زینب کبری (سلام الله علیها) نه تنها با مردم کوفه سخن گفت و آنان را بر کار زشتی که مرتکب شده بودند ملامت و عتاب کرد، بلکه در دارالاماره ابن زیاد نیز چنان نیرومندانه ایستاد و سخن پرخاشگرانه گفت و آن پلید را که سرمست پیروزی بود، حقیر و کوچک شمرد که توان سخن گفتن را از او گرفت.
ابن زیاد برای اینکه زینب کبری (سلام الله علیها) را کوچک بشمارد، رو به آن حضرت کرده و گفت: خدای را شکر، که شما را رسوا نمود و مردان شما را کشت و وحی و اخبارتان را دروغ گردانید.
حضرت زینب (سلام الله علیها)، بی آنکه هیبت مجلس در روح بلندش کوچکترین تأثیری گذارد، با نگاهی تحقیرآمیز، در پاسخ فرمود:
«الْحَمْدُ لِلهِ الَّذِي أَكْرَمَنَا بِنَبِيِّهِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه وآله وَ طَهَّرَنَا مِنَ الرِّجْسِ تَطْهِيراً وَ إِنَّمَا يَفْتَضِحُ الْفَاسِقُ وَ يَكْذِبُ الْفَاجِرُ وَ هُوَ غَيْرُنَا وَ الْحَمْدُ لِلهِ»؛ حمد و سپاس خدا را که ما را به وسیله پیامبرش گرامی داشت و از هر پلیدی و آلودگی پاک و مبرا ساخت، و همانا شخص تبهکار است که رسوا می شود و بدکار است که دروغ می گوید، و ما چنین نیستیم.
عبیدالله در حالی که از خشم، رگهای گردنش پر از خون شده بود، با تمسخر گفت: چگونه دیدی کار خدا را درباره برادرت و خاندانت؟
زینب (سلام الله علیها) با همان بی اعتنایی فرمود:
«كَتَبَ اللهُ عَلَيْهِمُ الْقَتْلَ فَبَرَزُوا إِلَى مَضَاجِعِهِمْ وَ سَيَجْمَعُ اللهُ بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُمْ فَتُحَاجُّونَ إِلَيْهِ وَ تَخْتَصِمُونَ عِنْدَهُ». آنان گروهی بودند که خداوند کشته شدن را بر آنها نوشته بود و از این رو به قتلگاه خویش شتافتند و زود است که خداوند تو و آنها را در یک جا جمع کند و در پیشگاه او محاکمه شوید.(1)
پی نوشت: 1. وقعة الطف، ابو مخنف، ص 262؛ ارشاد، شیخ مفید، ج2، ص: 116.
منبع: 200 داستان از فضایل، مصایب و کرامات حضرت زینب (سلام الله علیها)، نویسنده: عباس عزیزی
بازدیدها: 130