سخنرانی مکتوب| حجت الاسلام احمد پناهیان در بیست و دومین همایش پیروان عترت هیات رزمندگان اسلام

خانه / پیروان عترت / اخبار پیروان عترت / سخنرانی مکتوب| حجت الاسلام احمد پناهیان در بیست و دومین همایش پیروان عترت هیات رزمندگان اسلام

اولین بحثی که می خواهم خدمت شما عرض کنم این است که ما با تشکیل هیات یک “ما” تشکیل می دهیم، یک گروه اعضای یک حرکت، حالا این عضویت، عضویتی شبیه به عضویت حزب یا عضویتی شبیه عضویت یک سازمان و یک ارگان نظامی یا اداری نیست، ولی در عین حال حواسمان باید باشد که داریم یک ماهیتی را اینجا ایجاد می کنیم

«بسم الله الرحمن الرحیم»

هیات «من» را به «ما» تبدیل می کند

شما وقتی در مفهوم خانواده دقت کنید می بینید در خانواده یکی دو نفر یا چند نفر از افراد کنار هم دیگر صرفا قرار نمی گیرند، برای اینکه پیوندها و نسبت های خاصی بر قرار می شود که بسیار جاودانه و موثر قرار می گیرد، فرزند، مادر، برادر و خواهر و دیگر نسبت هایی که در بین اعضای خانواده شکل می گیرد به حدی که هر کسی را دیگر می خواهند صدا بزنند با اسم خانوادگی او، او را صدا می زنند؛ هر کسی یک اسم شخصی دارد و یک اسم خانوادگی. من می خواهم بگویم بعد از خانواده پیوند های اجتماعی دیگری است که می تواند با همین استحکام از نوع خودش شکل بگیرد، یکی از آن پیوندها، پیوندها و مناسبت های بین اعضای یک هیات است.

 اولین بحثی که می خواهم خدمت شما عرض کنم این است که ما با تشکیل هیات یک “ما” تشکیل می دهیم، یک گروه اعضای یک حرکت، حالا این عضویت، عضویتی شبیه به عضویت حزب یا عضویتی شبیه عضویت یک سازمان و یک ارگان نظامی یا اداری نیست، ولی در عین حال حواسمان باید باشد که داریم یک ماهیتی را اینجا ایجاد می کنیم، به حدی که ما باید بتوانیم از هم دیگر سوال کنیم که خب شما عوض کدام هیات هستی؟! شما با کدام گروه از مومنین مراوده دارید، ارتباط دارید، نشست و برخواست دارید، اگر گفت نه من عضو هیات خاصی نیستم باید از او بپرسیم که خب پس چطور می شود اطلاعات دینی خودتان را افزایش دهید؟! عواطف اجتماعی خودتان را تقویت کنید و مصادیقی برای رفاقت ها پیدا کنید، نمی شود که آدم عضو یک مجموعه ای حداقل به نام هیات نباشد! یا البته آدم می تواند به جای هیات اگر مساجد بتوانند این پیوندها را تشکیل دهند، آدم عضو چنین مجموعه هایی بشود؛ خب وقتی که هیات تشکیل شد شما باید حواستان باشد که این افرادی که می آیند شرکت می کنند در هیات، فضای ارتباطیشان، فضای ذهنیشان فرق بکند با کسانی که می روند یک امام زاده زیارت می کنند و می آیند؛ حتی با کسانی که می روند نماز جمعه را شرکت می کنند و بر می گردند؛ حتی با کسانی که می روند نماز جماعت را شرکت می کنند و بر می گردند، کسانی که آمدند جزء هیات شدند باید توجه کنند و مدیران هیات باید توجه داشته باشند که در دیگران این حس را ایجاد کنند که ما الان یک “ما” شدیم، یک گروه شدیم، یک حرکت گروهی می خواهیم انجام دهیم، اگر کسی خواست بپرسد که چرا شما اینطوری حرف می زنید؟! چرا ما باید حتما “ما” بشویم؟! تک تک ما آمدیم در هیات داریم یک سخنرانی، یک عزاداری، یک توسلی را استفاده می کنیم می رویم خانه مان؛ هر کدام از ما به تنهایی بهره می بریم و باز می گردیم، چرا شما اصرار دارید که ما حتما “ما” بشویم؟! آیه 200 سوره ی آل عمران که آخرین آیه است را برای او بخوانید؛ اگر کسی سوال کرد که چه ضرورتی دارد ما هیات را محلی برای پیوندهای اجتماعی خاص بین مومنین قلمداد کنیم؟ شما بفرمایید که این آیه ی قرآن به ما دستور داده است: « يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ »، یک وقت خداوند متعال دستور می دهند که ای مومنین صبر پیشه کنید، مقاومت کنید، خب اینجا هر کسی از مومنین می شنود می رود رفتار خوب صابرانه و مقاومت آمیز خودش را انجام می دهد ولی یک وقت دیگری بعد از « اصْبِرُواْ » می فرماید « وَصَابِرُواْ » این یعنی چه؟ یعنی با هم صبر کنید، نه اینکه هرکسی ب تنهایی شروع کند به صبر کردن. هر کی به تنهایی صبر کند مثل این است که طنابی را دست هر کسی داده باشند بگویند ما این طناب را بکش ولی در بازی طناب بازی دیدید دیگر، هم افزایی صورت می گیرد، همه یک طناب را دارند می کشند، وقتی جمعی دارند یک طرف طناب را می کشند، معلوم نمی شود واقعا که کدام یک از این ها بیشتر دارد انرژی خرج می کند، کدامشان کمتر دارد انرژی خرج می کند ولی برآیند کلی زوری که همه دارند در اینجا می زنند، این می شود که در آن بازی احیانا برنده بشوند، بعد آن گروهی هم که بازنده می شوند ممکن است حتی چند نفر در آن گروه باشند که خیلی بیشتر تلاش بکنند از کل افراد این طرف، ولی برآیند کلی آن گروه این می شود که خب یک عده ای حتما خوب انرژی صرف نمی کردند و بازنده می شوند. « وَرَابِطُواْ » یعنی همین، « وَرَابِطُواْ » عین بازی طناب کشی می ماند، یعنی هم افزایی کنید، نیروهایتان را روی هم دیگر بریزید، لازمه ی این کار چه چیزی است؟! لازمه ی این کار این است که افراد باهم دیگر ارتباط داشته باشند، سلام علیک کنند، خب البته در خانم ها خیلی شاید راحت تر هم باشد این دل جویی ها، این احوال پرسی ها، اینگونه پیگیری ها ولی باید احوال پرسی ها و اینها تداوم داشته باشد، نه اینکه من در هیات با یک کسی آشنا شدم، یک برخورد خوبی با او داشته باشم و بعدش بروم سراغ کار خودم، نه، این آشنایی باید ادامه پیدا کند.

مدیر یک هیات باید دارای روابط اجتماعی گرم و گسترده باشد

بعضی از مسئولین هیات ها هستند که صد سال هم از دوران مسئولیت هیاتشان بگذرد پنج شش رفیق بیشتر پیدا نمی کنند، در آقایان که اینطوری است، حالا من در خانم ها را نمی دانم ولی بعضی ها هستند در آقایان که مسئول هیات که می شوند، چند ماه که نگذشته یک دفعه می بینید که صدتا رفیق پیدا کرده است، به همه ارتباط می گیرد، اصلا دیگر همه را می شناسد. یک روایتی برای شما بخوانم، روایت خیلی مهمی است و به آدم راه را نشان می دهد، امام صادق(علیه السلام) می فرمایند: مثل این گاو هایی که در چراگاه صبح تا شب در کنار هم دیگر هستند و چرا می کنند ولی باهم هیچ ارتباطی برقرار نمی کنند نباشید ، ببینید حضرت تشبیه می کند به حیوانات، کسانی را که با هم دیگر ارتباط ندارند.

آن آیه ی قرآنی را که خواندم ترجمه کنم، می فرماید: «أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ» ای کسانی که ایمان آوردید صبر کنید، بعد می فرماید «صَابِرُواْ» با هم صبر کنید( خب باهم صبر کنید یعنی چه؟ یک وقت ما به یک نفر می گوییم آقا برای اهل بیت(علیهم السلام) عزاداری کن، به یاد اهل بیت(علیهم السلام) باش، برای اهل بیت(علیهم السلام) خدمتی انجام بده، یک وقتی می گوییم که باهم عزاداری کنید، باهم اشک بریزید، باهم توسل پیدا کنید؛ در اینجا می فرماید باهم صبر کنید، و بعد می فرماید «وَرَابِطُواْ» هم افزایی کنید، یعنی نیروهای خودتان را روی هم بگذارید، انرژی های خودتان را روی هم بگذارید، آن وقت خدا خیلی برکات خاصی برای یک همچنین جمعی عنایت خواهد کرد.

پس ما دو گونه هیات داریم: 1- یک هیاتی که فقط مراسم است 2- یک هیاتی که مراسم بهانه است برای برقراری پیوندهای اجتماعی. آن وقت کسانی که مسئول هیات هستند باید قدرتمندتر باشند؛ حالا ممکن است یک مسئول هیاتی مدیریت پشتیبانی اش خیلی خوب باشد در ارتباط گرفتن و در روابط عمومی ضعیف باشد، این فرد باید یکی دو معاون در کنار خودش داشته باشد، این معاونین شروع کنند با دیگران ارتباط گرفتن، نگذارید هیچ کسی از زیر دست شما در برود، ارتباط برقرار کنید و حتی نحوه ی برقراری ارتباط را به کسانی که در هیات حاضر می شوند آموزش بدهید. اینکه فرمود: «وَالَّذينَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَى الكُفّارِ رُحَماءُ بَينَهُم» در آیه قرآن، به زبان های دیگر هم در روایات آمده است، مومنین بینشان مودت ایجاد می شود، فرق مودت با محبت چیست؟ مودت ابراز محبت است، یا محبتی است که ابراز می شود، یک رابطه ی گرم بین آن ها برقرار می شود. «سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا» خدا بین مومنین مودت قرار می دهد. یا در جایی دیگر فرمود: کسانی که با پیامبر گرامی اسلام هستند نسبت به کفار شدید هستند و بین خودشان نسبت به هم دیگر به شدت عاطفه دارند.

«وَالَّذينَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَى الكُفّارِ رُحَماءُ بَينَهُم»، خب این «رُحَماءُ بَينَهُم» باید دیده بشود، نمی شود شما هیات بگیرید، در هیات کمک نکنید به کسی که کمک نیاز دارد، این هیات نیست، این هیات بازی است اما یک هیات جدی و درست و حسابی نیست، آن وقت اگر ما بگوییم که در یک شهری ده هیات وجود دارد، دیگر باید کم کم مطمئن باشیم در این شهر آسیب های اجتماعی کمتر است، فقر و فلاکت و خیلی از گرفتاری هایی که کسی به داد آدم نرسد کمتر است، چون بالاخره افراد با هیات ها مرتبط هستند، یکی از اهداف بسیار مهم هیات ها این است که ما دور هم دیگر جمع بشویم شروع کنیم به یک دیگر محبت کردن، به یک دیگر کمک کردن، شروع کنیم نیازهای عاطفی هم دیگر را برآورده کردن. خیلی از شماها بالاخره گرفتاری های متنوعی دارید، مگر می شود کسی در زندگی اش دچار گرفتاری نباشد! همه گرفتار هستند، منتها گرفتاری های یک کسی مالی است، برای یک کسی بیماری است، برای یک کسی گرفتاری های دیگری است و بالاخره ماها به کمک هم دیگر احتیاج داریم، بچه های ما گاهی از اوقات نیاز به رفیق دارند، دختر ما، پسر ما، یک کسی با او برود، خب این پسر ما یا دختر ما می خواهد برود یک ورزشی تنها است، آدم صدا می زند شما دخترتان بیاید با دختر ما باهم بروند و… خب مطمئن تر است، پیوندها لازم است، اصلا ما نمی توانیم بدون پیوندها زندگی کنیم.

