شعر ستاره‏اى بدرخشيد ز آسمان عفاف به مناسبت ولادت حضرت زهرا

شعر ستاره‏اى بدرخشید ز آسمان عفاف به مناسبت ولادت حضرت زهرا

خانه / ویژه نامه / ویژه نامه های اهل بیت / ویژه نامه ولادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) / اشعار ولادت حضرت زهرا (س) / شعر ستاره‏اى بدرخشید ز آسمان عفاف به مناسبت ولادت حضرت زهرا

شعر ستاره‏اى بدرخشید ز آسمان عفاف به مناسبت ولادت حضرت زهرا

به مناسبت سالروز ولادت ام ابیها حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و روز مادر ، پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام اشعاری از شعرای آیینی کشور در رثای این بانوی بزرگوار  برای عاشقان آستان اهل بیت علیهم السلام و شما مخاطبین سایت هیات  منتشر کرده استت که در ادامه شعر ستاره‏اى بدرخشید ز آسمان عفاف  را از شاعر گرانقدر اهلاشعا بیت علیهم السلام جناب آقای غلامرضا قدسی در اختیار شما مخاطبین گرامی قرار می گیرد.

شعر ستاره‏اى بدرخشید ز آسمان عفاف
شعر ستاره‏اى بدرخشید ز آسمان عفاف

مهى ز چرخ نبوّت چو مهر، جلوه نمود

که پیش طلعت او مهر و ماه برد سجود

ستاره‏اى بدرخشید ز آسمان عفاف

که شد ز نور رخش خیره چشم چرخ کبود

چو بیست روز گذشت از جمادى الثّانى‏

بزد قدم ز عدم فاطمه علیه السلام به ملک وجود

به روز عید سعید ولادت زهرا علیه السلام

ز لطف، حق درِ رحمت به روى خلق گشود

دمید صبح سعادت ز مشرق عصمت

‏  نمود جلوه چو زهرا علیه السلام به طالع مسعود

نمود زهره لب خود به خیر مقدم باز

 نواخت مشترى از شوق، چنگ و بربط ورود

به رقص آمده ناهید زین شعف به سپهر

  به کف گرفته زحل تیغ بهر دفع حسود

فلک نموده نثار رهش کواکب را

 مَلَک نموده به مجمر عبیر و عنبر و عود

بباغ خُلد شده حوریان همه مسرور

 چنانکه اهل زمین جمله خرّم و خشنود

براى تهنیت از عرش فوج فوج مَلَک‏

گهى کنند نزول و گهى کنند صعود

زهى شرف که بود دخت احمد مرسل‏

زهى جلال که شد مظهر خداى ودود

محیط عصمت و عفّت شفیعه‏ى محشر

سپهر رفعت و شوکت حبیبه‏ى معبود

اشارتى ز صفایش صفاى خُلد برین‏

 کنایتى ز قیامش قیامت موعود

اگر اراده کند ز امر ایزد یکتا

به یک اشاره نماید دوصد جهان موجود

ز دخترى به جهان این همه صفات نکو

 کسى ندیده جز از دُخت احمد محمود

بود کلام خدا از کلام او ظاهر

بود صفات خدا از صفات او مشهود

غرض ز خلقت اشیاست ذات او منظور

جهان چو قلزم و او هست گوهر مقصود

تمام چشم شفاعت به سوى او دارند

خلیل و نوح و کلیم و مسیح و آدم و هود

هواى جنّت و کوثر کجا به سر دارد

 جبین به خاک رهش هر که از دل و جان سود

محبّ او بود ایمن چو نوح از توفان

خلیل او بود آسوده ز آتش نمرود

به رُتبه‏اش بود این بس که خواجه «لولاک»

هماره «امّ ابیها» به شأن او فرمود

به ذات او نبرد پى کسى که از غفلت

اسیر دام هوا هست و پاى بند قیود

کسى که شد مُتمسّک به ذیل مرحمتش‏

بدون شبهه که از خوف روز حشر آسود

چگونه مدحتش آرم که همچو ذات احد

زده است خیمه برون ذاتش از جهات و حدود

ز بحر طبع گهربار «قدسى طوسى»

به مدح و منقبت و وصفش این چکامه سرود

بازدیدها: 0

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *