وداعی میان زیارت و آتش؛ تاسوعایی که نام مصطفی صدرزاده را ماندگار کرد
ده سال از آن تاسوعا میگذرد که زیارت عاشورا و آتش، لحظات وداع مصطفی صدرزاده را رقم زد؛ جوانی که مسیر علم و جهاد را یکی دید و نامش در حافظه مقاومت به عنوان نماد ایمان و عمل، جاودانه شد.
کودکی و شور مذهبی مصطفی صدرزاده
مصطفی صدرزاده در ۱۹ شهریور ۱۳۶۵ در شهرستان شوشتر استان خوزستان به دنیا آمد. خانواده او در ۱۱ سالگی به مازندران و دو سال بعد به شهریار نقل مکان کردند. از همان کودکی، انرژی و شور مذهبی او چشمگیر بود. مادرش بارها از شیطنتهای بیوقفه او سخن گفته و علاقه او به امور مذهبی آشکار بود.
یک سال پس از اینکه در سه سالگی برای زنجیرزنی به دسته عزاداری نرفتند. مصطفی تمام پساندازش را برای خرید طبل، سنج، زنجیر و پرچم صرف کرد و بچههای محله را جمع کرد تا دسته عزاداری برپا کند.
نوجوانی و فعالیتهای فرهنگی
مصطفی نوجوانی خود را وقف مسجد، بسیج و فعالیتهای فرهنگی و تربیتی کرد. او از حدود ۱۳–۱۴ سالگی به پایگاه بسیج محله کهنز شهریار پیوست. و با همت خود و دوستانش، مسجد محله را ساخت.
علاقه او به تربیت نوجوانان و برگزاری اردوهای تربیتی ادامه داشت و جلسات اخلاق و فعالیتهای فرهنگی جزو دغدغههای همیشگیاش بود. رهبر معظم انقلاب در ستایش این جوان فداکار فرمودند:
“از یک روستا یک جوان فداکار و نورانی مثل مصطفی صدرزاده برمیخیزد… هزاران نفر مانند او در سراسر کشور داریم که امیدبخش هستند.”
تحصیل علوم دینی و دانشگاه
مصطفی ابتدا در حوزه علمیه موسی بن جعفر تهران تحصیل کرد و سپس به نجف و مشهد رفت. اما در نهایت مسیر حوزه را رها کرد و در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز رشته ادیان و عرفان را دنبال نمود. با وجود تغییر مسیر تحصیلی، فعالیتهای فرهنگی و تربیتی او در شهریار ادامه داشت.
تصمیم به حضور در جبهههای سوریه
اخبار تلویزیونی از جنایات تکفیریها، مصطفی را بیقرار کرد. مسیر رسمی اعزام برای او بسته بود، اما او مصمم بود. ابتدا به آشپزخانه حضرت رقیه (س) در سوریه رفت تا به رزمندهها خدمت کند. اما حضور در این بخش برایش کافی نبود و مخفیانه به گردان لواء امام حسین پیوست.
او زبان و لهجه دوستان افغانستانی خود را آموخت تا بهتر با آنها ارتباط برقرار کند. پس از مجروحیت در عملیات و بازگشت به ایران، دوباره فرماندهی گردان فاطمیون را برعهده گرفت. و در عملیاتهای مشترک با ارتش سوریه و حزبالله حضور یافت.
شهادت در تاسوعا
در مرداد ۱۳۹۴، مصطفی برای نهمین بار به سوریه رفت. شب تاسوعا، عملیات بزرگ القراصی آغاز شد. او نیروها را جمع کرد تا زیارت عاشورا بخوانند. و حین پیشروی به خانههای دشمن، هدف تیر دشمن قرار گرفت. و سرانجام در همان روز تاسوعا به شهادت رسید.
همرزمانش روایت کردهاند که در آن روز مصطفی زیارت عاشورا را از جیبش درآورد. و با صدای رسا برای جمع خواند، امری که در طول حضورشان با او سابقه نداشت.
زندگی خانوادگی و احترام به خانواده
مصطفی فردی با صبر و احترام بود. در زندگی مشترک، اختلافات کوچک نیز با احترام متقابل پشت سر گذاشته میشد. او همیشه خانواده و همسر خود را در تصمیماتش لحاظ میکرد. و پیش از شهادت، حتی برای همسرش گل میخرید. الگوی او در زندگی خانوادگی، امیرالمؤمنین (ع) بود.
میراثی از شجاعت، دیانت و تربیت
مصطفی صدرزاده نه تنها در جبهههای سوریه، بلکه در زندگی روزمره، نمادی از شجاعت، دیانت و تربیت بود. شور و علاقه او به فعالیتهای فرهنگی و تربیتی، تصویر یک زندگی هدفمند و پرشور را نشان میدهد. پیکرش در گلزار شهدای بهشت رضوان شهریار به خاک سپرده شد. و یاد و خاطره او همچنان زنده است.
بازدیدها: 1
پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام هیات رزمندگان اسلام , سایت هیات رزمندگان اسلام , پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام , هیات , سایت هیات , هیئت رزمندگان , هیئت رزمندگان اسلام