هیات محل پیوندهای اجتماعی

من عرض اساسی که برای هیات ها دارم این است که هیات ها باید محل پیوندهای اجتماعی باشند، پیوندهای بسیار عمیق. بین خودتان صندق قرض الحسنه راه می اندازید؟ یا علی این کار را بکنید، بین خودتان مثلا قرارهایی می گذارید برای کمک کردن به هم دیگر؟ خب این کار را انجام بدهید. بین شماها خانواده های شهدایی هستند، اخیرا شهدای مدافع حرم در همه  ی شهرها بالاخره از عزیزانی هستند که به شهادت می رسند، این ها خانواده هایشان باید به شدت مورد توجه دیگر مومنین قرار بگیرند. مادر یکی از همسران شهدای مدافع حرم ایشان برای من نامه ای نوشته بودند که باید جامعه یک فکری کند برای این همسران جوان، باید این ها باهم دیگر ارتباط داشته باشند، بعضی وقت ها به این ها توهین می شود. من رفتم یک جلسه ای، می گوید که حاج آقا شما برو بگو که شوهر ما برای پول نرفتند، خب این معلوم است که زخم زبان شنیده است؛ خب ما چه کار می کنیم؟! ما باید جبران کنیم، از این طرف جمع شویم سی چهل نفر، یک بار ده نفر، یک روز دیگر ده نفر، سازماندهی کنیم با دست گل بروند در خانه ی این همسر شهید، بروند در خانه ی این خانواده ی شهید. خیلی برنامه ریزی ساده ای است، مردم که آمدند ختم رفتند ولی یک هیات دارد سازماندهی می کند هر روز، تا ده روز، بیست روز، ده نفر ده نفر می روند یک هدایایی می برند؛ خیلی ساده است و واقعا این همسر شهید می بیند که مورد توجه است، تسکین پیدا می کند. رسول گرامی اسلام خانم هایی را که می رفتند عزاداری می کردند، دور همسر شهید را می گرفتند، برای آن ها دعای ویژه می کردند؛ و اینطور مناسبت ها دیگر مناسبت های خاص خود ما است. در روایت فرمود که: اگر کسی برای مظلومیت یکی از شیعیان ما گریه کند، انگار برای مظلومیت خودما اهل بیت گریه کرده است. این دلسوزی ها را ما باید داشته باشیم؛ در موضوعات انقلابی مثل خانواده های شهدا، در موضوعات اجتماعی مثل آسیب های اجتماعی، در موضوعات پرورش استعدادها، تعلیم و تربیت، زندگی بهتر، البته یک اتفاقی که بین خانواده ها معمولا در هیات ها می افتد و خیلی هم خوب است، بسیار ارزشمند است، این است که با همدیگر آشنا می شوند و بالاخره مقدمات ازدواج بچه هایشان فراهم می شود؛ این دیگر سنت رایج است، همین را هم باید تقویت کرد، همین را هم نباید بی اعتنایی کرد. آقا پس فردا ممکن است هیات محل مراجعه ی آسیب دیدگان اجتماعی باشد، عیبی ندارد چه اشکالی دارد. آقا پس فردا ممکن است هیات محل مراجعه ی کسانی که می خواهند ازدواج کنند قرار بگیرد، خب چه اشکالی دارد، این که خیلی خوب است، آمده هیات، دخترش را هم شوهر می دهد، آمده هیات برای پسرش هم یک همسری پیدا می کند، اصلا باید به این ها میدان داد، این ها زندگی است که ما باید با همدیگر داشته باشیم. اهل بیت (علیهم السلام) در میانه ی خیمه ی حیات اجتماعی ما مومنین ایستادند و ما را دور خودشان جمع کردند و این ارتباط های بین ما را برقرار کردند.

یک شعار خیلی مهم را خدمت شما عرض کنم، ما بنا نیست در هیات فقط ارتباط با اهل بیت(علیهم السلام) پیدا کنیم، این تصور خیلی غلطی است، لازمه ی ارتباط با اهل بیت(علیهم السلام) برقرار کردن، ارتباط با همدیگر برقرار کردن هم است. ما می آییم هیات هم ارتباط با اهل بیت(علیهم السلام) برقرار کنیم و هم زیر سایه ی این ارتباط با هم دیگر هم ارتباط برقرار کنیم، کسی بگوید من حوصله اش را ندارم این از نظر معنوی درجه اش  پایین است، این یک سلیقه نیست. مگر این چیزها به حوصله است! این چیزها وظیفه است؛ مثلا آدم نمازش را می تواند بگوید من حوصله ندارم بخوانم؟!!.

در ارتباط با اهل بیت(علیهم السلام) شما می بینید یک عواطفی در ما می جوشد و ما را به اهل بیت(علیهم السلام) متوجه می کند؛ بله امام حسین (علیه السلام) و حضرت زینب(سلام الله علیها) و دیگر امامان معصوم ما؛ حضرت زهرا(سلام الله علیها) این ها یک جاذبه ای دارند که ما را به سمت خودشان می کشند؛ ممکن است روابط ما با یک دیگر انقدر جاذبه نداشته باشد ولی مگر ما فقط دنبال چیزهای پر جاذبه مگر باید برویم! این علامت معنویت یک انسان است که این پیوندها را برقرار می کند، در مسائل سیاسی اجتماعی هم این پیوندها می تواند خودش را نشان دهد، گفتگو کنیم، دلسوزی کنیم. شما حتما کلمه ی نصیحت را شنیده اید، نصیحت به فارسی یعنی پند و اندرز ولی به عربی اصلا معنای پند و اندرز ندارد؛ نصیحت به عربی یعنی دلسوزی؛ دلسوزی کند برای او یک کاری انجام دهد، حالا ممکن است یک دفعه هم پند و اندرز دهد ولی وقتی که شما دلسوزی کنی برای او وام جور کنی این یک طور نصیحت است، دلسوزی کنی یک ذهنیت اشتباهی دارد برطرف کنی، دلسوزی کنی برای او یک شغلی درست کنی، به این ها می گویند نصیحت؛ امیرالمومنین علی (علیه السلام) در روایت می فرماید: نصیحت غریزه ی مومن است، غریزه نه وظیفه، یعنی مومن به صورت غریزی منصح می شود، اصلا نمی تواند دلسوزی نکند برای کسی، مدام برای این و آن شروع می کند به دلسوزی کردن، یعنی کسی اگر این غریزه ی نصیحت و دلسوزی را نداشت باید گفت که این فرد خب ضعف ایمان دارد.

رشد اجتماعی هیاتی ها باید بیشتر از دیگر اعضای جامعه باشد

کسانی که می آیند هیات نوعا یک ارتباط با اهل بیت(علیهم السلام) دارند که می آیند، این ارتباط درست است که باید تقویت بشود ولی بلا فاصله بعد از آن باید ارتباط اجتماعی آن ها شروع بشود تقویت شدن، ارتباط هایی که شروع می کنند در این ارتباط ها منصحانه با دیگران برخورد کردن؛ اصلا رشد اجتماعی هیاتی ها باید بیشتر از رشد اجتماعی همه ی افراد در جامعه باشد. اینکه آدم ها در لاک خودشان باشند، به کسی کاری نداشته باشند، برای کسی دل نسوزانند این همان فرهنگ غربی است، فرهنگ آپارتمان نشینی که اصلا از همسایه ی خودش خبر ندارد، فرهنگ بی تفاوتی که در فرهنگ غرب نسبت به افراد ایجاد شده است. خب انسان ابتدا در خانواده این پیوندها را می گیرد که چگونه باشد، بعد بلا فاصله بعد از خانواده می آید در محیط های بزرگتر مثل مسجد، مثل هیات، به تقویت این پیوندها می پردازد.

دو کارکرد مهم هیات ها

کارکرد دیگری که در همین جهت، یعنی یکی از مصادیق این پیوندهای اجتماعی می تواند بشود، بحث خانواده است.  واقعا موضوعی به نام خانواده در جامعه مان موضوع بسیار پر اهمیتی است، روز به روز هم اهمیت آن دارد بیشتر می شود با توجه به اینکه آمار طلاق دارد افزایش پیدا می کند، حالا آن جاهایی که آمار طلاق افزایش پیدا نمی کند، آمار بی حجابی ها در جامعه دارد افزایش پیدا می کند، آمار آسیب های مختلف فرهنگی و فکری دارد افزایش پیدا می کند، ریشه ی همه ی این ها خانواده است. اگر پدر و مادر نقششان را خوب بازی کنند، تقریبا محال است که دختر غیر محجبه رفتار کند. من خواهش می کنم که شما این را از ذهن خودتان در بیاورید بیرون که فکر کنید بی حجابی نتیجه ی بی ایمانی و بی دینی است، واقعا اینطور نیست، بی حجاب ها را متهم به بی دینی و بی ایمانی نکنید؛ این یک روحیه است که افراد پیدا می کنند، ناشی از قرار گرفتن در موقعیت های نابجا است، اصل آن موقعیت ها در خانواده است، باید پیوندهای خانوادگی درست باشد؛ اهل بیت(علیهم السلام)در این مورد سفارش های بسیار روشنی دادند ولی ماها غفلت داریم، باید این غفلت هایمان را بر طرف کنیم؛ از هر هیاتی باید پرسید که شما برای تقویت بنیان خانواده، برای بهبود و تعالی نهاد خانواده چه برنامه ای دارید، قبلا تا هیات ها راه می افتادند یک صندق قرض الحسنه راه می انداختند، ظاهرا خانواده ها آن زمان خود به خود خوب کار می کردند، حالا باید هیات ها، خصوصا هیات هایی که بانوان محترم در آن هیات هستند یک کانون بزنند که این کانون به مسئله ی خانواده بپردازند. قبل از اینکه من در این رابطه توضیحات بیشتری را بدهم که نمی خواهیم الان بگوییم که آنچه که باید در کانون خانواده رخ بدهد و آنچه که باید انتقال پیدا کند دقیقا چه چیزی است، ما نمی خواهیم در این مورد بحث کنیم، شما کانون خانواده را بزنید، چند نفر که توانایی دارند در موضوع خانواده تخصص پیدا کنند را آموزش ویژه بدهید، بعد وقت بگذارید؛ چطوری ممکن است در هیات یک مسئله ی احکام بگویند، یکی دو روایت مربوط به خانواده بخوانید، اصلا مجری برنامه ی هیات باید بگوید خب یک روایت در مورد خانواده بخوانم؛ این باید رواج پیدا کند، چون در این زمینه ها ما فقر اطلاعاتی بسیار بالایی داریم.

 قبل از اینکه بیشتر در این مورد صحبت کنم یک مشکلی را خدمت شما عرض کنم، در ارتباط با موضوع خانواده ما یک معضلی داریم به نام تلویزیون؛ تلویزیون فیلم ها و سریال هایی که پخش می کند، خب می خواهد اسلامی باشد دیگر، یعنی خانم ها راحت نیستند در تلویزیون، نمی شود هم که باشند، بعد خانم ها مثلا حجاب دارند، متین باید رفتار کنند، حالا زن و شوهر در فیلم هستند ولی زن و شوهر باید متین رفتار کنند انگار در خیابان دارند باهم دیگر صحبت می کنند، ولی خب فیلم است دیگر، می رود در خانه دارد نشان می دهد که این زن و شوهر در مورد یک موضوعی چطور باهم صحبت می کنند، این آقا آمد در خانه، ان خانم در آشپزخانه است؛ این خانم از بیرون آمد خانه، خب این ها باید چه رفتاری داشته باشند؟! تلویزیون نمی تواند نشان دهد، در روایت آمده است که وقتی مرد آمد خانه زن چه وظایفی دارد، تلویزیون هیچ وقت نمی تواند این را نشان بدهد، و دخترهای ما و خود شماها، بسیاری از شما الگوی خانواده را کم و بیش از تلویزیون می گیرید، اگر دخترهای ما، اگر اعضای خانواده بخواهند الگوی خانواده را از تلویزیون بگیرند که فاجعه است، چون تلویزیون نمی تواند قربان صدقه رفتن زن و شوهر را نشان بدهد، بعد همه ی اعضای خانواده پای فیلم نشستند می گویند خب رفتار درست همین است دیگر، صرفا باهم محترمانه برخورد می کنند.

بررسی هایی نشان می دهد که روابط خانوادگی در ایران رو به سردی دارد می رود، تقصیر تلویزیون است، تلویزیون هم تقصیری ندارد، می گوید خب من نمی توانم بهتر از این نشان بدهم. واقعا یک زن چطور باید قربون صدقه ی شوهرش برود؛ اصلا این ها دیگر نابود شده است، حتی یک مرد چطور باید به زنش ابراز محبت کند. چند درصد از مردهای مذهبی ما بلد هستند ابراز محبت کردن به زن را! بعد یک پدر چطور باید به دخترش ابراز محبت کند؛ خب ما نمی توانیم این ها را در تلویزیون نشان دهیم.

هریک بوسه ای که پدر برای بچه هایش دارد یک درجه در بهشت به او می دهند. هر مردی یک از خانم های محرم خودش را خوشحال کند، خدا روز قیامت قلب او را خوشحال خواهد کرد، خب آدم دوست دارد دقیقه ای یک دفعه دخترش را خوشحال کند، خانمش را خوشحال کند، خواهرش را خوشحال کند، مادرش را خوشحال کندو…، خب این ها را باید به همه ی جامعه بگویید.

در روایت دارد که میوه آوردن در خانه بیشتر اول به دخترت تحویل بده، اول دخترت را مورد محبت قرار بده، بعدا پسرت را مورد محبت قرار بده، دختر باید بفهمد این را. فرق تربیت پسر با تربیت دختر فرق برنج در شالی زار و گندم دیمی در بیابان است، پسر مثل گندم و جو می ماند که کشت دیمی دارد و حالا یک بارونی به آن بخورد ولی دیدید شالیزارها را که همینطور تا ساقه ی برنج باید آب پر شود، دختر در این محبت باید رشد کند، خصوصا از جانب پدر. من مطمئن هستم که بسیاری از شما مادران محترم این مهارت را بلد نیستید که من پدر را چطور وادار کنم به محبت کردن به دخترش، خب این را شما باید یاد بدهید به خانم های دیگر. این ها را تلویزیون نمی تواند پخش کند، تلویزیون، سینمای ما روابط خانوادگی را نمی توانند درستش را پخش کنند؛ گاهی غلطش را ممکن است پخش کنند ولی درستِ درستش را هیچ وقت نمی توانند پخش کنند. همه خانم ها در تلویزیون مثل کارمندهای اداره هستند، خب چاره ای هم نیست، نمی شود کاری کرد. خب پس این خانواده های محترم، اخلاق خانواده را کجا باید یاد بگیرند؟! حتی بد نیست شما مجالستان مجالس زنانه است، چند نفر بازیگر، تئاتر بازی کنند، یک نفر نقش زن را بازی کند و یک نفر نقش مرد را، بعد رفتارهایی که یک خانم باید انجام بدهد را به نمایش بگذارید، هیات است، دخترهای هیات می بینند، خانم های هیات می بینند، همه یاد می گیرند، یک داستان کوتاه ساخته می شود، خدا شاهده هیچ جای دیگر این آموزش ها را نمی دهند، هیچ جای دیگر این ها را توضیح نمی دهند. بنده که می روم پشت میکروفون حرف می زنم، نصف حرف ها را بیشتر نمی توانم بزنم، بعضی از حرف ها را خانم ها باید برای خانم ها بگویند، آقایان برای آقایان بگویند، خیلی فرق می کند.

شما در هیاتتان یکی از کارهایی که باید انجام بدهید کار کردن در موضوع خانواده است، آقایان باید به خانم ها محبت کنند، این اولویت است، خانم ها باید به آقایان تواضع کنند این اولویت است. خب الان خانم ها چطور باید به آقایان تواضع کنند؟! راه هایش را یاد بدهیم به هم دیگر. آقایان بلد نیستند محبت کنند، چه کار کنیم آقایان محبت کنند؟! این ها را هم خانم ها باید راه بی اندازند؛ خانم ها می توانند آقایان را به راه بیاورند؛ موجب بشوند که رفتار غلطش ترک بشود.

من بعد هر هیاتی باید بگوید من در ارتباط با خانواده چه فعالیت هایی انجام دادم. مثلا این یک اقدام: مجری من هر برنامه ای برگزار می شود یکی دو سه حدیث و نکته در رابطه با خانواده اعلام می کند و بعد برنامه ی بعدی را اعلام می کند. یک گروه مشاورین خانواده درست کردیم این ها افراد تحصیل کرده هستند، این ها را کمک کردیم که بروند تحصیلات دینیشان را تکمیل کنند بتوانند مشاوره های خوب بدهند و این ها کمک می کنند به خانواده ها؛ خب باریکلا یک کانون مشاوره درست کردید و خانواده ها را کمک می کنید. یک گروه تئاتر درست کردیم، این گروه تئاتر نمایش های خانوادگی درست می کند که خانم ها باید ببینند و در خانم ها هم اجرا می شود، فیلم برداری هم نمی شود که برود بیرون که بشود یک حرف های اختصاصی هم زد، خب این هم از این بخش. حتی مثلا شما ممکن است چهار پنج نفر از آقایان خوب پیدا کنید بالاخره همسران شما هستند، آشنایان و بستگان همسران شما هستند و از این ها یک وقتی بگیرید، پنج نفر باشند هر کدام هفته ای نیم ساعت وقت بگذارند، کلی وقت می شود، بعد خانم هایی که آقایانشان رفتارشان درست نیست، به یک بهانه ای بفرستند مشاوره و این گروه مشاورین آقا به این آقایان مشورت بدهند که شما چرا به خانمت نمی گویی من دوست دارم، شما چرا رفتارت اینطوری است! شما چرا خانمت را پیش بچه هایت تحقیر می کنی! و… . این ها را به آقایان بگویند.

هر دختری که اهل این بود که خود نمایی کند، مطمئن باشید که یکی از دلایل عمده آن ممکن است مشکلاتی باشد که در خانه دارد، آن مشکلات را حل کنید؛ انقدر نگویید ایمانت کجا رفته است، تقوایت کجا رفته است، نه آقا به ایمان و تقوا این ها زیاد بستگی ندارد؛ وقتی که پایه های شخصیتی منهدم شد، عواطف خانوادگی از بین رفت، دیگر حالا هی فرد ایمان داشته باشد؛ شما دیدید بعضی وقت ها این هایی که کم حجاب و یا بد حجاب هستند موقع ابراز ارادت به اهل بیت(علیهم السلام) چه اشکی می ریزند، چه ابراز ارادتی می کنند؛ خب والا نمی شود آدم بگوید این ها ابراز ارادتشان به حضرت زهرا(سلام الله علیها) کمتر از ما است؛ نمی شود گفت که آن ها خائنین به خون شهدا هستند، واقعا نمی شود گفت. بعضی وقت ها ما مبالغه می کنیم در این مورد. مشکلاتی داشتند که آن مشکلات موجب این وضعیت شده است، ما بیاییم آن مشکلات را بر طرف کنیم، لااقل اجازه ندهیم این مشکلات برای کسانی دیگر ایجاد بشود.

دو پیشنهاد مشخص داشتم:

 1- هیات محل پیوندهای عمیق عاطفی و اجتماعی است و مسئولین هیات ها خودشان و یا افراد اطرافشان باید مامور باشند پیوندهایی را در بین افراد ایجاد کنند شبیه افراد یک گروه و این پیوندها زمینه هر نوع دلسوزی، زمینه ی تعاون برای خدمات مختلف باید باشد. هیات نباید صرفا مراسم باشد، هیات باید در کنار اینکه مراسم هم برگزار می کند به فعالیت های دیگر هم بپردازد.

2- یکی از این فعالیت ها این بود که ما باید در هیات های خودمان کانون خانواده داشته باشیم یا فعالیت های ویژه ای را تعریف کنیم برای موضوع خانواده و به موضوع خانواده رسیدگی کنیم، مشورت های لازم را به افراد مختلف بدهیم، آموزش های مختلف را بدهیم به ویژه اینکه شما یک فرصت استثنایی دارید، آن فرصت استثنایی چیست؟ محیط زنانه دارید که می توانید یک حرف هایی را بزنید که آقا بالای منبر نمی تواند بزند به صورت عموم برای زن ها و مردها؛ شما خودتان حتما باید یک متخصصین را تربیت کنید، این ها بعضی از حرف ها را در جمع خانم ها بزنند، بعضی از حرف ها را هم در مشاوره ی خصوصی به خانم ها بزنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *