شعر ویژه شهادت امام حسن علیه السلام
از شرار زهر کین چون منقلب شد مجتبی علیه السلام
پاره پاره جگر او ریخت در طشت طلا
آه و افسوس از حسن علیه السلام و ز غربت آن بی قرین
در وطن بُد بی کس و بی یاور و بی اقربا
خورد بسی خون جگر زان مردمان تیره دل
عاقبت شد جگرش صد پاره از جور و جفا
رفت با قلب پریشان پیش جد و باب و مام
شد مدینه در عزایش در غم و ماتم سرا
از غم مرگش شکست پشت حسین علیه السلام قلب نبی صلی الله علیه و آله و سلم
فاطمه سلام الله علیها در شیون و زاری علی علیه السلام اندر نوا
شد یتیم عبدالله و قاسم پسرهایش الیم
جعفر و عباس و عون و فضل و عثمان در عزا
آل هاشم جملگی اندر عزا به شکسته دل
وا حسن علیه السلام گویان شدند جمع در سرای مجتبی علیه السلام
مسلم و عبدالله و جعفر به گردن دست غم
زینب و کلثوم سلام الله علیها را هر لحظه بانگ وا اخا
آل هاشم نعش پاکش را به تابوت روی دوش
زان سرا بیرون نمودند بانگ شیون شد بپا
تا سپارند آن گل پژمرده را بر باغبان
پیکر پاکش به بردند نزد قبر مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم
صبر عباس علیه السلام دلاور شد تمام از آن ستم
در حضور شاه مظلومان به گفتا ای اخا
ده اجازه تا که یک لحظه برآرم تیغ خود
شهر یثرب را تهی سازم از این ناپاکها
با فرمود حسین علیه السلام از صبر وصیت این بود
مصبحت باشد برادر چاره ائی نبود به ما
شاعر: حسین ایوبی
پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
بازدیدها: 170