فلسفه درد و رنج در زندگی اولیای الهی
درد و رنج در نگاه توحیدی و فلسفه اسلامی، نه نشانه خشم خداوند بلکه جلوهای از محبت، تربیت و رساندن انسان به کمال است. بسیاری از مردم میپرسند: اگر پیامبران و اولیای الهی محبوبترین بندگان نزد خدا هستند، چرا بیشترین سختیها را در زندگی تحمل کردهاند؟ پاسخ این پرسش را باید در فلسفه آفرینش، نظام عالم ماده و هدف نهایی رشد انسان جستوجو کرد.
هدف از آفرینش و نسبت آن با رنج
در جهانبینی الهی، آفرینش جهان و انسان بر اساس لطف، کرامت و رحمت خداوند است. خداوند جهان را برای نفع و کمال مخلوقات آفرید، نه برای رنج آنان. امام صادق(ع) میفرماید: «جز کرامت خداوند، علت دیگری برای آفرینش جهان نیست.» (کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۲۵۵)
اما چون این جهان، جهان ماده است، تضاد، تزاحم و محدودیت از ویژگیهای طبیعی آن است. در عالم ماده، وجود خیر و شرّ در کنار هم لازمه نظام خلقت است؛ درست مانند نوری که در کنار تاریکی معنا پیدا میکند. بنابراین وجود رنج و مصیبت نه نشانه نقص در خلقت، بلکه لازمه حرکت، رشد و توازن است.
خیر و شرّ؛ دو روی یک حقیقت
آنچه ما «شرّ» مینامیم، در حقیقت بخشی از نظام کلی خیر است. بسیاری از پدیدهها در ذات خود خیرند، اما در شرایط خاص ممکن است برای فردی زیانآور باشند. مثلاً آتش برای گرمکردن مفید است اما برای کسی که بیاحتیاطی کند، خطرناک میشود. بنابراین نیت و اراده الهی در آفرینش، همواره بر خیر استوار است و شرور، جنبه تبعی و نسبی دارند (ابوعلی سینا، الهیات شفاء، ص۱۱۷–۱۱۹).
نقش رنج در تکامل انسان
سختیها و بلاها، عامل تربیت، رشد و بیداری انسان هستند. انسان در برخورد با مشکلات، ظرفیتهای درونی خود را کشف و تقویت میکند. اگر دنیا بدون دشواری بود، روح انسان هرگز به کمال نمیرسید. همانگونه که مولای متقیان علی(ع) در نامهای به عثمان بن حنیف میفرماید:
«زندگی در ناز و نعمت، موجب سستی و ضعف است، اما زیستن در دشواریها انسان را نیرومند و آزاده میسازد.» (نهجالبلاغه، نامه ۴۵)
علامه مطهری نیز در کتاب عدل الهی مینویسد: «شدائد و مصائب، صیقلدهنده روح انساناند. سختیها چون آتش برای فولادند که هرچه بیشتر بر آن دمیده شود، سختتر و بُرّندهتر میگردد.»
شر و زیبایی؛ دو قطب در نظام هستی
وجود زشتیها و شرور در عالم، زمینه درک زیباییها و خیرات است. اگر همه چیز زیبا بود، زیبایی معنایی نداشت. همانطور که وجود معاویه، شکوه علی(ع) را نمایانتر ساخت، وجود ظلم و باطل، ارزش عدالت را آشکار میکند. (مطهری، عدل الهی، ص۱۶۴–۱۶۶)
بلا و امتحان الهی
خداوند برای رشد روح انسان دو مسیر در نظر گرفته است:
-
برنامه تشریعی (عبادات مانند نماز، روزه، جهاد و انفاق)
-
برنامه تکوینی (مصائب و بلاهای طبیعی و اجتماعی)
هر دو مسیر، انسان را به سوی صبر، استقامت و تعالی سوق میدهد. امام باقر(ع) میفرماید:
«خدا بنده مؤمنش را تفقد میکند و برای او بلاها را هدیه میفرستد؛ همانگونه که مردی برای خانوادهاش هدیه میفرستد.» (اصول کافی، ج۲، ص۲۵۵)
و امام صادق(ع) میفرماید:
«هنگامی که خدا بندهای را دوست بدارد، او را در دریای بلاها غوطهور میسازد.» (فرهنگ سخنان امام حسین(ع)، ص۱۴۵)
چرا اولیای خدا بیش از دیگران رنج میبرند؟
در روایات آمده است:
«سختترین بلاها برای پیامبران، سپس برای اوصیای آنان و سپس برای مؤمنانِ برگزیده است.» (اصول کافی، ج۲، باب شدة ابتلاء المؤمن*)
علت آن روشن است: هرچه روح انسان والاست، ظرفیت امتحان او نیز بزرگتر است. خداوند میخواهد اولیایش به بالاترین درجات قرب برسند، و این بدون رنج ممکن نیست. علی(ع) میفرماید:
«پاداش بزرگ، همراه بلای بزرگ است؛ پس هرگاه خدا قومی را دوست بدارد، آنان را به بلا مبتلا میکند.» (غررالحکم، ج۲)
بلای اولیای الهی؛ مایه تربیت و کرامت
امیرالمؤمنین(ع) فلسفه ابتلای اولیای الهی را چنین بیان میکند:
«اگر خداوند خانه محترمش (کعبه) را در میان باغها و نهرها قرار میداد، آزمایش آسان و پاداش نیز اندک بود. اما او بندگانش را با سختیها میآزماید تا غرور را از دلشان بیرون کند و درهای فضل و رحمتش را بر آنان بگشاید.» (نهجالبلاغه، خطبه ۱۹۲)
بنابراین، درد و رنج در زندگی اولیا، راهی برای رسیدن آنان به بالاترین درجات معرفت، خلوص و کرامت است. بلا برای آنان مجازات نیست، بلکه «هدیهای الهی» برای رشد روح است.
رنج؛ شرط الگو بودن
اولیای الهی باید در همه زمینهها الگو و اسوه انسانها باشند؛ از ایمان و تقوا گرفته تا صبر در برابر مصیبت. اگر آنان در رنج و بلا نبودند، چگونه میتوانستند الگوی کسانی باشند که خود درگیر سختیاند؟ صبر امام حسین(ع) در عاشورا، ایمان ایوب(ع) در بیماری، و استقامت پیامبر(ص) در برابر آزارها، بهترین نمونههای تربیت الهی از مسیر بلا هستند.
فلسفه درد و رنج در زندگی اولیای الهی، نه نشانه بیمهری خدا، بلکه تجلی محبت و حکمت اوست. رنج، آینه رشد و تکامل است؛ پلی از خاک به افلاک. در نگاه توحیدی، هیچ دردی بیحکمت نیست و هیچ اشکی بیثمر. همانطور که امام علی(ع) فرمود:
«بلاء برای اولیای خدا مایه کرامت است.»
منابع
-
شیخ طوسی، الاقتصاد الهادی، ص۳۱.
-
مرتضی مطهری، عدل الهی، ص۱۶۴–۱۸۵.
-
کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۲۵۵.
-
ابوعلی سینا، الهیات شفاء، ص۱۱۷–۱۱۹.
-
نهجالبلاغه، نامه ۴۵ و خطبه ۱۹۲.
-
علامه طباطبایی، اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج۵، ص۶۹.
-
مجلسی، بحارالانوار، ج۸۱، ص۱۸۳.
-
غررالحکم و درر الکلم، ج۲.
-
دشتی، محمد، فرهنگ سخنان امام حسین(ع)، ص۱۴۵.
-
تاریخ فلسفه غرب، ترجمه دکتر زریاب خویی، ص۲۴۹–۲۵۰.
بازدیدها: 0
پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام هیات رزمندگان اسلام , سایت هیات رزمندگان اسلام , پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام , هیات , سایت هیات , هیئت رزمندگان , هیئت رزمندگان اسلام










