دعای روز ششم ماه رمضان به همراه شرح دعا آیت الله مجتهدی و جواد محدثی

دعای روز ششم ماه رمضان به همراه شرح دعا آیت الله مجتهدی و جواد محدثی

خانه / پیشنهاد ویژه / دعای روز ششم ماه رمضان به همراه شرح دعا آیت الله مجتهدی و جواد محدثی

دعاهای روزها؛ از ابن عباس روایت کرده اند که پیامبر صلی الله علیه و آله برای هر روز، دعایی ذکر فرموده اند ؛ روز ششم بدین شرح است …

دعای روز ششم ماه رمضان به همراه شرح دعا آیت الله مجتهدی و جواد محدثی

دعاهای روزها؛ از ابن عباس روایت کرده اند که پیامبر صلی الله علیه و آله برای هر روز، دعایی ذکر فرموده اند ؛ روز ششم

اللَّهُمَّ لاَ تَخْذُلْنِي فِيهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِيَتِكَ وَ لاَ تَضْرِبْنِي بِسِيَاطِ نَقِمَتِكَ‏

 اى خدا مرا در اين روز بواسطه ارتكاب عصيانت خوار مساز و به ضرب تازيانه قهرت كيفر مكن

وَ زَحْزِحْنِي فِيهِ مِنْ مُوجِبَاتِ سَخَطِكَ بِمَنِّكَ وَ أَيَادِيكَ يَا مُنْتَهَى رَغْبَةِ الرَّاغِبِينَ‏

و از موجبات خشم و غضبت دور گردان به حق احسان و نعمتهاى تو به خلق اى منتهاى آرزوى مشتاقان.

شرح دعای روز ششم ماه مبارک رمضان| آیت الله مجتهدی رحمة الله علیه

اللَّهُمَّ لاَ تَخْذُلْنِی فِیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِکَ وَ لاَ تَضْرِبْنِی بِسِیَاطِ نَقِمَتِکَ وَ زَحْزِحْنِی فِیهِ مِنْ مُوجِبَاتِ سَخَطِکَ بِمَنِّکَ وَ أَیَادِیکَ یَا مُنْتَهَی رَغْبَةِ الرَّاغِبِین (1) اللَّهُمَّ لاَ تَخْذُلْنِی فِیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِکَ؛ 

خدایا من را بخاطر تعرض به گناهان خوار نکن

تفاوت گناه و تقوا

گناه انسان را خوار و ذلیل می کند؛ اما تقوا  انسان را عزیز می کند، هرچند تحصیلات عالیه داشته باشی؛ مال و مکنت آنچنانه داشته باشی، ولی اگر گناهکار باشی خوار و ذلیلی خوار هستی؛ اما اگر بندگی کنی خدا محبتت را به دل دیگران می اندازد .

تقوی محبت می آورد:

« إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا » (2)

مردم شیخ محمد حسین زاهد را دوست داشتند؛ چرا؟ چون اهل تقوی بود.

وقتی به قبرستان ابن بابویه می روید، حتما به زیارت سه قبر بروید؛ شیخ صدوق؛ شیخ محمد زاهد؛ شیخ رجب علی خیاط؛ شیخ محمد حسین زاهد زندگی ساده ای داشت خیلی ها  با اینکه ایشان را ندیده اند ولی محبت او را در دل دارند و این ها همه بخاطر تقوی است.

نمونه دیگر از صالحین:

مرحوم شیخ محمد تقی بافقی؛ ایشان وقتی کسی ایشان نگاه می کرد به یاد خدا می افتاد؛ روزی خدمت ایشان بودیم و توصیه ای کرد؛ آن هم چه توصیه ای.

ایشان فرمود: «رفقا؛ بیایید از امروز باور کنیم که یک خدایی داریم » و در این هنگام همه منقلب شدیم اگر انسان باور کند که خدایی دارد دیگر گناه نمی کند.

وَ لاَ تَضْرِبْنِی بِسِیَاطِ نَقِمَتِکَ

خدایا مرا با تازیانه عذابت مزن؛ این سیل ها و زلزله هایی که گاهی اتفاق می افتند، این ها تازیانه های عذاب اند؛

جمله ذرات زمین و آسمان

لشکر حقند گاه امتحان (3)

این سیل و زلزله ها … لشکر خدا هستند؛ چرا می گوئید؛ قهر طبیعت؟! کسی که توجه داشته باشد می فهمد که این امور عذاب است، این ها عذاب است و بدانیم که آسمان و زمین لشکر حق اند. حشرات و حیوانات هم  لشکر خدا هستند اینکه می بینید ملخ ها به جایی هجوم می برند و.. این ها به امر خدا حمله کرده اند و لشکر یان خداوند هستند.

چند سال پیش قرار بود در تهران هم عذاب بیاید؛ ولی امام حسین (علیه السلام) شفاعت کردند و عذاب رفع شد! و این به برکت بیرق ها و عزاداری هایی بود که مردم برای امام حسین (علیه السلام) بر پا می کنند.

این را هم بدانیم که ایران بهترین کشور در جهان است ؛ مملکتی که رهبر آن شیعه باشد ؛ رییس جمهور آن شیعه باشد؛ رییس مجلس آن شیعه باشد ؛ و تمامی سران آن  شیعه باشند فقط ایران است. و این ها بخاطر دعای پیامبر است ؛ هنگامی که پیامبر برای امیر المومنین از مردم بیعت می گرفتند فرمودند: « اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ » (4) خدایا هر که علی را یاری می کند یاری کن و هر که او را خوار می دارد خوار و ذلیلش کن.

کسانی که علی را بیست و پنج سال خانه نشین کردند، الان خوار هستند؛ در حالی که رهبر انقلاب آیت الله خامنه ای به عنوان رهبر شیعه باعث افتخار شیعه است؛ انسان وقتی به ایشان نگاه می کند مسرور می شود باید به وجود ایشان افتخار کنید. لذا قدر ایران را بدانید ؛ قدر رهبر را بدانید؛ قدر مراجع بزرگوار تقلید را بدانید.

وَ زَحْزِحْنِی فِیهِ مِنْ مُوجِبَاتِ سَخَطِکَ

خدایا از موجبات سخط و خشمت مرا دور بدار ؛ در روایت وارد شده است که بعضی گناهان خدا را به غضب می آورد، آنگاه خدا قسم می خورد که به عزت و جلال خودم هرگز تو را نمی بخشم !! با اینکه خدا ارحم الراحمین است (5)

خدا از من طلبه انتظار ندارد که به زن مردم نگاه کنم ؛ اینجا خدا به غضب می آید؛ خدا هفتاد گناه جاهل را می بخشد و هنوز یک گناه عالم را نبخشیده است و کار برای اهل علم سخت تر است « یُغْفَرُ لِلْجَاهِلِ سَبْعُونَ ذَنْباً قَبْلَ أَنْ یُغْفَرَ لِلْعَالِمِ ذَنْبٌ وَاحِدٌ » (6)

بِمَنِّکَ وَ أَیَادِیکَ

خدایا مرا از موجبات سخط و قهرت دور کن به حق احسان و نعمت هایی که به من داده ای

یَا مُنْتَهَی رَغْبَةِ الرَّاغِبِین

ای خدایی که منتهای رغبت مشتاقان هستی این دعا های من را مستجاب کن.

عواقب ترک امر به معروف و نهی از منکر

خداوند تبارک و تعالی به شعیب پیامبر( ع) فرمود: می خواهم  صد هزار نفر از قوم تو را عذاب کنم ؛ چهل هزار از بدان ؛ شصت هزار از خوبان؟!!

حضرت سوال کردند: چرا و علت آن چیست ؟ چرا خوبان هم باید عذاب شوند؟!خطاب رسید: برای اینکه خوبان نهی از منکر نمی کردند؛ از گناه بدان ناراحت نبودند (7)

اینکه می گویند خشک و تر با هم می سوزند غلط است، چوب تر که نمی سوزد؛ اگر می سوزد بخاطر این است که آن چوب تر هم در اثر رفت و آمد با بدان به مرور  خشک شده است  لذا عذاب، او را هم می گیرد.

تویی که نماز خوان هستی نباید به مجالس عروسی گناه بروی؛ چرا رفته ای؟! حتی اگر در مجلس فاتحه؛ مداح غنا می خواند باید از مجلس خارج شد.

پی نوشت:

1- إقبال الأعمال ص 130

اللهم لا تخذلنی فیه [فی هذا الیوم ] بتعرض معصیتک [معاصیک ] و لا تضربنی [فیه ] بسیاط [و أعذنی فیه من سیاط] نقمتک و مهاویک و زحزحنی [و ازجرنی ] فیه من [عن ] موجبات سخطک بمنک و أیادیک یا منتهی رغبة الراغبین [برحمتک یا أرحم الراحمین ]

2- سوره مبارکه مریم؛ آیه  96

إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا

ترجمه : کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند، به زودی [خدای ] رحمان برای آنان محبتی [در دلها] قرار می دهد.

3- مثنوی معنوی؛ جلال الدین محمد بلخی

4-  بحارالأنوار ج : 21 ص : 387

5- از این قبیل روایات فراوان است که برای نمونه به یک نمونه اشاره می شود:

خدا تعالی فرموده بعزت و جلالم سوگند و بمقام والایم که در تو]بهشت[ وارد نشود: دائم الخمر، و نه اصرار دار بر ربا، و نه سخن چین و نه دیوث که غیرت ندارد و در خانه اش انجمن هرزگی بر پا شود، و نه آنکه نزد سلطان از مردم بد گوید تا آنها را نابود سازد، و نه گورکن کفن دارد و نه آنکه ختار است یعنی بر پیمان خود نپاید « منبع: آداب و سنن-ترجمه جلد شانزدهم بحار الانوار، ص: 227»

6- کافی ج : 1 ص : 47

عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْمِنْقَرِیِّ عَنْ حَفْصِ بْنِ غِیَاثٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ یَا حَفْصُ یُغْفَرُ لِلْجَاهِلِ سَبْعُونَ ذَنْباً قَبْلَ أَنْ یُغْفَرَ لِلْعَالِمِ ذَنْبٌ وَاحِدٌ

7- الحیاة با ترجمه احمد آرام، ج 1، ص: 414

الامام الباقر «ع»: أوحی اللَّه الی شعیب النّبی «ع»: إنّی معذّب من قومک مائة ألف، اربعین ألفا من شرارهم و ستّین ألفا من خیارهم. فقال: یا ربّ! هؤلاء الأشرار، فما بال الاخیار! فأوحی اللَّه عزّ و جلّ الیه: «داهنوا أهل المعاصی و لم یغضبوا لغضبی».

امام باقر «ع»: خدا به شعیب پیغمبر «ع» وحی کرد که «صد هزار تن از قوم تو را عذاب خواهم کرد، چهل هزار از بدان، و شصت هزار از نیکان». شعیب گفت: پروردگارا! اشرار درست، اخیار چرا؟ خدای بزرگ به او وحی کرد: «چون با اهل معاصی سازگاری کردند و برای خشم من خشم نگرفتند».

شرح دعای روز ششم ماه مبارک رمضان| جواد محدثی

أَللّـهُمَّ لا تَخْذُلْنى فيهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِيَتِكَ و َلاتَضْـرِبْنى بِسِـياطِ نَقِـمَـتِكَ و َزَحْزِحْنى فيهِ مِنْ مُوجِباتِ سَخَطِكَ بِمَنِّكَ و َأَياديكَ يا مُنْتَهى رَغْبَةِ الرّاغِبينَ.

فرازهای این دعا عبارت است از:

ذلّتِ گناه

انتقام الهى

دورى از موجبات خشم خدا

ذلّتِ گناه

دلهاى ما كه تيره شد از زنگ معصيت

يا رب به نور معرفت خود صفا ببخش

دور، ار زكاروان حقيقت فتاده ايم

ما را به رهروان طريق وفا ببخش

آلوده از نخست نبوديم، كامديم

ما را به حسن سابقه، روز جزا ببخش

معصيت خدا، ذلّت آور است، همچنانكه طاعتش، عزّت آور…

گناه و نافرمانى، پيروى از دل و هوا و هوس است و آنكه درپى هوسرانى افتد و هواپرستى كند، بناچار به هر درى خواهد زد، دست به هر كارى خواهد زد، تا خواسته «دل» را برآورد، هرچند با دورى از «خدا» و با ستم به «مردم» باشد،

گرچه با ناديده گرفتن «حقّ» ديگران شود.

گرچه به تسليم در برابر هر ناكسى و خضوع در مقابل هر آلوده دامنى، به دست آيد.

امّا اطاعت از خدا، فخر و عزّت انسان است.

اميرالمؤمنين عليه السلام مى فرمايد:

«خدايا!… عزّت برايم همين بس كه بنده «تو» باشم،

و فخر و مباهات، برايم همين كافى است كه «تو» ربّ من باشى».

گناه، انسانيت انسان را مى شكند، ارزش وجودى او را درهم مى ريزد، فطرت پاك و نورانى او را مى آلايد، گنهكار را پيش خالق و خلق، سرافكنده مى كند، انسان را در زير ضربات تازيانه وجدان، عذاب مى كند، ذلّت دنيا و نكبت آخرت را

فراهم مى آورد، انسان را بنده شيطان و مطيع نفس و غلام هوس مى كند.

آيا اينها در ذلّت آورى گناه، بس نيست؟

اگر وجدان كسى نمرده و فطرتش آلوده نشده باشد، از گناه، احساس «شرم» مى كند. خود را پيش خدا، سرشكسته و پيش بندگان، رسوا مى بيند و چه كيفرى سخت تر و دردناكتر از اين؟!

انتقام الهى

درماندگى است، اهل گنه بودن،

شرمندگى است، شيوه عصيانى…

آرى… اى خداى منتقم! گرفتار گناه بودن، خذلان و خوارى مى آورد، و معصيت كار بودن، ما را گرفتار تازيانه انتقامت مى كند.

ولى… تو ارحم الراحمين و مهربان ترينى، تو خدايى، تو خالقى، تو بى نيازى، تو اى پروردگار، به عقوبتمان محتاج نيستى، امّا، ما به لطف و احسان تو نيازمند و محتاجيم، ما را به خاطر گناهانمان خوار مگردان و با ضربه هاى انتقامت، ما را عقوبت مكن.

«الهى… اگر ما را بردار كنى، رواست، مهجور مكن.

و اگر به دوزخ فرستى، سزاست، از خود دور مكن.

الهى… ضرورت به هيچ درگاهم نيست

از پيش خطر، و از پس، راهم نيست

دستم گير، كه جز فضل تو پناهم نيست».[1]

دورى از موجبات خشم خدا

خواسته ايم كه خداوند، لطف كند و از آنچه موجب نارضايى و خشم اوست، دورمان كند، بازمان دارد، جلوگيرمان شود، توفيق ترك معصيتمان دهد.

مگر جز اينست كه ترك فرمان، موجب «سخط» است و «عصيان»، عامل طرد؟ پس رعايت اين نكات، از خشم خدا دورمان مى كند.

واى… كه چه بى دردند گنهكاران! آنانكه فرصت عمر، به رايگان از كف مى دهند، آنانكه خيانت پيشه و دزدند، باطل پرست و حق گريزند، گرانفروش و محتكرند، ستمگر و مردم آزارند، رباخوار و رشوه گيرند، فاسد و مفسدند، دغلباز و رياكارند، مردم فريب و حيله گرند، با «حق» درمى افتند، با زبان، با دست، با پول، با موقعيّت…

باطل را يارى مى كنند، با كمك، با تأييد، با امكانات، با سكوت…

به فرمان خدا بى اعتنا و به آيات قرآن بى توجّهند و به دعوت انبيا، پشت پا مى زنند.

اينها… و اينها، موجبات سخط الهى است.

جوانمرد باشيم و از اينها كناره گيرى كنيم، آزاد باشيم و قيد طاعت حق را برگردن بيفكنيم. انسان باشيم و ارزش را در «آدميّت» بدانيم.

خداوند مى فرمايد:

«آيا آن كس كه درپى «رضوان» و خشنودى خداست، همانند كسى است كه به «سخط» و خشم الهى باز گردد؟…(هرگز)، مأواى چنين انسانى جهنم است، و بد جايگاه و سرنوشتى است».[2]

امّا بايد لطف خدا دستگيرمان شود. اگر خدا توفيق دهد، اگر يارى و مدد نمايد، اگر ما را مشمول «منّت» و «نعمت» خويش سازد، شايد بتوانيم از چاه ويل «نفس» به درآييم و به عروجگاه تقوا و مقام «رضا» برسيم.

و اين از خداوند، دور نيست.

چرا كه او، آخرين اميد و آخرين پناه و منتهاى خواسته علاقه مندان و راغبين است.

پی نوشت:

[1] ـ خواجه عبداللّه انصارى، مناجات نامه.

[2] ـ آل عمران، آيه 162.

منبع: سيناي نياز؛ جواد محدثي

دعاهای هر روز ماه مبارک رمضان

دعای روز اول دعای روز هفتم دعای روز سیزدهم دعای روز نوزدهم دعای روز بیست و پنجم
دعای روز دوم دعای روز هشتم دعای روز چهاردهم دعای روز بیستم دعای روز بیست و ششم
دعای روز سوم دعای روز نهم دعای روز پانزدهم دعای روز بیست و یکم دعای روز بیست و هفتم
دعای روز چهارم دعای روز دهم دعای روز شانزدهم دعای روز بیست و دوم دعای روز بیست و هشتم
دعای روز پنجم دعای روز یازدهم دعای روز هفدهم دعای روز بیست و سوم دعای روز بیست و نهم
دعای روز ششم دعای روز دوازدهم دعای روز هجدهم دعای روز بیست و چهارم دعای روز سی ام

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *