مبانی قرآنی بیانیۀ گام دوم انقلاب – قسمت نهم – تقویت ایمان
توجه به بایدهای پیش رو
باید بدانیم دشمنان ما برای ما مشکلات جان فرسا ایجاد کرده و خواهند کرد که باید از آن عبور کرد. همانگونه که برای انبیاء از طرف دشمنان این مشکلات پیش می آمد.
و چه بسیار پیامبرانى که همراه آنان خداپرستان بسیارى جنگیدند، پس براى آنچه در راه خدا به آنان رسید، نه سستى کردند و نه ناتوان شدند و تن به ذلّت ندادند و خداوند صابران را دوست دارد.
آری تاریخ انبیا همواره همراه با مبارزه بوده است. باید از آنان درس بگیریم و نباید مشکلات، عامل سستى و ضعف شود، بلکه باید عامل حرکت و تلاش جدیدى گردد. مشکلات و ناملایمات، مردان خدا را وادار به تسلیم نمى کند.آری رزمندگانِ بصیر، نه از درون روحیّه خود را مى بازند «فَمَا وَهَنُواْ» و نه توان رزمی خود را از دست می دهند «وَ مَا ضَعُفُواْ» و نه در اثر ناملایمات تسلیم مى شوند. «وَ مَا اسْتَکَانُواْ»
باید خود را آماده عبور از گردنه ها کنیم. در حدیث می خوانیم کسانی که ما اهل بیت را دوست دارند، خود را برای زندگی ساده و زاهدانه آماده کنند. «مَنْ أَحَبَّنَا أَهْلَ الْبَیْتِ فَلْیَسْتَعِدَّ لِلْفَقْرِ جِلْبَابا»
مرفهان بی درد نمی توانند بازویی برای انقلاب حضرت مهدی باشند و برای آن تمدن بزرگ نقش آفرین باشند.
باید نگاه ها، روحیه ها ، عمل ها، همت ها، هوشیاری ها، ابتکارها، عبرت گیری ها، صداقت ها و صراحت ها و اقتدارها، انقلابی، جهادی، جهانی، در راستای نجات خود، استقلال خود و نجات مظلومین جهان باشد. با این صفات می توان طرح تمدن اسلامی را پایه ریزی کرد. ممکن است در اولین نگاه، به وجود آوردن چنین جامعه ای سخت باشد، ولی قرآن می فرماید: با ایمان همه کار می توان کرد و می فرماید: «وَ لاَ تَهِنُوا وَ لاَ تَحْزَنُوا وَ أَنتُمُ الأَعْلَوْنَ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ» و اگر مؤمن هستید، سستى نکنید و غمگین مباشید که شما برترید.
در جنگ احد، به خاطر عدم اطاعت از فرماندهى، بر قواى اسلام شکست وارد شد، مسلمانان روحیّه خود را از دست دادند، این آیه نازل شد که مبادا با شکست خود را ببازید، بلکه با تقویت ایمان خود را تقویت کنید که در این صورت برترى با شماست. آری در سایه ى ایمان ، مى توان بر همه جهان غالب شد. «أَنتُمُ الأَعْلَوْنَ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ»
گرچه در جهان بینى مادّى، عامل پیروزى سلاح و تجهیزات است، ولى در بینش الهى، عامل پیروزى ایمان است. «إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ»
اگر (در جنگ اُحُد) به شما جراحتى مى رسد، پس قطعاً به گروه کفّار نیز (در جنگ بدر) زخمى همانند آن رسیده است. و ما روزها (ى شکست و پیروزى) را در میان مردم تقسیم مى کنیم تا خداوند (با امتحان) کسانى را که ایمان آورده اند، معلوم کند و از شما گواهانى (بر دیگران) بگیرد و خداوند ستمگران را دوست نمى دارد. (گرچه گاهى به ظاهر پیروز شوند).
این آیه ضمن دلدارى به مسلمانان، واقعیّتى را بیان مى کند، که اگر شما به منظور حقّ و براى هدفى الهى متحمّل ضرر جانى شده اید، دشمنان شما نیز کشته و مجروح داده اند. اگر شما امروز در اُحُد پیروز نشده اید، دشمنان شما نیز دیروز در بدر شکست خورده اند، پس در سختى ها بردبار باشید.
امام صادق علیه السّلام درباره ى این آیه فرمودند: «از روزى که خداوند آدم را آفرید، قدرت و حکومت خدایى و شیطانى در تعارض با یکدیگر بوده اند، امّا دولت کامل الهى با ظهور حضرت قائم علیه السّلام تحقّق مى یابد». (تفسیر عیّاشی)
آیه بعد می فرماید: «وَ لِیُمَحِّصَ اللّهُ الَّذِینَ آمَنُواْ وَ یَمْحَقَ الْکَافِرِینَ» و (فراز ونشیب هاى جنگ براى آن است) تا خداوند افراد مؤمن را پاک و خالص، و کافران را (به تدریج) محو و نابود گرداند. گویا خدا مى خواست نقاط ضعف مسلمانان را با شکست در جنگ احد به آنان نشان دهد تا به فکر اصلاح و جبران نقایص بیفتند و براى حرکت هاى بعدى آمادگى لازم را داشته باشند. آری گاهى شکست هاى سازنده و بیدارگر، از پیروزى هاى غافلانه و بدون عمق مطلوب تر است.
عدالت نسبی (نه عدالت مورد انتظار)
ممکن است هر کمالی در جایی مطلوب و در مورد دیگری نقص باشد. مثلاً بخشش ممکن است در موردی خوب و در مورد دیگری خوب نباشد. ولی عدالت کمالی است که نسبت به هر چیز و در همه جا کمال است، حتی نسبت به دشمن! به ما اجازه نمی دهند که از مرز عدالت خارج شویم. قرآن می فرماید: «لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» بعثت انبیاء برای آن است که مردم بر اساس عدالت به پا خیزند.
عدالت در همه ی زمان ها و زمین ها فریضه ای است که بر عهده همه ی مردم و به خصوص حاکمان است. ناگفته پیداست، برای تحقق عدالت باید با هر نوع فساد اقتصادی، اخلاقی و سیاسی، و زمینه های رشد بی عدالتی و تبعیض ها در توزیع منابع عمومی و میدان دادن به ویژه خواری و مدارا با فریب گران اقتصادی مبارزه کرد.
البته این عدالت نیاز به تشکیلاتی دارد، که نیاز به افرادی کارآمد، تیزبین، قاطع، با ایمان ، جهادگر، دست ودل پاک، منیع الطبع، مصون از وسوسه های گوناگون دارد. وگرنه بی عدالتی های درونی، به بی عدالتی های بیرونی تبدیل شده و اصل مقبولیت و مشروعیت نظام را متزلزل می کند.
ناگفته پیداست که اجرای عدالت نیاز به برنامه های کوتاه مدت، میان مدت و جامع دارد. هم باید از تشکیل نطفه ی فساد در هر دستگاه پیشگیری شود و هم باید اگر نطفه منعقد شد، و راه فساد و تبعیض برای ویژه خواران و فریبکاران اقتصادی باز شد، عاقلانه و مسئولانه و جهادی، با تدبیر مبارزه کرد و از تبلیغات و ارعاب ها و جنگ روانی نهراسید. آری قوى ترین اهرم در برابر تهدیدات دشمن، ایمان و توکّل به خداست. مؤمن وقتى در گرداب بلا قرار مى گیرد، توکّل و اتصال خود را با خدا بیشتر مى کند.
قرآن در ستایش گروهی می فرماید: همین که به آنان گفته می شد، بى شک مردم (کافر مکّه) بر ضدّ شما گرد آمده (و بسیج شده) اند، پس از آنان بترسید، (آنها به جاى ترس) بر ایمانشان بیافزود «الَّذِینَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُواْ لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِیمَاناً».
چه بسا، به خاطر اجتناب از زیان مادی دشمن، به خاطر ارعاب و عقب نشینی، گرفتار ذلّتی می شویم، که زیان معنوی مهم تری است. آنچه مهم است، حفظ عزّت کشور و ملت به صورتی حکیمانه، مصلحت جویانه از موضع انقلابی است. آری عقب نشینی یعنی زانوزدن در برابر دشمن و بوسه بر پنجه ی گرگ است. مؤمن اگر گرفتار حرص و لقمه ی حرام شد و با این صفت مسئولیتی را گرفت، هرگز مسئولیت او مشروع نخواهد بود.
بلای مهم، ضعف مدیریتی بعضی مسئولین و غفلت آنان از ظرفیت های کم نظیر طبیعی و انسانی و بی توجّهی به شعارهای انقلاب است.
و قطعاً خداوند وعده ى خود را (مبنى بر پیروزى شما در جنگ احد) محقّق گرداند، زیرا که دشمن را با خواست او مى کشتید، تا آنکه سست شدید و در کار (جنگ و تقسیم غنائم) به نزاع پرداختید و از (دستور پیامبر) نافرمانى کردید، با آنکه خداوند (پیروزى و) آنچه را (از غنائم) که محبوب شما بود به شما نشان داده بود. برخى از شما خواهان دنیایند (و غنائم جنگى،) و برخى خواهان آخرت (و شهادت در راه خدا). پس آنگاه خداوند شما را از (تعقیب) آنان منصرف ساخت (و پیروزى شما به شکست انجامید،) تا شما را بیازماید، ولى از (خطاى) شما درگذشت و همانا خداوند نسبت به مؤمنان، صاحب فضل و بخشش است.
در سال دوم هجرى که مسلمانان در جنگ بدر پیروز شدند، خداوند وعده داد که در جنگ هاى آینده نیز پیروز مى شوند. در سال بعد که جنگ احد واقع شد، پیامبر صلّى الله علیه و آله پنجاه نفر مسلّح را براى حفاظت از درّه ها و کوه ها نصب کرد. چون جنگ شروع شد، در آغاز مسلمانان حمله کرده و نفس دشمن را گرفته و آنها را شکست دادند، اما متأسّفانه در بین آن پنجاه نفر که مسئول حفاظت از کوه بودند، اختلاف شد، عدّه اى گفتند: پیروزى ما قطعى است، پس به سراغ جمع غنائم برویم و عدّه ى کمى همچنان سنگرها را حفظ کردند.
دشمنِ شکست خورده، از همان منطقه اى که بدون محافظ مانده بود حمله کرد و این بار مسلمانان ضربه ى سنگینى خوردند و شهداى بسیارى دادند، تا آنجا که جان پیامبر در معرض خطر قرار گرفت و بسیارى از مسلمانان پا به فرار گذاشتند. پس از پایان جنگ، مسلمانان از پیامبر صلّى الله علیه و آله انتقاد مى کردند که مگر خدا به ما وعده ى پیروزى نداده بود، پس چرا شکست خوردیم؟ این آیه پاسخ مى دهد که وعده ى خدا راست و درست بود، ولى سستى و نزاع و نافرمانى، عاملِ شکست شما شد.
آری معناى تحقّق وعده هاى خدا، نادیده گرفتن سنّت هاى الهى نیست. نصرت خداوند تا زمانى است که شما به وظیفه عمل کنید.«وَ لَقَدْ صَدَقَکُمُ اللّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُم بِإِذْنِهِ حَتَّى إِذَا فَشِلْتُمْ وَ تَنَازَعْتُمْ»
و افراد براى هدف هاى متفاوت جنگ مى کنند. بعضى براى دنیا مى جنگند و بعضى براى آخرت.«مِنکُم مَّن یُرِیدُ الدُّنْیَا وَ مِنکُم مَّن یُرِیدُ الآخِرَهَ»
البته عامل شکست هاى بیرونى، درونى است. شما در درون سست و نافرمان شدید، لذا در بیرون شکست خوردید. «فَشِلْتُمْ … صَرَفَکُمْ عَنْهُمْ»
ما اگر به الگوی مقاومت و بیداری اسلامی و شکست سیاسی آمریکا در منطقه و زمین گیر شدن همکاران خائن آمریکا و گسترش حضور قدرتمندانه سیاسی خود پی ببریم، و از تجربیات گذشته درس بگیریم، و به وسوسه های مالی و مقامی و تهدیدها بی اهمیت باشیم، و به جهاد علمی جوانان توجه داشته باشیم، و بدانیم دشمن در حال احتضار است، هرگز خود را نخواهیم باخت.
… ادامه دارد.
پایگاه اطّلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
بازدیدها: 188