
شبى كه فرشتگان، فوج فوج، از آسمان فرود مى آيند، و حامل رحمت الهى و بركات آسمانى و خيرات فراوان و فيض هاى سرشارند، شبى كه قلب ماه رمضان است.[2]
حيف است كه ماه رمضان بگذرد، و بى بهره بمانى و در ماه رمضان، از فيض شب قدر، محروم باشى.
حيف اگر در شب قدر، «قدر» خود نشناسى…
شب قدر، مشعلى است فراراه. طوفانهايى هم مى وزد.
اين چراغ افروخته در رهگذر باد، اگر مورد غفلت قرار گيرد، برقش خاموش مى شود و آن «لحظه نورانى» كه در كمينش بودى، گم مى شود و باز در ظلمت هاى «گناه» و «خودپرستى» و «روزمرّگى» و «غفلت» و «نفس امّاره» و… ـ ظُلُماتٌ بَعضُها فَوقَ بَعضٍ .
امّا اگر چشم بصيرت دل را به روى آن نورانيت «ليله القدر» گشوده باشى، شبت، روشن تر از روز خواهد شد و لحظه هاى ساكتت، گوياى هزاران نجواى عاشقانه…
فقط «تنبّه» لازم است و بيدار دلى و هشيارى!
به قول خواجه عبداللّه انصارى: ـ در مقالات ـ
«تجلّى حق، ناگاه آيد، امّا…بر دل آگاه آيد.»
به فرموده پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:
«شَهرُ رَمَضان سَيِّدُ الشُّهُورِ وَلَيلَةُ القَدرِ سَيِّدَةُ اللَّيالى.»[3]
ماه رمضان سرور ماههاست و شب قدر، سرور شب ها.
هركه آيين سرورى و سالارى و قرب خدا جويد نبايد غافلانه عمر بگذراند.
براى درك فضيلت ليلة القدر، بصيرت و هشيارى و مراقبت لازم است، تا به فضلهاى اين ايّام و ليالى دست يافت. توفيق براى «توبه»، خود يكى از بزرگترين فضيلتهاى اين ماه مقدّس است.
گذار از «مشكلات» به «آسانيها»
اين خواسته دوّم ماست:
رسيدن از «عُسر»، به «يُسر»، از «شدّت» به «فرج»، از «مشكلات» به «آسانيها».
و اين كار خداست كه پس از تحمّل سختيها، مؤمن را به راحت و آسايش برساند، و پس از گذراندن ايام «محنت»، به روزگار «نعمت» برساند، و در دل «شدايد»، برايش فرجى بيافريند. و جريان كلّى سير و صيرورت و «شدن» مسلمان و كارهايش را، رو به آسانى و نجات قرار دهد.
و…البتّه كه قدر «يسر» را، سختى كشيده مى داند.
و…«قدرعافيت، كسى داند كه به مصيبتى گرفتار آيد».
و قدر سلامتى را كسى مى شناسد كه مدّتى رنج بيمارى و انزواى بيمارستان و درد و تب و غم و اندوه را به جان خريده باشد.
فَإنَّ مَعَ العُسرِ يُسراً، اِنَّ مَعَ العُسرِ يُسراً…»[4]
آرى…هرجا كه گنج هست، رنج هست، و آنجا كه درّ شاهوار است، نهنگ مردمخوار است…
«قبول عذر و ريزش گناه»
گناه، بار سنگينى است به دوش گنهكار.
«وِزر»، همان بار سنگين گناه است.
«ذنب»، دنباله ها و پيامدهاى اعمال سوء و عواقب معصيت است.
آنچه بال پروازمان را مى شكند و پاى حركتمان را باز مى دارد و توان عروج و صعود را از ما مى گيرد، اين بارهاى سنگين است.
آنكه زير اين بار مانده، توفيق عمل صالح كمتر مى يابد.
آنكه گنهكار است، احساس سنگينى و درماندگى مى كند.
معصيتكار، پاى خود را به «زمين» بسته مى بيند.
يك زنجيرى است، يك زندانى و گرفتار است…
تا توبه نكند، سبكبال نمى شود.
تا عذرخواهى نكند، دلش آرام و سبك نمى شود.
تا به خطا اعتراف نكند، وجدانش آسوده نمى گردد.
تا وزرها و گناهانش بخشوده نشود، قلبش به «اطمينان» نمى رسد.
«نفس مطمئنه» از آن كسى است كه رضاى خدا را جلب كرده باشد.
پس چه بايد كرد؟ چه بايد گفت؟ چه بايد خواست؟
در دعاى امروز مى گوييم:
پروردگار!… عذرها و پوزش هاى مرا بپذير، و گناهانم و بارهاى سنگين و بال گردنم را فرو ريز، آنگونه كه برگهاى زرد پاييزى از درخت ريخته، سبكبال مى شود،
آنچنانكه شاخه ها و شاخكهاى يك نهال و درخت، زده مى شود، تا بهتر رشد كند،
مثل باغى و باغچه اى كه علف هرزه هاى آن را وجين كنند،
توبه ما و توبه پذيرى خدا اينگونه است.
زمينه رشد را زياد مى كند و عوامل مانع رشد و حركت و پويايى را مى زدايد و گِل و لاى ها را از چهره جان مى شويد.
طهارت توبه، اينگونه پاك مى كند.
خدا مهربان است و به بندگانش، رأفت و لطف دارد. دوست دارد كه به درگاهش روى آورده و از او حاجت بخواهند، مى خواهد به هر بهانه اى، گناهان عباد صالح خويش را، از نامه اعمال بزدايد.
خدا پاك است و پاكى بندگان را طالب است.
خواجه عبداللّه گويد:
«الهى…اگر مجرمم، مسلمانم. اگر گنهكارم، پشيمانم.
اگر عقابم خواهى، مطيع فرمانم و اگر رحمت فرمايى، مستحقّ آنم.
«الهى…اگر تو مرا به «جرم» من بگيرى، من تو را به «كَرَم» تو بگيرم.
كرم تو، از جرم من بيش است.
الهى…فرمودى كريمم، اميد ما بر آن تمام است. و چون گفتى رحيمم، نوميدى بر ما حرام.
«الهى…اگر توبه به بى گناهى است، پس در اين جهان، «تائب» كيست؟!
و اگر به پشيمانى است، پس در جهان، «عاصى» كيست؟!…»
پی نوشت:
[1] ـ گلستان، باب هشتم.
[2] ـ امام صادق عليه السلام: قلبُ شهرِ رمضانَ ليلةُ القدر شهراللّه ، ص 404.
[3] ـ شهراللّه ، ص 35.
[4] ـ انشراح، آيه 4 و 5.
منبع: سيناي نياز؛ جواد محدثي
دعاهای هر روز ماه مبارک رمضان
پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان
بازدیدها: 1022